بخشی از مقاله

چکیدهعدالت سازمانی ادراک شده، به میزان ادراک افراد از عدالت موجود در سازمان گفته می شود و عدالت سازمانی با رفتار عادلانه با مردم در سازمان ها رابطه دارد و همچنین، بی عدالتی سازمانی به نبود انصاف در نتایج، فرایندها و فرایند تعاملات در درون سازمان مربوط است.زمینه و هدف: هدف این پژوهش تحلیل شکاف بین عدالت سازمانی و ادراک از عدالت سازمانی می باشد روش کار: روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان و روسای بانکهای ملی، ملت و صادرات استان مازندران می باشد که جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده گردید. روایی پرسشنامه مذکور با استفاده از اعتبار صوری و روایی همگرا تایید گردید. برای تعیین پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که آلفای کرونباخ 90 درصد نشان از پایایی مناسب ابزار سنجش میدهد.یافته ها: نتایج یافته ها حاکی از وجود تفاوت بین عدالت سازمانی با ادراک از عدالت سازمانی است که به تفضیل مورد بررسی قرار گرفت.-1 مقدمهعدالت بعنوان یک نیاز اساسی برای زندگی جمعی انسانها همیشه در طول تاریخ مطرح بوده است و صرفنظر از معنای لغوی عدالت، به لحاظ مفهومی برداشت های مختلفی از این دانشواژه صورت می پذیرد. در تاریخ و سنت های فرهنگی اسلام همواره عدالت از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. این میزان تاکید و اهمیّت از آنجا ناشی می شود که اساساً عدالت معیار، پایه و اساس روابط انسانی بوده و جامعه عاری از عدالت اگرچه به ظاهر دارای تحّرک است اما از روح زندگی و حیات طَِِیبه محروم است. سازمانهای امروزی واقعد مینیاتوری از جامعه محسوب می گردند و تحقّق عدالت در آنها به منزله تحقّق عدالت در جامعه می باشد. بنابراین مدیران سازمانها نمی توانند نسبت به این امر بی تفاوت باشند چرا که عدالت به مانند سایر نیازهای انسانی به عنوان یک نیاز مهم مطرح بوده و هست و چنانچه مدیران سازمانها به دنبال پیشرفت و بهبود در سازمان هستند بایستی قادر باشند تا عدالت را در سازمان خود جاری و ساری کنند.-2 تعریف عدالتیکی از دشواری های بحث عدالت، ابهام در تعاریف و معانی آن است. زبان عربی برای برخی واژه ها بیش از ده مترادف دارد و واژه عدالت نیز واجد چنین مترادف هایی است. بنابراین برای هر جنبه ای از عدالت معانی متعددی وجود دارد که شاید مهمترین آنها قسط، قصد، وسط، استقامت، نصیب، حﱢصه، میزان، انصاف و غیره باشد. کلمه معادل عدل در فرانسه و انگلیس «Justice» و در لاتین «Justitia» است - اخوان کاظمی، . - 27 :1382 در فرهنگ لغات آکسفورد، عدالت را به عنوان حفظ حقوق با اعمال اختیار و قدرت و دفاع از حقوق با تعیین پاداش یا تنبیه توصیف کرده است، - حسین زاده و همکاران، . - 18-23 :1386 در فرهنگ فارسی عدالت یعنی دادگری کردن. جُرجانی«» گوید عدالت در لغت استقامت باشد و در شریعت عبارت از استقامت بر طریق حق است یا اجتناب از آن محذور است. در دین عدل به معنی داد، مقابل ستم و بیداد و امری بین افراط و تفریط را می گویند - مشرف جوادی و همکاران، » . - 134 :1385ارسطو:1« عدالت داشتن را رفتاری برابر با افراد تعریف می کند - مرامی، :1378 » . - 16راسل2« تشخیص اکثریت رامبنای مناسبی برای عدالت تلقی می کند و می گوید: عدالت عبارت است از هر چیزی که اکثریت مردم آن را عادلانه بدانند یا به بیان دیگر عدالت نظامی است که آنچه را تصدیق عموم، زمینه هایی برای نارضایتی مردم فراهم می کند، به حداقل برساند - کاتوزیان، . - 625 :1377 بشیریه توضیح می دهد منظور از عادلانه بودن نهاد اجتماعی این است که حقوق، مسئولیت ها، قدرت، اختیارات، مزایا و فرصت های وابسته به خود را عادلانه توزیع کند - بشیریه، . - 115 :1379»آشوری« نیز معتقد است عدالت اصلیاست حقوقی و سیاسی که به موُجب آن در همه امور اجتماعی با همه یکسان رفتار شود، مگر در آن جایی که، برای رفتاِر استثنایی، در مورد برخی افراد و گروه ها دلایل کافی و خاص وجود داشته باشد - آشوری، :1373 » . - 60ایوان مک لین3«عدالت را در حوزه سیاست، برابر با وجود لتعادمناسب و در حقوق، بیانگر کاربردهای مفهومِ تعادلِ مناسب می داند. یعنی محاکمه ای منصفانه که از جمله میان توان مدعی علیه اثبات بی گناهی و توان پیگرد قانون برای اثبات جرم، تعادل صحیحی برقرار باشد - مک لین، . - 1381 در فرهنگ علوم سیاسی، عدالت در سه تعریف بیان شده است:-1-2فضیلتی که به موُجب آن باید به هر کسی آن چه را که حق با اوست، داد. -2-2 بنا نهادن اخلاق بر پایه مساوات در مقابل قانون و احترام به حقوق افراد. -3-2رعایت تعادل قانونی بین منافع موُجود. در تعریف دیگری »جمیل صلیبا« عدالت و دادگری را در حوزه فلسفه تعریف می کند. وی عدالت را پایداری در راه حق و درستی و دوری از امور ناروا و برتری دادن عقل بر هوس می داند. دادگری یا عدالت به مثابه یک فضیلت دارای دو جنبه است، جنبه فردی و جنبه اجتماعی. جنبه فردی آن دلالت بر یک صنعت پایدار در روان دارد که اعمال شایسته و حق از آن نشأت می گیرد. جنبه اجتماعی نیز بر احترام حقوق دیگران استوار است - صلیبا، » . - 1370جعفری لنگرودی« در ترمینولوژی حقوق خود واژه عدالت را به واژه های عدل و انصاف ارجاع می دهد و آن را به دو گونه تعریف می کند. گذاشتن پایه احقاق حق بر مساوات در مقابل قانون و احترام به حقوق افراد در مقابل قوانین موضوعه. یعنی نظری که از قوانین موضوعه گرفته نشده و حتی ممکن است مغایر با آن باشد، در عین حال که عرفاً مصداق عدل و انصاف شمرده می شود - جعفری لنگرودی، . - 1372-3 مفهوم عدالت سازمانیعدالت مفهومی انتزاعی است که از آنتعابیر گوناگونی مَد نظر قرار می گیرد. هنگامی که از این مفهوم در محیط سازمانی استفاده می شود، اصطلاح عدالت سازمانی1 به کار می رود - پورعزت و همکاران ، . - 21 :1387 عدالت سازمانی متغیری است که برای توصیف عدالت، که به طور مستقیم با موفقیت های شغلی و سازمانی ارتباط دارد، به کار می رود - شکرکن و همکاران، . - 28 :1382 عدالت سازمانی یعنی اینکه به چه شیوه ای با کارکنان رفتار شود تا احساس کنند به صورت عادلانه با آنها رفتار شده است. عدالت اوّلین عامل سلامتی سازمان ها محسوب می شود و متخصّصان علوم اجتماعی از مدتها پیش بهاهمیّت عدالت سازمانی به عنوان پایه ای اساسی و ضروری برای اثربخشی فرآیندهای سازمانی و خشنودی شغلی کارکنان پی برده اند - قربانی و همکاران، :1386 . - 27 عدالت سازمانی مفهومی است که در تبیین چرایی واکنش افراد به پیامدهای غیرمنصفانه، فرآیندها و رویههای نامناسب و مراودات غیرعادلانه بسیار راهگشا است. احساس عدالت در سازمان نه تنها بر نگرشها، عملکرد و رفتارهای درون سازمان تأثیر دارد، بلکه در نحوه برخورد آنها با ذینفعان بیرونی به ویژه مشتریان مؤثر است و حتی برخورد مشتریان با افراد و سازمان را تحت تأثیر قرار می دهد - قلی پور و همکاران، :. - 1387 عدالت75 سازمانی مفهومی متُکّثر و چند بُعدی است که با گذر زمان ابعاد تازه ای از آن نمایان می شود. بنابراین با توّجه به گستره روزافزون سازمانها و ارتباط همه عملیات زندگی انسانها از بدو تولد تا مرگ بایستی اذعان نمود استقرار عدالت در سازمان ها زمینه ساز استقرار عدالت در بقیه عرصه ها می باشد. -4 بیان مسأله از جمله موضوعات جدیدی که در چند دهه اخیر در ارتباط با سازمانها مورد مطالعه قرار گرفته، نقش و تأثیر عدالت بر روی اثربخشی سازمانهاست. به اعتقاد اُوکان - 1975 - و مُور - 1978 - متخصصان علوم اجتماعی از مدتها پیش به اهمیت عدالت به عنوان پایه ای اساسی و ضروری برای اثربخشی کُنش ها و کارکردهای سازمانی پی برده اند - نعامی و همکاران، . - 81 :1385 گرین برگ معتقد است که بررسی عدالت سازمانی بسیاری از پیامدهای رفتاری را تبیین می کند - الوانی و همکاران، . - 9 :1387 وی عنوان می کند. ادراک عدالت سازمانی، برای اثربخشی سازمانها و رضایت افراد در سازمان ضرورتی اساسی است لذا سازمانها باید در جهت تحقق این مهم، همه تلاش و کوشش خود را به کار گیرند - امیرخانی و همکاران، . - 22 :1387 عدالت سازمانی را شیوه رفتار با کارکنان به گونه ای که آنان احساس کنند با آنها عادلانه رفتار شده تعریف می کنند - قربانی و همکاران، . - 27 :1386 توّجه به عدالت
در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید