بخشی از مقاله

چکیده

هدف اصلی این پژوهش، مطالعه رابطه سبکهای فرزندپروری و طرح واره های ناسازگار اولیه با کمال گرایی در دانش آموزان دختر گرگان می باشد. بهمنظور انتخاب نمونه، از روش نمونهگیری تصادفی ساده استفاده شد. ابتدا تعداد معینی دانش آموز با هماهنگی مدیریت محترم دبیرستان ها انتخاب شدند تا پرسشنامه کمالگرایی فراست و پرسشنامه طرح واره یانگ - فرم کوتاه - را تکمیل کنند. همچنین جلسه ای ویژه با اولیاء محترم دانش آموزان برای هر دبیرستان به صورت مجزا تشکیل شد.

در این جلسه اهداف پژوهش بیان و از آنها خواسته شد که پرسشنامه شیوههای فرزندپروری بر اساس نظریه بامریند را تکمیل نمایند. در این پژوهش جمعا 200 نفر دانش آموز به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. برای تحلیل نتایج از آمار توصیفی و همچنین از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد بین طرحواره های ناسازگار اولیه به جزء طرحواره شکست/ ناکامی، وابستگی/ بی کفایتی و گرفتار/ خودتحول نیافته با سبک فرزندپروری سهل گیرانه رابطه معنا دار مثبتی وجود دارد. همه طرحواره های ناسازگار به جزء ایثار با سبک فرزندپروری مستبدانه رابطه مثبت وجود دارد. این مطالعه نشان دهنده این است که سبک های فرزندپروری و طرح واره های ناسازگار اولیه با کمال گرایی در دانش آموزان دختر موثر واقع می شوند.

مقدمه

بسیاری از محققان بر نقش خانواده و محیط اجتماعی در ایجاد و رشد کمال گرایی در فرزندان اتفاق نظر دارند که کمال گرایی ریشه در تجربه های دوران کودکی به خصوص رابطه والد- کودک دارد - انس، کوکس،کلار ا،. - 2002 این محققان کمال گرایی را یک سبک بین شخصی شخصیت می دانند که در واکنش به تعامل با مراقبین به وجود می آید. از جمله ویژگی های خانواده که در رشد کودکان در جنبه های متفاوت موثر است، می توان سبک هاب فرزند پروری را نام برد.

از نظر کوپلن، هاستینگز، لاگای، سیگوین و مولتن 2002 - - ، سبک های فرزند پروری الگوهای استاندارد تربیت فرزند هستند که با آداب و پاسخ های معین والدین به رفتارهای فرزندان مشخص می شود. در مطالعه ای که بشارت، عزیزی و پورشریفی - 2011 - ، انجام دادند نتایج نشان داد که سبک فرزندپروری آمرانه پدر با کمال گرایی خود مدار، دیگر مدار، جامعه مدار فرزندان همچنین سبک اقتداری مادر، کمال گرایی دیگر مدار فرزندان را پیش بینی می کند.

خانواده نخستین پایگاهی است که پیوند بین کودکان و محیط اطراف او را به وجود می آورد - رضایی و مددخواه، . - 1388 هر خانواده شیوه خاصی را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش به کار می گیرد که این شیوه ها را شیوه هایی فرزندپروری می نامند و متاثر از عوامل مختلفی از جمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و غیره می باشد - هاردی و همکاران،. - 1993 بامریند - 1991 - سبک های فرزندپروری والدین را به سبک های مستبد، مقتدر و سهل گیرانه تقسیم می کند.

بر اساس نظریه او سبک های فرزندپروری به عنوان واسطه بین متغییرهای هنجاری آنان و جامعه پذیری کودکانشان عمل می کند - رابینسون و همکاران،. - 2005 هدف تمام شیوه های پرورش کودک آماده کردن او برای ایفای نقشی است که در جامعه بر عهده اش می گذارند. کودکان چنان پرورش می یابند که بتوانند راه و رسم زندگی والدین خود را پیش بگیرند. والدین و آموزگاران واسطه انتقال آرمان های فرهنگی اجتماع به کودک اند. آرمان های فرهنگی هر اجتماع تعیین کننده نوع و چگونگی آموزش هایی است که کودک باید فرا بگیرد.

از آنجا که در هر اجتماع الگوها و آرمان های فرهنگی گوناگونی وجود دارد، والدین نیز بر اساس الگوها و آرمان های فرهنگی شان کودکان خود را به شیوه های گوناگونی پرورش می دهند - احدی و بنی جمالی،. - 1380 فرزندپروری فرایندی پیچیده است و شامل رفتارهای ویژه ای است که اگرچه به طور منفرد عمل می کنند، در نهایت بر آینده فرد تاثیر می گذارند. به عبارت دیگر، فراهم آوردن زمینه برای پرورش استعدادهای درونی هر فرد، و به فعل رساندن توانایی های بالقوه در درون او، یکی از وظایف دشوار والدین است.

اگرچه ممکن است زمینه و شیوه هایی که والدین برای کنترل و اجتماعی کردن فرزندانشان استفاده می کنند متفاوت باشد، چنین به نظر می رسد که نقش اساسی تمام والدین حمایت و آموزش فرزندان است. شیوه های فرزندپروری از یک سو ارتباط اعضای خانواده را با یکدیگر مشخص می کند و از سویی دیگر شیوه سازگاری فرزندان را درجامعه تحت تاثیر قرار می دهد. به عبارت دیگر، طرز برخورد افراد هر خانواده با یکدیگر، در پرورش فرزندان و نحوه رفتار آن ها تاثیر به سزایی دارد - احدی،. - 1388 سبکهای فرزند پروری به رفتارهای مشخص والدین اشاره دارد که بهطور مجزا و در ارتباط با یکدیگر بر پیامدهای تحولی کودک اثر میگذارند و دربرگیرنده میزان پاسخگو بودن و مطالبه گر بودن والدین است.

مطالعه روابط والدین و کودک، یکی از بحثهای مهم روانشناسی رشد را تشکیل میدهد. روابط بین کودکان و سایر اعضای خانواده را میتوان به مثابه نظام یا شبکهای از بخشهایی دانست که در ارتباط متقابل با یکدیگرند. ممکن است والدین هم فرزندانشان را دوست داشته باشند و هم آنها را طرد کنند، یا در عین دوست داشتن آنها، در مسائل انضباطی سختگیری کنند. پاسخ کودک نیزصرفاً به یک جنبه از رفتار والدین یا شخصیت آنها ارتباط پیدا نمیکند. پاسخ کودک نیزصرفاً به یک جنبه از رفتار والدین یا شخصیت آنها ارتباط پیدا نمیکند، بلکه تحت تأثیر ترکیبی از عوامل متفاوت است.

شیوه فرزند پروری از دو عنصر تشکیلشده است: درخواستکنندگی والدینی - کنترل - ، و پاسخ دهندگی والدینی - گرمییا پذیرش - . از ترکیب این دو عنصر، چهار شیوه فرزند پروری به وجود میآید - اسپوتا و پالسون ، - 1996 که عبارتند از: شیوه فرزندپروری مقتدر - درخواستکنندگی بالا و پاسخ دهندگی بالا - ، شیوه فرزندپروری مستبد - درخواستکنندگی بالا و پاسخ دهندگی پایین - ، شیوه فرزند پروری سهل گیر - درخواستکنندگی پایین و پاسخ دهندگی بالا - و شیوه فرزندپروری مسامحهکار یا بیتوجه - درخواستکنندگی پایین و پاسخ دهندگی پایین - . طرح واره واژه تعبیری است و بر ارزیابی داده های دریافتی از جهان بیرونی و چگونگی پرداختن به آن ها اثر می گذارد. طرح واره بر پایه تجربه های ذهنی زندگی و رشد هشیارانه و ناهشیارانه اوایل کودکی شکل می گیرد.

یانگ بر این باور است که طرح واره به دلیل ارضا نشدن نیازهای هیجانی اساسی دوران کودکی به وجود می آیند: دلبستگی ایمن به دیگران، خودگردانی، کفایت و هویت، آزادی در بیان نیازها و هیجان های سالم، خودانگیختگی و تفریح، محدودیت های واقع بینانه و خویشتن داری. طرح واره های ناسازگار اولیه حاصل برآورده نشدن نیازهای اساسی در محیط های اولیه کودک در ارتباط با پدر و مادر است و این الگوهای ارتباطی بر روابط افراد تاثیر گذار است.

همچنین طرح واره ها دانش افراد در مورد خودشان و جهان هستند و در نحوه تفسیر افراد از رویدادها تاثیر می گذارند - یانگ، کلاسکو و ویشار،2003؛ به نقل از حمیدپور و اندوز،. - 1386 بنابراین طرح واره ها ضمن تسهیل کارکرد شناختی، همچنین می توانند موجب تداوم مشکلات روانی شوند - لوبستیل، آرنتز و سیسوردا ، . - 2005 لذا آن دسته از طرح واره هایی را که منجر به شکل گیری مشکلات روان شناختی می شوند طرح واره های ناسازگار اولیه می نامند.

طرح واره یانگ در ارتباط میان سبک های والدینی ادراک شده - مولفه های مهرورزی، کنترل و اقتدار - نقش میانجی دارد. همچنین تعامل های ناکارآمد پدر و مادر پبش بین بسیار خوبی برای طرح واره های ناسازگار اولیه و تعامل کمتر کودکان در روابط میان فردی آینده است. رایت و همکاران نشان دادند سبک والدینی بر شکل گیری طرح واره ها و طرح واره ها در آسیب شناسی روانی روابط میان فردی آتی افراد اثر دارد.

منابع پژوهشی نشان دادهاند که فرزندان به دلایل متفاوتی در سازگاری با والدین مشکلدارند. متخصصان اظهار میکنند که تدوین الگویی مشخص برای مشکل سازگاری کودکان کار دشواری به نظر میرسد؛ زیرا بین افراد و سبک زندگی خانوادهها و شیوه کلاس داری معلمان که هرکدام با توجه به ویژگیهای شخصیشان از روشهای گوناگونی برای تدریس استفاده میکنند، تفاوت و تنوع بسیاری وجود دارد. به این دلیل، اهمیت بررسی نقش کمالگرایی والدین در راه سازگاری کودکان از جایگاه خاصی برخوردار است - اکبری،. - 1388

در جمعبندی مبانی نظری و پژوهشی میتوان گفت اکثر پژوهشگران عرصه سبکهای فرزندپروری در این موضوع که سبکهای تربیتی، در انسان تأثیر قابل ملاحظهای بر تمام جنبههای شخصیتی، چگونگی فعالیت و همچنین واکنشهای آنها به تمام حوادث زندگی دارد، اتفاق نظر دارند. درعینحال این موضوع نیز امری پذیرفتهشدهای است که طرحوارهها با حوادث منفی و فشارهای روانی زندگی تعامل دارند. هنگامیکه طرحوارههای ناسازگار اولیه فعال میشوند سطوحی از هیجان منتشرشده و مستقیم یا غیرمستقیم منجر به اشکال مختلفی از آشفتگیهای شناختی نظیر افسردگی، اضطراب، ناتوانایی شغلی، نداشتن پیشرفت تحصیلی، سوء مصرف مواد و تعارضات بین فردی میشود - لطفی،. - 1385

از طرفی با افزایش طرحوارههای شناختی ناسازگار شیوع برخی از اختلالات افزایش مییابد و حضور چنین اختلالاتی به افت عملکرد افراد در مشاغل و تحصیل منجر میشود - سلیگمن و همکاران،. - 2007 از چنین منظری میتوان گفت پیشرفت و موفقیت دانش آموزان در دورههای تحصیلی تا حد زیادی به طرحوارههای شناختی و سبک تربیتی از زندگی بستگی دارد. از طرف دیگر ازآنجاییکه جنسیت یک متغییر احتمالی تأثیرگذار بر طرحوارههای ناسازگار اولیه معرفیشده - موهنن و تورکلسون ،. - 2004 حال در این پژوهش سعی بر این است که بررسی شود آیا بین سبکهای فرزندپروری، طرحوارههای ناسازگار اولیه با کمالگرایی در دانش آموزان دختر رابطه وجود دارد؟

روش

این تحقیق از بعد هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی–پیمایشی می باشد که به بررسی رابطه سبکهای فرزندپروری و طرحوارههای ناسازگار اولیه با کمالگرایی در دانش آموزان دختر گرگان می پردازد. این پژوهش با توجه به ارتباط بین متغیرها از نوع پژوهشهای همبستگی است زیرا می خواهد ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته را مورد شناسایی قرار دهد. روش این تحقیق از نوع همبستگی بوده که برای آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است.

جامعه آماری در هر پژوهش تعیین کننده چهارچوب نمونه گیری می باشد که کلیه دانش آموزان دختر که در سال 1394 به تعداد 2000 نفر مشغول به تحصیل می باشند که 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت بررسی و مطالعه مبانی نظری موضوع پژوهش ودستیابی به اطلاعات اولیه با استفاده از کتب ونشریات داخلی و خارجی وهمچنین اینترنت به منظور دستیابی به مقالات مرتبط با موضوع تحقیق استفاده خواهد شد. جهت جمع آوری داده ها به منظور آزمون فرضیه ها و با توجه به موضوع پژوهش از روش پژوهش پیمایشی استفاده می شود.

از رایج ترین شیوه های گردآوری داده ها استفاده از پرسشنامه است. جهت جمعآوری دادههای مورد نظر از سه پرسشنامه استاندارد - مقیاس چند بعدی کمال گرایی فراست - 1990 - ، پرسشنامه طرحواره یانگ - - 2003 و پرسشنامه شیوههای فرزندپروری بامریند - - - 1973 استفاده گردیده است. بنابر محاسبه به عمل آمده، ضریب پایایی پرسشنامه % 92 برآورد گردید. همچنین با کمک نرم افزار SPSS و با کمک آزمون کرانباخ، همین عدد محاسبه شد که ضریب بسیار مطلوبی می باشد وحاکی از پایایی بالای ابزار اندازه گیری می باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید