بخشی از مقاله

چکیده

عدم انگیزش در دانش آموزان از مهمترین نگرانیهای اکثرمعلمان استتقریباً. همه پژوهشهای درباره انگیزش که دربردارنده ساختارهای مرتبط با باورهای دانش آموزان درباره قابلیتهایشان برای انجام تکالیف تحصیلی است، معتقدند که این باورها اغلب در طرح الگوهای انگیزشی نادیده گرفتهشده است. باورهای خودکارآمدی یکی از راههایی است که پژوهشگران انگیزش، درباره قابلیت باورهای دانش آموزان مفهومسازی کردهاند. لذا در این مقاله کهصرفاً یک مقاله توصیفی - مروری است وبااستفاده ازاسنادومدارک، سایتها و مجلات الکترونیکی موجود، نگاهی به شناخت جایگاه طرحوارههای ناسازگار اولیه درخودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان خواهیم داشت.

.1 مقدمه

عدم انگیزش دردانش آموزان از مهمترین نگرانیهای اکثرمعلمان استتقریباً. همه پژوهشهای درباره انگیزش که دربردارنده ساختارهای مرتبط با باورهای دانش آموزان درباره قابلیتهایشان برای انجام تکالیف تحصیلی است، معتقدند که این باورها اغلب در طرح الگوهای انگیزشی نادیده گرفتهشده است.

باورهای خودکارآمدی1 یکی از راههایی است که پژوهشگران انگیزش، درباره قابلیت باورهای دانش آموزان مفهومسازی کردهاند. در دهههای گذشته، خودکارآمدی بهعنوان یک رفتار انگیزشی مهم در پژوهش رفتار انسان، نمایان شده است. اینگونه دریافت شده است که درجات بالای خودکارآمدی به سطوح افزایشیافته عملکرد، درشماری از تکالیف منجر میشود - بندورا، . - 1997 خودکارآمدی توسط آلبرت بندورا در قالب نظریه شناختی- اجتماعی2 مطرح گردید

افراد کم خودکار آمد، تفکرات بدبینانهای درباره تواناییهای خوددارند؛ بنابراین این افراد از هر موقعیتی که بر اساس نظر آنها فراتر از تواناییهایشان باشد، دوری میکنند. در مقابل، افراد با خودکارآمدی بالا تکالیف سخت را بهعنوان چالشهایی که میتوانند بر آنها مسلط شوند، در نظرمی گیرند. آنها تکالیف چالشانگیز را انتخاب میکنند و سریعتر حس خودکارآمدی شان بهبود مییابد و در صورت وجود مشکلات، تلاششان حفظ میشود. وقتی دانشآموز از عهده حل یک مسئله دشوار برمیآید، احساس شایستگی و کارآمدی میکند. برای احساس کارآمدی باید مهارت در سطح افزایشی به وجود آید. بدیهی است، لازمه ادراک خودکارآمدی، توسعه راهبردهای شناختی و فراشناختی است

طرحوارههای ناسازگار اولیه، الگوهای هیجانی و شناختی خود آسیبرسان در فرد هستند که در ابتدای رشد و تحول در ذهن شکلگرفته، در مسیر زندگی تکرار میشوند. فریمن وفاسکو - 2004 - معتقدند که طرحوارهها، مفروضهها یا قوانین زیر بنایی هستند که افکار و رفتارهای فرد را کنترل میکنند و در طول سالهای زندگی فرد تحولیافتهاند. شناخت عوامل موثربر خودکارآمدی تحصیلی از یکسو پیشگیری از پیامدهای شکست در مدرسه و پدیدآوری محیطی خوشایند برای یادگیری را افزایش می دهدوازسودیگرمی توانددردستیابی به روشهای مناسب و تکیهبر اولویتهای کاربردی کمک کند

.2 مبانی نظری پژوهش

.1-2 پیشینه تحقیق

درچندسال اخیر در ایران و جهان پژوهشهای زیادی در مورد تأثیر طرحواره درمانی انجامشده است. این پژوهشها بیشتر روی طرحوارههای ناسازگار در اختلالات شخصیت و همچنین تأثیر طرحواره درمانی در اختلالات شخصیت و ارتباط زناشویی انجامشده است؛ ولی درموردطرح واره های ناسازگار اولیه با متغیرهای تحصیلی، بهخصوص خودکارآمدی تحصیلی پژوهشیهای کمی انجامشده است.

نتایج پژوهش جوان - 1394 - با عنوان بررسی نقش واسطهای اهمالکاری تحصیلی در رابطه طرحوارههای ناسازگار اولیه باخودکارآمدی تحصیلی نشان داد که طرحوارههای ناسازگار با خودکارآمدی تحصیلی رابطه منفی معنادار دارد. همچنین نتایج پژوهش موسوی الکاظمی - 1393 - نشان داد که بین حیطههای طرحوارههای ناسازگار اولیه با اضطراب در دانش آموزان دختر ارتباط مستقیم و معنیداری وجود دارد.

بین حیطههای طرحوارههای ناسازگار اولیه با افسردگی در دانش آموزان دختر ارتباط مستقیم و معنیداری وجود دارد. حیطههای طرحوارههای ناسازگار اولیه مشترکا 4/30 درصد از اضطراب دانش آموزان دختر را پیشبینی میکند. حیطههای طرحوارههای ناسازگار اولیه مشترکا 3/37 درصد از افسردگی دانش آموزان دختر را پیشبینی میکند.

همچنین نتایج ضرایب همبستگی پژوهش حجتی - 1392 - نشان داد بین طرحوارههای شکست، اطاعت، معیار سرسختانه، استحقاق، خود انضباطی ناکافی، محرومیت، بیاعتمادی، نقص/ شرم و بازداری هیجانی با خودکارآمدی رابطه منفی و معنادار وجود دارد؛ اما بین طرحوارههای طرد/ رهاشدگی، انزوای اجتماعی، شکست در برابر بیماری، وابستگی، ایثار و گرفتاری دانش آموزان با خودکارآمدی تحصیلی آنها رابطه معناداری دیده نشد.

در همین راستا یافتههای پژوهش بهلگردی - 1392 - نشان داد که دانش آموزان با اضطراب اجتماعی بالا در طرحوارههای بیاعتمادی/بدرفتاری، انزوای اجتماعی/ بیگانگی، نقص/ شرم، گرفتار، اطاعت، بازداری هیجانی، معیارهای سرسختانه و خویشتنداری/ خود انضباطی ناکافی از لحاظ آماری تفاوت معنا داری با دانش آموزان با اضطراب اجتماعی طبیعی دارند.

.2-2 بیان مسئله

یکی از اهداف مهم آموزشوپرورش ایجاد زمینه برای رشد همهجانبه فرد و تربیت انسانهای سالم، کارآمد و مسئول برای ایفای نقش در زندگی فردی و اجتماعی است. ازآنجاییکه دانشآموزان بهعنوان رکن اساسی نظام آموزشی کشور، در دستیابی به اهداف نظام آموزشی نقش و جایگاه ویژهای دارند، توجه به این قشر از جامعه ازلحاظ آموزشی و تربیتی، باروری و شکوفایی هر چه بیشتر نظام آموزشی و تربیتی جامعه را موجب میگردد. بااینوجود از کل دانشآموزانی که وارد سیستم آموزشوپرورش میشوند، تعداد کمی از آنها میتوانند استعدادهای خود را شکوفا کنند و در این عرصه موفق گردند و عملکرد تحصیلی3 خوبی از خود نشان دهند. یکی از عوامل بسیار مهم واثرگذاردر عوامل تحصیلی دانشآموزان عوامل روانشناختی آنان است

خودکارآمدی تحصیلی در ارتباط بااحساس توانایی فرد در ادارهی فعالیتهای یادگیری، احاطه بر موضوعات درسی و برآورده کردن انتظارات تحصیلی4 است - دهقانزاده وچاری، . - 1391 خودکارآمدی تحصیلی بهعنوان ساختاری کلیدی برای بهبود یادگیری و پیشرفت تحصیلی میباشد. مطالعات نشان میدهد که خودکارآمدی تحصیلی با عملکرد تحصیلی رابطه معنیدار دارد

بهعلاوه پژوهش هانشان میدهد دانشجویان و دانشآموزانی که معتقدند توانا هستندازراهبردهای شناختی و فراشناختی بیشتری استفاده می کنندودرمقایسه باکسانی که برای انجام تکالیف به توانایی خوداعتمادندارند، پایداری بیشتری نشان میدهند - پنتریج وشانک؛ ترجمه: شهرآرای، . - 1386 تحقیقات شاه بختی - 1390 - نشان میدهد که باورهای خودکارآمدیتقریباً 25 درصد واریانس پیشرفت تحصیلی را حتی فراتر از اثرات تدابیر آموزشی پیشبینی میکند که بیانگر اهمیت نقش باورهای خودکارآمدی دانش آموزان در پیشرفت درسی دانش آموزان است. آربونا - 2000 - سطوح بالای خودکارآمدی تحصیلی را با متغیرهایی مانند سازگاری و موفقیت در مدرسه، کمک خواستن از دیگران در مسائل تحصیلی مرتبط میداند.

ازجمله متغیرهایی که در پژوهش حاضر به بررسی ارتباط آن با خودکارآمدی تحصیلی پرداخته میشود، طرحوارههای ناسازگار اولیه است. طرحوارهها بنا به تعریف چهارچوبهای ذهنی هستند که میتوان آنها را ساختارهای پردازش اطلاعات در نظر گرفت. طرحوارهها تعیینکننده احساس، رفتار و فکر فرد و باورهای عمیق و مستحکم فرد در مورد خود وجهان هستند.

طبق تعریف - یانگ، - 1997 طرحوارهها، به الگوهای خود تداوم بخشی از خاطرهها، هیجانها، شناختها، احساسها و ادراکها گفته میشوند که رفتارها را هدایت میکنند. آنها موضوعات ثابت و بلندمدتی هستند که در دوران کودکی به وجود میآیند و به زندگی بزرگسالی راه مییابند و تا حد زیادی ناکارآمدند. رشد طرحواره اغلب به دوران کودکی بازمیگردد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید