بخشی از مقاله

چکیده:

وجود محدودیتهاي تولیدي، فنی و اقلیمی در بخش کشاورزي ایران، نشان دهنده لزوم کاربرد فناوريهاي نوین جهت کاهش این محدودیتها و استفاده بهینه از منابع کمیاب این بخش را نشان میدهد. امروزه بخش بزرگی از تولیدات کشاورزي کشور در مناطق روستایی صورت میگیرد ؛از این رو هر گونه برنامه ریزي جهت گسترش فناوري هاي نوین کشاورزي در این مناطق ابتدا باید همراه با شناخت مشکلات و موانع و سپس برنامهریزي جهت رفع آنها باشد، تا روند دستیابی به توسعه پایدار روستایی در این مناطق آسان شود.

تحقیق حاضر به تحلیل مهمترین موانع توسعه مکانیزاسیون کشاورزي در مناطق روستایی جهت دستیابی به توسعه پایدار روستایی پرداخته است. هدف تحقیق، شناسایی این محدودیتها از دیدگاه روستائیان کشاورز و همچنین مشخص کردن جایگاه مکانیزاسیون کشاورزي در فرایند توسعه پایدار روستایی است. روش تحقیق به صورت توصیفی– تحلیلی و روش گردآوري اطلاعات به صورت کتابخانه اي و میدانی - پرسشنامه و مصاحبه - می باشد.

مقدمه

در حالی که منابع اصلی تولید محصولات کشاورزي یعنی آب و زمین داراي مقادیري ثابت هستند، جمعیت جهان به طور روز افزونی افزایش می یابد . این مسأله باعث شده است که انسان براي تأمین مواد غذایی مورد نیاز خود با محدودیت مواجه گشته و ناگزیر نیازمند به استفاده از تکنولوژي هایی باشد که عملکرد نیروي کار، زمین و آب را به عنوان منابع اصلی تولید افزایش میدهد.

محدودیت منابع در بخش کشاورزي ایران اهمیت انتخاب فناوري هاي مناسب ، جهت استفاده کامل و بهینه از منابع کمیاب و گران را در تولید مواد غذایی فراوان و ارزان نشان می دهد. فناوري هاي مکانیکی با غلبه بر محدودیت هاي فنی و اقلیمی از یک سو و محدودیت هاي زمانی از سوي دیگر، امکان افزایش سطح زیر کشت و تولید بخش کشاورزي را میسر کرده اند. در حقیقت، فناوري هاي مکانیکی امکان کاربردي شدن دستاوردهاي تحقیقاتی را در شاخه هاي مختلف کشاورزي را فراهم ساخته اند، در نتیجه ، مکانیزاسیون کشاورزي از یک انتخاب و یک جایگزینی ساده ماشین به جاي نیروي کار به ضرورتی جهت افزایش بهره وري از سایر نهاده ها تبدیل شده است.

کشاورزي از قدیم ترین شکل فعالیت اقتصادي و تولیدي جامعه است ، اصولا تمدنهاي عمده در حول محور کشاورزي و زراعت شکل گرفته اند.

هنوز هم در بسیاري از کشورها ، بخش اعظم تولید کشاورزي در مناطق روستایی صورت می گیرد، براساس برآوردي، 75 درصد تولیدات کشاورزي در کشور ما از روستاهاي کوچک - زیر50خانوار - بدست می آید.

یکی از مصادیق فناوري ، امر مکانیزاسیون در فعالیت هاي کشاورزي است ، مکانیزاسیون یکی از عوامل اصلی در توسعه کشاورزي و اساسا به مثابه رویکردي است که نیل بخش کشاورزي به مرحله تولید صنعتی و تجاري را ممکن می سازد. بنابراین برنامه ریزي براي توسعه مکانیزاسیون از مهمترین مولفه ها در برنامه توسعه بخش کشاورزي است و می باید ارتباط اهداف آن با اسنادي که راهبردهاي کلی کشور را مشخص می کند، از جمله سند چشم انداز جمهوري اسلامی ایران در افق 1404 هجري شمسی بررسی شده و انطباق داده شود.

امروزه بخش اعظمی از تولیدات کشاورزي کشورمان در مناطق روستایی صورت می گیرد، این امر نشان دهنده این نکته است که هر قبل از هر گونه برنامه ریزي جهت توسعه مکانیزاسیون در این نواحی ابتدا باید همراه با شناخت محدودیت ها باشد تا توسعه مکانیزاسیون در این نواحی بتواند ابزاري در جهت دستیابی به توسعه پایدار روستایی به کار گرفته شود. تحقیق حاضر در پی پاسخگویی به سوالات زیر می باشد:

-1 میان گسترش مکانیزاسیون و توسعه پایدار روستایی چه رابطه اي وجود دارد؟

-2 مهمترین محدودیت هاي توسعه مکانیزاسیون در مناطق روستایی کدام عوامل می باشد.؟

-3 توسعه مکانیزاسیون چه اهدافی را می تواند در فرایند توسعه پایدار روستایی محقق می سازد؟

مبانی نظري

مکانیزاسیون شامل عهده دار شدن و انجام دادن فعالیت هاي کشاورزي توسط منابع غیر انسانی نیرو است 

واژه مکانیزاسیون از ریشه مکانیک گرفته شده که پس از انقلاب صنعتی اروپا در قرن هفدهم براي اعمالی متداول گشت که در آنها از توان موتوري به جاي نیروي انسانی و دامی بهره گرفته می شد

امروزه در کشورهاي در حال توسعه براي انجام تولیدات کشاورزي در مزرعه تا 80 درصد از قدرت بدنی انسان استفاده می شود، این در حالی است که در کشورهاي توسعه یافته از قدرت بدنی انسانی بیشتر براي کنترل عملیات ماشین استفاده شده که نتیجه آن افزایش بهره وري زمین، نیروي کار و افزایش سودآوري و بهبود کیفیت زندگی مردم شاغل در کشاورزي شده است

امرروزه استفاده از فن آوري ها و یافته هاي نوین براي افراد شاغل در بخش کشاورزي می تواند منجر به بهبود کیفیت و کمیت محصولات شده که این امر می تواند محصولات تولید شده را در بازارهاي محلی ، منطقه اي و جهانی قابل رقابت کند.

معانی و مفاهیم توسعه پایدار روستایی

توسعه به مفهوم تامین آرزوها و ایده ها در ارتباط با بینش ها و نیازمندیهاي ما می باشد. { 14 } امروزه توسعه همپاي زندگی بهتر تلقی می شود و جوامع نسبت به گذشته از آن بیشتر منتفع می گردند. {9} توسعه واژه اي است که از اواخر سده ي بیست و با سخنرانی هنري ترومن رئیس جمهورآمریکاوارد ادبیات جهانی گردید و مقبولیت عمومی یافت

توسعه به معناي کوشش آگاهانه، نهادي وبرنامه ریزي شده براي نیل به پیشرفت اجتماعی و اقتصادي را می توان پدیده اي نوظهور در قرن بیستم دانست که از سال 1917 میلادي از اتحاد جماهیر شوروي آغاز شد.

این مفهوم بسیار پیچیده و چند بعدي است و درواقع در آن رگه هاي ارزشی را می توان یافت، درمفهوم توسعه می توان مفاهیم ترقی و تکامل را نیز دید، تغیروتحول و دگرگونی نیز عامل توسعه است و سرانجام اینکه توسعه با رشد و بهبود توام است و درآن می توان نوسازي را دید

براساس تعریف لغت نامه ها، پایداري به یک تلاش مداوم براي حفظ توانایی بقا و جلوگیري از شکست و انقراض اطلاق اطلاق می گردد.

پایداري استمرارحرکت، نه تنها در بعد اکولوژیکی آن بلکه استمرارحرکت رو به جلو، به طوري که خود مردم حرکت را انجام دهند.

پایداري در معناي وسیع خود به توانایی جامعه، اکوسیستم یا هر سیستم جاري براي تداوم کارکرد درآینده نامحدود اطلاق می شود.

مفهوم پایداري براساس آنچه تشریح شد ، بازتاب نگرانی ها و دغدغه ها نسبت به وضعیت موجود و ایجاد تغیر در این وضعیت است.

نخستین مرجع درباره پایداري به امپراتوري روم نسبت داده می شود.از دهه1970به بعد نگرش ساختاري به مفهوم توسعه، پویایی،تداوم و پایداري آن با توجه به ابعاد فضایی- مکانی مد نظر قرارگرفت و توسعه به مثابه ابزاري براي تعادل و آشتی میان نظام اکولوژیک با نظام اقتصادي- اجتماعی شد.

توسعه پایدار هدف آرمانی کلیه جوامع است، اصطلاح توسعه معطوف به ارتقاي سطح وکیفیت زندگی افراد وبهبود رفاه جامعه است و پایداري آن اشاره به استمرار این فرایند درطول نسل هاي بشردارد.{24 } نقطه شروع مفهوم توسعه پایداردستیابی به هدف تلفیق مسائل زیست محیطی با سیاست گذاریهاي اقتصادي بود، درواقع این هدف تلاشی بود به منظور اینکه نظریات طرفداران محیط زیست درمرکز خط مشی ها وسیاست هائی قرار گیرند که در جهان پیشرفته ماهیت اقتصادي دارند.

توسعه پایدار، پارادایم نوینی است که از اواخر قرن بیستم راههایی را فرا راه انسانها باز می کند و از آن جهت که درآن محوریت با انسان و نقاط ضعف توسعه نیافتگی است، مثلازنان ،کودکان، فقر و آموزش و محوریت را دربقاي انسان، مجموعه حیات و تداوم آن در نسلهاي بعد می بیند، پس از طرح و عرضه سریعا عالم گیرشده است وکشورها اعم ازتوسعه یافته وکم توسعه موظف شدند که درپروژه هاي توسعه اي، جنبه پایداري را با تمام دقت درنظر بگیرند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید