بخشی از مقاله

چکیده

جنبههای فکری- فلسفی شیمی از حدود 600 سال قبل از میلاد در یونان باستان پایهگذاری شد و با تلاش و کوشش مسلمانان در علم شیمی، دانشمندان مسلمان نه تنها خرافات را از این علم زدودند، بلکه با نوآوری های خود زمینه را برای پیشرفتهای شگفتانگیز در دورهای بعد نیز فراهم آوردند.زکریای رازی نیز یکی از شیمیدانان و فیلسوفان بزرگ اسلامی است که با دیدگاه فلسفی خود موفق به اکتشافات بس ارزشمندی درشیمی نظری شده است. او علم شیمی را طبقهبندی نمود ؛ ترکیبات بسیاری ساخت و از فرآیندهای شیمیایی مثل :تقطیر، تکلیس، وتبلور به صورت علمی نام برد. هدف اصلی این مقاله ذکر این نکته است که می توان با توجه فلسفی بیشتر به مجموعه مباحثی که فلسفهی شیمی تعریف می کنند نکات بسیار آموخت.تألیفات مهم رازی در این زمینه عبارتند از: خواص الاشیاء - اثقال الادویه المرکبه - صنعت کیمیا - الاسرار - رازهای صنعت کیمیا -

کلیدواژهها: فلسفه شیمی، شیمیدانان مسلمان، کیمیاگری، تالیفات رازی، فلسفه علم

مقدمه

از زمان یونان باستان علوم تحت عنوان فلسفه مورد بررسی قرار می گرفت؛ مانند: فلسفه ریاضیات، فلسفه الهیات ، فلسفه اخلاق و غیره. یک فیلسوف به همه دانش های زمان خود احاطه کامل داشت و همین تسلط موجب میگردید تا بینش کاملتر و عمیقتری نسبت به موضوع مورد بررسی داشته باشد. لازم به ذکر است که اساس کار فلسفه تفکر و اندیشیدن پیرامون واقعیات جهان است. بنابراین تلفیق دانش وتفکرات فلاسفه زمینه بروز فهم ودرک بسیاری از سوالات بنیادی بشریت و یافتن پاسخ صحیح و مناسب برای آنها را فراهم میکرده است. استفاده از نیروی فکر آنچنان وسعت یافته بود که در تاریخچه زندگی دموکریت فیلسوف یونانی که حدود پنج قرن قبل از میلاد زندگی میکرده آمده که او در باغی چشمان خود را از حدقه درآورد تا جلوه واقعیت، ذهنش را مغشوش نکند. فلاسفه مسلمان نیز، همچون زکریای رازی، ابوریحان بیرونی و خوارزمی اکثرا فیلسوف، ریاضیدان، پزشک، منجم، شیمیدان و در یک کلام حکیم بودند.

با گسترش و تخصصی شدن علوم به تدریج شاخه های مختلف علمی از فلسفه فاصله گرفتند. ریاضیات که در نزد طالس یا فیثاغورس همراه فلسفه بود از آن جدا شد. فیزیک در نیمه نخست قرن هفدهم با پژوهش های گالیله و شیمی در قرن هیجدهم با اکتشاف های لاووازیه و زیست شناسی در قرن نوزدهم با ظهور لمارک و بیشا و کلودبرنار استقلال یافت، از آن پس روانشناسان و جامعه شناسان نیز مدام کوشیده اند تا علوم خود را از فلسفه مجزا سازند و به آنها استقلال بخشند چنانچه اگوست کنت جامعه شناسی را در تقسیم بندی علمی خود به صورت علم مستقلی درآورده است. اما در سالهای اخیر با احیا فلسفه های مضاف، مانند فلسفه فیزیک، فلسفه زیست شناسی، فلسفه شیمی و غیره و تدریس آنها به صورت دروس چند واحدی در دانشگاه بار دیگر ضرورت این تلفیق احساس گردیده است. در این مقاله ضمن بررسی تاریخچه فلسفه شیمی به نقش رازی در پیشبرد این دانش اشاره خواهد شد.

تاریخچه فلسفه شیمی

فلسفه یا فیلوسوفیا واژه ای یونانی است واز دو بخش تشکیل شده است: فیلو به معنی دوستداری و سوفیا به معنی دانایی. بنابراین فیلسوف کسی است که دوستدار دانایی است و اولین بار فیثاغورس این واژه را بکار برد. از آنجا که از همان آغاز پیدایش فلسفه، درک مفهوم ماده همواره هدف این علم بوده ودانش شیمی نیز به بررسی خواص مواد، همچنین تغییرات و تبدیلات مواد به یکدیگرمی پرداخته است، بنابراین میتوان نتیجه گرفت این هدف مشترک در آمیخته شدن آنها به هم بسیار موثر بوده است.نخستین فیلسوف، تالس ملطی است که در حدود سال 624 پیش از میلاد در شهر میلیتوس در غرب ترکیه امروزی به دنیا آمد. مهمترین موضوعاتی که تالس را از نظر فلسفی در تاریخ اندیشه ممتاز میکنند، کوشش وی برای شناختن جهان از راه مشاهده و تفکر و واقع بینی است.1

شاید تالس این سؤال را از خود کرده باشد: اگر یک ماده میتواند به ماده دیگری تبدیل شود، مثلا سنگ آبی می تواند به مس قرمز تغییر کند، ماهیت واقعی ماده چیست؟ آیا سنگ است یا مس؟ آیا هر ماده ای را می توان در یک یا چند مرحله به ماده دیگر تبدیل نمود؟ آیا می توان گفت تمام مواد جلوه های مختلف یک ماده است؟ تالس بر این باور بود که ماده و عنصر اصلی که همه مواد از آن بوجود آمده اند آب است و بدون آن زندگی امکانپذیر نیست. 2پس از آن میتوان به دموکریت - دموکریتوس - اشاره کرد که در آبدرا در تراس یونان متولد شد. سال تولد دموکریت را حد فاصل 430 تا 460 پیش از میلاد حدس زدهاند. بیشتر فلسفه دموکریتوس درباره اتم است. اتم در زبان یونانی به معنای تجزیه ناپذیر است.دموکریتوس به این نتیجه رسیده بود که ماده را نمی توان به صورت نامحدود به ذرات ریزتر تقسیم کرد و پس از تقسیم کردن متوالی ماده به ذرهای تجزیهناپذیر به نام اتم خواهیم رسید.

اتمها در نظر دموکریتوس جاودانی بودند یعنی ازلی و ابدی دلیل آن هم این است که نه هیچ چیز از عدم پدید می آید نه وجود قابل تبدیل به عدم است. به اعتقاد او اتمها با یکدیگر فاصله دارند و حرکت میکنند و فاصله بین اتمها نیز خلا است . او معتقد بود که اجسام از اتمهای گوناگونی تشکیل شده اند که این اتمها با هم پیوند یافته اند. اگر جسم تجزیه شود این اتمها دوباره از هم جدا شده وپراکنده میگردند. نظریات ارسطو در باره طبیعت باعث شد که تئوری اتم دموکریتوس تقریبا به دست فراموشی سپرده شود تا اینکه بالاخره قریب دو هزار سال بعد دوباره همین نظریه توسط شیمیدان انگلیسی جان دالتون دوباره مطرح شد. فیلسوف دیگر ارسطو است که در سال 384 پیش از میلاد در خانوادهای ثروتمند از اهالی استاگیروس، شهری در شمال یونان، به دنیا آمد. او با در نظر گرفتن زمین در مرکز گیتی و قرار دادن فلکهای مختلف برای اجرام آسمانیمثلاً - فلک خورشید، فلک ثوابت و - … الگویی از جهان را برای

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید