بخشی از مقاله

چکیده

مدیران شرکتها به منظور جلوگیری از هزینه عدم نقدینگی در کوتاهمدت و نیز حفظ منافع خود اقدام به نگهداری وجه نقد مینمایند. افزایش نقدینگی شرکتها احتمال سرمایهگذاری در پروژههای کم ارزش را افزایش میدهد که این موضوع به ایجاد تضاد منافع میان مدیران و مالکان منجر میگردد. در چنین شرایطی، محافظهکاری حسابداری به عنوان مکانیزمی جهت کاهش هزینههای نمایندگی میان مدیران و سهامداران مطرح میگردد.

 این پژوهش رابطه میان ارزش وجه نقد و محافظه کاری حسابداری در بورس اوراق بهادار تهران را، مورد بررسی قرار داده که برای سنجش محافظه کاری از روش مدل باسو، استفاده گردید. داده های 106 شرکت در دوره زمانی 1395-1390 جمع آوری و آزمون فرضیهها توسط نرمافزار آماری Eviews انجام گردید. نتایج نشان داد که بین محافظه کاری حسابداری و ارزش وجه نقد رابطه مثبت و معناداری وجود ندارد.

.1 مقدمه

تخصیص بهینه منابع در سطح اقتصاد ملی منجر به دستیابی به رشد بلند مدت اقتصادی می شود. چگونگی به کار گرفتن وجوه داخلی، تصمیمی مهم در تضاد میان سهامداران و مدیران است. در دوران رشد اقتصادی شرکت، همان طور که ذخایر وجه نقد شرکت افزایش می یابد، مدیران باید تصمیم بگیرند که آیا وجه نقد میان سهامداران توزیع شود، صرف منابع داخلی شود، برای تحصیل خارجی به کار گرفته شود و یا همچنان نگهداری شود. و این مهم بدون وجود بازار سرمایه کارآمد به سهولت امکان پذیر نیست. تخصیص بهینه منابع در بازار سرمایه نیازمند ارائه اطلاعات به موقع و مربوط به سرمایه گذاران جهت یاری نمودن آنان در اتخاذ تصمیماتی است که به حداکثر رساندن ثروت آنها می انجامد.

در مقابل عدم دسترسی به اطلاعات، بروز مشکلاتی را برای سرمایه گذاران و سایر ذینفعان واحد اقتصادی به همراه خواهد داشت. مسائل نامطلوب اطلاعاتی از عدم تقارن اطلاعاتی و انگیزه های متضاد سرمایه گذاران و مدیران ناشی می شود، که این امر به هم ریختگی عملکرد بازار سرمایه را موجب می گردد. وجه نقد به عنوان یکی از مهم ترین اجزای سرمایه در گردش، همواره مورد توجه خاص مدیران و سرمایه گذاران قرار داشته است.

نگهداشت وجه نقد در شرکت، علی رغم وجود مزایایی چون توانایی انجام معاملات تجاری، توانایی مواجهه با وقایع احتمالی، انعطاف پذیری به منظور تأمین مالی از محل منابع داخلی و اجتناب از، تضییع فرصتهای سرمایه گذاری به هنگام محدودیت در تأمین مالی خارجی، زمینه ساز ایجاد مشکلاتی چون، افزایش بالقوه سرمایه گذاری های غیربهینه به دلیل مسائل نمایندگی است.[1] درحضورمسائل نمایندگی که از عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و مالکان سرچشمه می گیرد، مدیران مایلند به جای توزیع وجوه در دسترس بین سهامداران، وجوه را به نفع خود و به هزینه سهامداران در شرکت نگهداری کنند.

این امر باعث می شود که بازار به نگهداری وجوه مازاد که به دلیل مسائل نمایندگی شکلی پایدار به خودگرفته است، واکنشی منفی نشان داده و با کاهش بازده سهام، شرکت را جریمه نماید.[2] اوزکان - 20004 - 2 می گوید که منافع شخصی مدیران ایجاب می کند که وجه نقد زیادی را نگهداری کنند که به بهای از دست رفتن منافع سهامداران تمام می شود. البته نگهداری وجه نقد می تواند شرکت ها را نیز از نیاز به تامین مالی خارجی پرهزینه برای فرصت های سرمایه گذاری پیش رو بی نیاز نماید. در صورتی که هزینه های انتخاب غلط تامین مالی خارجی و یا هزینه های بحران های مالی، بسیار بالاتر باشند، شرکت ها به منظور مقابله با کمبودهای غیرمترقبه وجه نقد و نیز تامین مالی جهت سرمایه گذاری هایی که برای شرکت دارای ارزش خالص مثبت است، سعی در داشتن نقدینگی بالا خواهند نمود.

[3] از سوی دیگر ، استفاده از اصل محافظه کاری در گزارشگری مالی در صورتی که موجب کاهش عدم تقارن اطلاعاتی گردد، تأمین مالی را برای شرکت ها تسهیل نموده و میزان نگهداری وجه نقد توسط شرکت ها را کاهش میدهد. برخی از مطالعات انجام شده [4] نشان می-دهد که ارزش بازار یک ریال سرمایهگذاری در وجه نقد، کمتر از ارزش اسمی یک ریال است؛ یعنی به ازای هر واحد افزایش در وجه نقد، ارزش نهایی به مبلغ کمتری افزایش مییابد.

این یافته منطبق با فرضیه جریان نقد آزاد جنسن است که عنوان میکند جریان-های نقدی آزاد، دارای اثر معکوسی بر کارایی تصمیمات سرمایهگذاری است. مطالعات لویس، سان و ارکان[5] 3 نشان میدهد که محافظهکاری میتواند باعث تعدیل در میزان کاهش ارزش نهایی وجه نقدی شود که به ازای افزایش در موجود نقد اتفاق می افتاد. برخی معتقدند اعمال رویه های حسابداری محافظه کارانه از طریق شناسایی زود هنگام زیان و تأخیر در شناسایی سود می تواند به عنوان جایگزینی برای نظارت برون سازمانی و باعث کاهش تضادهای نمایندگی و عدم تقارن اطلاعاتی شده و هزینه های ناشی از نگهداشت وجه نقد را تقلیل دهد.[6]

با افزایش تضاد منافع میان مدیران و مالکان، آنها به راحتی می توانند منافع سرمایه گذاران را نادیده بگیرند و به سوی ارتقای سطوح تامین مالی خود حرکت کنند. یکی از اقلام ترازنامه ای که امکان آن از سوی مدیران و دیگر افراد در خدمت واحد تجاری وجود دارد، وجه نقد است. وجه نقد نگهداری شده در واحد های تجاری منافع زیادی برای سرمایه گذاران به همراه دارد، چرا که مدیریت می تواند از این وجوه برای بازپرداخت بدهی ها و انجام سرمایه گذاری های پر بازده استفاده کند. با وجود تمامی منافع نگداشت وجه نقد در واحد تجاری، امکان مدیریت این اقلام به سود مدیران و به ضرر سرمایه گذاران، بسیار زیاد است. همان گونه که در دروس حسابرسی به آن اشاره شده، ریسک ذاتی وجه نقد و دارایی های نقد شونده بالا است.

به همین دلیل نیاز بیشتری برای مدیریت و کنترل این اقلام در واحد تجاری احساس می شود. با توجه به اینکه وجود عدم تقارن اطلاعاتی و مشکلات نمایندگی مانع از حداکثر سازی ثروت سهامداران و همچنین نگهداری مقدار مطلوب وجه نقد می شود، لذا سازوکارهایی که بتواند مانع از این هزینه ها گردد از اهمیت خاصی برخوردار خواهد شد. یکی از این سازو کارها، محافظه کاری حسابداری می باشد. محافظه کاری می تواند مفهوم خطر اخلاقی پیرامون عدم تقارن اطاعاتی و هزینه های نمایندگی را موجب بی اعتمادی سهامداران و اختلال در عملکرد بازارهای سرمایه می شوند، کاهش دهد.

.2 ادبیات پژوهش

.1 .2 مفهوم وجوه نقد

وجه نقد از منابع مهم و حیاتی هر واحد اقتصادی بوده و ایجاد توازن بین وجوه نقد موجود و نیازهای نقدی یکی از مهمترین عوامل سیاست اقتصادی و تداوم فعالیت در بنگاه اقتصادی است. افزون بر این، جریانهای نقدی در بسیاری از تصمیم گیریهای مالی، مدلهای ارزیابی اوراق بهادار، روشهای ارزیابی طرحهای سرمایه ای و برخی تجزیه و تحلیل های سنتی و جدید مدیریت مالی، نقشی محوری دارند. به این ترتیب از دید درون سازمانی، توانایی پیش بینی فعالیتهای آتی، خصوصاً جریانهای نقدی، اداره امور را در کارآترین شکل خود ممکن ساخته و به اتخاذ تصمیم های عملیاتی بهینه، سرمایه گذاری و تامین مالی منجر می شود.

از طرف دیگر، بسیاری از تصمیمات استفاده کنندگان برون سازمانی نیز مبتنی بر اطلاعات جریانهای نقدی آتی است.[7] در چارچوب نظری حسابداری مالی کشورهای مختلف، توجه خاصی به اهمیت جریان های نقدی و پیش بینی آن شده است. این تاکید تا حدی بوده که در اکثر کشورها این مهم به عنوان یکی از اهداف حسابداری و گزارشگری مالی تعریف شده است. موارد ذیل تنها نمونه هایی است که در آنها تدوین کنندگان استانداردها بر اهمیت جریانهای نقدی برای تصمیم گیری افراد استفاده کننده تاکید نمودهاند. اطلاعات تاریخی جریانهای نقدی می تواند در قضاوت نسبت به مبلغ، زمان بندی و میزان اطمینان از تحقق جریانهای نقدی آتی به استفاده کنندگان صورتهای مالی کمک کند.

اطلاعات مزبور بیان گر چگونگی ارتباط بین سودآوری واحد تجاری و توان آن برای ایجاد وجه نقد و در نتیجه مشخص کننده ی کیفیت سود تحصیل شده توسط واحد تجاری است. علاوه بر این، اطلاعات تاریخی مربوط به جریان وجوه نقد برای کنترل میزان دقت ارزیابی های گذشته مفید واقع شده و رابطه ی بین فعالیتهای واحد تجاری و دریافتها و پرداخت های آن را نشان دهد و ارزیابی فرصتها و مخاطرات فعالیتهای اقتصادی و وظیفه مباشرت مدیریت نیز با استفاده از جریانهای نقدی عملیاتی امکانپذیر می باشد .[8]

.2,2 جریان وجه نقد آزاد

معیار جریان وجه نقد آزاد4 اولین بار توسط جنسن5 در سال 1986 مطرح شد. جریان های نقدی آزاد از نظر وی جریان نقدی آزاد واحد تجاری، باقیمانده جریان های نقدی پس از کسر وجوه لازم برای پروژه هایی است که خالص ارزش فعلی آن ها مثبت ارزیابی می شود. این پروژه ها، طرح های سرمایه گذاری بلند مدتی هستند که ارزش فعلی جریان های نقدی ورودی مورد انتظار بیش از ارزش فعلی جریان های نقدی خروجی است .

[9] جریان نقد آزاد وجه نقدی را نشان می دهد که شرکت پس از انجام مخارج لازم برای نگهداری یا توسعه دارایی ها، در اختیار دارد. هنگامی که مدیران واحد تجاری با جریان های نقد آزاد مواجه می شوند، در وهله اول مهم این است که آنان بتوانند وجوه مذکور را در پروژه های مناسب و پربازده سرمایه گذاری کرده تا از این طریق برای مالکان خود ایجاد ارزش نمایند. در واقع، ارزش هر شرکتی نه تنها به توانایی آن شرکت در ایجاد جریان نقد آزاد بلکه، به میزان قابل توجهی به شیوه بکارگیری این وجوه بستگی دارد.    

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید