بخشی از مقاله

چکیده

هدف این تحقیق بررسی تاثیر آموزش بر اساس نظریه سازندهگرایی دیالکتیکی بر پیشرفت درسی دانشآموزان پایه هفتم دوره اول متوسطه در درس علوم تجربی در شهرستان هرسین در سال تحصیلی 1396 میباشد و جامعه آماری عبارت از کلیهی دانشآموزان دختر پایهی هفتم دوره اول متوسطه مدارس عادی آموزش و پرورش شهرستان هرسین به تعداد 300 نفر میباشد. روش تحقیق، روش شبه آزمایشی و روش نمونهگیری، خوشهای تصادفی میباشد

.حجم نمونه با توجه به روش پژوهش شامل دوکلاس28 و 31 در گروههای آزمایش و کنترل میباشد. به منظور سنجش میزان پیشرفت درسی دانشآموزان با همکاری معلم نمونه مورد مطالعه یک آزمون معلم ساخته شامل 20 سوال چهار گزینهای طراحی و تدوین میگردد. به منظور تجزیهوتحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی شامل جدول، نمودار، میانگین، انحرافاستاندارد و بهمنظور آزمون فرضیهها از آزمون تحلیل کوواریانس - - ANCOVA استفاده میشود. نتایج نشان داد روش آموزش سازندهگرایی دیالکتیکی بر پیشرفت درسی تاثیر مثبت دارد.

 مقدمه

نظامهای آموزشی همواره تلاش میکنند از شیوهها و فنون متناسب با اصول و انتظارات برنامههای درسی، اهداف و محتوا را به درستی به مخاطبان انتقال دهند. برای نیل به این هدف مهم، معلمان از نقش بیبدیلی در نظام آموزشی برخوردارند، اگر آنان از فرایند علمی و منطقی آموزش مطلع نباشند و برای تحقق اهداف از شیوههایی نامتناسب بهره بگیرند، همه فعالیتهای تعلیم و تربیت بیثمر خواهد بود. تعلیم و تربیت در دنیای امروز مفهومی متفاوت با گذشته دارد و ضروری است برای ایجاد تحول در نظام آموزشی، علاوه بر ایجاد تحول در خرده سیستمهای مختلف، در نگرش و تدریس معلمان نیز تحولاتی ایجاد شود. برای دستیابی به چنین تحولی معلمان باید دانش و بینشی صحیح از نظریهها و راهبردهای مختلف و جدید آموزشی داشته باشند

در بسیاری مواقع شاید این موضوع به دور از واقعیت نباشد که نه معلم میداند محتوایی را چرا باید درس بدهد و نه دانشآموز چرایی انتخاب محتوا را میداند. نه معلم میداند محتوا را به چه روش صحیح و سودمندی تدریس نماید و نه دانشآموز چگونه یادگرفتن را میداند. معلم صرفاً درس میدهد و فراگیران نیز به طور موقتی حفظ میکنند، ما فقط یاد گرفتهایم درس بدهیم و دانشآموزان نیز آموختهاند که تنها حفظ نمایند و بدون چون و چرا مطالب را از ما بپذیرند

نتایج مطالعات بینالمللی نشان میدهد که توانایی دانشآموزان کشور ما در سطوح بالای یادگیری و به ویژه مهارتهای عملکردی و فرایندی در مقایسه با دانشآموزان کشورهای دیگر بسیار کمتر است و از آن جا که محتوای برنامههای درسی ما در دروس علوم و ریاضی با دیگر کشورها یکسان است، این ضعف بیشتر از روشهای نامناسب آموزش و یادگیری ناشی میشود که عملاً دانشآموزان را به سوی یادگیریهای حافظهای سوق میدهد

اکنون در آموزش و پرورش کشور از شیوههای رایج تدریس، نارضایتی وجود دارد و بدین سبب طراحان برنامههای درسی از نوآوری و نوگرایی در این زمینه، استقبال میکنند. کارایی روشهایی نظیر سخنرانی، انتقال اطلاعات از معلم به دانشآموز و حفظ کردن و تأکید بر محفوظات که شالوده روشهای سنتی تدریس است، مدت هاست مورد ایراد و پرسش قرار گرفته است. هر معلمی به هنگام تدریس باید از یک نوع نظریه یادگیری استفاده کند، یکی از نظریههای مهم یادگیری در امر تدریس که امروزه توجه بسیاری از متخصصان آموزشی علوم تجربی را به خود جلب کرده و در تحقیقات مختلف نتایج مثبتی را نشان داده است، نظریه ساختوسازگرایی است

از سه گونه ساختوسازگرایی رادیکال، ساختوسازگرایی تعاملی و ساختوسازگرایی جامعه شناختی، نام میبرد. او ساختوسازگرایی تعاملی را بین دو قطب انتهایی ساختوسازگرایی رادیکال، و ساختوسازگرایی جامعه شناختی میداند. تعریف یور را به لحاظ آن که دانش را نتیجه تعامل عوامل فردی و اجتماعی-فرهنگی میداند، میتوان معادل ساختوسازگرایی دیالکتیکی دانست. از این منظر، یادگیری هم دارای مؤلفه شخصی و درونی، و هم دارای جنبه عمومی و بیرونی است. پس میتوان گفت: از منظر ساختوسازگرایی دیالکتیکی، یادگیری معنیدار، مستلزم بازسازی چارچوبهای مفهومی فرد در یک فرایند پویا است و این فرایند، شامل دورههایی از تعادل مفهومی، تجربه، عدم تعادل، جذب، انطباق و ایجاد تعادل مجدد است

روش تدریس مبتنی بر ساختوسازگرایی دیالتیکی روشی است که در آن معلم نقش تسهیل کننده یادگیری و راهنمایی دانشآموزان را بر عهده دارد. مشارکت دانشآموزان و معلم در فرایند یاددهی و یادگیری وجود دارد . فعالیت به صورت گروهی و تیمی صورت میپذیرد. مهارتهایی مانند اندیشیدن، حل مساله، استدلال و خلاقیت اهمیت پیدا میکنند و روحیه خلاقیت و کاوشگری دانشآموزان تقویت میشود - محبی، 1384، ص - 42 هدف روش تدریس ساخت-گرایی دیالتیکی، ساختاردهی دانستههای قبلی و آموختههای جدید است که از طریق زمینهسازی مناسب، جهت تحکیم سازمان شناختی دانشآموزان صورت میگیرد

به این ترتیب ساختوسازگرایی، یادگیرنده را در یک موقعیت فعال یادگیری قرار میدهد. این روش دارای چهار مرحله اساسی است که عبارتند از: کاوش، تشریح، گسترش و ارزشیابی

هدف آموزش علوم، ساختوسازگرایی و حل مسأله با تکیه بر فهم دانشآموز و اینکه خود باید درگیر مطالب درسی شود، بر نقش دانستههای پیشین و مفاهیم فعلی او در فرایند یادگیری دانستههای جدید تأکید دارد 

نتایج پژوهش نیکفرجام - - 1389 حاکی از آن است که روش آموزش کاوشگری بر پیشرفتتحصیلی، نگرش ومهارت دانشآموزان موثر میباشد.

ادی - - 1999 درطرحی با عنوان…CASE» به این نتیجه رسید که آموزش بر اساس دیدگاه ساختوسازگرایی به افزایش تواناییهای یادگیری فراگیران منجر میشود و زمینهی لازم را نیز برای یادگیریهای عمیق فراهم میسازد. منظور از یادگیری عمیق، عبور افراد از لایههای سطحی دانش به لایههای عمیقتر، یعنی درک روابط و مهارت در کاربرد یافتهها در موقعیتهای عملیست

کراج سیکٍ و همکارانش - - 1998 پژوهشی تحت عنوان"کاوشگری پروژهمحور در کلاس درس علوم، با هدف مشخص شدن نقاط ضعف دانشآموزان را حین عمل کاوشگری انجام دادند آنها آشکار ساختند که دانشآموزان در طراحی و برنامهریزی تحقیقاتشان بسیار متفکرانه عمل میکردند و میزان مشارکت و تعامل در میان اعضای گروه بسیار جالب بود و اثرات وجود معلم را در عمل کاوشگری نمیتوان نادیده گرفت 

نتایج تحقیقات توماس َ - - 2006 که نشان داد آموزش با روش تدریس کاوشگری موجب بهبود قوه قضاوت، استدلال و ارزشیابی دانشآموزان شده است همخوان است. با توجه به اهمیت بیش از حد درس علوم و تأثیر مثبت کاربرد مبتنی بر نظریه سازندهگرایی در پرورش تفکر، خلاقیت، نوآوری، حلمسأله و ضعف مشخص دانشآموزان ایران در درس علوم، در این پزوهش تلاش خواهد شد تا اثر بخشی روش تدریس مبتنی بر ساختوسازگرایی دیالتیکی برمهارتهای کاوشگری درس علوم بررسی شود. بنابراین پژوهش حاضر در صدد پاسخگویی به این سوال است که میزان تاثیر آموزش بر اساس نظریه سازندهگرایی دیالتیکی بر مهارتهای کاوشگری و پیشرفت درسی دانشآموزان پایه هفتم در درس علوم چگونه است؟

روش

تحقیق حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهشهای کاربردی، از لحاظ نوع دادهها جزء پژوهشهای کمی و از لحاظ اجرا جزء پژوهشهای شبه آزمایشی میباشد طرح پژوهشی حاضر، طرح دو گروهی ناهمسان با پیشآزمون وپسآزمون میباشد. دراین طرح از گروههای خودبخود تشکیل شده استفاده شد و آزمودنیها تحت پیشآزمون قرارگرفتند. دو گروه از دانش-آموزان یکی به عنوان گروه کنترل ودیگری به عنوان گروه آزمایش معرفی شد.

برای اجرای پژوهش حاضر یک پیشآزمون به عمل آمد و سپس درکلاس گروه آزمایش، هریک ازمولفههای پنجگانهی - برهم زدن عادت ذهنی، پرسشگری، فرضیه-سازی،آزمایشگری، تجزیهوتحلیل - روش کاوشگری انتخاب و تدریس توسط دبیر محترم درس علوم مدرسه راهنمایی شهید علی ناصری ، ارائه داده شد که مجموعا پنج هفته به طول انجامید و تدریس در گروه گواه به شیوه سنتی صورت گرفت. سپس برای بدست آوردن تغییرات حاصله از ارائه آموزش مبتنی بر تدریس بر اساس ساختوسازگرایی دیالتیکی بر مهارتهای کاوشگری دانشآموزان پس آزمونی برای این منظور به عمل آمد. لازم به ذکر است که تعداد دانش-آموزان کلاس در گروه آزمایش 28، و گروه گواه 31 ، نفربودند.

ابزار گردآوری اطلاعات

پرسشنامه مهارت های کاوشگری: به منظور سنجش مهارتهای کاوشگری، از پرسشنامه محققساخته که اکبری - - 1390-1389 آن را برای ارزیابی تاثیر تدریس حل مساله بر مهارتهای کاوشگری دانشآموزان در شهرستان خوی به کار برده است وشامل 26 سوال بسته پاسخ بر اساس طیف لیکرت 5 درجهای از خیلی زیاد تا خیلی کم را شامل میشود به صورتی که خیلی زیاد، نمره 5 و خیلی کم، نمره 1 میگیرد، استفاده شد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید