بخشی از مقاله
11 سپتامبر و رویداد های جهانی
قضيه انفجار برجهاي دو قلوي امريكا در 20 شهريورماه سال 80،شرايطي را ايجاد كرد كه ما وارد يك صورت بندي جديد جهاني شديم .
اگر زماني دربارهي جنگ سرد صحبت شود. شما احساس ميكنيد كه اين مسئله در عصر پدران و مادران شما اتفاق افتاده و شما از شكل گرفتن اين صورت بندي در عرصه روابط بينالملل اطلاع چنداني نداريد. در زمان انقلاب اسلامي، وقتي گفته ميشد انقلاب مشروطيت، خود ما برداشت صحيحي از آن نداشتيم، يعني چيزي بود كه در زمان ما شكل نگرفته بود. مگر اين كه كسي مطالعات تاريخي داشت. كما اينكه شما از انقلاب اسلامي برآورد عمومي داريد، يعني در متن مسئله نبودهايد .
اگر واقعه 11 سپتامبر و وقايع پس از آن را، از اين حيث هوشيارانه بررسي نكنيم به سرنوشت حوادث مذكور گرفتار خواهد شد و از يادها خواهد رفت . بخصوص براي كشورهايي مثل ما كه كشور هدف محسوب ميشويم و براي دانشجويان كه طبيعتا در عرصه جنبشهاي دانشجويي و اجتماعي، نيروهاي پيشتاز محسوب ميشوند . اين مسئله بسيار مهم است. طبعا صورت بندي 50 سال آينده روابط بين الملل. الان مشخص ميشود و ما بايد ابعاد و زواياي آن را به خوبي بشناسيم . عموما اين صورت بنديها، 50 تا 70 سال طول ميكشد و وقتي شكل گرفت، قدرتهاي حاكم همين برنامه را ادامه ميدهند تا مجددا شرايط تغيير كند .
لذا اگر شما فروپاشي ديوار برلين و به هم ريختن نظام دو قطبي را در جنگ سرد شاهد نبوديد، امرز در عنفوان جواني خود، شاهد صورتبندي جديدي در منازعات تمدني هستيد كه در واقع، رويكردي است بين دو حوزه تمدن اسلام و غرب
در تحقيقي كه در مورد منازعات تمدني صورت گرفته، به 428 مورد جنگ بين تمدن غرب و ساير تمدنها از ابتداي تاسيس تاكنون برميخوريم . يعني تقريبا از 2900 سال پيش به اين سو، تمدن غرب، 428 جنگ با بيرون از خود داشته كه قريب 2.3 اين موارد عليه ايران قبل از اسلام و بعد از اسلام بوده است: و نكته مهمتر اين كه در بيش از 80% اين جنگها ايران پيروز شده است
ولي امروز فضاسازي رواني در عرصه فرهنگي و رسانهاي، عكس اين را ديكته مي كند . يعني در موارد اندكي كه تمدن غرب بر ايران پيروز شده، از آن مورد نمادي ساخته و آن را به شكلي عجيب در عرصه رسانهاي و فرهنگي جهان تبليغ نمودهاند . مثلا در تاريخ داريم كه ايرانيها در يكي از جنگها در منطقه يونان، شكست خوردند و يك نفر از يونانيها فاصله 40 كيلومتري را دويد تا خبر پيروزي يونانيان را برساند: اين فاصله 40 كيلومتري را ”ماراتون” ناميدند و امروز آن را به يك نماد تبديل كردهاند تا سابقه اين پيروزي ماندگار شود .
امروزه بازيها و ورزشها طوري نامگذاري شده كه به طور كلي رويكرد غربي دارد. حتي كلمه ”المپيك“ رويكرد غربي دارد. براي غربيها خيلي مهم است به ديگران تفهيم كنند كه ما در گذشته تمدن ارشد بودهايم. آن قدر اين گزارهها براي غربيها مهم است كه به يكي دو نمونه آن اشاره ميكنيم .
جمهوري اسلامي ايران در سال 1373 در ساختار نيروي دريايي، سه ـ چهار كلاس شناور تعريف كرد و عناوين ارزشي نظير ذوالفقار، ذوالجناح و تندر براي آنها انتخاب نمود. در مقابل شناور كلاس ذوالجناح كه در آيين مذهبي ما اسب مقدسي است، به سرعت و در كمتر از 3 ماه، امريكاييها شناور معادلي ساختند و نام آن را ”پيگاسوس” گذاشتند. پيگاسوس اسب بالداري است كه روي پيشاني خود يك شاخ دارد و براي غربيها مقدس است .
نيروي دريايي امريكا 3.4 كره ي زمين را ـ كه آب فرا گرفته ـ با 7 ناوگان خود، كاملا تحت تسلط دارد. 14 ناو هواپيمابر دارد و در هر اقيانوسي 2 فروند از اين ناوها وجود دارد كه در واقع پايگاههاي هوايي متحرك امريكا هستند. آن وقت ما چهار شناور سبك ميسازيم آنها تحمل وجود آن را ندارند، و با آن مقابله به مثل ميكنند .
مورد ديگر كاري بود كه خود ما انجام داديم. يعني سال گذشته نمايشگاهي ترتيب داديم تا اثرات عروسك باربي را در لايههاي فرهنگي جامعه بررسي كنيم
با كمتر از يك ميليون تومان، از فروشگاههاي تهران، وسايل ”باربي” از آدامس و شكلات، حوله، كاغذ، عروسك و ليوان گرفته تا بقيه چيزها را جمع آوري كرديم .
مشاهده نموديم هيچ چيزي وجود ندارد كه يك دختر بچه بخواهد، مگر آن كه در آن مورد، باربي وجود دارد. از روبالشتي گرفته كه صبح سرش را از روي آن بر ميدارد تا ساير موارد و جالب اين كه هيچ كدام از اينها ساخت آمريكا نبود.
حتي در ستون نيازمنديهاي روزنامه همشهري به طور متوسط چيزي حدود 30-20 مورد مراكز بدن سازي با عنوان باربي فقط در تهران وجود داشت .
براي مواجهه با اين عروسك طبيعتا لازم بود عروسك ملي ما وارد صحنه شود. بعد از 10 سال تلاش گسترده در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، عروسك دارا و سارا وارد بازار شد .
اولين عروسك دارا با ظاهري بسيجي، يعني چفيه و پيشاني بند ”يا زهرا” ساخته شد كه الان موجود است. دقيقا در زماني كه تلويزيون به صورت رسمي اعلام كرد كه عروسك دارا و سارا متولد شدند، 5 روز بعد، بي بي سي گزارش داد: اسرائيل اعلام كرده است ما در مقابل عروسك مذهبي دارا و سارا، عروسك ”شي مي” را ساختهايم .
شايد به نظر شما اين مسئله خيلي مهم نباشد، اما تا زماني كه ما نفهميدهايم عروسك باربي تربيت دختران ما را به عهده گرفته است، غربيها سكوت ميكنند ولي اگر ما موضع گرفتيم، آنها واكنش شديد نشان ميدهند. غربيها همه جا ميخواهند هيمنه و برتري پوشالي خود را به رخ ما بكشند .
ربيها 10 سال پيش در زمان فروپاشي شوري، بحثي به
راه انداختند به نام جابجايي قدرت . گفتند: قدرت نظامي ديگر موضوعيت ندارد و بايد به قدرت اقتصادي و فرهنگي چسبيد . اين قدر اين جو بالا گرفت كه حتي بعضي از مسئولين سازمان برنامه و بودجه وقت، معتقد بودند بودجهاي كه به نيروهاي مسلح داده ميشود مثل اين است كه كود بخريد و در بيابانهاي كوير بريزيد .
كار غربيها اين است كه هر زماني، بحثي خاص را علم ميكنند تا منافع خود را به دست آورند . مثل جامعه مدني و جهاني شدني كه به ترتيب در سالهاي اخير بر سر زبانها انداختند .
امروز كه بودجه سالانه نيروهاي مسلح امريكا 400 ميليارد دلار است نشان ميدهد كه آن گونه بحثهاي روشنفكري 10 سال پيش، شگردي مزدورانه بوده است تا آمريكاييها به منافع خود برسند .
آرنولد توئين بي” بزرگترين مورخ و تمدن شناس غربيها كه انگيسي الاصل است، قبل از جنگ جهاني دوم، يك تحليل تمدني داشت كه بر اساس آن هر گاه تمدني، رويكرد نظاميگري افراطي داشته باشد و بخواهد با زور شمشير خودش را حفظ كند؛ اوج زمان انحطاط اوست كه اين قاعده دقيقا منطبق با شرايط امروز آمريكا است .
امريكا و مشكلات اساسي
ايالات متحده چندين مشكل اساسي دارد كه ما در دو حوزه آنها را بيان ميكنيم
1.حوزه درون خاك امريكا
2.حوزه درون تمدن غرب
هر كدام از اين دو گزاره، دو لايه را بر ميتابد،اين چهار دليل عمده باعث فرافكني امريكا شده است.
.حوزه درون خاك امريكا
) فروپاشي اقتصادي امريكا
ميدانيد كه امريكا يك كشور اقتصاد محور است،و در مقابل، كشور ما فرهنگ محور. يعني اگر بر اقتصاد ما ضربه سهمگيني هم وارد شود،چون عمدهي منابع تغذيه مردم از طريق كشاوري و نفت و معادن و... است . هيچ اتفاقي نميافتد اما اگر بر فرهنگ ما خدشه وارد شود همه نگران ميشوند .