بخشی از مقاله
چکیده :
به دلیل عدم توجه معماران به مسائل اقلیمی و بومی منطقه گرم و خشک ، در طراحی خانه های مسکونی در شهر کرمان روز به روز از طراحی اقلیمی فاصله گرفته و بناهایی را به وجود آورده ایم که نه تنها سنخیتی با این اقلیم و منطقه ندارند بلکه محیط را با مخاطراتی مواجهه کرده اند، درست است پیشرفت تکنولوژی ضروری است ولی نباید اجازه داد این پیشرفت محیط زیست ما را به خطر بیاندازد ، بنابراین میتوان با استفاده از همان راهکارهای به کار رفته در ساختمان های قدیمی و مطالعه بروی آنها و بروز کردنشان از این راهکارها در طراحی بناهای جدید در این اقلیم و شهر استفاده کرد و نتیجه مطلوبی گرفت.با دقت در طراحی بناها در اقلیم گرم و خشک متوجه میشویم که طراحی و ساخت بناها سازگار با محیط بوده و نه تنها صدمه ای به محیط زیست وارد نمیکردند بلکه با به کار گیری راهکارهای مناسب ، همواره بنایی را به وجود می آوردند که همساز با اقلیم بوده و وجودش خطری برای محیط نداشته است .
و نیز با توجه به نیاز بنا به سرمایش و گرمایش به مرور استفاده از انرژی های تجدیدناپذیر بیشتر شده به طوری که این منابع رو به پایان هستند. به همین دلیل معماران نیز مانند سایر دانشمندان دنبال یافتن راهی جدید برای تامین زندگی مطلوب برای انسان بوده اند . روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر روش تطبیقی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای می باشد. بنابراین در این مقاله سعی بر آن است تا با بررسی ویژگی های معماری گذشته کویر و به روز رسانی آنها و تطبیقشان با معماری و تکنولوژی روز راهکارهایی را برای ایجاد بناهای جدید و همساز با اقلیم بدست بیاوریم ،باشد که از این طریق بتوانیم بناهای پایدار و مطابق با فرهنگ و اقلیم این منطقه را بوجود آوریم تا راهی برای استفاده بهتر آیندگان از پنانسیل های محیط طبیعی باشد.
واژه های کلیدی :اقلیم گرم و خشک ، معماری پایدار ، انرژی های تجدیدپذیر ،فرهنگ و اقلیم کرمان، معماری کویر
-1 مقدمه :
از قراین به دست آمده چنین بر می آید که آب و هوا تاثیر بسیار شگرفی بر ساخت و کالبد شهر کرمان به ویژه مجموعه های مسکونی سنتی به جای گذاشته است . معماران قدیمی به علت فقدان امکانات تکنولوژی امروزین ، همواره در صدد سازگاری با شرایط اقلیمی بوده اند ، اما متاسفانه با ورود فرهنگ معماری غربی ، ارزان بودن سوخت های فسیلی ، پیشرفت تکنولوژی ساختمان سازی و از خود بریدن فرهنگی موجب شد تا بافت جدید و ناتوان در برابر شرایط جوی شکل گیرد.کرمان شهری باستانی است که طی بیش از هزار سال با این اوضاع نا مساعد جوی مبارزه کرده و سربلند و استوار به زندگی خود ادامه داده است.
معماران سنتی هوشمند کرمان مانند ساکنان دیگر نواحی کویر ، در ساخت محیط مسکونی خود اصولی را رعایت کرده اند که علاوه بر فائق شدن بر اوضاع نا موافق محیطی ، فضایی بهشت گونه را در دل کویر تفتیده فراهم کرده اند که تصور آن بسیار دور از ذهن به نظر می رسد - سایت دبیرخانه منطقه هفت - .عدم توجه به بنیادهای پایداری معماری سنتی ایران و عوامل گوناگون موثر بر آن ، پیکری فرسوده و ناپایدار از بافت شهری به جای گذارده است . بدون شک پیشرفت تکنولوژی ضرورتی است که از آن نمی توان چشم پوشید ، ولی این عامل نباید ارزشهای ما را خصوصأ در زمینه پایداری محیط زیست دستخوش مخاطره نماید . در همین راستا می بایست راهکارهای فراموش شده در طراحی محیط مسکونی پایدار شناسایی شده و با به روز نمودن آن ها با توجه به تکنولوژی های موجود ، از آن ها در طراحی ساختمان های پایدار استفاده نمود - گلکار، . - 1379
همچنین مقایسه ی وضعیت معماری بومی همساز با اقلیم این مناطق در بخش های سنتی شهر تجلی یافته اند با بافت های جدید که در قالب توسعه های بی رویه و کم تراکم در پیرامون شهرها شکل یافته اند این نکته را نشان می دهد که معماری شهرهای کویری به شکل فزاینده ای از وضعیت طبیعی و مطلوب خود فاصله گرفته و می گیرد. این مسئله، ضرورت جستجوی راهکارهایی جهت مقابله با روند نامطلوب موجود و اصلاح پیامدهای ناخواسته ی مداخله کالبدی در این شهرها، به گونه ای که توسعه ی پایدار شهر را تحقق بخشند، ایجاب می نماید - گلکار، . - 1379بنابراین در این مقاله سعی می شود با مطالعه در مورد ویژگی های معماری سنتی کرمان از نظر پایداری و با توجه به نکات مثبت و قابل تطبیق شیوه ی زندگی امروزی و با بهره گیری از مزایای تکنولوژی در طراحی محیط مسکونی ، فرصتی فراهم شود که در ادامه ی روند مذکور و در تطبیق و ترکیب آن با شرایط زمانی حال در راستای توسعه پایدار گام های بیشتری برداشته شود .
-2 معماری سنتی ایرانی :
معماری سنتی ایران پاسخی به حقیقت وجود انسان ، چه در بعد فیزیکی چه در بعد معنوی و روانی ، و نیازهای او بود . آن چیز که در معماری گذشته ما ارزشمندترین مینماید ، نه نوع استفاده از مصالح ، نه فرمهای بینظیر و هماهنگ ، نه الگوها میباشد ؛ بلکه آنچیز که جاویدان مانده ، مقوله فضای طبیعی معماری و نوع نگرش به این بحث در ادوار است.فضای معماری سنتی ایران ، بیش از هر خصوصیت دیگر خود ، "انسان مدار انه" است ، و انسان را به عنوان اصلیت خود همیشه مد نظر قرار میدهد ؛ برای او میسازد؛ برای او توسعه میابد ؛ برای او شکل میگیرد .
گاه این معماری در برابر بُعد فیزیکی انسان خاضعانه فرو می افتد و معماری مساکن را پدید می آورد و الگوها و فرمهای سازگار خود را میابد .گاه برای پاسخ به بُعد معنوی و روحانی انسان ، به جلال میرسد و از تمامی امکانات خود بهره می گیرد تا تجلی گر حضور خداوند گردد، و معماری مساجد را پدید میآورد. معماری سنتی ایران خود را در بند روابط آشنای زیباییشناسانه نمیسازد ، بلکه زیبایی جدیدی مطرح میکند که حاصل توجه معماری به روح آدمی است - میربها،تورج، - 1386
-3 معماری سنتی ایران و طراحی پایدار:
از نظر پایداری معماری گذشته ایران نیز چه به واسطه نوع نگرش به انسان و محیط ، و چه از بابت راهکارها، زمینه ارزشمندی برای کاوش میباشد و استعداد بکارگیری و تصمیمسازی در معماری لااقل در موارد ذیل به اجمال قابل ذکر میباشد:
-1معماری ایرانی عمیقاً نمادین و مفهومی میباشد، از آنجا که مبانی آن از طبیعت و نیروهای آن اخذ شده - نور، آب، باد و خاک - در واقع در عالیترین درجه به این امور اعتنا شده است.
2قویاً،- متنگرا، زمین مدار و جزء لاینفک محیط است.
-3 این معماری فروتن و صادق است.
-4 و بالاخره از ایجاز منطقی در عین پیچیدگی برخوردار است.
معماری فلات ایران بواسطه استقرار در بستر خشک، همواره از زمین به مثابه یک موهبت بهره گرفته است، در حالی که در فرهنگهایی که در مناطق مرطوب پدید آمدهاند، نوعی زمین گریزی وجود داشته است. استفاده از عمق بستر در حالی که مصالح خشتی پوسته پوسته فوقانی را فراهم می ساخته و دسترسی به آب زیرزمینی و یا مظهر قنات را متحمل می ساخته، شرایط خنک و مرطوب تر در تابستان، و گرم تر در زمستان را پدید آورده که با افزودن عناصر باد وآب در بادگیرها و حوضخانه ها در عمق زمین شرایط مفرحی را ایجاد کرده است و بالاخره استفاده از نور تلطیف شده و متعادل که در تارک شمسه های کاربندی ها، گاهی تا اعماق زمین نفوذ می کرده فضای آرام و روح بخش را در دل دشت های گرم و پر آفتاب به دست می داده است.
لذا به نظر می رسد تداوم نگرش فوق با به کارگیری راه کارها و فن آوری های مقدور معاصر، بتواند مسیر جدیدی در معماری این دیار باز کند. این معماری در مقیاس کلان از نوعی درهم آمیتختگی اجزاء برخوردار است که شیوه ای پیوسته، متجانس و درهم آمیخته ای را پدید آورده، در واقع شهر نیز همچون بنا، از توده های ماده از جنس محیط برپا شده که دهلیزهای کشیده و کوتاه، منبسط یا منقبض باز یا بسته آن را تهی کرده و از دورن قابل درک می سازد - احمدی، فرهاد، آبادی،. - 41