بخشی از مقاله

چکیده

مقدمه و هدف طرحوارههای ناسازگار اولیه، الگوها یا درونمایههای عمیق، فراگیر و ناکارآمدی است که در دوران کودکی یا نوجوانی شکلگرفته، در دوران بزرگسالی تداوم مییابد و در عمیقترین سطح شناخت، عمل میکند کهمعمولاً فرد نسبت به آنها آگاهی ندارد. مواد و روشها این پژوهش باهدف تعیین رابطه طرحوارههای ناسازگار اولیه با حوزه های سبک تفکر در دانشجویان اجرا شد. پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد واحد اسلامشهر بودند که از بین آنها 378 نفر از رشتههای مختلف به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل فرم 90 سؤالی پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه - YSQ-SF - یانگ - 2005 - و پرسشنامه 104 سؤالی سبکهای تفکر استرنبرگ - واگنر بود.

یافتهها دادهها از طریق ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند متغیره؛ تحلیل شد. یافتهها نشان داد بین طرحوارههای ناسازگار اولیه با سبک تفکر درونی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد و با سبک تفکر بیرونی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. . - 0 01 0 05 - نتایج دانشجویان در همان ابتدای ورود به دانشگاه ؛ نسبت به اصلاح طرحوارههای خود اقدام نموده تا کمترین تأثیر را در روابط اجتماعی و تحصیل خود مشاهده کنندو بتوانند سبکهای تفکر خود را مناسبتر انتخاب نمایند.

کلید واژگان طرح واره های ناسازگار اولیه، حوزه های سبک تفکر - درونی، بیرونی - ، دانشجویان.

.1 مقدمه

رابرت استرنبرگ [13] - 1997 - نخستین کسی است که مفهوم سبکهای تفکر را معرفی و انواع سبکهای تفکر را دستهبندی کرده است. او سبک تفکر را بهعنوان طریقی که فرد میاندیشد تعریف کرده و دراینباره گفته است: سبک تفکر یک توانایی نیست بلکه به چگونگی استفاده ما از تواناییهایمان اشاره میکند. افراد ممکن استعملاً در تواناییها مشابه اما در سبکهای تفکر و متفاوت باشند. - سیف؛ [5] - 1392 اما جامعه همیشه با توجه به تواناییهای یکسان افراد، یکجور در مورد آنها قضاوت نمیکند. بلکه افرادی که سبک تفکرشان در موقعیتهای خاص و متناسب با انتظارات جامعه است، بهعنوان کسانی که دارای سطوح بالایی از توانایی هستند مورد قضاوت قرار میگیرند. علیرغم این واقعیت که آنچه مطرح میشود توانایی نیست بلکه انطباق سبکهای تفکر آنان با وظایفی است که بر عهدهدارند. اینکه افراد ترجیح میدهند چگونه بی اندیشند، میتواند بهاندازه اینکه تا چه حد خوب میاندیشند. حائز اهمیت باشد. - استرنبرگ1؛ 1998 به نقل از جهانیان؛ [2] - 1390 شناخت سبکهای تفکر به افراد کمک میکند تا آنها فکر خود را بهمنظور سازگاری با سبکهای تفکر مختلف تعدیل کنند و درعینحال در ارتباطات خود موفق شوند. برای تشخیص سبکهای تفکر افراد سهراه مشخص وجود دارد که شامل: مشاهده رفتار در هنگام پرداختن به امور، پرسش از دیگران درباره چگونگی ادراک آنها از سبک تفکر اشخاص و تکمیل نمودن یک یا چند پرسشنامه روانشناسی. - استرنبرگ؛ 1997 به نقل از استکی؛ [3] . - 1383

حوزههای سبک تفکر

در اغلب کشورها، حکومتها با دو دسته امور داخلی و خارجی سروکار دارند که رویکرد درونی-بیرونی، نظریه خودگردانی ذهنی قابلمقایسه است؛ بنابراین افراد بر اساس سبک درونی یا بیرونی به امور یا فعالیت روزمره خود میپردازند - برنادو و همکاران، 2002؛ کیم، [11] . - 2009

سبک تفکر درونی

افراد با سبک تفکر درونی، ترجیح میدهند تکالیف را مستقل از دیگران انجام دهند، درونگرا هستند، غالباً تکلیف مدار، گوشهگیر و دارای حساسیت پایین هستند. آگاهی بین فردی کمی دارند، دوست دارند بتنهایی کار کنند و معمولاً نیروی عقلانی خویش را در رابطه با چیزها و ایدهها در انزوا و دور از دیگران به کار میگیرند - استرنبرگ، [1] . - 1997 افراد دارای این سبک درونگرا، وظیفه گرا، گوشهگیر و دارای حساسیت اجتماعی پایینی هستند. آگاهی بین فردی کمی دارند. افراد درونگرا تمایل دارند. در جهان ایدهها بهتنهایی کار کنند - تساگاریس، . - 2006 دانشآموزان با سبک درونی تکالیف، پروژهها و موقعیتهایی را که به آنها اجازه میدهد کارهایشان را مستقل از دیگران انجام دهند ترجیح میدهند. اینگونه افراد غالباً در گروه احساس راحتی نمیکنند - استرنبرگ و ژانگ، [17] . - 2005

سبک تفکر بیرونی

افراد دارای سبک بیرونی به تکالیفی علاقه نشان میدهند که در آنها امکان تعامل با دیگران وجود داشته باشد و بتوانند با دیگران کار کنند - مورفی و جینک، 2009؛ گار و همکاران، 2005؛ یانگ و لین2، [15] . - 2004 افراد بروننگر بیشتر به محیط بیرون گرایش دارند و مردمدار هستند. غالباً دارای حساسیت اجتماعی هستند و ازآنچه برای دیگران اتفاق

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید