بخشی از مقاله

چکیده

در دنیای پیشرفته و پیچیده امروز جامعه ما بیش از هر زمان دیگری نیازمند افراد خلاق و متفکر است. در این رابطه نظام آموزشی و به خصوص معلمان ما وظیفه دارند با به کارگیری روش های فلسفی و منطقی، شرایط لازم برای پرورش و ایجاد تفکر خلاق وزندگی ای عقلانی، که یکی از مؤلفه های توسعه هر نظام آموزشی است را فراهم آورند.بستراین تفکر و خلاقیت ، فلسفه و منطق است که در زندگی همه نقش اساسی را ایفا می کند؛ لذا با توجه به موارد مذکور، در این جستار که از نوع تحقیقات توصیفی و تحلیلی است تلاش شده است کارکردهای فلسفه و منطق با نگاهی تربیتی معرفی گردند. در پایان نیز پس از تجزیه و تحلیل کیفی اطلاعات، بدین نتیجه رسیدیم که فلسفه و منطق به افراد بینش و دانشی می دهد تا بتواند در مواجه با مسائل سازمان از تنگ نظری، خود محوری و یک جانبه نگری مصون ماند. همچنین به آنها کمک می کنند تا با شناخت معرفت های لازم در برابر امور زندگی واقعی بطور منطقی عمل کنند.

کلمات کلیدی:منطق، فواید فلسفه، تفکر فلسفی، ذهن فلسفی، خلاقیت، کارکردهای فلسفه

مقدمه

فلسفه بطور کلی شاید بعنوان غامض ترین و انتزاعی ترین مسائل و موضوعات، که از امور زندگانی عادی بسیار دور است به نظر آمده باشد، لذا هرچند بسیاری از مردم آن را دور و خارج از علائق معمولی و ورای فهم می پندارند، تقریبا همه ما آراء و افکاری فلسفی داریم، خواه نسبت به آنها آگاه باشیم یا نباشیم - پاپکین و استرول، 1972، ص. - 1بنابراین وقتی آدمی برای خویشتن فکر می کند، فیلسوف شده است، ولذا چنین انسانی باید از تحقیق مطالعه رسمی فلسفه خیلی چیزها بیاموزد؛ وی در این راه می تواند به فنونی مجهز شود که او را درنیل به ارتباط مطالب و دقت در تفکر کمک و یاری کند؛ مطالعه فلسفه و منطق برای او شناسائی افکار فلاسفه بزرگ گذشته را فراهم می کند بطوری که می تواند افکار و آراء خویشتن را با آنها بسنجد.در.اقعنگرش فلسفی به علوم، هنر، دین، تاریخ و تعلیم و تربیت سبب پیدایش دانش های جدیدی شده است تحت عنوان فلسفه علم، فلسفه دین و فلسفه تعلیم و تربیت . از مختصات این نگرش فلسفی، ژرفایی اندیشه، نقد و تحلیل محتوا و ارزیابی نظرات متفکران در مسائل ویژه هر دانشی است .

به دلیل ویژگی های تفکر فلسفی و جامعیت فیلسوف در بررسی مسائل عمده جهان هستی، کمتر مسأله اساسی یافت می شود که به گونه ای مورد شناسایی فیلسوفان قرار نگرفته باشد؛ از جمله این مسائل، آموزش و پرورش است که از دیرباز توجه فلاسفه را به خود جلب کرده است و از روزگار افلاطون تاکنون نوشته هایی مستند و معتبر در دست است که هرکدام به گونه ای این مهم را مورد عنایت قرار داده اند، پس از این منظر می توان مسأله تعلیم و تربیت را مهم ترین دلمشغولی انسان در همه زمان ها دانست اما با ورود به عصر تفکر عقلانی و ظهور تمدن های بشری، سعی خردمندان براین بوده است که تعلیم و تربیت را به صورت مدون و قانونمند در آورده و در قالب دستور العمل های عام و همگانی ارائه نمایند و از اینجا بود که متأثر از جهان بینی و ایدئولوژی حاکم برجامعه و شرایط فرهنگی و اجتماعی هر برهه زمانی، تعلیم و تربیت نیز در مبانی خود متأثر ازاین شرایط علمی و فرهنگی شد و مکاتب مختلف تربیتی از رحم این تفکرات و شرایط متولد شدند - رهنما، 1389، ص. - 348

از طرفی دیگر پیشرفتابعادگوناگونجامعهبشری،درگروخلقاندیشههاینومی باشد .تفکرمنطقیرامی توانمنوطبهداشتنذهنیتفلسفیویدانست .ذهنفلسفیبه دانش آموزانبینشودانشیمی دهد تابتوانددرمواجههبامسائلزندگی ازتنگنظری،خودمحوریویکجانبهنگریمصونبمانند .برخورداریهر فردازذهنیتفلسفیازویژگیهاییاستکهدرامرهدایت گریلازماست - بهرنگی، . - 1382 .ذهنیت فلسفی یا همان طرز تفکر صحیح علمی، عبارت است از " توانایی ها و ویژگی های ذهن که فرد را در تفکر صحیح کمک می نماید و او را به داشتن قضاوت های صحیح، عادت می دهد" که شامل سه بعد جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری است - اسمیت، ترجمه بهرنگی، 1382، ص. - 70 ذهنیت فلسفی به معلمان دانش و بینشی می دهد که نه تنها در برخورد با مسائل علمی توانمند باشند، بلکه با بکارگیری اصول تعلیم و تربیت در رویارویی و برخورد با مسائل روزمره تربیتی نیز بتوانند آنها را به ط.ر صحیح حل نمایند - شریعتمداری، 1386، ص. - 32لیپمن - 2003 -

نیز بر این باور است:"در آموزش و پرورش، مهم ترینی عامل، پرورش تفکر در دانش آموزان است و هدف از آموزش تفکر را تربیت افرادی متفکر و اندیشمند در نظام تعلیم و تربیت است" - ص. - 64بنابراین آموزش فلسفه به دانش آموزان و فلسفی فکر کردن و منطقی عمل کردن تلاشی است برایتوسعهفلسفهبااینهدفکهاستدلالوداوریمنطقیدرقالبفلسفه بهدانش آموزان آموختهشود؛ چراکه قدرت استدلال ،داوریوتمییز،ازاهمیتانکارناپذیریدرزندگیفردیوحیات جمعیبرخورداراست .کاوشگریفلسفیدرکلاسدرسبهآنانامکانمیدهدبا دنیای خویش آشنا شوند و نیز کشفکنندکه چه چیزی در ای  ن دنیا ارزشمند وقابلستایشاست .کارمربیآماده کردندانش آموزانبرایپرورشویادگیریاست و آماده کردن برای زندگی است. درواقع یکی ازفواید بیشمارفلسفه و منطق در تعلیم و تربیتایناستکهمهارت اجتماعی تفکرنقادانهدردانش آموزپرورشدادهمی شودوبهاوکمکمیکنددرموردآنچهمیشنودودیگرانمیگویند،فکرکندوگماننکندهرچهشنیدهدرستاست . حتیاو بافراگیریاینمهارتمیتواند افکا رخود را به دودسته مثبت ومنفیتفکیککندوآنراهمبسنجد.بنابراین با عنایت به موارد مذکور در این پژوهش برآنیم تا با تبیین نقش فلسفه و منطق به عنوان ابزار های تفکر در زندگی، راهکارهایی تربیتی را جهت آگاهی بخشی به دانش آموزان در این باب ارائه نماییم.لازم به ذکر است از آنجایی که رویکرد حاکم بر این پژوهش، تربیتی است لذا با نگاهی تربیتی بحث خود را ارائه می نماییم.

فواید فلسفه و منطق و ارزیابی آنها

ارضای کنجکاوی

دانش فلسفه - مانند هر دانش دیگری - غریزه کنجکاوی انسان را در زمینه سؤالات مربوط به موضوعش ارضا میکند. پیداست که اگر از ویژگیهای دیگر فلسفه صرفنظر کنیم و فقط این خاصیت آن را مورد توجه قرار دهیم، آموختن فلسفه ضروری نیست؛ چراکه گرچه مهمل گذاشتن کامل غریزهکنجکاوی یا سرکوب کردن کامل آن اساساً ممکن نیست، ارضای کامل آن بهطوری که آموختن فلسفه را ضروری کند، نیز لازم نیست. در گذشته و حال بسیاری از انسانها به فراگیری هیچ دانشی - و از جمله به فراگیری فلسفه - نپرداختهاند و غریزه کنجکاوی خود را نسبت به انواع دانشها مهمل گذاردهاند، با این حال هم از زندگی دنیوی چه بسا راحتی بهرهمند بودهاند و هم در میان آنها - ولو بهندرت - کسانی بودهاند که به مقاماتی معنوی دست یافتهاند - هایدگر، . - 2002

رفع جهل مرکب

همه دانشها - و از جمله فلسفه - جهل مرکب انسان را نسبت به امور مربوط به موضوعشان برطرف میکنند؛ مثلا بسیاری به غلط به وجود شانس و اتفاق معتقدند یا به غلط روح را امری مادّی میدانند که با استدلالهای فلسفی میتوان این افراد را به اشتباهشان واقف کرد؛ اما باز هم اگر از ویژگیهای دیگر فلسفه صرفنظر کنیم و فقط بر اساس اینخاصیتْ فلسفه را ارزیابی کنیم، آموختن فلسفه ضروری نیست؛ زیرا صرف اینکه انسان فی الجمله در مواردی دچار جهل مرکب است، نه مخلّ زندگی دنیاست و نه مضر برای زندگی آخرت است. آری، اگر بگوییم جهل مرکب در خصوص اموری که فلسفه به آن میپردازد میتواند برای زندگی دنیوی و اخروی مُخِلّ باشد، سخنی است درست؛ پس صرف رفع جهل مرکب، آموختن فلسفه را ضروری نمیکند.. اینجا پای منطق به میان می آید چراکه منطق نیز به انسان کمک می کند تا اندیشه های خود را از خطا باز دارد و به انسان این قدرت را می دهد که بتواند افکار واندیشه های دیگران را نقد و ارزیابی کند - خوانساری،1390،ص. - 28

پایه اجتنابناپذیر زندگی

مقصود از عنوان بالا این است که بدون گزارههای فلسفی نمیتوان زیست. برای درک صحت این مدعا، یک رویداد ساده روزمره را در نظر میگیریم. فرض کنید از منزل دوستتان برگشتهاید درحالیکه انگشتر خود را روی میز او جا گذاشتهاید. به او تلفن میکنید و با گفتن خصوصیات انگشتر سراغ آن را از او میگیرید. او پس از جستوجو به شما میگوید: "روی میز انگشتری نیست؛ ولی زیر میز انگشتری هست که همان انگشتر شماست." تحلیل همین رویداد ساده نشان میدهد که این رویداد بدون فرض تعدادی گزاره فلسفی توجیه پذیر نیست؛ مثلاً همین گفته دوستتان را در نظر میگیریم. برای اینکه این گفته معنادار باشد، باید مفاهیم هستی، نیستی، چیز یا شیء، ذات یا جوهر - که مقصود از آن همان جسم میز یا انگشتر است - ، مکان و زمان را که هیچیک از آنها حسی نیست و همه عقلیاند، مفروض بگیریم - هومن، . - 1381

تدارک پیشفرضهای سایر دانشها

همه دانشها دارای پیشفرضهای فلسفی عام یا خاصی هستند که بدون آنها تحقیق در آن دانشها بیمعنا یا غیر ممکن است. اصل "امتناع تناقض"، اصل "امکان شناخت"، اصل علیت، قانون ضرورت" علّی معلولی"، قانون سنخیت" علّی معلولی"، قانون معیّت" علی معلولی"، امتناع دور، امتناع تسلسل، امتناع تضاد، اصل سادگی، وجود یا عدم طبایع، وجود یا عدم حرکت طبعی، وجود یا عدم زمان مطلق، وجود یا عدم مکان مطلق، وجود یا عدم کل به منزله شیئی مستقل از اجزا، جبر یا اختیار، وجود یا عدم کمیت در خارج و بسیاری دیگر از قوانین و گزارههای فلسفی، از جمله این پیشفرضها هستند. بخشی از این پیشفرضها در فلسفه بررسی میشوند، بخشی در فلسفههای مضاف، مانند فلسفه علوم تجربی و فلسفه ریاضی و فلسفه علوم اجتماعی و فلسفه علم و بخشی هم از جنبههای مختلف در هر دو بررسی میشوند. پس فلسفه است که بسیاری از پیشفرضهای سایر دانشها را تدارک میکند. به همین دلیل فلسفه نقطه اتکای سایر دانشهاست، بهطوری که هر دانشی بر فلسفهای متکی است که با مقبول افتادن و رواج یافتن آن دانش، فلسفه مزبور هم رواج مییابد و با تخریب آن فلسفه، دانش مزبور هم فرو میریزد. در یک کلام، چنین نیست که هر فلسفهای مجاز

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید