بخشی از مقاله

چکیده

هنر معماری از دیر باز تا کنون در راستای این هدف شکل گرفته است که مکان را برای آدمی آشکار کند .البته در جهت تحقق این آرمان در طول تاریخ زمانی بسیار موفق و زمانی نا کارآمد بوده است .چه بسا ، زمانی معماری سنتی ایرانی، در این زمینه حرف های زیادی برای گفتن داشت؛ ولی امروزه با گذر در خیابان ها و کوچه های شهر هویت اصیل خود را فراموش شده می بینیم.انسان امروزی بدون در نظر گرفتن آنچه بر وی گذشته است، قادر به زندگی نیست و برای داشتن زندگی بهتر ، باید به زیرساخت هایی که از قبل بدست آورده است ، تکیه کند . هویت انسانی در اولین ، ابتدایی ترین و بهترین حالت در محیطی که خود آراسته است نمود پیدا می کند .

این محیط انسان ساخت زمانی مورد اهمیت و استفاده است که به خاسته ها و ناخواسته های شخص مصرف کننده پاسخ گوید و همچنین مسیر وی را برای پیمودن راه ، تا کمال انسانی هموار سازد . توجه به هویت و هویت جمعی در محیط های در حال ساخت کشور ما ،امری ضروریست .چرا که محیط و شخص استفاده کننده در یک رابطه متقابلند و بر هم تاثیر می گذارند.با توجه به این امر که هویت و حس تعلق به مکان مهمترین عوامل در تحقق آرامش است این مقاله با توجه به این مهم نگارش شده است و در نوشتار حاضر که با روش تحلیلی توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی است ، سعی بر این دارد تا معیار های آرامش بخش در کالبد معماری بومی مازندران را باز شناخته و از آن در معماری معاصر این منطقه در جهت نیل به آرامش استفاده کند.

واژه های کلیدی: معماری بومی،آرامش،حس تعلق به مکان،هویت به مکان

مقدمه

آرامش و آسودگی، یکی از مهترین نیازهای فطری انسان در طول تاریخ، و هدف بخش زیادی از تلاشهای او در زندگی بوده است. از همین رو، معماران نیز به عنوان هنرمندانی که ظرف زندگی انسان را می سازند، از قدیم تاکنون سعی در ایجاد فضایی آرامش بخش داشته اند؛ چه معماران مسلمانی که سکینه و آرامش را از ملزومات و نتایج ایمان و منشاء آنرا قدسی می دانند و چه معماران متجددی که بر مبنای نگاه روانشناسان انسان گرایی همچون: مازلو، نیاز به امنیت و آرامش را بعد از نیازهای فیزیولوژیک، مهمترین خواسته انسان به شمار می آورند.

یکی از مسائلی که در شهرهای امروزی مورد توجه قرار گرفته، بحران هویت و پایین بودن سطح کیفی زندگی شهروندان است. این بحران هویت یا به عبارتی دقیق تر بحران هویت مکان، ناشی از نبود مکان به معنای واقعی آن می باشد .مکانی که انسان را در ارتباط با لایه های دیگر وجود خویش قرار می دهد و این لایه ها به شناخت انسان از محیط پیرامون و خویشتن خود کمک می کنند .شناخت از محیط و خویشتن باعث ایجاد معانی وتصاویر گونا گون از مکان های متفاوت در ذهن انسان می شود. معانی و تصاویر ذهنی که ناشی از ادراک و احساس است و به مکان هویت می دهند.

اساساً هویت فضایی در ارتباط با انسان معنا می یابد .انسان توسط فرایند ادراک مشخصات را با کمک حواس به مغز منتقل کرده و پس از انطباق با اندوخته های خود در حافظه خود آن را ارزیابی وشناسایی می کند .سپس با تعاملی میان انسان و محیط - ادراک و رفتار - آن را تجزیه نموده و ذهنیتی از آن پدیده به دست می آورد .از آن پس انسان نه بر اساس واقعیت و عینیت بلکه بر اساس تجربیات و ذهنیات خود عکس العمل در رفتار و فعالیت نشان می دهد - پاکزاد،. - 1391

هویت شهرها وابسته به سه عامل انسانی، طبیعی و مصنوع است اما وی نیز معتقد است این عوامل در صورتی می تواند منجر به هویت بخشی گردد که توسط انسان درک گردد .سپس هویت فضا را در ارتباط با انسان شامل دو بخش هویت مکان و هویت مکانی می داند .هویت مکانی مرتبط با خاطرات افراد نسبت به آن مکان و هویت مکان نیز به تمایز فضا با سایر فضاهای شهر می پردازد که ارتباطی با خاطره ندارد - بهزادفر، - 1386 نقی زاده نیز در این رابطه هویت مکانی را به دو بخش مثبت و منفی تقسیم می کند و عنوان می دارد که در صورتی که این همانی با فضا در اثر خاطرات فضاهای باارزش را شامل گردد مثبت و در غیر این صورت منفی است .یعنی ممکن است شخصی با مخروبه ای که سال ها است در آنجا زندگی می کند و خاطره دارد احساس این همانی کند - نقی زاده،. - 1392

اگرچه تقلید از معماری سنتی هرگز نمی تواند هویت معماری میان افزا را در دوره معاصر به جا آورد .گاه هنرمند برای هویت بخشیدن به اثر هنری خود از الگوهای اصیل گذشته بهره می گیرد با این گسترش مفهوم سبک که در آغاز برای تحلیل تاریخ هنر و تعیین هویت اثر هنری به کار گرفته شده بود نقشی فعال در آثار هنری بر عهده می گیرد و این همان شیوه ای است که امروزه برای ساختن معماری با هویت استفاده می شود در حالی که این تنها تکرار الگوهای گذشته است - بمانیان، غلامی رستم، . - 1389 هدف از این پژوهش شناخت و تبیین عناصر کالبدی آرامش بخش موجود در معماری بومی مازندران می باشد.

پیشینه پژوهش

شمار تحقیقاتی که به طور کامل به بحث حس تعلق به مکان پرداخته باشند، به نسب اهمیت و تاثیرگذاری موضوع متاسفانه درخور توجه نمی باشد .ولی پژوهش هایی با موضوعات مرتبط از جمله :هویت مکان، حس مکان، هویت شهرهای جدید و ... بیشتربه چشم می خورد .در زیر تعدادی از عناوین بیان می گردد: تبریزی - - 1382 در رساله دکتری خود، به مطالعه تاثیر نوسازی شهری فن گرا بر ایجاد حس لامکانی در پروژه نواب تهران پرداخت. حس لامکانی به احساس عدم تعلق به مکان که ناشی از فقدان تنوع است اشاره می کند .این رساله بر این مطلب تاکید می کند که برنامه ریزی شهری صورت گرفته در پروژه نواب رفتاری فن گرایانه است و برضرورت به رسمیت شناختن سهم و اعانت جغرافیای انسان گرا اشاره دارد - توکلی، موسوی، - 1388در قسمت های شمالی نیومکزیک درمورد تعلق مکان و شخصیت آینده کودکان بررسی انجام شده و نتایج حاصله نشان می دهد، تاثیر مثبت حس مکان در بین کودکان جایی است که زندگی کودکان به سرزمین و خانواده و فرهنگ و اجتماع وابسته است ؛

وابسته و متعلق به مکان خود - - Victoria Derr, 2002علی جوان فروزنده در رساله دکتری خود با عنوان" تبیین فضاهای باز مجتمع مسکونی در ایجاد حس تعلق "در نتایج پژوهش خود، حس تعلق را از معیارهای ارزیابی محیط های باکیفیت می داند و اعتقاد دارد، در معماری و رشته های طراحی محیطی،ویژگی های کالبدی نظیر فرم ،رنگ، اندازه، شکل و مقیاس و روابط اجزاء کالبدی با تامین و تاکید بر فعالیت های اجتماعی محیط،نقش مهم و موثر در شکل گیری حس تعلق دارا می باشد .او همچنین مدلی از عوامل تاثیرگذار محیطی بر حس تعلق را ارائه می دهد - جوان فروزنده، - 1390 .در سال 2010 مدل مفهومی جدیدی توسط اسکنل و گیفورد ارائه شد، این مدل که به مدل3 pمعروف است عوامل تاثیرگذار بر حس دلبستگی مکان، را در سه شاخه کلی شخص، مکان و فرایند روانی دسته بندی می کند، هر کدام از این سه عامل به فاکتورهای جزءتری تقسیم می شوند - اسکنل، . - 2010

حس تعلق به مکان

از نگاه رلف ،حس مکان به معنای مرتبط شدن با مکان به واسطه درک نماد ها و فعالیت های روزمره است.این حس می تواند در مکان زندگی فرد به وجود آمده و با گذر زمان عمق و گسترش یابد - فلاحت،. - 1385 معمار انسان رادر مکان سکنی می دهد،زیرا که وجودانسان وجودی است که به طور ذاتی در مکان بنیاد دارد.به همین دلیل او باید با در نظر گرفتن ویژگی های هستی شناختی انسان و توجه خاص به وجود آدمی،در جهت احیای مکان مندی انسان اقدام به طراحی کند. برخی از محققین نظیر آلمتن و لو عاوه بر تا کید بر نقش اجتماعی مکان، به تعاملات و ارتباطات فرهنگی اجتماعی در مکان اشاره و تعلق به مکان را از منظر تعلق اجتماعی یعنی گونه های از تعلق به خاطر مردم استفاده کنندگان تعبیر نموده اند. - - Altman& Low, 1992

کارکرد اصلی هنر معماری به عقیده نوربرگ شولتز، این است که مکان را حاضر کند .به دیدار آمدن مکان با ساختن تحقق می یابد .به نظر او هویت مکان موجب هویت انسان می شود .بدین صورت اگر انسان در مکانی قرار گیرد که هیچ نوع سنخیتی با وجودش نداشته باشد، هیچ خاطرهای در ذهن او تداعی نکند و در نهایت حس تعلقی به آنجا نداشته باشد، از درون تهی می شود و هویت خود را نیز از دست می دهد - شولتز،. - 1388 بنابراین از دیدگاه پدیدارشناسانه، مکان چیزی بیش از یک محل انتزاعی است؛ مکان کلیتی است که از اشیاء و چیزهای واقعی ساخته شده و دارای مصالح، جنس، شکل و رنگ است .مجموعه این عناصر با هم کاراکتر محیطی را تعریف میکنند .برای مداخله انسان در محیط، انسان باید کاراکتر اصلی مکان را بشناسد و محیط هایی ایجاد کند که در جهت هماهنگی با آن کاراکتر باشد. - صافیان و همکاران، - 1390

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید