بخشی از مقاله
شكاف طبقاتي وبي توجهي به مقوله عدالت
انقلاب وتحولات اجتماعي همواره در جوامع مختلف بشري و در طول تاريخ زندگي او، حادث شده است وآدمي براي تغيير وضع موجود تا رسيدن به وضع مطلوب همواره در تلاش وكوشش بوده است. تكاپوي انسان در رسيدن به كمال مطلوب، انديشه ظرف مناسب اين پويش را در ذهن او متبادر ساخته وآدمي براي رسيدن به آن كمال نيازمند به محيط اجتماعي مطلوب، انساني ومتكي بر قوانين لايتغير الهي بوده اين كمال جويي وخداخواهي فطري او پايه واساس همه حركات
،جنبشها وانقلابات است.خواه اين انقلابات به نام طبقه كارگر به نام آزادي، به نام بورژوازي و يا مستقيما به نام پروردگار باشد،نهايتا خواست فطري انسان برآزادي خواهي، عدالت جويي و برابري طلبي است و تقريبا همه انقلابات و در راس خواسته هاي خود آزادي .عدالت و برابري را قرار داده اند. انقلاب اسلامي ايران ، به عنوان يكي از شكوهمندترين انقلابات دنيا و به عنوان يكي از بزرگترين وفراگيرترين آنها در دنيا همواره مورد توجه صاحب نظران بوده است. امامامت (س) در بعد فقهي،سالها قبل در نجف اشرف، آنجا كه بحث حكومت اسلامي را در كتاب «البيع»مطرح مي نمايد به ضرورت وجود عدالت اجتماعي اشاره مي نمايد وهدف والاي حكومت اسلامي را برقرار عدالت وقوانين عادلانه مي داند واسلام جز اين چيزي نمي خواهد. «اسلام براي برپايي حكومت عادلانه بپاخواست كه در آن قوانين مالياتي وبيت المال و گرفتن آن (ماليات) از جميع طبقات بر مبناي عدل است.و نيز قوانين مربوط به قضاوت وحقوق نيز به روشي مبتني بر عدل وسهولت تشريع گشته است.
از سوي ديگر بايد دانست كه امام خميني(س) براي احيا مفهوم عدالت اجتماعي در انديشه ديني به برخي از موضوعات وفروعات عدالت اجتماعي به ويژه اقتصادي آن اشاره نموده اند كه آنها مهم بيانگر اهميتي است كه حضرت امام (س) براي مسئله عدالت اجتماعي و مقابله با فقر و تبعيض وظلم و ستم قائل بودند و مهم بيانگر اين استكه احياء انديشه عدالت اجتماعي از ديدگاه حضرت امام (س) بايد در تمام ابعاداجتماعي وا قتصادي وسياسي جامعه صورت گيرد. در غير اينصورت عدالت اجتماعي در جامعه تحقق نخواهد يافت. برخي از مهمترين فروعات عدالت اجتماعي مطرح شده در بيانات حضرت امام (س) عبارتند از:
1-اصل حمايت از مستضعفان و محرومان و فقرا ومردم تحت ستم
2-اصل مقابله با مرفهان و زراندوزان
3-اصلي نفي شكاف طبقاتي (اقتصادي)
4-اصل دخالت دولت واقتصاد آزاد
5-احيا انديشه انتظار فرج
6-احيا قام، مبارزه و جهاد در راه حق
7-احيا روحيه ايثارگري وشهادت طلبي در راه حق
انقلاب اسلامي ايران، با تلاشي تساوي طلبانه، يا دست كم، با تعهدي قدرتمند نسبت به عدالت اجتماعي واقتصادي به پيش رانده شد. براي مدت كوتاهي به نظر مي رسيد كه پيروزي انقلاب، بازسازي تمامي جامعه را ممكن ميسازد و اين برداشت به طور محسوس تقاضا براي مشاركت گسترده تر در غنيمت اقتصادي را افزايش داد: خانه براي بي خانه ها، شغل براي بي
كارها،حقوق هاي بالاتر براي كم درآمدها،ارتقا مقام براي كارمندان، ودانشگاه براي كساني كه قبلا نمي توانستند به آن راه يابند.اين ايده ها در قانون اساسي جمهوري اسلامي گنجانيده شد.مواردي از اين قانون، از دولت ميخواست كه از استثمار فرد از فرد، جلوگيري كند ، اختلاف در ثروت را كاهش دهد، براي هر شهروند يك سطح شايسته از زندگي را تضمين كند وثروتهاي نامشروع را مصادره كند. در سال اول انقلاب ،شواري انقلاب، انبوهي از قوانين را كه هدفشان نيل به عدالت توزيعي ومبارزه با منافع طبقات ثروتمند وغني بود، تصويب كرد. ولي به مرور ثابت شد كه كوشش در راه ايجاد يك نظم اجتماعي و اقتصادي عادلانه تر امري اختلاف برانگيز و تفرقه آميز است. امروزه، مسئله عدالت اجتماعي همچنان منشا تضادهاي بسياري است و يكي از دو يا سه معضلي است كه روياروي جمهوري اسلامي قرار دارد.جستجوي دلايل و علل اين مشكلات چندان دشوار نيست.
نخست آن كه به نظر مي رسد نيل به عدالت اجتماعي، نيازمند توزيع مجدد ثروت است. اين امر ،ناگزير با مسائلي از قبيل مالكيت خصوصي، دسترسي به منابع، و سياست اقتصادي دولت، سروكار پيدا مي كرد و گروههاي اجتماعي وطبقات را عليه يكديگر بر مي انگيخت .دوم آن كه، مشخص شد كه هدف ايجاد يك جامعه مبتني بر اصول برابري، هدفي خيالي است كه و اين امر مسئله را در سرلوحه مباحث عمومي قرار داد.
سوم، (و اين مسئله سوم است كه به مبارزه بر سر مالكيت در ايران انقلابي، ويژگي خص خود را مي بخشد) تقاضا براي عدالت اجتماعي، در فرهنگ لغت اسلام مندرج بود.
هدف حكومت انقلابي ،تاسيس يك دولت اسلامي مبتني بر قوانين اسلامي بود. تصور ميرفت كه توزيع ثروت وقوانين اقتصادي نظم جديد، يك كمال مطلوب اسلامي را منعكس مي كند. با گسترش بحث پيرامون سياست اقتصادي، هم طرفداران و هم مخالفان تدابير گوناگون اقتصادي، از موضع
قوانين واصول اسلامي، استدلال مي كردند. بدين علت، بحث پيرامون ثروت در ايران( از زمان انقلاب به بعد) نه تنها بحثي پيرامون سياست اقتصادي بلكه همچنين بحثي پيرامون قوانين اسلامي بوده است. اين بحث، نه تنها سياستمداران، احزاب سياسي وگروههاي ذي نفوذ، بلكه فقهاي اسلامي را نيز درگير ساخته است.c3 وبه نظر دكتر بهشتي، عدل اجتماعي، در همه ابعادش ،عدل سياسي و عدل اقتصادي است. در جامعه اي كه انبيا مي سازند، عدل اخلاقي و معنوي از عدل اقتصادي و عدل اجتماعي و سياسي نمي تواند جدا باشد و بالعكس. جمهوري اسلامي ما ، مادام كه موفق به ايجاد عدل اقتصادي وعدل سياسي و اجتماعي نشود اين بعد از رسالت انبيا را ت
حقق نداده است ما بايد به سوي عدل اقتصادي و عدل اجتماعي وعدل سياسي جلو برويم بايد به جايي برسيم كه در جامعه، ضعيفي در زير فشار قويي قرار نگيرد واگر خدايي نكرده قرار گرفت به سرعت از زير فشار رهانيده شود.c4 با اشاره و آشنايي با اهداف وآرمانهاي اوليه انقلاب اسلامي و با توجه به گذشت بيش از 27 سال از پيروزي انقلاب و در آستانه ورود به دهه سوم انقلاب، بررسي ميزان موفقيت و نيل به اين اهداف ضروري به نظر مي رسد.
اگر به بخشهاي شمالي شهر تهران سري بزنيد، مشاهده خواهيد كرد كه هيچ شباهتي به بخشهاي مياني وجنوبي شهر ندارد. در اين قسمت از شهر تهران، خانه ها و مغازه ها، خيابانها و خلاصه زير ساختها ورو ساختها شهري به سبك هاليوود ساخته شده است. حتي ساكنان اين بخش از تهران نيز با بقيه مردم اين شهر فرق دارند. در واقع آنها اغلب كساني هستند كه خوب توانسته اند از انقلاب اسلامي ايران به نفع خود بهره برداري كنند.جالب آنكه بيشتر آنها با نظام سياسي كشور ارتباط مستقيم برقرار كرده اند.تشخيص نو كيسه ها كار چندان سختي نيست، زيرا سبك راه رفتن،پوشيدن، خوردن وخوابيدن آنها با بقيه مردم كاملا متفاوت است. آنها هميشه
لباسهاي مد روز به تن داشته و بر اتومبيلهاي گرانقيمت سوار مي شوند.
عضويت در كلوپها وسفر به كشورهاي خارجي –از دبي گرفته تا لندن- نيز جزوعدالت هميشگي آنهاست. ديدن اين قبيل صحنه ها كاملا با جامعه بي طبقه كه از اهداف نظام است. در تضاد مي باشد، چرا كه عاليترين مقام ايران يعني رهبرمعظم انقلاب ،يك زنگي كاملا ساده و بي پيرايه دارند. بر عكس اطرافيان و آنهايي كه به نوعي در بدنه نظام سياسي كشور قرار دارند از چنين منشي و روشي در زندگي شخصي خود استفاده نمي كنند. بدتر آنكه، همه در اين نكته اتفاق نظر دارند كه نوكيسه هاي جديد،ثروتهاي بادآورده خود را بدون زحمت و به خاطر نوع نظام اقتصادي كاملا دولتي كشور به دست آورده اند.در حقيقت، چون بيشتر بخشهاي صنعتي كشور در اختيار دولت قرار دارد، آنهايي كه صاحب نفوذ بوده و بابدنه نظام در ارتباط مستقيم هستند، به راحتي ازمجوزهاي خاص توليد و تجارت در زمينه هايي چون نفت،گاز ،خودروسازي و توليد موادغذايي برخوردار مي شوند.
جالب است بدانيد كه از سال 1990 كه دولت برنامه خصوصي سازي را در سرلوحه فعاليتهاي خودقرار داده و در خلال آن صدها شركت دولتي فروخته شده اند، اكثرا افرادي موفق به خريد اين قبيل شركتها شده اند كه با سياستمداران ومتنفرين در ارتباط مستقيم بوده اند.c5 رانت وآماده خوري در حوزه آموزش عالي ونهاد علم و دانش بيش از هر نهاد ديگري تاثيرات نامطلوب تري بر پيكره نحيف وامكانات محدود كشوردر از طريق ايدئولوژيك وسياسي بطور غيرمستقيم آغازگر رشد پديده نخبگان و قشر نويني از اقشار تحصيل كرده گرديد كه ميتوانند توجيه گر وضع موجود و نظريه پرداز آن باشند. به بيان ديگر پديده آقازاده ها و خاص گرايي در نظام سياسي واقتصادي ايران چنان ديرينه و ديرپا است كه در هر برهه بر حسب ساختار قدرت و تركيب طبقاتي آن نمودهاي مشتركي را از خود بروز مي دهد. و شايد به همين علت باشد كه امروز با مهاجرت خيلي وسيعي از متخصصان از كشور هيچ نگراني در مديريت كلان نظام نبست به اين مهم ديده نمي شود.c6
مردم معتقدند مسئولان و مديران كلان جامعه ، بايد نسبت به وضعيت بداقتصادي آنها پاسخگو باشند. كارشناسان دليل مشكلات اقتصادي مردم را در وهله اول ، سوء مديريت درا ستفاده بهينه از امكانات و شرايط بالقوه كشوروناتواني در برنامه ريزي دقيق واجراي درست سياست هاي موثر و كارايي اقتصادي در جهت بهبود وضع رفاهي مردم مي دانند و سپس به موضوع نابرابري وبي عدالتي در توزيع درآمد و ثروت در جامعه اشاره مي كنند.
يكي از مهمترين دلايل ايجاد اين نابرابري وبي عدالتي. ايجاد شرايط رانتي است. واقعيت اين است كه برخي از مسئولان از گذشته تاكنون با سوء استفاده از مديريت خود، شرايطي را فراهم آورنده اند كه عده اي از اطرافيان خود آنها به ثروت هاي بي حساب وكلان رسيده اند. اين روند آنچنان بوده كه باعث شكل گيري ثروت هاي بزرگ و بادآورده شده ودر نتيجه افزون شدن شكاف اقتصادي بين اقشار محروم و افراد ممتاز شده است. انتظار مردم پاسخگويي مسئولان و مديران در اين مورد است.
متاسفانه دستگاه هايي كه مسئوليت مستقيم اين امر را بعهده دارند،طي اين سالها، حرفي براي گفتن نداشته اند و مسئولان و مديران اين دستگاه ها ترجيح داده اند براي آنكه موقعيت شان به خطر نيفتد يا سكوت كنند ويا به كلي گويي مشغول شوند.
تحقق عدالت اقتصادي واجتماعي در كشور نيازمند كنار گذاشتن تعارضات سياسي، مشاركت بخش خصوصي متكي برآحاد مردم،تحمل ومتاهل است. آزادي هاي اجتماعي رابطه مستقيمي با رشد اقتصادي دارد، به عبارت ديگر هر قدر آزادي هاي اجتماعي افزايش يابد رشداقتصادي بيشتر خواهد شد ولي هر رشد اقتصادي در كشور الزاما به معناي تداوم آزادي اجتماعي نيست اما
آزادي هاي سياسي و مدني در ميان مدت بلند مدت برابري اجتماعي به دنبال دارند ، بنابراين آزادي هاي سياسي و اقتصادي بصورت توامان عدالت اقتصادي واجتماعي را درون جامعه گسترش خواهند داد.c8
در شرايط امروز جهان ، ماليات ،بزرگترين نقش را در ايجاد عدالت اقتصادي وحمايت از حقوق ا
قشار محروم و آسيب پذير ايفا مي كند، اما متاسفانه اين نقش در اقتصاد ايران به هيچ وجه مناسب با جايگاه واقعي آن نيست و متاسفانه به دليل شرايط خاص اقتصادي ايران، تاكنون شبكه منظمي براي جمع آوري ماليات ها در كشور ايجاد نشدها ست.c9 وتصويب قانون ماليات بر ارزش افزوده ، ميتواند حلقه مفقودشده شفاف سازي در اقتصاد ايران ونيز تضمين كننده حركت صنايع كشور به سمت توسعه صادرات باشد.c10
جنبش نرم افزاري وتوليد علم:
با تحقق انقلاب اسلامي ايران،اسلام به يكي از دو قطب اصلي قدرت در جهان تبديل شده است. انقلاب اسلامي ايران مدعي ايجاد عدالت در ساخت هاي سياسي، فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي، نظامي و … آن هم در مقياس بين المللي است.لازمه اين ادعا ارائه طرح وبرنامه ساز وكار علمي وعملي كارآمد و ضرورت جنبش نرم افزاري جهت غلبه در درگيري اسلام وتمدن غرب است. اگر انقلاب اسلامي ايران نتواند رابطه بين مفاهيم كاربردي و دين را برقرار نمايد دين ر عينيت به ناكارآمدي متهم مي گردد. امروزه دشمن بخوبي درك كرده است كه پس از انقلاب اسلامي موازنه قدرت درجهان تغيير يافته است.d1
انقلاب اسلامي ايران دو ويژگي «آگاهي » و «دين باوري» را به عنوان نقطه عطفي در تحولات فكري وانديشه اي مردم به ارمغان آورد و براساس اين دو،پس از پيروزي انقلاب به لحاظ كمي وكيفي ،تغييرات اساسي را در عرصه هاي حوزوي و دانشگاهي تجربه كرد.روند تحولات فكري در پي تلاش نيروهاي دين باور واسلامگرا كه از پشتوانه تاريخي وهويتي در اين سرزمين برخوردار بوده اند، هر چند با تاخير اما توانست به نفع آن ها پيش رود و با پيروزي انقلاب اسلامي، ميدان عمل و آزمودني فراخ پيش روي آنان قرارگيرد. سرعت پيروزي انقلاب سبب گرديد ك موضوعات مختلفي به صورت مستقيم و فوري مطرح شود كه توانايي چالشگري كافي در برابر آنان وجود نداشت ،از همان رو موضوع كفايت و كيفيت پشتوانه نظري انقلاب اسلامي ونظام جمهوري اسلامي نه فقط در عرصه علوم انساني، بلكه علوم ديگر نيز به عنوان يكي از اساسي ترين چالش هاي پيش روي بقاي آرمانهاي انقلاب و استحكام نظام قرار دارد.
درچنين شرايطي كه بيش از 25 سال از عمر انقلاب اسلامي مي گذرد ضرورت طرح جنبشيي توليد علم، به عنوان يك واقعيت حياتي و اساسي در برابر انقلاب اسلامي قرار دارد. اين مقاله بر آن است تا ضمن تحليل ايده وانديشه توليد علم در ايران وبيان ضرورت هاي پيش روي انقلاب اسلامي در جهت ورود به حوزه توليد علم، ملزومات ولوازم اين نهضت نيز معرفي شود. ملزوماتي كه بدون دستيابي به هريك تحقيق جنبش نرم افزاري وتوليد علم در ايران مسير نخواهد بود.
1-ماهيت نرم افزار:
نرم افزار مفهومي عام و فراگير دارد كه نوعا شامل مفاهيم بنيادي و تخصصي وعمومي مي گردد. اساسا ساختارهاي اجتماعي ونهضت هاي وانقلاب هاي دنيا به دنبال شكل مي گيرند. آنچه امروزه در مظاهر تمدن بشري ديده مي شود اموري سخت افزاري هستند. اموري مانند: صنعت ومحصولات صنعتي.رهاوردهايي كه امروزه در جوامع بشري وزندگي اجتماعي بشر از محصولات صنعتي ديده مي شود همه از امور سخت افزاري هستند.
2-پشتوانه توليد سخت افزارها:
پشتوانه توليد سخت افزارها، نرم افزارهايي هستند كه بصورت نظام اوليه ارائه مي گردند. مفاهيم بنيادي مثل فلسفه ،مترها،روش ها،منطق ها، نظام منطق ها، ايدئولوژي ها كه براساس آن مفاهيم اجتماعي و مفاهيم فرهنگي و مفاهيم مربوط به نهضت وانقلاب توليد مي گردند ، همه جز نرم افزارها هستند، بهترين استفاده را كرد ومتولوژي اسلام و انقلاب را بيان كرد. از اين نكته اساسي غفلت نكنيم كه هنر امام خميني در نهضت وانقلاب اسلامي ايران، مديريت واستفاده بهينه از حجم عظيم نرم افزارهاي توليد شده در طول تاريخ بيشتريت به ويژه تاريخ اسلام وتشيع بود وبه همين جهت رعب و وحشت عجيبي در ميان پيشگامان آرمان جنبش نرم افزاري در جهان معاصر ايجاد كرد.d3
3-نقش امام خميني در توليد وتوسعه تحقيقات:
نقش امام خميني در توليد و توسعه تحقيقات وگسترش علوم و فن آوري وارائه مفاهيم كاربردي انقلاب و گسترش توليد علم بر مبناي معارف الهي وطرح مشكلات ومسائل فراروي جنبش نرم افزاري برانديشمندان وپيشگامان جنبش نرم افزاري پوشيده نيست زيرا بنيان گذاري انقلاب و تشكيل جمهوري اسلامي ايران خود هزاران مفهوم نرم افزاري را توليد كرد. امام خميني ضمن تاكيد بر عدم كفايت نرم افزارهاي توليد شده در حوزه و دانشگاه براي نظام سازي وجامعه پردازي و ضرورت تامين وتضمين فضاي مناسب علمي به عنوان پيش نياز ضرورت توليد نرم افزارهاي مورد نياز ومفاهيم كاربردي انقلاب وجبران كاستي ها و كمبودهاي فقه به موانع موجود بر سر راه ( نظام سازي و جامعه پردازي) در ايران معاصر اشاره كردند و در بيانه ها وسخنراني هاي مختلف بر اين نكته تاكيد نمودند.
4-تقدم مديريت بر توليد در جنبش نرم افزاري:
امام خميني بر تقدم مديريت بر توليد نيز اشاره كردندو خود نيز مديريت جنبش نرم افزاري را به عهده گرفتند.
5-موانع توليد علم و توسعه علمي ايران
افق اميد بخش حل همه امور از ديدگاه قرآن كريم با شرح صدر آغاز مي گردد. شرح صدر وگشودگي سينه مهم ترين عامل براي گشايش در امور سخت وسبك شدن بارهاي سنگين وكمرشكن از اين تنگناها است.امام خميني با استفاده از شرح صدرالهي به بنيان گذاري انقلاب اسلام پرداخت و موانع توليد علم وتوسعه علمي ايران را شناسايي كرد و در بيانات وتصميم گيري خويش به رفع آن پرداخت بعضي از موانع عبارتند از:
1. موانع فكري و فرهنگي
2. حيرت زدگي درتحولات جديد فرهنگ غرب وضعف اعتماد به نفس وخودباوري، تقليد وخودباختگي.
3. گسستگي از معارف و فرهنگ علم و دين.
4. ضعف شانيت علمي انديشمندان ومحققان
5. ضعف فرهنگي تحقيق ويادگيري
6. شعف اهتمام به خردجمعي وغلبه بر خرد فردي
7. پايين بودن ضريب اميد به آينده
8. فقدان امنيت ومنزلت اجتماعي
9. ضعف تهذيب اخلاق وسير وسلوك معنوي
10. ضعف توحيد
11. ناكارآمدي نظام اداري كشور
12. بيمار بودن ساختار اقتصادي كشور وابستگي به صادرات
13. موانع ساختاري و مديريتي
14. ابهام و خلاء در قوانين
اكنون با در نظر داشتن مجموعه مطالبي كه گفته شد نامه جمعي از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علميه در تاريخ 13/11/1381 به محضر رهبر انقلاب و پاسخ حكيمانه رهبر به آن ها از آشكارتر شدن فعاليت هاي علمي در كشور وورد به مرحله نوين-كه مقتضيات جديدي را مي طلبد-حكايت دارد. در اين نامه آمده است:
تنها راه پيش پاي ما،ارتقاي كيفيت در توليد فكر وعلم در حوزه ودانشگاه است وتا وقتي كه توليد بر ترجمه و تكرار و نيز اجتهاد بر تقليد فزوني نبايد،سير جوامع اسلامي هم چنان قهقرايي خواهد ماند و امت اسلام وملت ايران به رغم همه فداكاري ها ، در صحنه تمدن فرودست خواهند بود.
در مقابل مقام رهبري بانگرش كلان و آينده نگري به ضرورت هاي تحول در فعاليت هاي علمي كشور به صورت مشخص تاكيد كردند:
بايد اين راه را كه راه شكوفايي و خلاقيت است به هر قيمت پيمود. اين انقلاب بايد بماند وبرنامه هاي تاريخي وجهاني خويش را به بار نشاند.
نظر موافق مقام معظم رهبري به نامه برخي از انديشمندان حوزه راه گشاي مفيدي براي ترسيم محورهاي بحث توليد علم ونهضت آزاد انديشي است برخي از اين محورها عبارتند از:
1. تلاش در جهت زدودن فقر تئوريك مفاهيم علمي وديني، فرهنگي و… مربوط به مديريت جنبش نرم افزاري
2. شبه شناسي و پاسخ به شبهات از طريق توليد علم ونظام پردازي
3. ايجاد فضاي مناسب براي نقد و آزاد انديشي
4. بسترسازي، برنامه ريزي واستفاده از اصول ومباني مديريت جهت بهره برداري از توانايي هاي موجود.
5. بسترسازي، برنامه ريزي واستفاده از اصول و مباني مديريت جهت بهره ب
رداري از توانايي موجود
6. تعيين راهبرد و هدف گذاري براي ترسيم وضعيت مطلوب
گر چه در نامه پژوهشگران به نكات خوبي اشاره شده است اما از چندنكته اساسي غفلت شده است:
1. تقدم مديريت بر جنبش نرم افزاري وتوليد علم
2. وجود فضاي مناسب جهت طراح انديشه هاي علمي ومنطقي و وضعيت موجود با ادبيات مطلوب ومعقول
3. آسيب ها وموانع آزاد انديشي
4. تعامل دين ودولت در توليد علم ونهضت آزاد انديشي
5. راه كارهاي سالم سازي محيط هاي علمي و فرهنگي درجهت افزايش فكري وعلمي وابزار عقيده وفكر
6. روشهاي توسعه واثربخشي نهضت آزاد انديشي
7. نقش حوزه ودانشگاه در توليد علم ونهضت آزاد انديشي
8. نقش مديريت بر توليد علم درجهان اسلام و مقايسه تطبيقي آن با جهان غرب
9. نهضت آزاد انديشي و توليد علم در جهان اسلام ومقايسه تطبيقيآن با جهان غرب
10. تعامل دين ودولت در توليد علم ونهضت آزاد انديشي
11. فرهنگ سازي نهضت آزاد انديشي در عرصه تعليم و تربيت
12. شناسايي وجوه عدم كفايت نرم افزراهاي توليد شده در حوزه ودانشگاه بر پايه نظام سازي و جامعه پردازي
13. شناسايي نرم افزارهاي توليد شده
14. دسته بندي نرم افزارهاي توليد شده
15. نقد نظري نرم افزارهاي توليد شده
16. نقد علمي نرم افزارهاي توليد شده
17. بازسازي انديشه و تكامل معرفت بشري از طريق افزايش ظرفيت فكري
و روحي،ايجاد وگسترش فضاهاي فكري وعلمي مناسب براي تبادل و تقابل انديشه و فرهنگ وتاكيد بر نقش مطالعه و يادگيري.
18. روش شناسايي توليد علم وجنبش نرم افزاري
19. رابطه مديريت با جنبش نرم افزاري
20. راه كارهاي پرورش وتقويت مولدان علم در جنبش نرم افزاري
ضرورت اهتمام به نهج البلاعه رنگ وجلوه اي از كلام پروردگار دارد و مضمون آن اندازه اي بالا ست گويند :«برتر از سخن آفريده و فروتر از گفته آفريننده» يكي از منابع مهم ج
هت توليدنرم افزار ومديريت شبكه اي تحقيقات نهج البلاغه است كه متاسفانه در ميان دولت وملت مورد غفلت قرار گرفته است.
در نهج البلاغه دقيق ترين اصول ومباني حكومت كشورداري، شيوه قضاوت، روش جهاد، عدالت اجتماعي وراهكارهاي اجرايي ان ، شيوه گزينش كارگزاران، حاكميت بخشيدن به ارزش ها و ضابطه ها، پرهيز از رابطه ها و واسطه ها، احيايي امر به معروف ونهي از منكر، اقامه حدود الهي، رفع فتنه ها وفسادها، مساوات و آزادي و.. براساس فقه و فرهنگ شيعي نمايانده شده است.
از آن جا كه هدف از فعاليت علمي، شناخت مشكلات وحل آن ها است توليد علم نمي تواند هدف گيري غير از پرداختن به موضوعات مبتلا به جامعه داشته باشد. به اين ترتيب همه اطلاعات ،تجارب و دستاوردهاي خارج از اين حوزه، مرتبه اي ثانويه دارند ونبايد به عنوان محور كارهاي پژوهشي در تحليل مسائل كشور قرار گيرند. تفاوت هاي غيرقابل انكار جوامع ايجاب مي كند كه در انديشه ورزي و پژوهش علمي، عناصر ومولفه هاي خاص هر جامعه از اولويت واهميت بي دليل در تحليل ها وچاره جويي ها برخوردار شود. به اين ترتيب توليد علم در گرو علاقه و جرات رويارويي با مسائل «ما» مي باشد،به عبارت ديگر با شناخت هر چه بهتر محور فعاليت ها،ساير موضوعات جنبه ابزاري وخدمتگزاري براي برخورد با مسائل محوري مي يابند. در مجموع مي توان موارد ده گانه ذيل را به عنوان ملزومات توليدعلم ديني در كشور برشمرد:
1.پذيرش حق انديشه وعمل و باوربه آن:شايد اغراق نباشد، اگرمهم ترين دستاوردانقلاب اسلامي را احياي اعتماد به نفس و تقويت و استحكام آن بدانيم. ايراني باور كرد كه توانايي انديشه و عمل مبتين بر آن را دارد؛ بنابراين آن چه اكنون احتياج است،تمهيد دوام اين روحيه است كه تنها با بستر سازي مناسب با تكاپوها وجست وجوهاي عملي به دست مي آيد ؛ همچنين به سبب جهت گيري ديني در كوشش هاي علمي نبايد سنت الهي وتاكيد بر تلاش را فراموش كرد:
وان ليس للانسان الا ما سعي.
واين كه براي انسان جز حاصل تلاش او نيست.
بنابراين تلاش هاي انسان است كه قابليت هاي دين اسلام را در عرصه عمل هويدا كند. «محمد جواد لاريجاني» اين نكته را چنين يادآوري مي كند:
«براي رشد يافتن كافي نيست كه اسلام جامع باشد؛ مهم اين است كه ما چه قدر مي توانيم از اين جامعيت استفاده كنيم.»
در نتيجه با ايجاد زمينه و رابطه مستمر ميان فكر، عمل،انديشه واجرا، هدف ها به شكل سيستمي طراحي ودنبال مي شوند و فقط در چنين محيطي توقع توليد علم بي پاسخ نخواهد ماند.
2.درك واقعيت تفاوت جوامع ونيازهايشان: با خدشه دار شدن روزافزون تصور جهاني شمولي فرهنگ غربي و ضعف مفاهيمي كه تلاش مي شود به صورت عام براي تحليل مسائل جوامع گوناگون به كار رود، تفاوت هاي ميان جوامع بيشر مورد توجه قرار مي گيرد و ضمن پذيرش تشابهات، اشتراكات و وابستگي ها ،كوشش ها هر چه بيشتر معطوف به انديشه وعمل در راستاي آن چيزهايي است كه با مباني هويتي ونيازهاي ملي تطابق داشته و به صورت كلي به عنوان «راه ما» شناخته مي شود؛ راهي كه با ويژگي هاي نظام اجت
ماعي ايران اسلامي رابطه اي محكم دارد؛ بنابراين شناخت وپيمودن ادامه آن به رجوع مولفه هاي سازنده آن وابسته است. از اين رو تقاضاي توليد علم ديني به عنوان بخشي از فعاليت وتلاش براي بقا و ارتقاي نظام مذكور در نظام بين المللي معنا ومفهوم مي يابد. در
نتيجه نمي تواند با نيازها ومولفه هاي نظام بيگانه باشد.
3.توانايي درك همزماني دو نهاد علمي حوزه و دانشگاه و تفكيك آنها در عين حال :ايراني امروز با مسائلي درگير است كه به جهت تنوع وجوه آن ها با موضوعات گوناگوني پيوند مي خورد. حوزه ودانشگاه نيز مانند دو منبعي هستند كه ايراني به دلايل گوناگون خواسته و ناخواسته با آن ها ارتباط مي يابد؛
همچنان كه تنها با گرايش افراد به آن دو يا تحصيل در اين دو نهاد، نمي تواند كل مسائل را براي ما روشن كند و ما را در حل مطلوب مشكلات ناكام خواهد گذاشت؛ به عبارت ديگر ايران اسلامي در تمام ابعاد با مسائل گوناگوني درگير است و هر فرد ايراني نيز به عنوان جزيي از اين كل در چنين
فضايي زيست مي كند؛ بنابراين هنگامي كه صحبت از توليد علم ديني مي شود، لازم است دو نهاد علمي حوزه ودانشگاه –كه هريك فلسفه وجودي خاص خود را دارا هستند به شكل مستقل در جهت وظايف خود اما به شكلي مشترك ومكمل، اهداف كشور را دنبال كنند. آن چه براساس ماهيت آن ها مورد انتظار است ،پيشگامي در توليد علم ديني است وچنين امري به درك تقسيم كار فكري وعملي هر يك و نيازمندي جدي آنان به يكديگر وابسته است.