بخشی از مقاله

ضرورت پهنه بندي ناپايداري دامنه ها


(مطالعة موردي: پهنه بندي ناپايداري دامنه ها در محدودة تجريش)

ارائه دهندگان:


چكيده
كشور ايران جزئي از كمربند چين خورده آلپ – هيماليا است و سيماي توپوگرافي آن طي آخرين فعاليتهاي تكتونيكي و كوهزايي اين كمربند شكل گرفته است به طوريكه ناهمواريهاي زمين و سطوح شيب دار پهنه هاي كوهستاني از ويژگيهاي بارز آن محسوب مي شود. در دامنه كوهستان هركجا كه شرايط زيستي مهيا بوده، انسان سكني گزيده و روستاها و شهرها بتدريج شكل گرفته اند

بطوريكه اكثر شهرها و روستاهاي ايران يعني بيش از دو سوم مراكز جمعيتي و سكونتي در نواحي كوهستاني و كوهپايه اي واقع شده است. بسياري از دامنه ها در نواحي كوهستاني در شرايط ناپايداري قرار دارند و رخداد پديده هايي همچون زلزله، دامنه هاي ناپايدار را مجبور به سقوط مي نمايند بطوريكه اين حركات دامنه اي در برخي مناطق موجب ايجاد تلفات و خسارات گسترده اي مي گردد.


شيت تجريش در طول جغرافياي 30، 15 – 15، 51 شرقي و عرض جغرافيايي 36 تا 45، 35 درجه شمالي در جنوب رشته كوه البرز واقع گرديده است.
روش تحقيق مورد استفاده تركيبي از روش تحليلي و كتابخانه اي مي باشد كه در روش تحليلي ابزار تحقيق نرم افزار نقشه و Arcin Fo بوده و در روش كتابخانه اي، ابزار تحقيق، كتابها، پايان نامه هاي و استفاده از اطلاعات اينترنت بوده است.

سؤالات اصلي كه در اين مقاله در جستجوي آن هستيم عبارتند از:
1-چه عواملي در ايجاد حركت دامنه اي مؤثر هستند؟
2-چه نقاطي در معرض حركات دامنه اي قرار دارد؟
همچنين در اين تحقيق از نظرات و پيشنهادات چند تن از استادان محترم (جناب آقاي دكتر هدايتي و خانم دكتر قهرودي و جناب آقاي دكتر فلاحي نيز استفاده شده است.


نتايج اين تحقيق نشان داد كه منطقه مورد نظر با توجه به كوهستاني بودن محدودة مورد مطالعه خاك كم عمق، فقر پوشش گياهي، شيب نسبتاً تند، ارتفاع بالا، شرايط اقليمي و بارش نسبتاً زياد مستعد حركات دامنه اي بوده و همين امر موجب خطرپذيري منطقه بوده، لذا توجه بيشتري در جهت كاهش خسارت ناشي از اين حوادث را مي طلبد.

مقدمه
از نظر ژئومورفولوژي نواحي كوهستاني از پيوستگي سطوح كم و بيش وسيعي تشكيل شده اند كه اصطلاحاً دامنه ناميده مي شوند كه ميزان شيب ويژگي مهم آن است. به عبارت ديگر ناهمواريها منطبق بر سيستمي از شيب هاي مي باشند كه بوسيله عبارات ساده رياضي قابل درك هستند. (منبع شمارة 14)
شيت تجريش از نواحي كوهستاني ايران است كه فضاي كوههاي آن مي تواند در معرض خطرات ناشي از ناپايداري دامنه ها از جمله لغزش، ريزش، سولي فولكسيون، خزش، جريانهاي گلي و بهمن ها بوده است كه پهنه بندي آن با توجه به عوامل تكنوتيك، سنگ شناسي، شيب، جهت شيب، پوششي گياهي و مرفولوژي دامنه ها صورت گرفته است.

تعريف ناپايداري دامنه و حركات دامنه اي (منبع شمارة 7)
حركات دامنه اي مواد عبارت است از جدانشدگي و حمل رو به پايين مواد منفصل خاكي و سنگي تحت تأثير نيروي جاذبه زمين. معمولاً مواد جابجا شده بر يك زون نسبتاً مشخص يا بر سطح برشي حركت مي كند و بر اساس معيارهايي مانند سطح گسيختگي، مواد لغزشي، عوامل لغزشي، نوع حركت و جابجايي مواد و سرعت حركت و مواردي از اين قبيل به انواع مختلفي طبقه بندي مي شوند.


بدين ترتيب رويداد حركات دامنه اي و انواع مختلف آن به عوامل مختلفي از جمله شيب زمين، جنس مواد، پيوستگي و چسبندگي مواد، نحوه استقرار مواد برروي سنگ بستر، نحوه قرارگيري لايه هاي زمين نسبت به مواد سطحي و ... بستگي دارد. با اين حال فعاليت اين حركات با حضور آب، يخ، شرايط دمايي، نيروهاي تكنوتيكي زمين و مواردي از فعاليت هاي انساني تشديد مي شود. اين تعريف از حركات توده اي، امكان بررسي حركت مواد در همه مقياس ها و نسبت ها را بدست مي دهد. بنابراين حركات دامنه اي پديده هايي را مانند خزش آرام و رو به پايين مواد شامل خاك و خرده سنگها، تا يك حركت سريع به ابعاد بزرگ و مسافت طولاني را شامل مي شود.


بيان مسئله
موضوع مقاله بررسي و تجزيه و تحليل پهنه بندي خطرپذيري شيت تجريش مقابل ريزش و لغزش مي باشد.
محدوده مورد مطالعه در طول جغرافيايي 30، 51 تا 15، 51 درجه شرقي و عرض جغرافيايي 26 تا 45، 35 درجه شمالي واقع است. اكثر محدودة مورد نظر منطقه كوهستاني است و در قسمت جنوب و جنوب شرقي نقشه قسمتي از شهر تهران واقع گرديده است.


فرايندهاي مؤثر بر ناپايداري دامنه ها
1-ارتفاع: استان تهران با توجه به واقع شدن در جنوب رشتة البرز و تأثير از عوامل مختلف از نظر ژئومورفولوژي به سه محدوده كوهستاني، كوهپايه اي و دشت تقسيم شده است كه محدوده شمال استان تهران در ارتفاع نسبتاً بالاتري نسبت به جنوب آن واقع شده است و قرار گرفتن در ارتفاعات سبب تأثير بيشتر از عوامل زمين شناسي و آب و هوايي شده و اين محدوده مستعد حركات دامنه اي بيشتري نسبت به مركز و جنوب استان مي باشد.


2-شيب: شيب يكي از مهمترين عوامل در حركات دامنه اي است. ميزان شيب در ايجاد حركات دامنه اي بستگي به شرايط موجود دارد كه بسته به درجه و شدت ساير عوامل، ميزان درجه شيب مؤثر در اين حركات تعيين مي شود. طبق شواهد موجود منطقه، دامنه هايي با شيبهاي بالاتر از 40 درجه در شرايط ناپايداري بسر مي برند و تكانهايي با قدرت كم در اين مناطق مي تواند اين دامنه ها را مجبور به سقوط نمايد.


3-جهت شيب: جهت شيب به واسطه ارتباطي كه با سرعت زمان جذب و از دست دادن رطوبت دارد به عنوان عامل موثر در حركات دامنه اي محسوب مي شود. دامنه هاي شمالي به دليل دريافت كم تابش خورشيدي معمولاً رطوبت خود را كندتر از دامنه هاي جنوبي از دست مي دهند و معمولاً مرطوبترند و در نتيجه سيستم شكل زايي مستقر در دو دامنه شمالي، شمال غربي – غرب با دامنه هاي جنوب، جنوب شرقي و شرق متفاوت مي باشد و به ترتيب در نوع اول ريزش و در نوع دوم لغزش و سولي فليكسون فعال مي باشد.


4-مورفولوژي دامنه‌ها: اشكال دامنه ها بيانگر عملكرد نيروهاي دروني و بيروني مي باشد كه در طول زمان و بر اثر تأثير ساير عوامل مرفولوژيك به شكل امروزي خود درآمده است.
5-جنس زمين
1-پالئوزوئيك Paleozoic
سازند مبارك = شامل سنگهاي آهكي متوسط
2-مزوزوئيك Mesosoic
شامل رسوبهاي ترياس و كرتاسه
1-2 ترياس
سازند اليكا شامل آهكهاي ورقه اي
سازند شامل سنگهاي دولوميتي و آهك دولوميتي
3- سنوزوئيك
پالئوس – ائوسن


1-3 واحد = اين واحد شامل ماسه سنگ، شيل و كنگلومرا قرمز
2-3 واحد = شامل شيل و ماسه سنگ و توفيت
3-3 واحد = توفهاي سبزرنگ توده اي و شيل
4-3 واحد = توفهاي سيليسي و خاكستر توف
5-3 واحد = گدازه هاي داسيتي – آندزيتي و توف برش


6-3 واحد = گدازه هاي آندزيتي – بازالتي كاوكدار
7-3 واحد = تناوبي از توف سبزرنگ و شيل
8-3 واحد = تناوبي از شيل و توف
9-3 واحد = توفهاي سبزرنگ، توفيت، سيلستون و سنگ آهك
10-3 واحد = توفهاي سبزرنگ به همراه توفيت، توف آهكي سنگ
واحدهاي محدوده كوچكتر توچال
واحد = توفهاي سبز با لايه بندي خوب
واحد = شيل و توفيت
واحد = توف سبزرنگ بحالت توده اي


واحد = شيل با ميانلايه هاي ماسه و توفيت
واحد = ماسه سنگ، ماسه سنگ توفي با ميانلايه هاي كنگلومرا و شيل
واحد = رسوبهاي آبرفتي، پادگانهاي رودخانه و مخروطه افكنه پاي كوه
واحد = واريزه ها
واحد = تراورتن
واحد = كنگلومرا

6-اقليم: اقليم استان تهران را مي توان به سه بخش زير تقسيم كرد.
الف- اقليم ارتفاعات شمالي بر دامنه هاي جنوبي، بلندهاي البرز مركزي، در ارتفاعي بالاي 3000 متر قرار گرفته و آب و هوايي مرطوب، نيمه مرطوب و سردسير با زمستانهاي طولاني بسيار سرد دارد، بارزترين اين اقليم، دماوند و توچال است.)
ب- اقليم كوهپايه: در ارتفاع 2000 تا 3000 متري از سطح دريا و داراي آب و هوايي غيرمرطوب و سردسير، زمستانهاي نسبتاً طولاني است مثل آبعلي، فيروزكوه، دره طالقان
پ- اقليم نيمه خشك و خشك با زمستانهاي كوتاه و تابستانهاي گرم در ارتفاعات كمتر از 2000 متر واقع شده است مثل ورامين و شهريار.
هواي تهران در مناطق كوهستاني داراي آب و هواي معتدل در دشت، نيمه بياياني است تهران در مرز شرايط جوي بري و اقيانوسي قرار گرفته و تمايل به موقعيت بري بيشتر از اقيانوسي است.
7-پوشش گياهي: عملكرد پوشش گياهي در برابر حركات دامنه اي در بعضي موارد نقش كنترل شده يا در برابر ريزش و سقوط بهمن ايفا مي كند و در برخي موارد از جمله در حركات لغزشي، تشديد كننده ناپايداري ها مي باشد. در اين ناحيه پوشش گياهي دامنه ها عمدتاً از نوع مرتعي و يا اراضي برهنه مي باشد.
اهداف تحقيق


هدف از اين تحقيق:
1- بررسي و تعيين مناطق متعدد حركات دامنه اي
2- عوامل مؤثر بر اين حركات
3- عوامل تشديد كننده حركات دامنه اي
4- در نهايت كاربري صحيح در اين اراضي به منظور كاهش ميزان آسيب پذيري و بهره گيري بهينه از منابع موجود
5- در صورت لزوم تعيين نقاط امن جهت امدادرساني.
اهميت پهنه بندي آسيب پذيري
با توجه به روند شكل گيري و تحولات ساختمان زمين شناسي كشور طي دوران مختلف و از انواع حركات دامنه اي و خسارت قابل توجه ببار آمده طي ساليان متمادي گذشته، شكل گيري مراكز جمعيتي و سكونتي (اعم از شهرها و روستاها) بدون توجه به اين ويژگي و تهديد آنها به ويژه در مراكز عمده جمعيتي از قبيل تهران تبيين وضعيت آسيب پذيري آنها در برابر حركات دامنه اي به دلايل ذيل بسيار مهم و ضروري است.
-تنوع ويژگي هاي زمين شناختي مناطق از نظر ساختمان زمين شناسي، وضعيت چينه شناسي.
-تبيين موقعيت استقرار مراكز جمعيتي و سكونتي و فعاليتي در ارتباط با ويژگي زمين شناختي به ويژه در ارتباط با زونهاي زمين ساخت.
-شناخت وضعيت ناپايداري دامنه ها و حركات دامنه اي مناطق در ارتباط با سوابق حوادث گذشته
-پهنه بندي خطر آسيب پذيري مناطق در برابر زمين لغزش
-تدوين ضوابط و مقررات در زمينه طراحي مناسب سازه اي و فضاي سكونتي اعم از شهري و روستايي در برابر خطر حركات دامنه اي
-تدوين سياستها و راهبردهاي لازم جهت مديريت بحران در منطقه و تفكيك وظايف عملكردي سازمانها و ادارات.
-استفاده از نتايج اين مطالعه به عنوان الگويي فرادست جهت ساير طرحها و پروژه ها
-تبين مناطق پرخطر، كم خطر و نسبتاً امن در برابر حركات دامنه اي به منظور الگوي مناسب جهت مكان يابي مراكز جمعيتي و سكونتي و فعاليتي جديد.
-شناسايي جهات مناسب رشد و گسترش مراكز جمعيتي و تنظيم ضوابط مناسب شهري در ارتباط با آسيب پذيري مناطق در برابر حركات دامنه اي
روش تحقيق


براي انجام اين مقاله از تركيب دو روش تحقيق تحليلي و كتابخانه اي استفاده شده است.
در روش تحليل از نرم افزار Arcinfo در پهنه بندي شيب و جهت شيب و ناپايداري استفاده شده است.
در روش كتابخانه به بررسي موضوع تحقيق با استفاده از منابع مختلف از جمله كتاب و پايان نامه استفاده شده در انجام اين تحقيق به سراغ سازمانها و ارگانهاي مختلفي از جمله معاونت مسكن و شهرسازي استان تهران، كتابخانه وزارت جهاد كشاورزي حوضه آبخيزداري وزارت جهاد كشاورزي و ... رفتيم.


معرفي محدوده مورد مطاللعه
استان تهران
شهرستان تهران مركز استان با وسعتي حدود 18814 كيلومتر مربع بين 34 تا 5/36 درجه عرض شمالي و 50 تا 53 درجه طول شرقي واقع شده. اين استان از شمال به استان مازندران، از جنوب به استان قم، از جنوب غرب به استان مركزي، از غرب به قزوين و از شرق به استان سمنان محدود است. استان تهران در جنوب شرقي مركز رشته كوههاي البرز كه در شمال ايران از آذربايجان تا خراسان با جهت غربي – شرقي كشيده شده قرار دارد رشته كوههاي البرز به سه ديواره شمالي (ارتفاعات محدودي از اين ديوار در استان تهران و بقيه در استان مازندران است) ديواره مياني (حد

شمالي استان را تشكيل مي دهد و مرتفع ترين قسمت رشته كوههاي البرز مركزي است، كوه دماوندي با ارتفاع 5671 متر در اين قسمت قرار دارد. اين ديوار عظيم كوهستاني به صورت كوههاي كندوان و پس از آن كوههاي طالقان در شمال غربي استان، تا محل اتصال رود الموت به طالقان رود ادامه مي يابد) و ديوار جنوبي دومين بخش از ارتفاعات مركزي كه رودخانه هاي جاجرود و كرج را بريده و به سه قسمت جدا از هم شامل كوههاي لواسانات، شميرانات، كهار تقسيم مي شود.
محدوده تجريش


ناحيه مورد بررسي در محدوده طول جغرافيايي 30/50 – 15/51 شرقي و عرض جغرافيايي 36-45،35 شمالي قرار دارد و بخشي از رشته كوه البرز مركزي و دشت تهران را در بر مي گيرد. شهر تهران در جنوب و جنوب شرقي محدوده قرار دارد.
قسمتي از رشته كوه البرز بخش كوهستاني محدوده را تشكيل مي دهد. بلندترين نقطه آن قله توچال با ارتفاع 3957 متر از سطح دريا است كه در شمال تهران قرار دارد.
محدوده مورد نظر داراي گسل هاي متعددي از جمله گسل هاي اصلي نياوران، داووديه، باغ فيض، امامزاده داوود، گسل معكوس آهار و ميگون مي باشد.
تشريح مباني نظري
طبقه بندي حركات دامنه اي
طبقه بندي حركات دامنه اي، منعكس كننده نگرش متخصصين مختلف به اين پديده ها است. طبقه بندي متنوعي براي حركات دامنه اي وجود دارد كه در اين راستا عوامل مورد توجه در طبقه بندي و توصيف انواع حركات دامنه اي شامل شكل هندسي گسيختگي ها، سن گسيختگي، منشاء مصالح موجود، نوع و اندازه مواد گسيل دهنده دامنه ها، سرعت نسبي حركت و شرايط زمين شناسي، وضعيت كنوني پايداري و امكان بروز حركات و ... مي باشد. (منبع شمارة 13)
در اينجا طبقه بندي ارائه شده توسط وازنر (1984)، با توجه به جامعيت آن با تركيب روشهاي فوق صورت گرفته است كه به شرح زير بيان مي شود. (منابع شمارة 8 و 9)

1-ريزش: (Falls) :
ريزش ها به سقوط كم و بيش آزاد و ناگهاني توده هاي خاكي و يا سنگي اطلاق مي شود كه در دامنه هاي پرشيب و پرتگاه‌ها صورت مي گيرد بطوريكه قطعات ريز و درشت همزمان حركت مي نمايد اين پديده در كوههاي ايران بعلت تخريب مكانيكي فعال مي باشد.
2-واژگوني ها (topple):
گسيختگي واژگوني شامل چرخش ستون يا بلوك سنگي در طول يك نقطه محوري در زير مركز ثقل آنها و برروي يك سطح قاعده ثابت. اين پديده علاوه بر سنگ ها در واريزه ها و خاكها نيز ديده مي شود.


3-لغزه (lands lides):
لغزش عبارت است از پايين آمدن توده اي مواد سست و منفصل برروي دامنه ها كه در اثر همراهي دو عامل رطوبت و نيروي ثقل ايجاد مي شود مقياس حركت در اين نوع حركات بزرگتر از پديده هاي ريزش و واژگوني است و بحث ناپايداري دامنه ها را شامل مي شود.
به طور كلي لغزشها بر اساس شكل گسيختگي و حركات مواد به چهار گروه:
1-لغزش چرخشي، 2-لغزش انتقالي يا صفحه اي، 3-حركات با گسترش جانبي،4-لغزش هاي مركب تقسيم مي شوند.


4-جريان ها (flows):
اين نوع حركات شامل حركت توده اي مواد برروي دامنه ها به صورت سيلان. عموماً اين نوع حركت زماني روي مي دهد كه ميزان رطوبت موجود در خاك و مواد هوازده از حد بحراني تجاوز نمايد. جريانها به چند صورت تقسيم مي شوند كه مهمترين آن عبارتند از: خاتك روانه ها، گل روانه ها، جريانهاي واريزه اي، لغزش هاي جرياني.
5-خاكسره (Soil Flution) خزش(Soil Creep) ، بهمن‌ها (evalichment) از ديگر انواع حركات دامنه اي هستند.
عوامل ايجاد ناپايداري دامنه ها و حركات دامنه اي
وقتي مواد برروي دامنه ها نتوانند در برابر نيروهاي جاذبه زمين مقاومت كنند به پايين دامنه جابجا مي شوند. علت اين كاهش مقاومت مي تواند ناشي از برش داخلي مواد و يا عوامل و محرك هاي خارجي باشد. علل داخلي معمولاً شامل بعضي تغييرات فيزيكي و شيميايي مواد و يا محتواي آب آنهاست و نيروهاي خارجي كه موجب افزايش تنش برشي دانه مي شود، معمولاً به نوع به هم ريختگي كه ممكن است، طبيعي يا حاصل كار انسان، بستگي دارد.
به طور كلي عواملي كه موجب ناپايداري دامنه مي شود به دو گروه تقسيم مي‌شوند:
1-عواملي كه سبب افزايش تنش برشي مواد مي شود (زمين لرزه، رودخانه ها و جويبارها، ساختمان سازي و ...)


2-عواملي كه موجب كاهش مقاومت برشي مي گردند (خشك شدن رسها و شيل ها، جهت دامنه، گسل ها، لايه بندي و ...)
به طور كلي پهنه بندي مناطق از نظر احتمال وقوع حركات دامنه اي در سه مرحله صورت مي گيرد كه در ذيل به اختصار هر يك از مراحل تشريح مي شوند.


1-مرحله مقدماتي با دقت كم: (منبع شمارة 13)
در اين مرحله، معمولاً پهنه بندي بر اساس يك عامل صورت مي گيرد به عنوان مثال ممكن است ويژگيهاي سنگ شناسي و يا فاصله از كانونهاي زمينلرزه و گسل هاي فعال و يا بر اساس سوابق حركات دامنه اي قديم در منطقه. اين روش معمولاً كم هزينه بوده و نتايج آن چندان كاربردي در

اجراي برنامه ريزي و تبيين كاربري اراضي و نيز عمليات اجرايي به منظور تثبيت دامنه‌ها ندارد و در آن مرز دقيق ناپايداري دامنه ها مشخص مي شود. اين روش براي پوشش دادن مناطق وسيعي از قبيل كشور، ايالت و يا استان ها و شهرستان استفاده مي شود و مقياس نقشه ها در اين پهنه بندي 1:1000000 تا 1:50000 مي باشد روشهاي ارائه توسط تامورا، يا سودا-سوجي تاني، كيفر-ويلسون وايشي ها را تاكومورا در اين گروه قرار مي گيرند.


2-مرحله مياني با دقت متوسط (منبع شمارة 13)
در اين روش، حركات دامنه اي لغزش ها با استفاده از عواملي كه در بروز رويداد آن مؤثرند، طبقه بندي و پهنه بندي مي شوند و بر اين اساس مي توان مناطق مختلف را با خطر نسبي متفاوت پهنه بندي كرد. اين روش با صرف وقت و هزينه بيشتري صورت مي گيرد و دقت پهنه بندي نيز بيشتر است. در اين روش اطلاعات ژئوتكنيكي بيشتري نسبت به روشهاي پيشين مورد نياز است و استفاده از عكس هاي هوايي و تصاوير ماهواره اي جهت شناسايي گسل ها و واحدهاي مختلف زمين شناسي و انجام عمليات صحرايي اجتناب ناپذير است. استفاده از داده هاي آزمايشگاهي، مصاحبه هاي محلي و تنظيم فرم برداشت در اين روش به افزايش دقت پهنه بندي كمك مي نمايد. مقياس مطالعه 1:10000 تا 1:100000 متغير است.
روش ارائه شده توسط موراووارسون جزء روشهاي مياني با دقت متوسط محسوب مي شود.
3-مرحله نهايي با دقت زياد (منبع شمارة 13)


اين روش براي مناطق كوچكتر كه اهميت خاصي دارند مورد استفاده قرار مي گيرد (از قبيل مراكز سكونتي و فعاليتي و صنعتي در اين مرحله بايستي از پارامترهاي ژئوتكنيكي مصالح موجود در شيب استفاده نمود و با انجام مطالعات سيستماتيك ژئوفيزيكي و ژئوتكنيكي و استفاده از روشهاي

مختلف پايداري سطوح شيبدار را پهنه بندي نمود. هزينه اين مطالعات بسيار زياد است. لذا اين مرحله در مورد نواحي كه فقط پهنه بندي مقدماتي صورت گرفته است، توصيه شود و براي مناطقي كه خطر نسبي زمين تعيين شده است، توصيه مي‌گردد. مقياس مطالعه 1:5000 الي 1:25000 مي باشد روشهاي متعددي براي محاسبه ناپايداري دامنه هاي سنگي و خاكي ابداع شده كه روشهاي ويلسون و سياهي آتشل از اين جمله اند.


پيشينه تحقيق در ايران
تحقيقات در ارتباط با پديده زمين لغزش در مناطق مختلفي از دنيا كه با اين پديده مخرب روبرو هستند با توجه به خسارات مختلف به مناطق مسكوني، تأسيسات، اراضي زراعي و باغي و جنگلها و مراتع و از بين رفتن خاك و توليد رسوب و هم چنين خسارات جاني و ... كه وارد مي نمايد بطور همه جانبه انجام گرفته است. مطالعات پهنه بندي خطر زمين لغزش ابتدا در كشورهاي ايالات متحده آمريكا سال 1977، استراليا سال 1978، اسپانيا سال 1978، ايتاليا سال 1979، فرانسه سال 1987 و چك و اسلواكي سال 1987 انجام پذيرفته است. امروزه بسياري از كشورها داراي موسسات مستقلي جهت مطالعه و بررسي اين پديده مي باشند. در ايران در ارتباط با تهيه نقشه پهنه بندي خطر زمين لغزش پس از وقوع زلزله منجيل (1369) و همچنين بعد از اعلام دهه 1990

ميلادي بعنوان دهه مقابله با بلاياي طبيعي و تشكيل كميته ملي بلاياي طبيعي و كميته فرعي تخصصي كاهش خسارات ناشي از زلزله و لغزش لاپيه هاي زمين اقداماتي آغاز گرديده است. و براي معدودي از استانهاي كشور نقشه هاي پهنه بندي خطر زمين در مقياس 1:250000 به روش سنتي يا دستي تهيه گرديده است. همچنين براي مناطق مختلفي از كشور نقشه هاي پهنه‌بندي خطر زمين لغزش در مقياس 1:50000 بصورت طرحهاي دانشجويي و تحقيقاتي تهيه گرديده است.


مروري اجمالي بر زمين لغزش ها در جهان و تهران
خسارت هاي ناشي از زمين لغزش در بعضي از كشورهاي جهان مورد بررسي قرار گرفته است كه نمونه هايي از آن در جدول آورده شده است.
جدول خسارات ساليانه ناشي از لغزش لايه هاي زمين در كشورهاي مختلف
نام كشور ميزان خسارات ساليانه
(ميليون دلار) مراجع
اسپانيا 220 Ayala and Ferrer. 1989
امريكا 1500 R.L. Shuster 1991
چين 15 Li, Tianch 1996
زلاند نو 12 Hawlcy, 1984
سوئد 20-10 Coto 1982
كانادا 50 Evans, 1989
نروژ 6 Gregcrson and Sandcrscn, 1989
هندوستان 1000 Mathur, 1982
نپال 10000 B. Nupreti 1996


هنگ كنگ 25 Brand, 1989
ايران زمين با توجه به خصوصيات زمين شناسي، اقليم و زمين ريخت شناسي از جمله كشورهايي است كه وقوع زمين لغزش هاي متعددي را تجربه نموده است به طوري كه بزرگترين زمين لغزش شناخته شدة جهان، ابر زمين لغزش سيمره در حدود 10 هزار سال قبل در كبير كوه (ارتفاعات زاگرس) به وقوع پيوسته است. با اين وجود در مورد زمين لغزش هاي موجود در كشور آمار و اطلاعات دقيقي وجود نداشته است.
طرح «تشكيل بانك اطلاعاتي زمين لغزش هاي كشور»


كه با مسئوليت گروه مطالعه امور زمين لغزش ها در معاونت آبخيزداري وزارت جهاد سازندگي و با حمايت كميته ملي كاهش اثرات بلاياي طبيعي (كميته فرعي تخصصي مقابله با خطرات ناشي از زلزله و لغزش لايه هاي زمين) از سال 1375 آغاز گرديده است، اين امكان را فراهم آورده تا بتوان فهرستي از مشخصات و خسارت هاي زمين لغزش ها در كشور ارائه نمود. تا پايان ديماه 1383 تعداد 4143 مورد لغزش مورد بازديد كاشناسان ذيربط قرار گرفته است و اطلاعات فني آنها در بانك اطلاعاتي وارد گرديده است اين تعداد زمين لغزش 185 كشته و بالغ بر 126893 ميليارد ريال

خسارت به بار آورده است. اين خسارت شامل 2137 باب منزل مسكوني، 22/6006 هكتار اراضي زراعي، 6941 هكتار جنگل، 42/16886 هكتار مرتع و 57/254 كيلومتر راه ارتباطي مي باشد.
در محدوده استان تهران نيز ما شاهد حركات دامنه اي از گذشته تا به حال بوده ايم.
از جمله حركات دامنه اي مي توان به 1 رانش كوه نسبتاً بزرگ در بخشي از ارتفاعات زرين كوه و ايجاد درياچه تار.
2-لغزش موسوم به مبارك آباد در مسير جاده هراز در گردنه هاي قبل از امامزاده هاشم در حوالي روستاي مبارك آباد مي باشد.
3-لغزش رخداده در دامنه هاي جنوب روستاي افجه كه باعث حركت سنگهاي آذرآواري و شيلي سازند كرج به سمت شرق و جنوب شرق گرديده است.


4-لغزش مجاور روستاي انباج همراه با گسله مشاء – فشم
5-لغزش در دامنه هاي مجاور روستاي هنزا
6-لغزش هاي متعدد در محدوده حوزه آبريز اصلي رودخانه شمشك
7-لغزش در فاصله حدود 5 كيلومتري جنوب لوشان در حاشيه رودخانه
مراحل انجام كار
اين مطالعه به منظور پهنه بندي ناپايداري دامنه ها در محدوده تجريش بر اساس نقشه هاي توپوگرافي زمين شناسي، پوشش گياهي به روش ذيل انجام پذيرفته است.
در ابتدا نقشه هاي پايه به مقياس 1:50000 از منابع ذيل استخراج گرديده است.
-نقشه سطوح ارتفاعي، شيب منطقه، جهت شيب از سوي نقشه توپوگرافي 1:50000 با استفاده از نرم افزار Arcinfo تهيه شده است.


-محدوده ناپايداريها، پايداريها و متعادل با استفاده از نقشه توپوگرافي 1:500000 و نقشه زمين شناسي 1:250000 تهيه گرديده است.
-تلفيق نقشه ناپايداريها و پايداريها با نقشه پوشش گياهي و قابليت اراضي تهران در مقياس 1:250000
-پهنه بندي مناطق متعدد حركات دامنه اي با استفاده از تلفيق نقشه هاي توپوگرافي و پوشش گياهي و نقشه ناپايداريها نرم افزار Arcinfo


در واقع نقشه حاصل حاوي اطلاعاتي از قبيل (نوع سنگها، نوع خاك، پوشش گياهي)، شبكه راهها، شبكه زهكشي گسل هاي موجود در منطقه، جهت شيب، خطوط تراز، موقعيت شهرها و روستاها و از همه مهمتر دامنه هاي ناپايدار، در معرض لغزش، در معرض ريزش، دامنه هاي در حال تعادل و دامنه هاي پايدار، مي باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید