بخشی از مقاله

چکیده:

امروزه توسعه روستایی بیش از گذشته با پدیدهی کارآفرینی سرو کار دارد. مؤسسات و شخصیتهای رواج دهنده توسعه روستایی، کارآفرینی را به منزله یک مداخله راهبردی میدانند که می تواند فرایند توسعه روستایی را تسریع بخشد اما به نظر میرسد که همگی آنها بر نیاز به گسترش بنگاههای اقتصادی روستایی نیز توافق دارند . شرکت های سهامی زراعی به عنوان یک نیروی اشتغالزای بزرگ، برای در آمد زایی و رشد و توسعه در مناطق روستایی می باشد و کشاورزان، آن را وسیلهای برای بهبود درآمد خویش می دانند.

به این ترتیب، کارآفرینی به عنوان وسیلهای برای بهبود وضعیت و رسیدن به شرایط مطلوب اقتصادی ، کیفیت زندگی فردی سهامداران و ابزاری برای تثبیت اقتصاد و بوجود آوردن محیطی سالم اشتغال زا در شرکت های سهامی زراعی تلقی می گردد و بدون آن، قسمت اعظم عوامل توسعه به هدر رفته و تلف میشود. کارآفرینی در شرکت های سهامی زراعی در جستجوی ترکیب واحدی از منابع، هم در درون و هم در خارج از فعالیتهای کشاورزی است.

اگرما راه حل اساسی در مبارزه با مسایل و مشکلات کشاورزی کشور را    تمرکز اراضی کشاورزی و در نهایت تشکیل شرکتهای سهامی زراعی بدانیم و این شرکتها را محورهای استراتژیک کشاورزی وتولیدات وفرآورده های غذایی جامعه بدانیم که نیاز به آن رو به تزاید    گذاشته است به نقش بی نظیرآن درپیشرفت ورشد وشکوفایی پی خواهیم برد و درک خواهیم کرد که نادیده گرفتن سهم شرکتهای سهامی زراعی    هزینه ها وتبعات ناگواری را در پی خواهد داشت. در این نوشتار به اهمیت کارآفرینی در شرکت های سهامی زراعی وبرخی ازراهبردهای توسعه روستایی درایران اشاره می گردد. 

مقدمه

کار آفرینی مفهومی است که همراه با خلقت بشر وجود داشته است. مروری بر ادبیات کارآفرینی نشان میدهد که مفهوم کارآفرینی برای اولین بار توسط اقتصاددانان مطرح شد.. کارآفرینی، کانون و مرکز ثقل کار و تلاش و پیشرفت در عصر مدرنیته تلقی شده و به عنوان عامل کلیدی رشد و موتور محرک توسعه اقتصادی شناخته شده است. ما بدون توجه کافی به مقوله »توسعه فرهنگ کارآفرینی و آموزش آن « نمیتوانیم به شاخص های رشد و توسعه که از طریق تغییر در روند تولید، بهره وری و ا فزایش توان فنی و صنعتی در عرصه اقتصاد حاصل میشود، دست یابیم.

کارآفرین فردی است که فرصت ها را به حداکثر می رساند و کارآفرینی عامل اصلی ایجاد خلاقیت و نوآوری است که فرایند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع به منظور بهرهگیری از این فرصت ها است. مفاهیم خلاقیت، ریسک، و نوآوری در کارآفرینی از ضروریاتی است که هم در شروع تولید کالاها و فعالیت های کارآفرینانه و هم در انتقال موفقیتآمیز شرکت به بازارهای جهانی مؤثرند. بنا براین کامیابی ازآن جوامع و سازمان هایی است که بین منابع کمیاب و قابلیت های مدیریتی و کارآفرینی منابع انسانی خود، رابطه معنی داری برقرار سازند .

. مفهوم کارآفرینی

کارآفرینی فرآیند یا مفهومی است که در طی آن فرد کارآفرین با ایدههای نو و خلاق و شناسایی فرصت های جدید، با بسیج منابع به ایجاد کسب و شرکت های نو، سازمان های جدید و نوآور رشد یابنده مبادرت می ورزد. این امر توأم با پذیرش خطرات است ولی اغلب منجر به معرفی محصول یا ارائه خدمت به جامعه می شود. بنابراین »کارآفرینان «عوام ل تغییر هستند که گاهی موجب پیشرفت های حیرتانگیز نیز شدهان د. انگیزههای مختلفی در کارآفرین شدن مؤثر میباشند که از جمله آنها: نیاز به موفقیت، نیاز به کسب درآمد و ثروت، نیاز به داشتن شهرت، و مهمتر از همه نیازمندی به احساس مفید بودن و استقلال طلبی را میتوا ن نام برد. [4]

واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی "Entrepreneurs" به معنای "متعهد شدن" نشات گرفته است کارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و تمامی مکاتب اقتصادی از قرن 16 میلادی تا کنون به نحوی کارآفرینی را در نظریه های اقتصادی خویش تشریح نموده اند. [10] ژوزف شومپیتر - - 1934 فرآیند کارآفرینی را " تخریب خلاق"می نامد به عبارت دیگر ویژگی تعیین کننده در کارآفرینی همانا انجام کارهای جدید و یا ابداع روش های نوین در امور جاری است. روش نوین همان "تخریب خلاق" می باشد. از نظر وی نوآوری در هر یک از زمینه های ذیل کار آفرینی محسوب می شود. [9]

-1 ارائه کالای جدید.

-2 ارائه روش جدید در فرآیند تولید.

-3گشایش بازاری جدید.

-4 یافتن منابع جدید.

-5 ایجاد هر گونه تشکیلات جدید در صنعت.

کارآفرینی کیفیتی است که افراد را قادر می سازد یک فعالیت جدید را شروع کنند یا با قدرت و به طور ناباورانه فعالیت موجود را توسعه دهند. کارآفرینی موتور تحول و توسعه اقتصاد، فرهنگ و جامعه است. رشد و فراگیری این پدیده می تواند به تحول و دگرگونی اساسی در اقتصاد ملی منجر شود. کارآفرینی فرآیندی است که طی آن فرد کارآفرین با ارائه ایده و فکر جدید ایجاد کسب و کار با قبول مخاطره و تحمل ریسک، محصول و خدمت جدید را ارائه می کند. اگرچه تعاریف گوناگونی از کارآفرینی ارائه شده است، لیکن بیشتر نویسندگان و صاحب نظران در مجموع کارآفرینی را " فرآیند شناسایی فرصت های اقتصادی، ایجاد کسب و کار و شرکت های جدید، نوآور و رشد یابنده برای بهره برداری از فرصت های شناسایی شده می دانند که در نتیجه آن کالا ها و خدمات جدیدی عرضه می شود. [1]

مفهوم کارآفرینی در بخش کشاورزی

تعاریف و مفاهیم کارآفرینی در بخش های مختلف - کشاورزی، صنعت و خدمات - از نظر اصول و بنیاد یکی هستند. اگرچه کارآفرینی در کشاورزی در اصل و ماهیت خود تفاوتی با کارآفرینی در نواحی شهری و یا سایر بخش های اقتصادی ندارد، اما در واقع درون دادهای مورد نیاز جهت توسعه کارآفرینی نظیر سرمایه، مدیریت، آموزش، تکنولوژی، مؤسسات و نهادها، زیرساخت های حمل ونقل، دسترسی به بازار، شبکه توزیع و نیروی کار ماهر در شهرها و مناطق صنعتی و سایر بخش های اقتصادی راحت تر از مناطق روستایی و کشاورزی یافت می گردد. کارآفرینی کشاورزی حالت مختص الشرایط، مختص المزرعه، و مختص المحصول دارد. [8]

شکاف وسیع تر میان مناطق روستایی و شهری در کشورهای در حال توسعه و چیرگی صنعت بر کشاورزی و گرایش استراتژی ها و سیاست های توسعه به سمت صنعت، همراه با ویژگی های اقتصادی اجتماعی جامعه روستایی و کشاورزی باعث شده است تا کارآفرینی کشاورزی کمتر رشد داشته باشد. در کشورهای در حال توسعه کشاورز ضعیف ترین مأمور تولید در کشور است. او فاقد توانمندی های حرفه ای و حمایت های لازم از طرف دولت و سازمان های محلی و ملی است تا در نقش یک کارآفرین پویا عمل کند. با وجودی که زمین یک منبع غنی در این کشورها بوده و دارای پتانسیل های مناسبی جهت کارآفرینی می باشد، اما هنوز هم کشاورزان فقیر و ضعیف هستند.

تغییرات صورت گرفته در بازار - جهانی شدن، رشد جمعیت، دگرگونی در بازار کار کشاورزی، امنیت غذایی، رقابتی شدن بازار - ، سیاست های کشاورزی - حرکت به سوی کشاورزی تجاری مبتنی بر بازار - و خود جامعه - افزایش بیکاری و کم کاری، مباحث زیست محیطی، تنوع زیستی، منابع طبیعی - از عواملی هستند که ضرورت کارآفرینی در کشاورزی را بیش ازپیش نمایان می سازد. به خاطر تحولات فوق، یک دگرگونی ساختاری در شیوه های کنونی تولید کشاورزی لازم بوده و کشاورزی مبتنی بر بازار در چهارچوب توسعه پایدار، استراتژی اساسی توسعه کشاورزی خواهد بود. در این نوع کشاورزی، کشاورز بایستی به نحوی تولید کند که بتواند تولیدات خود را در بازار رقابتی که مبتنی بر خواسته های مشتری است، به فروش برساند. بدین منظور کشاورز بایستی فرصت شناس بوده و نیازهای مشتری را به درستی شناسایی نماید و سپس استراتژی لازم در جهت برآوردن این نیازها طراحی و اجرا نماید. به عبارتی دیگر کشاورز امروز بایستی یک کارآفرین باشد.

راهکارهای توسعهی فرهنگ کارآفرینی در ایران:

عواملی همچون نیروی کار، سرمایه، فنّاوری و مدیریت، هر کدام به نوبهی خود متأثر از ویژگی های فرهنگی جامعه است و ریشه در ارزش ها و باورهای فرهنگی دارند. بنابراین هیچ کشوری نمیتواند بدون گذار از مرحله ی تحول فرهنگی و فکری و آماده سازی افکار عمومی به توسعه اقتصادی نایل شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید