بخشی از مقاله

مبدا و خطر دروندادها برای حفظ محصولات در سیستمهای کشاورزی طبیعی

آیا آنها تداوم پذیر هستند ؟
خلاصه:
تداوم پذیری بعنوان قابلیت ادامه یافتن یک سیستم تعریف می شود . با در نظر گرفتن این تعریف چندین جنبه فعالیت حفظ محصولات در کشاورزی طبیعی برحسب قابلیت تداوم بازبینی می شوند چون سنجش مطلق تداوم پذیری موجود نیست ، این بررسی شکل مقایسه بین روشهای حفظ محصولات طبیعی و معمولی را به خود می گیرد . دو عامل حفظ محصولات اینها تصور می شوند ، یکی منبع دروندادها برای حفظ محصولات و دیگری خطر محیطی مواد شیمیایی استفاده شده برای حفظ محصولات .بعلاوه تداوم پذیری برخی از مسائل گسترده تر مربوط به روشهای حفظ محصولات

در کشاورزی طبیعی نیز مورد بحث واقع می شوند. استنتاج می شود که سیستم های

 

کشاورزی طبیعی بطور قطع تداوم پذیر نمی باشند . برای سیستمهای کشاورزی طبیعی ، درونداد ، مقدار قابل توجه انرژی است ، اکثر ترکیبات بکار رفته در حفظ محصولات از منابع غیر قابل تجدید مشتق می شوند و هزینه های فرآوری و انتقال قبل از کاربرد را به بار می آورند . بعلاوه این ترکیبات بدون خطر زهر شناسی برای انسانها یا بوم شناسی نمی باشند . علیرغم این مشکلات نتیجه گیری می شود که از دیدگاه بیو فیزیک احتمالاً کشاورزی طبیعی تداوم پذیرتر از کشاورزی معمو

لی است . با این وجود ارزیابی تداوم پذیری کلی سیستمهای کشاورزی می تواند به بهای داده شده توسط جامعه به دروندادها و بازده ها بستگی داشته باشد و از این نظر ارزیابی اینکه کدامیک از سیستمهای کشاورزی بیشتر تداوم پذیر هستند بسیار سخت است .
مقدمه:
مطالعات اخیر به بحث و بررسی تداوم پذیری سیستمهای کشاورزی متفاوت پرداخته اند . هرچند به طریق های بسیار این آرایه متنوع کار و مطالعه بواسطه عدم وجود تعاریف مورد قبول در مورد " تداوم پذیری " و " سیستمهای کشاورزی تداوم پذیر " مختل شده اند ، اما چند موضوع مشترک از این تجزیه و تحلیل ها پدیدار شده که به نظر می رسد در ارزیابی تداوم پذیری یک سیستم

کشاورزی مهم می باشند . اینها شامل حاصلخیزی خاک ، بازده انرژی ، فقط بازه ها ، حفظ اصل ژنتیکی محصولات و حیوانات ، سودآوری ، کیفیت آب ، حفظ طبیعت و عوامل اجتماعی اقتصادی می باشند . به منظور این بررسی ، تعریف تداوم پذیری ارائه شده توسط هنسن وجونز(1996) اتخاذ می شود . این تعرف اظهار می دارد که " تداوم بخشدین از نظر لغوی موجود نگهداشتن ، ادامه دادن ، ابقا کردن یا امتداد دادن است ." بنابراین تداوم پذیری بعنوان قابلیت تداوم یک سیستم د

ر آینده تعریف می شود . اینجا تاکید روی " ادامه یافتن است ." این قابلیت تداوم به هیچیک از ارزش های انسان محور یا " کیفیت" درک شده سیستم مربوط نیست ، بلکه آن ویژگی اصلی یک سیستم و دروندادها و بازده های آن می باشد . بنابراین از لحاظ نظری ، می تواند مشخص شود

که سیستم ها جنبه های کیفیتی مطلوب بسیاری دارند اما به خاطر ماهیت دروندادها ، بازده ها و مکانیسم های بازخوردیشان نمی توانند تداوم پذیر باشند . همزمان سیستمهای دیگر می توانند تداوم پذیر باشند ، مثلاً آنها قابلیت تداوم دارند اما جنبه های "کیفیتی" مطلوبی ندارند. بعبارت دیگر آنها ممکن است سیستمهایی باشند که به نظر انسانها "بد" هستند .ی روی ویژگی هایی از آن سیستم متمرکز شوند که به قابلیت تداوم آن مربوط می باشند . در سیستمهای کشاورزی قابلیت فراهم کردن یک بازده اقتصادی برای مدیر ، یک ویژگی مهم مربوط به قابلیت تداوم سیستم می باشد . سیستمهای کشاورزی بدون سود تداوم ندارند . مسائل مربوط به حفظ بازده ، مثل

حاصلخیزی خاک و کاهش آسیب ها با علف های هرز و آفت ها مهم هستند. استدلال در مورد اینکه اکوسیستم طبیعی یک بازده اصلی و حیاتی برای یک سیستم کشاورزی تداوم پذیر است یا اکوسیستم متغییر ، چندان آسان نیست . برخی عوامل اکوسیستم ها از نظر زراعتی بازده های ارزشمندی فراهم می کنند ، برخی هم نه. هرچند بوم شناسان اغلب روی روابط بین گونه ها تاکید می کنند ، اما سخت است که درک کنیم چطور وجود گونه هایی مثل عقاب دم سفید ، وال آبی ، پروانه چلچله ای یا ارکیده رومی می تواند به تداوم پذیری یک سیستم کشاورزی کمک کند . میزان

فزونی در اقلیتهای بوم شناسی نامشخص است . زمینه تحقیق فراوانی برای بوم شناسان باقی می گذارد .این بدان معنا نیست که کشاورزی می تواند در صورت نبود همه گونه های کشت نشده ادامه یابد . برعکس این پیشنهاد وجود دارد که تنها یک زیرمجموعه از هم گونه های موجود برای تولید غذا و الیاف ضروری می باشد .ت یا نه. بسیاری از بررسی ها استفاده انرژی را در سیستم های کشاورزی در نظر می گیرند، و تولید و استفاده انرژی می تواند غیر قابل تداوم تصور شوند . هنگام بازبینی از دیدگاه تعریف تداوم پذیری اتخاذ شده در این مقاله ، قطعاً این مسئله درمورد انرژی مشتق شده از منابع غیر قابل تجدید درست است . منابع سوختهای کافی محدود هستند و قابلیت بی عیب ماندن اکوسیستم های جهانی ، اگر بطور مداوم در معرض آلوده گسترده های مربوط به استفاده از سوختهای کافی باشند ، بعید است . با این وجود استفاده انرژی از منابع قابل تجدید به نظر می رسد تداوم پذیر باشد . بنابراین هرچند گرفتن انرژی از منابع قابل تجدید و تبدیل آن به شکل قابل استفاده ، بالاخره در دراز مدت ، یک محدودیت فنی روی بسیاری از سیستم ها می گذارد ، اما یک شخص خوش بین فن شناس ممکن است پیشنهاد کند که چون مقدار انرژی مشتق شده از منابع قابل تجدید افزایش می یابد ، بنابراین در کشاورزی انرژی یک عامل محدود کننده نخواهد بود و نباید قابلیت تداوم سیستمهای کشاورزی را تحت تاثیر قرار دهد. با این وجود گرفتن انرژی از منابع غیر قابل تجدید غیر ممکن است پس همزمان در آینده ذخایر سوختهای کانی

به پایان می رسند و قابلیت تداوم سیستمهای کشاورزی (و بسیاری از سیستمهای دیگر ) ممکن است تهدید شوند. انرژی حاصل از منابع غیر قابل تجدید دیگر است که در این مقاله به آن توجه کمی شده است . این باعث تاسف است چون اگرچه ذخایر بسیاری از منابع غیر قابل تجدید ، عظیم هستند و بهره گیری از آنها برای بسیاری از سالهای آینده محتمل است ، اما شکی وجود

ندارد که این ذخایر محدود هستند و تمام می شوند آنگاه می توانند به قابلیت تداوم سیستمهای کشاورزی نیز آسیب رسانند . بنابراین در نهایت هرچند سیستمی که به منابع غیر قابل تجدید وابسته نیست ، مثل دروندادها ، بطور نامحدود قابلیت تداوم دارند ، اما آن سیستمهایی که کمتر از منابع غیر قابل تجدید استفاده می کنند به نظر می رسند تداوم پذیرتر از آنهایی هستند که از

 

مقادیر بیشتر استفاده می کنند ، اما در حقیقت هیچیک در دراز مدت تداوم پذیر نمی باشند . هدف این مقاله مقایسه تداوم پذیری سیستمهای به اصطلاح رایج و معمولی با سیستمهای کشاورزی طبیعی می باشد . در اینجا کشاورزی طبیعی طبق معیارهای خلاصه شده توسط برنامه های تائید نامه طبیعی تعریف می شود .


این قوانین مجموعه روشهایی را مشخص می کنند که بطور ثور کشاورزی طبیعی را تعریف و مشخص می کنند . در میان این قوانین ، قوانینی هستند که استفاده از دروندادهای شیمیایی و مصنوعی حشره کش ها و کودها منع می کنند و روی استفاده از چرخش ها و حفظ حاصلخیزی خاک تاکید می کنند . اجرای این قوانین به تفاوتهای حقیقتی بین کشاورزی طبیعی و غیر طبیعی ( معمولی) منجر می شود و این واقعاً چیزی است که مصرف کنندگان غذاهای طبیعی بدان معتقدند . با این وجود برخی تعاریف دانشگاهی تر کشاورزی طبیعی از تعریف کشاورزی طبیعی بعنوا

ن مجموعه ای از روشها دور می شوند و آن را بیشتر بعنوان مجموعه ای از اهداف و آمال تعریف می کنند . برای مثال هنینگ و دیگران (1991) اظهار می کنند که :
کشاورزی طبیعی هم یک فلسفه و هم یک سیستم کشاورزی می باشه ، که در ارزشهای بنا نهاده شده اند که نشان دهنده آگاهی از حقایق بوم شناسی و اجتماعی و توانایی افراد برای انجام اقدامات موثر می باشند. عملاً آن کارکردن با فرآیندهای طبیعی جهت حفظ منابع ، خود گردانی از طریق تفاوت و تنوع ، به حداقل رساندن فضولات و تاثیرات محیطی همزمان با حفظ سود آوری کشاورزی می باشد . هدف چنین سیستمهایی تولید غذایی است که مغذی اس

ت و با موادی که می تواند برای سلامت انسان مضر باشند آلوده نشده است .
در حالیکه لامپکین (1997) اظهار می کند که :
کشاورزی طبیعی می تواند بعنوان روشی برای کشاورزی تعریف شود که هدف آن تداوم پذیری اجتماعی ، محیطی و اقتصادی و رفاه حیوانات است بواسطه : حداقل رساندن استفاده از منابع برونی ، به حداکثر رساندن استفاده از منابع قابل تجدید مشتق شده بطور محلی و کنترل کشت اکوسیستم و استفاده از بازار برای جبران درونی کردن هزینه های غیر اساسی و برونی . همینطور ، کشاورزی طبیعی در اهداف اصلی و بنیادی تداوم پذیری کشاورزی سهیم می باشه 
بنابراین هم هنینگ (1991) و هم لامپکین (1997) هر دو اظهار می کنند که بنابر تعریف خود ، کشاورزی طبیعی برای محیط و جامعه خوب است و همچنین تداوم پذیر است . با این وجود ، با در نظر گرفتن حرکتهای سیاسی اخیر که هدف آنها تشویق فزاینده کشاورزی طبیعی در آن سوی اروپا بود ، پس غیر از صرفاً پذیرفتن گفته های آرمانی در مورد مقابله خوب کشاورزی طبیعی به نظر می رسد بررسی تفاوت های چشمگیر بین کشاورزی طبیعی و معمولی ضروری است . زیست شناسان تلاش کرده اند این کار را با بررسی تفاوتهای موجود در غنا و فراوانی گونه ها در زمینهای کشاورزی طبیعی و معمولی انجام دهند و تحلیل گران اقتصادی سودآوری نسبی این دو سیستم را مقایسه کرده اند . این مقاله قصد دارد بازبینی های تفاوتهای بین سیستمهای کشاورزی طبیعی و معمولی را ، تا آنجا که به تداوم پذیری نسبی عملکرد فقط محصولات در کشاورزی طبیعی و معمولی می شود ، ادامه دهند .
در اینجا هدف کشف و بررسی این که آیا این دو سیستم کشاورزی اساساً از نظر تداوم پذیری عملکردهای فقط محصولاتشان متفاوت هستند ، و اگر تداوم پذیر نباشد هدف کشف و بررسی دلایل تداوم پذیر نبودن آنهاست. هرچند تشخیص می دهیم که سیستمهای کشاورزی متفاوت تاثیرات محیطی متفاوت دارند اما تمرکز این بررسی تنها روی میزان تاثیر نیست بلکه آن سعی می کند جور شود که آیا هیچ تفاوت اساسی حقیقی ای در تداوم پذیری کشاورزی طبیعی و معمولی یا در منابع عدم تداوم پذیریشان وجود دارد یا نه . همچنین آن بیشتر یک بحث فلسفه ای نه یک تجزیه و تحلیل تجربی .


بطور خاص این مقاله سعی می کند دو سوال مربوط به تداوم پذیری روشهای فقط محصولات در کشاورزی طبیعی و معمولی را مورد توجه قرار دهد . اولاً ، آن منبع دروندادهای حفظ محصول در کشاورزی طبیعی و معمولی را بررسی می کند . فرض بر این است که استفاده کمتر از منابع غیر قابل تجدید تداوم پذیرتر از استفاده بیشتر است . دوماً این مقاله بواسطه مواد استفاده شده برای حفظ محصولات در زمینهای کشاورزی طبیعی و معمولی خطرات را برای محیط در نظر می گیرد . در نهایت برخی از مسائل گسترده تر مربوط به کنترل آفت در کشاورزی طبیعی بررسی می شوند .
2. روشها
1-2. منبع دروندادها برای حفظ محصولات در زمینهای کشاورزی طبیعی
این مطالعه سعی کرد تا اطلاعات در مورد منبع دروندادها برای فقط محصولات در کشاورزی طبیعی و معمولی را بازبینی کند و خطرات محیطی ناشی از کاربرد مواد شیمیایی حفظ محصولات در زمین را بررسی نماید . با در نظر گرفتن ماهیت جامع ویژگی کشاورزی طبیعی ، تفکیک دروندادها برای سیتمهای کشت برحسب حفظ محصولات و تغذیه گیاه سخت است ، چون اعتقاد بر این است که یک گیاه سالم می تواند در برابر جمله های آفت بهتر مقاومت کند. به این دلیل هم دروندادهای حفظ محصولات و هم دروندادهای تغذیه گیاه همزمان در نظر گرفته می شوند .اطلاعات در مورد همه دروندادهای مجاز برای زمینه های کشاوری طبیعی در بریتانیا از اتخاذیه زمین های کشاورزی حاصل شد . اطلاعات مورد استفاده ، منبع و فرآوری مربوط به هر یک از این دروندادها

از نوشتجات جمع آوری شدند .
2-2. ارزیابی خطر محیطی آفت کش های مجاز برای استفاده در زمینهای کشاورزی طبیعی
خطر محیطی دروندادها برای حفظ محصولات در کشاورزی طبیعی با استفاده از روشی برای ارائه تاثیر محیطی آفت کش های توسعه یافته توسط کواک و دیگران (1992) ، روش به اصطلاح بهری تاثیر محیطی (EIQ) ، ارزیابی می باشه . این چهار چوب مسیر می سازد که اطلا

عات در مورد تاثیرات محیطی گوناگون آفت کش ها تا ارزش منحصر به فردی که EIQ ، نامیده می شود کاهش یابد . این روش در سعی برای ارائه خطر آفت کش بدین طریق منحصر به فرد نیست و چند شاخص دیگر وجود دارد .
روش EIQ دارای جنبه هایی است که آن را متمایل به استفاده در تصمیم گیری سیاسی و محیطی می کند و طرح اخیر و پیشنهاد که یک شکل تغییر یافته این شاخص میم تواند برای ایجاد مالیات بر آفت کش در بریتانیا استفاده شود .
2-2-1. شیوه EIQ
شیوه EIQ بطور خاص توسعه یافت تا برای کشاورزان مسیر سازد که برای تلفیق تصورات زیست بومی و محیطی با فرآیند تصمیم گیریشان ، کنترل تلفیق یافته آفت را بکار گیرند . شیوه EIQ اطلاعاتی را در مورد خطر زهرشناسی آفت کش های خاص فراهم می کند که به موجب آنها کشاورزان ( یا دیگر تصمیم گیرندگان ) می توانند بین افت کش ها برحسب میزان خطرشان ، انتخاب کنند . این امر با کاهش آمار برای یازده متغییر زهرشناسی و شیمی فیزیکی به یک رقم منحصر به فرد :EIQ حاصل می شود . اهمیت نسبی هر متغییر در ارزیابی خطر کلی با عامل تورین تعیین می شود ، هر چه وزن بالاتر باشد اهمیت آن متغییر بیشتر است . وزن های معین شده در شیوه های اصلی EIQ به 3،1 و5 مشابه پائین ، متوسط و بالا محدود بودند .
شیوه EIQ خطر برای معیار گزاران ، مصرف کنندگان و عوامل بوم شناسی را بطور مجزا بررسی می کند .
به منظور ارائه خطر یک آفت کش برای آن رده تاثیر بالقوه در هر یک از این سه زیررده به آمار خاصی پرداخته می شود . معادله های این سه زیررده اینها هستند:
(P DT) + (5 DT) C = EIQ معیار گذار
SY+L (2/(S+P)) EIQ = C مصرف کننده
(5 P B)+(B P Z)+3 (2/(P+S)) D)+(R F)EIQ = بوم شناسی
که DT سمیت پوستی ؛ D سمیت پرونده ؛ C سمیت مزمن ؛ S نیمه عمر خاک ؛ SY سیستمی بودن ؛ Z سمیت زنبور ؛F سمیت ماهی ؛B سمیت بند پای نافع ؛ L امکان فرونشست ؛ P نیمه عمر سطح گیاه و R امکان آسیب سطح می باشد .
EIQ نهایی میانگین سه زیررده است و اینطور مشتق می شود .
5)]}/3 P B)+(3 P 3)+(Z (S+P)/2 D)R)+ F)[+SY)+(L)] (S+P)/Z C P)]+ 5)+(DT EIQ = {[C(DT


اصلاحیه EIQ اصلی ، میزان استفاده زمین (FUR) ، این امکان را فراهم می سازد که برحسب استراتژی های کنترل آفت در سطح زمین کشاورزی اطلاعاتی در مورد آفت کش های خاص ارائه شوند .(FUR) اینطور محاسبه می شود :
R %ai FUR = EIQ
که EIQ ،هر تاثیر محیطی برای یک عامل فعال مفروض ؛ %ai درصد عامل فعال در محصول آفت کش خاص مفروض و R مقدار کلی آفت کش استفاده شده ( که معمولاً بعنوان کیلوگرم در هر هکتار بیان می شود ) می باشند.
3. نتایج


1-3. منبع دروندادها برای حفظ محصول در زمینهای کشاورزی طبیعی
1-1-3. استفاده آفت کش در زمین های کشاورزی طبیعی
ترکیبات کانی و شیمیایی خاصی توسط کمیته استانداردهای طبیعی برای استفاده دو مجاز هستند براین اساس که مصنوعی وشیمیایی نباشند(جدول1). از 10 حشره کش و قارچ کش مجاز برای استفاده در بریتانیا طبق طرح نمادین اتخاذیه زمینهای کشاورزی ، تنها سه تا از آنها از منابع کاملاً قابل تجدید بدست می آیند ؛ اینها با سیل تور ینجسیس ، دریس و آککزا می باشند (جدول 2). اولی یک اسپری باکتری است، ترکیب فعالی که می توان تحت شرایط نترل شده از آن کشف کرد . ترکیبات فعال دو نوع بعدی مشتقات گیاهی هستند که از گونه های گیاهی تحت شرایط کشت ، کشت می شوند . از هفت محصول دیگر ، چهار تا از آنها تاثیرات سمی مس را بکار می برند و تنها یکی می تواند برای استفاده به یک ترکیب فعال قابل کشت تبدیل شود ، آن صابون مایع است . صابون های مایع اغلب شامل پتاسیم هستند که به آسانی می توانند به روغن های استخراج شده از گیاهان افزوده شوند .
جدول 1
منبع مواد مورد استفاده در حشره کش های مجاز اتحادیه زمینهای کشاورزی و کاربرد های آنها

با سیل تورینجسیس یک حشره کش میکروبی مورد استفاده برای کنترل کرم حشره ها می باشه . آن برای ارگانیسم های دیگر غیر سمی است . آن با تخمیر تحت شرایط خوب کنترل شده تولید می شود . مختص بودن آن برای آفت ها ، توام شدن سلامت و امنیت طبیعی برای انسان و گونه های شکارچی آن را برای استفاده در کنترل آفت مناسب می سازد .
دریس یک حشره کش تمامی طبیعی است که از عصاره های گیاه درست می شود و بطور موثری بعنوان یک اسپری حجمی کاربرد دارد . دریس مایع بطور خاص حاوی 5% ترکیب فعالی که روتنون است ، می باشد . روتنون نیمه عمر کوتاهی دارد بنابراین به سرعت فروسان می کند . روتنون از

ریشه الیپتیکا دریس مشتق می شود که بطور گسترده و کامل از امریکا وارد می شود و سپس در بریتانیا عمل آورده می شود . آن حشره کش طیف گسترده ای است که برای زنبورها ، ماهی و حشرات شکارچی سمی است و صرفاً بطور محدود استفاده می شود .
صابونهای مایع صابونی هستند که حشره کش ها را غلیظ می کنند و می توانند صابونهای پتاسیم یا اسیدهای چرب نیز نامیده شوند . آنها در مقابل مایت ها ، تریپس ها و شپشه ها موثر هستند و بعنوان اسپری استفاده می شوند .


آککرا یک حشره کش تمامی طبیعی است که از برگهای سینره گل داوودی مشتق شده است . سمیت پائین برای پستانداران ، پایداری کم در محیط ، عملکرد سریع روی حشرات آن را یک حشره کش عامی می سازد .
عصاره گیاه می تواند با استفاده از متانول یا دی کلسیدکربن تصفیه شود . سرهای گل خشک شده مورد استفاده در فرآوری اصولاً از کنیا ، تانزانیا و جزیره تاسمانی که گیاهان در آنها بعنوان یک محصول رشد داده می شوند ، صادر می شوند . آککرا برای ماهی سمی است و نیز استفاده آن نزدیک توده های آب که خطر آلودگی بالاست ، محدود است .
دی هیدفلز یک طمعه شیر نرم تن است که به شکل گلوله کاربرد دارد وصرفاً برای کنترل حلزون ها و مارها در کشاورزی و باغداری استفاده می شود. آن تنها زمانی که طبق دستور مورد استفاده واقع شود گیاه زهرگر نیست ، مثلاً هنگام مهور شدن در تله برای تماس داشتن با شاخ و برگ گیاه و یا خاک . به خاطر آن سطح بالای سمیت برای پستانداران ، آن باید برای گونه های حیوانی بلندتر حاوی دافعی باشد . آن دارای سمیت مزمن بالاست و یک ماده بسیار پردازش شده می باشد .
آمیزه بردو یک قارچ کش برگسان غیر طبیعی است که بعنوان یک اسپری بسیار حجمی در یک مرحله خاص چرخه رشد ، هنگامی که گیاه زهرگی آن پائین است ، کاربرد دارد . آن اغلب برای سیب زمینی ها و میوه های نرم بکار برده می شود . ترکیب فعال مس ، با یک ترکیب برد و خاص که حاوی تقریباً 30 گرم در هر لیتر می باشه ، است . در مورد سمیت مس و تداوم باقیمانده ه

ا در محیط نگرانی وجود دارد و نیز آن برای استفاده مداوم پیشنهاد نمی شود .
سولفور یک قارچ کش تماسی غیر طبیعی گسترده است که بعنوان تغذیه برگی نیز استفاده می شود . آن می تواند به شکل اسپری قابل حل یا گرد و غبار بکاربرده شود سولفور معمولاً به یک شکل تقریباً خالص کاربرد دارد ، یک ترکیب خاص متشکل از 8/99 % سولفور و 2/0 % خاکستر . سولفور به سرعت فروسان می کند و برای زنبورها و ماهی غیر سمی است در بریتانیا تولید تجاری سولفور وجود ندارد بنابراین آن از این قار وارد می شود .


کربنات آمونیم مس یک قارچ کش مسی محافظ است که به میزان تقریباً 25 گرم در هر لیتر کاربرد دارد. خصوصیات آن به نظر می رسه با خصوصیات اکسی کلرید مس قابل قیاس باشه .
اکسی کلرید مس یک قارچ کش و باکتری کش مسی برگسان با عملکرد حفاظتی است . آن نخست در اوایل سال 1900 استفاده شد . آن زمانی که طبق دستور استفاده شود غیر سمی است جز برای هویج ها و سیب زمینی ها تحت شرایط خاص . در مورد سمیت مس و انباشگتی باقیمانده ها در خاک و زیستگان نگرانی وجود دارد و نیز آن برای استفاده مداوم پیشنهاد نمی شود . اکسی کلرید مس برای ماهی سمی است .
سولفات مس یک خزه کش آبزی حاوی مس و قارچ کش تماسی است . آن معمولاً با آهک ترکیب می شود تا شکل آمیزه بردو گیرد . در خاک سولفات مس تا حدودی با سطوح خاک ه کمی محدود است ، شسته می شود . نگرانی در مورد پایداری مس در خاک بدین معناست که آن برای استفاده مداوم پیشنهاد نمی شود . سولفات مس برای ماهی سمی است .


جدول 2

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید