بخشی از مقاله
چکیده
یکی از شیوههای نوین روایت در داستاننویسی،جریان» سیّال ذهن« نام دارد. این تکنیک روایی در بردارنده ویژگیهای متعددی چون: زاویه دید درونی، پرشهای زمانی، حاکم بودن فضای وهمی وذهنی و نظایر آنهاست. نویسندگان ایرانی، پس از آشنایی با آثار رماننویسان مطرح قرن بیستم، این شیوه را وارد ادبیات منثور ایران کردند و نه تنها در رمان، بلکه در داستان کوتاه نیز جهت به تصویر کشیدن دنیای ذهن شخصیتها از آن بهره گرفتند. در این پژوهش به که به شیوه توصیی- تحلیلی صورت پذیرفته، تلاش گردیده است تا به بررسی مؤلفههای جریان سیّال ذهن در سه داستان کوتاه معاصر فارسی: شب شک - هوشنگ گلشیری - ، آرامش قشنگ - عباس معروفی - و خمیازه در آینه - شهریار مندنی پور - پرداخته شود. نتیجه این بررسی حکایت از کاربرد برخی از مؤلفههای شیوه جریان سیّال ذهن در دو داستان شب شک و آرامش قشنگ دارد. امری که بیشک در اقبال مخاطبان به خوانش این متون تأثیر مستقیمی داشته است.
کلید واژهها:جریان سیّال ذهن، داستان کوتاه، نویسندگان معاصر فارسی، روایت.
مقدمه
روایت از عناصر بنیادین در حوزه ادبیات داستانی محسوب میشود که در گذر زمان با تغییر یافتن از عینیتگرایی به ذهنیتگرایی شیوه خاصی به آثار نویسندگان بخشیده است. در قرن بیستم، احساس ناامیدی و بیاعتمادی نویسندگان نسبت به جهانی که در حال جنگ بود از یک سو و طلوع مدرنیسم - - 1 از سویی دیگر، آنها را متوجه دنیای درون ساخت. بنابراین افرادی چون: ویرجینیا وولف، جیمز جویس، مارسل پروست و ویلیام فاکنر - - 2در پی بکارگیری شیوههای نوین روایی، با رویآوردن به زاویه دید درونی، بههمآمیختگیهای زمانی و عدم قطعیت رخدادها وشخصیتها، زوایای پنهان ذهن را کاویدند و رمانهایی خلق کردند که در آنها»نویسنده ادراکات و افکار شخصیتهای داستان خود را همچون رویدادی بینظم و ترتیب و به ظاهر بدون هیچ دلیل و غرض و هدف خاصی، در کنار هم ارائه میکند...
پرده میان خواب و بیداری از میان برداشته میشود و گاهی نیز قواعد دستوری زبان درهم میریزد - «میر صادقی، . - 540 :1389 این شیوه نوین روایی را که براساس آن توصیف اندیشهها و احساسات، بدون منطق آشکار در ذهن شخصیتهای داستان جریان مییابند، در ادبیاتجریان» سیّال ذهن« نامیدهاند - رضائی،. - 320 :1382 در کشور ما نیز افرادی چون: صادق هدایت، صادق چوبک، هوشنگ گلشیری و عباس معروفی - - 3، پس از آشنایی با آثار نویسندگان مطرح قرن بیستم، نماینده این شیوه در حوزه ادبیات منثور ایران شدند و علاوه بر رمان در داستانهای کوتاه نیز از آن استفاده کردند. از این رو در این قالهم پس از بیان مختصر تاریخچه جریان سیّال ذهن و داستان کوتاه، با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی مؤلفههای جریان سیّال ذهن در سه داستان کوتاه معاصر فارسی: شب شک - هوشنگ گلشیری - ، آرامش قشنگ - عباس معروفی - و خمیازه در آینه - شهریار مندنی پور - پرداخته میشود. از دلایل انتخاب این آثار، جایگاه نویسندگانشان در حوزه ادبیات داستانی نوین ایران و گرایش آنها به سبک جریان سیّال ذهن است.
پیشینه
گرچه در مود جریان سیال ذهن در آثار داستانی بلند و رمانهای فارسی تحقیقاتی انجام شدهاست، اما در حیطه داستان کوتاه و بهخصوص سه داستان مورد مطالعه در این پژوهش، تحقیق مستقلی انجام نشده است. از جمله این تحقیقات میتوان به مقاله: »زمان در داستانهای جریان سیّال ذهن، بیات - - 1383، کتاب داستاننویسی جریان سیّال ذهن از بیات - 1390 - ، و همچنین کتاب پرده پندار از محمودی - 1389 - ، اشاره کرد. لذا با توجه به اینکه نوع ادبی داستان کوتاه، از ژانرهای مهم ادبی ایران و جهان در دوره معاصر است، ضرورت دارد تحقیق مستقلی در این باره صورت گیرد.
جریان سیّال ذهن، تعریف و ماهیّت
اصطلاح جریان سیّال ذهن را نخستین بار»ویلیام جیمز« در کتاب اصول روانشناسی مطرح کرد. از نظر او دو عبارت»سلسله فکر« و »رشته فکر« بیش از حد گویای مفهوم پیوستگی اندیشه بودند؛ بنابراین پس از رد آنها جریان سیّال ذهن را برگزید - ایدل،. - 71 :1374 به دنبال ورود این اصطلاح در حوزه ادبیات، رماننویسان با آمیختن وقایع گذشته، حال و آینده و همچنین»به منظور نمایش نحوه کارکرد ذهن و آنچه درون آن میگذرد، توجه خود را به روانکاوی معطوف کردند - « پاینده،. - 11 :1382 آن-ها در پی انطباق ادراکات و افکار شخصیتهای داستانی خود با معیارهای جریان سیّال ذهنبرآمدند و البته» این جیمز جویس بود که برای اولین بار در عمل از آن استفاده کرد... او خود این شیوه را از یک رمان کمآوازه اثر ادوارددوژاردن به نام درختان غار بریده شدهاند، برگرفت - «میرصادقی،. - 201 :1382
به هر حال این شگرد نوین روایی که بر اساس آن» عمق جریان ذهنی شخصیت که آمیزهای است از ادراکات حسی و افکار آگاه و نیمهآگاه، خاطرات، احساسات و تداعیهای تصادفی، به همان صورت بیان میشود و بر مفاهیمی استوار است که حاصل تداعی معانی است - «داد، - 181 :1382، ماهیّت داستانها را تغییر داد. در ابتدا نقش نویسنده کمرنگ و به مرور ناپیدا گشت. چون نویسندهای مورد پسند قرار میگرفت که در داستان حضور نداشته باشد - لور، - 41 :1381 و از سویی دیگر، تکیه نویسندگان بر بیان افکار آگاه و نیمهآگاه با کمک تداعی استوار شد. زیراجریان» سیّال ذهن مجموعه درهم گسسته تداعیها، لحظهها و عواطف است که در آن، لایههای خودآگاه و ناخودآگاه از هم