بخشی از مقاله

تعمير و نگهداري راه‌هاي آسفالته

انواع تركهاي راههاي آسفالته
در سطوح آسفالته به صور مختلف ترك عارض مي‌شود. پيدايش اين تركها در واقع علل و ريشه‌هاي مختلف دارد كه قبل از هرگونه اقدامي بايستي علت و يا عللي كه سبب پيدايش ترك در سطح راه شده است شناخت و سپس اقدام به مرمت آن نمود.به همين علت تركهاي سطوج آسفالته به تفتيك مورد بررسي قرار مي‌گيرند. انواع تركهاي شناخته شده سطوح آسفالته به شرح زير مي‌باشند.


1. تركهاي پوست سوسماري
نحوه مرمت آن
نظر به اينكه ترك پوست سوسماري به واسطه اشباع شدن قشر خاك ريز و نيز روسازي راه عارض شده است در نتيجه تنها راه علاج و مرمت عبارت است از حذف خاكها و مصالح اشباع شده و زهكش كردن اطراف محل لكه‌ها مي‌باشد و نتيجتاً مرمت راه مشتمل است بركندن آسفالت و برداشتن قشرهاي روسازي و زيرسازي و انجام زهكشي در محل برداشته شده مي‌باشد. پس از حذف مصالح نامرغوب بايستي محل كنده شده را با مصالح، مخلوط رودخانه‌اي از نوع مصالح زير اساس ريخته و سپس به جاي قشر اساي قيري ريخته و روي آن قشرهاي بيندروتوپكا را بخش نمود.


2. ترك‌هاي تيغه‌اي: (نحوه مرمت آن)
براي مرمت داخل تركها با قير مخلوط همراه با ماسه پر نمايند و چنانچه در محل ترك تيغه‌اي نشست هم ملاحظه مي‌شود سطح نشست نموده را با آسفالت گرم پر نمائيد تا راه پروفيله شود.
3. تركهاي لبه‌اي: (نحوه مرمت آن)
با توجه به علل پيرايش ترك براي رفع نقص و مرمت راه بايستي نسبت به احداث و ايجاد زهكشي مناسب در شانه راه اقدام نمود.


4. ترك دوبندي
5. ترك چروكي
6. ترك انعكاسي
7. تركهاي تعريضي
مرمت چهار نوع ترك بالا را مي‌توان به صورت زير انجام داد:
تركهاي كوچك (كمتر از ( اينچ عرض) را معمولاً به سختي مي‌توان به كمك قير يا امولسيون مرمت نمود. ولي تركهاي بزرگتر از اينچ عرض را مي‌توان توسط امولسيون يا قير مخلوط و كمي ماسه ريزدانه مرمت نمود.
8. ترك لغزشي: (نحوه مرمت آن) بهترين طريقه مرمت تركهاي لغزشي عبارتست از برداشتن لايه رويي و بررسي علل عدم چسبندگي دو قشر مي‌باشد سپس با پخش قير تك تك لايه رويسي را پخشي و تسطيح نموده و سپس مي‌كوبند.
انواع تغير شكل راههاي آسفالت
1. تغيير شكل شياري راههاي آسفالته: (نحوه مرمت)
بهترين طريقه براي مرمت تغيير شكل شياري عبارتست از پر كردن و پرفيله كردن محل شيار با آسفالت گرم مي‌باشد. البته دانه‌بندي آسفالت بايستي با توجه به عمق شيار انتخاب شود.
2. كنار رفتن و موج‌دار شدن آسفالت: (نحوه مرمت آن)


بي شبهه اين نوع تغيير شكل بدترين عارضه است كه در يك راه آسفالته ممكن است بروز نمايد و تنها راه علاج اين نوع تغيير شكل عبارتست از برداشتن قشر آسفالت و پخش آسفالت گرم و پروفيله كردن در محلهايي است كه اين نوع عارضه حادث شده است.
3. نشست در راه‌هاي آسفالته: (نحوه مرمت آن)
علي‌الاصول نحوه مرمت نشست در راه‌هاي آسفالته عبارتست از پر كردن محل نشست با بتن آسفالتي گرم تا اين كه محل نشست پروفيله و هم تراز قسمتهاي ديگر راه بشود.
4. تورم در راههاي آسفالته: (نحوه مرمت آن)


نحوه مرمت اين نوع تغيير شكل مشابه به مرمت تركهاي پوست سوسماري است كه در همين مبحث تشريح شده است.
پيدايش اضمحلال در راه‌هاي آسفالته
پيدايش چاله در راه‌هاي آسفالته: (نحوه مرمت آن)
اين نوع عارضه كه ناشي از اضمحلال قسمتي در سطح راه‌هاي آسفالته است. معمولاً به شكل دواير با اندازه‌هاي مختلف در سطح راه عارض مي‌شود.
مرمت چاله
اكثراً چاله‌ها در قشر آسفالت به هنگامي عارض مي‌شوند كه واحد نگهداري راه قادر به مرمت دائمي راه آسفالته نمي‌باشد. در آن نوع عارضه چنانچه بخواهند به طور موقت چاله را مرمت نمايند كافيست كه محل چاله را تميز و سپس با آسفالت‌هاي سرد پيش‌اندود پر نمايند. ولي چنانچه هدف مرمت اساسي راه باشد بايستي اطراف چاله بريده شود. (تا عمق مناسب) سپس با بتن آسفالتي مرمت شود.


2. فرسايش راه آسفالته (نحوه مرمت آن)
براي مرمت سطح آسفالت را همينكه دچار عارضه فرسايش شده باشد بايستي به كمك آسفالت سطحي سطح راه را مرمت نمود كه اين عمل به عنوان عمل نگهداري راه و يا جلوگيري از ادامه فرسايش تلقي مي‌شود. با توجه به شدت فرسايش مي‌بايستي نوع آسفالت سطحي انتخاب شود.
تعمير و نگهداري پل
آب‌شستگي پايه‌هاي پل
انواع آب‌شستگي


سه نوع آب‌شستگي در محل يك پل ممكن است به وجود آيد:
الف) آب‌شستگي عمومي
اين آب‌شستگي هنگامي رخ مي دهد كه كل بستر رودخانه در بازه‌اي كه پل در آن قرار دارد به عللي در حال پائين رفتن باشد.
ب) آب‌شستگي موضعي
اين آب‌شستگي ناشي از برخورد مستقيم آب به پايه‌هاي پل و در نتيجه جدا شدن مصالح اطراف پايه و حمل آنها به پائين دست مي‌باشد.
ج) آب‌شستگي در اثر تنگ شدگي
معمولاً براي كاهش طول پل عرض رودخانه در محل احداث پل كم مي‌شود. كاهش عرض رودخانه منجر به افزايش سرعت و ايجاد آب‌شستگي در محل پل مي‌شود.
روشهاي جلوگيري و كنترل آب‌شستگي
روشهاي مختلفي براي جلوگيري و يا كاهش آب‌شستگي در اطراف پايه‌هاي پل پيشنهاد شده است كه مي‌توان آنها را به دو دسته تقسيم 1. مستقيم و 2. غير مستقيم تقسيم كرد. در روش مستقيم مقاومت بستر در مقابل تنشهاي وارده افزوده مي‌گردد. اين كار با تعويض مصالح اطراف پايه با مصالح مقاومتر انجام مي‌شود. معمولترين مصالح مورد استفاده سنگ مي‌باشد و روابط

متعددي نيز براي محاسبه قطر لازم براي سنگ با توجه به دبي طراحي ارائه شده است. در روش غير مستقيم با عوض كردن الگوي جريان در اطراف پايه نيروهاي مخرب كاهش داده مي‌شوند. معمولترين راه نيز در اين روش استفاده از يك طوق در روي پايه براي جلوگيري از برخورد جريان رو به پائين با بستر رودخانه در جلو پايه مي‌باشد.
خوردگي‌هاي متداول در پلهاي بتن مسلح
در كل سه حالت خوردگي در پلها كه ممكن است به وجود بيايد عبارتند از:
1. در عرشه پل 2. در پايه و ستون‌ها 3. در كوله‌ها و ديوارهاي برگشتي
كنترل خوردگي
براي دوري از مشكلات بيشتر در طراحي، تعيين نوع مصالح و مشخصات آنها براي پروژه‌هاي بهسازي و بازسازي بايد اصلاحاتي انجام گيرد اگر در تهيه مصالح و طراحي در حين اجرا و طرح توجه كامل و مناسب صورت گيرد، بسياري از مسائل خوردگي را مي‌توان با هزينه پائين برطرف نمود موارد ذيل برخي از فاكتورهايي قابل توجه در اين خصوص مي‌باشد:


1. استفاده از فلزات مرغوب
توضيح اينكه بايد سعي شود در سازه‌هاي همچون پل از فلزاتي استفاده شود كه در كل در مقابل خوردگي مقاومتي نسبت به ساير فلزهايي كه خورنده‌تر هستند باشد. در صورتي كه از فلزي مثل فولاد استفاده شود بايد سعي شود كه فولاد گالوانيزه شده استفاده كرد

.
2. مناسبترين مصالح را با محيط انتخاب كنيم
بايد در محلي كه پل مي‌خواهد احداث شود اطلاعات كاملي از شرلايط محيطي داشت بدين‌گونه كه شرايط منطقه از لحاظ ميزان اسيدي بودن را كاملاً آگاه باشيم.
3. مراقبت و دقت در دتيل‌ها
كه مسائل موجود در اجرا مي‌باشد. به عنوان مثال براي اجزاي پلهاي فلزي در محيط‌هاي خورنده يك اضافه ضخامت در حدود 125/0 اينچ براي فلز مي‌تواند متوسط عمر سازه را در حدود 30% اضافه نمايد. در اجزاي بتني نيز اگر از بتن چگالتري استفاده گردد و مانعي در برابر حركت آب و يونهاي كلر ايجاد شود بسيار مفيد خواهد بود.


4. استفاده از سيستم‌هاي پوششي
استفاده از سيستم‌هاي پوشاننده نظير پوشش‌هاي فلزي در فولاد، پوشش با مواد آلي روبتن و يا پوششي از مواد غيرآلي روي فولاد دو سازه مانع مناسبي در برابر مواد خورنده خواهد بود.
5. حفاظت كاتوديك
بدين‌گونه كه در كنار فولاد، يك فلز با خورندگي بالا مثل منيزيم يا روي قرار دهيم كه در سيستم خوردگي آند واقع شوند و اين فلزها (منيزيم و روي) كه خاصيت خورندگي بيشتر از فولاد دارند خورده شوند و فولاد در اين سيستم مورد محافظت قرار بگيرد.


تركها در پلهاي بتني
تركها ممكن است به واسطه تعميرشان به دو دسته تقسيم شوند:
1. تركهاي خفته: كه شبيه يك باز شدگي يا مانند يك ترك بسته مي‌باشند.
2. تركهاي زنده: كه ممكن است در معرض رشد باشند.
تعمير تركهاي خفته
1. به وسيله تزريق اپوكسي
2. به وسيله گروت كردن و درزگيري
3. توسط بخيه زدن يا دوختن
4. با استفاده از آرماتورگذاري بدون كشش
5. با استفاده از فولاد پيش تنيده
6. به وسيله سوراخ كردن و درپوش گذاشتن
7. به وسيله گروت كردن


تعمير تركهاي زنده
1. ماستيكها: ماستيكها كه معمولاً مايعاتي لزج (غليظ) از قبيل روغنهاي نخشكيده يا آسفالتهاي با نقطه جوش پائين با رشته‌هاي از پركننده‌ها مي‌باشند.
2. ترمو پلاستيك‌ها: ترموپلاستيكها وقتي گرم مي‌شوند به مايعي لزج يا نيمه لزج (ويسكوز و نيمه ويسكوز) تبديل مي‌شوند. آنها شامل آسفالتها، آسفالتهاي لاستيكي اصلاح شده، نوعي از قيرها و قطران ذغال سنگ مي‌باشند.


3. الاستومرها: اين پوشش محدوده وسيعي از مواد مشتمل بر پلي سولفيدها، پلي سولفيدهاي اپوكسي، پلي اورتان‌ها، سيليكن ها و اكريلها مي‌باشند.
پيش‌درآمدي بر وسايل كنترل ترافيك
وسايل كنترل ترافيك چيستند؟
تابلوها، چراغ‌هاي راهنمايي خط كشي‌ها و لوازم نصب شده در كنار يا روي خيابان يا راه مي‌باشند.
1. كاربردهاي وسايل كنترل ترافيك


ايمني يك راه و قابليت آن در عبور تعداد كافي وسايل نقليه با حداقل تأخير و ناراحتي، تا حد زيادي بستگي به منظم بودن جريان ترافيك دارد. يكي از مهمترين عوامل مؤثر در فرمانبرداري رانندگان، استانداردها هستند يك راننده حق دارد انتظار داشته باشد كه هر وسيله كنترل ترافيك همواره داراي معني يكساني باشد. عدم كاربرد صحيح از وسايل كنترل ترافيك عملاً بر اتلاف سرمايه‌هاي ملي در بسياري موارد منجر به نتايجي بر خلاف اهداف اوليه مي‌گردد. مانند ايجاد تأخير، سردرگمي و بي احترامي و بي‌توجهي به كليه وسايل كنترل ترافيك.


ـ امكان كاربري وسايل كنترل ترافيك را نمي‌توان تحت هيچ عنوان به طور حدسي تعيين نمود. بدن منظور مي‌بايد بر اساس اصول اساسي مهندسي و مطالعات دقيق انواع جريان هاي ترافيكي، تصادفات، سرعت‌ها، تأخيرات و شرايط فيزيكي ماهيت دقيق مسئله را كشف و لوازم و روش‌هاي خاص كنترل ترافيك مورد نياز را مشخص نمود. بعد از انجام اين مراحل وسايل و كنترل‌ها مي‌بايد با

اصول مندرج در كتاب راهنماي وسايل يكنواخت كنترل ترافيك (MUTCD) انطباق داده شوند به كمك مطالعات ميدان قضاوت محدودتر مي‌گردد ولي در آخرين تحليل عامل قضاوت شخصي بالاجبار بايد وارد گردد. بنابراين تمام راه حل‌هاي ترافيكي بايد صرفاً آزمايشي در نظر گرفته شوند.
2. وظايف وسايل كنترل ترافيك
وظايف وسايل كنترل ترافيك دادن اطلاعات عملكردي لازم براي استفاده‌كنندگان راه در طول مسير سفر آنها مي‌باشد. وسايل كنترل ترافيك مي‌توانند مكمل و يا اصلاح كننده قوانين اساسي راه باشد. اين وسايل به 3 گروه عملكردي زير تقسيم مي‌شوند:


1-2. وسايل مقرراتي: وسايلي كه استفاده‌كنندگان راه را از قوانين ترافيكي حاكم بر يك محل و يا يك راه مفروض مطلع مي‌سازند. عدم توجه به اين وسايل تحت عنوان قانون شكني قابل مجازات مي‌باشد.
2-2. وسايل هشدار دهنده: اينها توجه رانندگان را به شرايط موجود در طول مسير يا در مجاورت آن كه مي‌تواند منشأ خطرات احتمالي باشد جلب مي‌كند.


3-2. وسايل راهنمايي كننده: اين وسايل به منظور راهنمايي و اطلاع‌رساني به رانندگان مي‌باشد. اطلاعاتي مثل مشخصات مسير، مقاصد، مسافات، توصيف مسير و ...
3. ضوابط وسايل كنترل ترافيك
هر وسيله كنترل ترافيك بايد حائز شرايط زير باشد:
1. جلب توجه كننده باشد.
2. قادر به برآورده ساختن يك نياز اساسي باشد.
3. يك پيام ساده و روشن را القا كند.
4. جلب احترام استفاده‌كنندگان راه را بنمايد.


5. در محلي قرار گيرد كه فرصت براي پاسخ وجود داشته باشد.
براي تضمين شرايط فوق چهار نكته اساسي مي‌بايد رعايت شود.
طراحي وسايل
1. استفاده از تضاد رنگ‌ها، رنگ، شكل، اندازه، تركيب، روشنايي و در صورت نياز بازتاب و در برخي موارد به تحمل حركت و صدا
2. ساده‌سازي و علائم و پيام‌ها، خوانا بودن، شكل، اندازه و رنگ كه باعث فهم راحت‌تر شود.
3. جلب احترام توسط يكنواختي، منطقي بودن اندازه، خوانايي و روشني
4. زمان لازم براي پاسخ‌گويي بستگي به خوانايي، اندازه، محل مناسب در ارتباط با جريان و سرعت ترافيك دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید