بخشی از مقاله

مدیریت مهمترین عامل در حیات، رشد و بالندگی یا مرگ یک جامعه است و روند حرکت از وضع موجود به سوی وضع مطلوب را کنترل میکند. روستاها به منزله مکانهایی خاص با شیوه زندگی و فعالیتهایی متفاوت نسبت به شهرها، نیازمند الگوی مدیریتی مجزا و منطبق با شرایط اقتصادی، اجتماعی و بوم شناختی حاکم بر روستا هستند. هدف اصلی این پژوهش ارائه الگوی مطلوب مدیریت توسعه روستایی در روستاهای پیرامون کلانشهر اصفهان است. براین اساس، نوشتار حاضر ضمن ارائه شمای کلی از ساختار اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی روستاهای مورد مطالعه، در پی یک تحقیق میدانی مدیریت نوین روستایی با تاکید بر عملکرد دهیاران به عنوان مدیران روستا در سه بعد توسعه پایدار - اقتصادی، اجتماعی، کالبدی- زیستمحیطی - از دیدگاه روستاییان ارزیابی نموده، در ادامه به بررسی تطبیقی چشمانداز توسعه روستایی استان آلبرتا در کشور کانادا با سند ملی توسعه استان اصفهان پرداخته، در نهایت مولفههای اصلی درمدیریت برنامهریزی و توسعه روستایی را ارائه نموده است. روش پژوهش از نوع میدانی و کتابخانهای است. نتایج مطالعه نشان میدهد با توجه به شرایط حاکم بر بخش مرکزی شهرستان اصفهان، »ترویج توسعه اقتصادی«، »تقویت سرمایه انسانی«، »حفظ و بالا بردن کیفیت محیطزیست«، »فراهم آوردن فرصت اشتغال برای جوانان روستایی« و »بازشناسی پتانسیل دانش بومی« از مهمترین مولفههای برنامهریزی مدیریت روستایی در این منطقه است.

واژههای کلیدی: توسعه روستایی، مدیریت روستایی، دهیاری، بخش مرکزی، شهرستان اصفهان.

-1 مقدمه

روستا کوچکترین واحد تشکیلاتی و اجتماعی در ایران محسوب میشود و بدیهی است که این واحد اجتماعی به لحاظ وجود مناسبات اجتماعی، اقتصادی و پایبند بودن افراد به قوانین عرفی و مدنی نمیتواند از تشکیلات سازمان مدیریتی بینیاز باشد - مطیعیلنگرودی، . - 229 :1382 بنابراین مدیریت روستایی همزمان با پیدایش اولین روستاها آغاز شده است و در طول تاریخ با توجه به مقتضیات اقتصادی، اجتماعی، محیطی، زمانی و مکانی، از مکانی به مکان دیگر متفاوت بوده است - بدری، . - 148 :1390 نظام مدیریت روستایی ایران طی سالها، بهلحاظ ساختارهای اجتماعی، دستخوش تحولات و دگرگونیهایی پیچیده شده و خلا مدیریت کارآمد و اصولی در روستاها در تمامی ادوار، بهویژه در دهههای اخیر، به بروز مشکلات فراوان برای روستاییان انجامیده است.

از یک سو، با توجه به تغییر شرایط و مقتضیات زمانی، دیگر ساختار سنتی مدیریت قادر به حل و فصل مشکلات این جامعهی مولد نیست و از دیگر سو،ساختار جدید مدیریت روستایی هم که مبتنی بر مشارکت مردم در امور و برنامهریزی از پایین به بالاست، بهدلایلمتعدد از جمله غیربومی بودن، نتوانست جایگاه خود را پیدا کند. روستاها به منزلهی مکانهای تولیدی خاص با شیوه- ی زندگی و فعالیتهای متفاوت نسبت به شهرها، به الگوی مدیریتی مجزا و منطبق با شرایط اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی حاکم بر روستاها نیاز دارند - افتخاری و همکاران، . - 3 :1386با پیروزی انقلاب اسلامی اقدامات مهمی در زمینهی مدیریت روستایی انجام شد.

قانون اصلاح تشکیل شوراهای اسلامی و تشکیل خانهی همیار و نیز ایجاد دفتر عمران روستایی نمونه هایی از آن است - مهدوی و نجفی، :1384. - 22 تشکیل شورای اسلامی اقدامی بسیار مؤثر در فرایند مشارکت مردم در توسعهی روستایی بود، ولی از آنجا که ریشهی این نهاد مشورتی و نظارتی است و بدون قدرت اجرایی ناقص است، در سال 1377 با تصویب مجلس، به وزارت کشور اجازه داد شد که برای ادارهی امور روستاها، سازمانی را با نام" دهیاریها "تأسیس کند. درنهایت، در سال1380 اساسنامهی دهیاریها به تصویب هئیت وزیران رسید. دهیاری مسئول اجرایی طرحهای روستایی هستند و می توانند با مشارکت مردم و دیگر دستگاههای اجرایی، طرحهای توسعهیروستایی را اجرا کنند.

بدینترتیب دهیاریها که مهمترین بازوی اجرایی شورای اسلامی روستا میباشند، به عنوان مدیریت نوین و نوگرا قلمداد میشوند و باید کلیه خصیصه های مدیریت نوگرا را دارا باشند با تشکیل مدیریت نوین روستایی یعنی استقرار دهیاریها در روستاها، شکلگیری نهادی رسمی و قانونی برای تثبیت امور عمومی روستا و مدیریت محلی روستایی در قالب دهیاریها شکل گرفت. در این راستا انتظار بر این است که با عملکرد شایسته و مدیریت محلی و مشارکتی بتوان در جهت توسعه پایدار روستایی گام برداشت - استعلاجی، . - 239 :1391 آینده مدیریت جدید روستایی متکی بر ظرفیتهای جوامع محلی با اداره و کنترل دقیق مکان و بهرهوری از منابع موجود می باشد. در مقطع جهانی شدن ارتباطات و تمرکز سرمایهها، عملکرد دقیق برنامه-ریزیها برای توسعه روستایی و نواحی محلی، مقابله با خودکامگی و فردگرائی است.

لذا مجموعه مدیریت باید بهوسیله استراتژیهای کارآمد، قدرت عمل، ابتکار در سازندگی و سیاستگذاری حسابشده همراه باشد. مدیریت جدید توسعه روستایی باید درک توسعه محلی، بروز ابتکارها، جمعگرائی و مشارکت را در دستور کار قراردهد و قادر به تحلیل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی فضاهای روستایی باشد - مطیعی لنگرودی، - 230 :1382 با این وصف مدیریت روستائی دارای یک سازوکار و مفهوم کلی سازندگی است کهالزاماً دهیاران به عنوان مدیران جدیدروستا با عنایت به اهتمام دولت و مشارکت و خودیاری مردم باید قادر باشند تا در این راستا گامی مؤثر بردارند.بررسیهای مختلف نشان میدهد طی چند دههی اخیر توسعه روستایی در ایران به طور اعم و مدیریت روستایی به طور اخص از روندی اندیشیده و طراحی شده منسجمی برخوردار نبوده است. ذکر این نکته به معنای نفی اقدامات

قابل توجه و سازندهای که در برخی از جوامع روستایی صورت پذیرفته نیست؛ بلکه به مفهوم گسیختگی اهداف و برنامهها و فقدان راهبردهای مشخص برای توسعه روستایی است - سعیدی، . - 4 :1370 علیرغم خدمات گستردهای که از سوی دولت و نهادهای انقلابی در روستاها صورت گرفته، هنوز فاصله بین واقعیتهای موجود و اهداف توسعه بسیار زیاد است و مسائل و مشکلات فراوانی در جامعه روستایی وجود دارد که از سر راه برداشتن آن مسائل ومشکلات معادل با از بین بردن محرومیت هادر جوامع روستایی است. از اینرو ایجاد زمینه توسعه تا حد زیادی درگرو تحقق یافتن مدیریت کارآمد اجرایی در روستاها میباشد - مهدوی، . - 1378

مسأله مدیریت روستایی در مورد روستاهای پیرامون کلانشهرها از اهمیت بیشتری برخوردار است. بهخصوص روستاهای بخش مرکزی شهرستان اصفهان که بسیار تحت تأثیر کلانشهر اصفهان قرار گرفتهاند و در طی چند دهه اخیر با مشکلات، محرومیتها و تنگناهای فراوانی روبرو بوده تا حدی که در موارد زیادی تخلیه و به شهر مهاجرت کردهاند. بیکاری در روستاها یکی از مشکلات عمده این منطقه بوده و سبب افزایش مهاجرتها، حاشیهنشینی و فقر شده و ساماندهی این وضعیت یکی از مهمترین نیازهای روستاییان محسوب میشود. مهاجرت شدید و یکطرفه روستاییان به شهر، تسلط شدید وهمه جانبه شهر اصفهان بر روستاهای پیرامون را در پی داشته است و به ظهور حوزه تازهای انجامیده است که تعلق فضایی مشخصی ندارد؛ نه شهر به شمار میآید و نه خصوصیات اصیل روستایی دارد و منجر به ایجاد بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی شده است.

وجود این مسائل و مشکلات، علاوه بر اینکه ضرورت برنامهریزی توسعه روستایی را به صوت ملی ایجاب میکند، بلکه باید توجه خاصی به برنامهریزی منطقهای و محلی و برنامهریزینامتمرکز نمود تا الویتهای موجود در هر منطقه بطور دقیق مشخص گردد. در این راستا ضرورت دارد تا الویتهایمدیریت برنامهریزی توسعه روستایی برای این مناطق مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس در این پژوهش، در پی ارائه الگوی مطلوب مدیریتی توسعه روستایی در این منطقه با توجه به شرایط حاکم بر آن و بررسی تجارب سایر کشورها هستیم تا بر اساس آن بتوان به توسعه پایدار این مناطق امیدوار بود و شاهد پویایی و سرزندگی دوباره این مناطق باشیم.

-2 پیشینه پژوهش

باتوجه به سابقه کم اجرای الگوی مدیریت نوین روستایی در ایران، تحقیقات محدودی در این زمینه صورت گرفته که در نوشتار حاضر به علت محدودیت به چند مورد از آنها اشاره میشود:نتایج مطالعه بدری - 1390 - نشان میدهد برای تحقق و عملیاتیکردن حق توسعهیافتگی و زندگی شرافتمندانه درچارچوب چشمانداز روستایی، لزوم توجه به ساز وکارهای نهادی از جمله بازنگری در اندیشهها، شیوههای برنامه-ریزی، قوانین، رویهها، سبکها و شیوه مدیریت و حکمرانی و تاکید بر ایجاد و تقویت نهادهای بومی، محلی و مدنی از طریق خوشه ای و شبکهای کردن آنها ضرورت دارد. افتخاری و دیگران - 1386 - ، در مقالهای با موضوع نگرشی نوبه مدیریت روستایی با تأکید بر نهادهای تأثیرگذار به تعاریف مختلف توسعه و مدیریت روستایی پرداخته و سپس مدیریت روستایی را از ابعاد مختلف توسعه پایدار ازجمله بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مورد بحث قرار

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید