بخشی از مقاله

فلسفه تعلیم و تربیت از نگاه فیلسوفان، تاریخی به قدمت اندیشهورزي و نظریهپردازي فیلسوفان شرق و غرب عالم در باب تربیت دارد. از فلسفه تعلیم و تربیت، بسته به نوع دید و مبانی فلسفی متناسب با آن، مفاهیم و تعاریف گوناگونی ارایه شده است: استنتاج آراي تربیتی از مبانی فلسفی، کاربرد فلسفه در تعلیم و تربیت، نظریه عمومی تعلیم و تربیت، تحلیل و پردازش مفاهیم و سزارههاي تربیتی و مانند آن - . - 1 طراحی و اجراي تدابیر و راهکارهایی در سه سطح بازیافت، کشف و خلق، از شرایط اساسی پیریزي فلسفه تعلیم وتربیت است.

رشته فلسفه تعلیم و تربیت، تحولات و تطوراتی را پشت سر نهاده که در دو مرحله قابل تشخیص و بررسی است؛ مرحله رویکرد ایسمها و مرحله رویکرد تحلیلی. فلسفه تعلیم و تربیت در حال حاضر در مرحله فلسفه تعلیم و تربیت از دیدگاه فیلسوفان، یک حوزه معرفتی دیرپا و کلاسیک است که تاریخی به قدمت تاریخ تأملات فیلسوفان در باب تعلیم و تربیت دارد. میان فیلسوفان غربی، افلاطون، نخستین فیلسوفی است که در کتاب معروف خویش، جمهوري5، به این گونه تأملات پرداخته، دیدگاه تربیتی به نسبت جامعی را عرضه داشته است. پس از افلاطون می توان از فیلسوفان دیگري همچون ارسطو، ابنسینا، خواجه نصیر طوسی، آگوستین، آکوئیناس، بیکن، دکارت، لاك، روسو، کانت و ...، نام برد که در این حوزه کار کردهاند.

درباره فلسفه تعلیم و تربیت، به معناي تأملات وتفکّرات فیلسوفان درباره تعلیم و تربیت، سه نکته مهم قابل ذکر است:اولاً، همه فیلسوفان، به معناي دقیق کلمه، تأملات تربیتی نداشتهاند. به بیان روشنتر، برخی از آنان، آراء و اندیشههاي تربیتی خود را آشکارا بیان کرده و برخی چنین نکردهاند. افلاطون، کانت و ابنسینا از فیلسوفانی هستند که در گروه اول؛ و بیکن، دکارت و صدرالدین شیرازي، از فیلسوفانی هستند که در گروه دوم قرار دارند - . - 4ثانیاً، فلسفه تعلیم و تربیت در گروه دوم، به صورت استنتاج مدلولهاي تربیتی از اندیشههاي فلسفی در میآید - . - 5 این صورت دوم از دیدگاه اول فلسفه تعلیم و تربیت را برخی از فیلسوفان تربیتی، با عناوینی چون "فلسفه و تعلیم و تربیت"، "رویکرد مواضع فلسفی" یا "رویکرد دلالتها" معرفی کردهاند.

اسمیت در فصل سوم از کتاب فلسفه آموزش و    پرورش مینویسد: این نظریه که فلسفه و تعلیم و تربیت با یکدیگر ارتباط عمیقی دارند، به یقین، نظریه جدیدي نیست. ... از آنجا که فلسفه، به طور سنتی، چیستی واقعیت، معرفت و ارزش را بررسی کرده است، روابط آشکاري با تعلیم و تربیت دارد ... . آنگاه به مسئله "استنتاج"6 اشاره میکند: هنگامی که روابط بین فلسفه و تعلیم و تربیت مورد تأکید قرار میگیرد، برخی تصور میکنند که یک فلسفه تربیتی معین از یک فلسفه معین استنتاج میشود - . - 6

کامبلیس، در این زمینه چنین اظهارنظر میکند: از دهه 1930 و در ادامه تا سالهاي 1940 و 1950 ، یک راه براي مرتبط ساختن فلسفه و    تعلیم و تربیت این اندیشه بود که فلسفه، یک مبنا یا مطالعه اساسی است که فلسفه تعلیم و تربیت از آن استنتاج میشود. ثالاًث فیلسوفانی که در گروه اول قرار دارند نیز به دو دسته تقسیم میشوند: دسته اول، فیلسوفانی هستند که تأملات تربیتی فلسفی داشتهاند و دسته دوم، فیلسوفانی که تأملات تربیتی غیرفلسفی داشتهاند. افلاطون، آکوئیناس و کانت در دسته اول و لاك، هگل و راسل در دسته دوم قرار دارند - . - 1

رابین بارو - 1994 - 1، در این زمینه سخن جالبی دارد: برخی فیلسوفان نیز به شیوهاي غیرفلسفی درباره تعلیم و تربیت چیزهایی نوشتهاند. لاك، هگل و راسل از جمله فیلسوفان معروفی هستند که اینگونه عمل کردهاند. کتاب لاك به نام اندیشههایی در باب تعلیم و تربیت - 1963 - ،صرفاً به مقداري اندك به آثار فلسفیاش مبتنی است. استنتاجهاي وي درباره اولویتهاي تربیتی یک اشرافزاده زمیندار، نمیتواند نتیجه منطقی نظریات معرفتشناختی و وجودشناختیاش باشد - . - 7

بیان مسئله:

به بیان بسیاري ازمتفکّران حوزه فلسفه تعلیم و تربیت، فایده فلسفه، پاسخگویی به پرسشهاییست که جنبه فلسفی دارند، یعنی درباره ماهیت انسان و جهان، معرفت، ارزش و حیات نیکو است. فلسفه تعلیم و تربیت به دنبال تربیت فضیلت است به آدمی - . - 8 باز صاحب نظران بسیاري پذیرفتهاند که تعلیم و تربیت پایه و شرط لازم رشد ابعاد مختلف جامعه است و به جهت تقویت این پایه و اساس جدا نشدنی نظام اجتماعی، اقتصادي و حتی سیاسی، نیازمند به مدیریت و رهبري در سطوح بالا تا پایین آن میباشد. به باورمتفکّران، مدیریت و رهبري از ارکان سازمان و جامعه است، همه فعالیتهاي اجتماعی نیاز به مدیریت و رهبري دارد، این نیاز در نظامهاي آموزش و    پرورش از اهمیت ویژهاي برخوردار است، زیرا که آموزش پرورش ساختار و سازمانی است که نقش مهمی در گردش امور جامعه و رشد و    توسعه اقتصادي و فرهنگ جامعه و تربیت نیروي انسانی ماهر و متخصص برعهده دارد.

از سوي دیگر نوع نگرش و فلسفه تربیتی مدیران مدارس، قطعاً تأثیر فراوان در تصمیمات و رویه هاي مختلف در پیش گرفته شده خواهد داشت - . - 9 نتایج تحقیق دتین - 1987 - 2 به وضوح انعکاس هاي فلسفی در اهداف نهایی آموزش و جریان اجتماعی و مسئولیتهاي معلم را نشان میدهد - . - 10 ادگر - 1976 - 3، نیز ارتباط دیدگاههاي فلسفی بزرگ در زمینه تدریس و یادگیري و تأثیرات این دیدگاهها در سبکهاي تدریس مربیان و فرآیندهاي یادگیري دانشآموزان را مورد توجه قرار داده است - . - 11 فلسفه یاتفکّر و به اعتباري اعتقاد انسان اعمال او را رهبري میکند. فلسفه، اعتقاد ما را به حقایق و واقعیات روشن می سازد، تغییر میدهد و موجب فعالیت می گردد.

بخشی از اعتقاد افراد، ناظر بر کیفیت و نوع آموزش و پرورش است - . - 12 همین نظر و عمل در ساحت تعلیم و تربیت، فلسفه آموزش و پرورش نامیده میشود. به عبارت دیگر کیفیت آموزش و پرورش و    دلایل انتخاب هدفها و ارزشهایی که در گونهاي از تعلیم و تربیت پذیرفته میشوند و روشهایی که براي تحقق آنها به کار گرفته میشوند، همگی تابعی از اعتقادات وتفکّرات فلسفی هستند - - 13 و . - 14 - اسمیت - 1965 - ، در تبیین و تشریح مفهوم فلسفه تعلیم و تربیت از چهارگونه ترکیب سخن به میان میآورد: فلسفه و تعلیم و تربیت، فلسفه در تعلیم و تربیت، فلسفه براي تعلیم و تربیت و فلسفه تعلیم و تربیت. فلسفه و تعلیم و تربیت، در بردارنده این مفهوم است که فلسفه به صورت دانشی که از ماهیت واقعیت، معرفت و ارزش سخن میگوید، با تعلیم و تربیت روابط آشکاري دارد - . - 15 به دیگر سخن، میتوان از مکاتب و نظام هاي فلسفی گوناگون، دیدگاه و طرحهاي تربیتی مختلفی را استنتاج کرد.

فلسفه در تعلیم و تربیت یعنی کاربرد تفکّر فلسفی یا فلسفیدن در تعلیم و تربیت. فلسفه براي تعلیم و تربیت، یعنی تلاش براي تهیه طرحهاي ویژهاي جهت عمل و سیاست تربیتی و نیز تحلیل مسائل تربیتی؛ و سرانجام، فلسفه تعلیم و تربیت، عبارت است از تجزیه تعلیم و تربیت به مهمترین ابعاد آن به صورت شالودهاي براي تدوین نظریه تربیتی - . - 16 بر اساس نظریه اسمیت،خصوصاً در نگاه نوع چهارم، این مطالعه به دنبال آن است تا ببیند آیا، به زعم داشتن درجه تحصیلی در رشته فلسفه تعلیم و تربیت، چه میزان میتواند تبیین کننده فلسفه تربیتی معلمان باشد - . - 17

روش تحقیق:

این مطالعه به روش توصیفی پیمایشی و تحلیل اسنادي انجام شده است - - 18 و . - 19 - جامعه آماري همه معلمان شهر قم - - 20 و نمونه آماري، تعداد 27 نفر از معلمانی هستند که داراي درجه تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتري در رشته فلسفه تعلیم و تربیت و براي مقایسه، معلمان داراي تحصیلات علوم تربیتی - به غیر از فلسفه تعلیم و تربیت - ، انتخاب شدند - - 21 و . - 22 - ابزار اندازهگیري، پرسشنامهاي است داراي 48 سؤال، که شش مکتب تربیتی ماهیتگرایی، پایدارگرایی، پیشرفتگرایی، بازسازيگرایی، هستیگرایی و رفتارگرایی و در مجموع، یک مفهوم مبین از فلسفه تربیتی را میسنجد. پایایی ابزار در مطالعه رحمتی، 0/85 گزارش شده است - . - 10

نتایج:

از مجموع شرکت کنندگان در پژوهش، 59 درصد زن و 41 درصد مرد هستند. به طور مساوي، 50 درصد داراي تحصیلات در رشته فلسفه تعلیم و تربیت و 50 درصد در رشته غیر فلسفه تعلیم و تربیت - علوم تربیتی در رشتههاي دیگر - میباشند. 96 درصد پاسخدهندگان داراي فوق لیسانس و 4 درصد، داراي دکترا میباشند. بر اساس نتایج به دست آمده از جدول بالا، معلمان زن به میزان 67 درصد و معلمان مرد به میزان 61 درصد، داراي فلسفه تربیتی مبین هستند. بر اساس آزمون T، تفاوت موجود بین میانگین فلسفه تربیتی زنان و مردان، معنادار نیست.

بر اساس نتایج به دست آمده از جدول بالا، معلمان رشته غیر فلسفه تعلیم و تربیت به میزان 57 درصد و معلمان رشته فلسفه تعلیم و تربیت به میزان 72 درصد، داراي فلسفه تربیتی مبین هستند. بر اساس آزمون T، تفاوت موجود بین میانگین فلسفه تربیتی رشته غیر فلسفه تعلیم و تربیت و فلسفه تعلیم و تربیت، با اطمینان 99 درصد، معنادار است. T=-7/531،df=52،p-value=0/001
بر اساس نتایج به دست آمده از جدول بالا، معلمان فوق لیسانس به میزان 63 درصد و معلمان دکترا به میزان 90 درصد، داراي فلسفه تربیتی مبین هستند. بر اساس آزمون T، تفاوت موجود بین میانگین فلسفه تربیتی فوق لیسانس و دکترا، با اطمینان 99 درصد، معنادار است. T=-3/868،df=52،p-value=0/001

بر اساس نتایج به دست آمده از همبستگی کانونی، بین متغیر فلسفه تربیتی معلمان و متغیرهاي جمعیت شناختی آنان، رابطه وجود دارد. بین فلسفه تربیتی معلمان رشته تحصیلی آنان، به میزان 0/72 رابطه مستقیم وجود دارد. این رابطه در سطح اطمینان 99 درصد معنادار است. بین فلسفه تربیتی معلمان و درجه تحصیلات آنان، به میزان 0/47 رابطه مستقیم وجود دارد. این رابطه در سطح اطمینان 99 درصد معنادار است. بین فلسفه تربیتی معلمان و جنسیت آنان، به میزان 0/26 رابطه عکس وجود دارد. البته این رابطه معنادار نیست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید