بخشی از مقاله
چکیده
هستی آکنده از فضاهایی بکر می باشد که خود مامن طبیعت است. حال مساله ای بنیادین ذهن را درگیر این نکته می سازد که جهان پیرامون ما چیست و حضور طبیعت در آن چه جایگاهی دارد؟چنانچه هستی به مثابه تعبیر معرفت شناختی آن،کتاب مبین در نظر گرفته شود که بازنمایی از کتاب مکتوب الهی چون قرآن کریم باشد،همچون یک متن ادبی قابل خوانش و ادراک شدن است که خود دال وحجتی است از حقیقت معنایی از کمال روحانی که قابل خوانش است.امروزه بر بنیاد نظریه های بسیاری خوانش متن نه فقط در حوزه ادبیات بلکه در هنر و معماری مورد نقد و بررسی قرار گرفته شده است.پدیدار شدن معنا و مفهوم حقیقی معماری از طریق درک و تحلیل نشانه های موجود در متن فضای ساخته شده،به آشکارگی هر چه بیشتر حقیقت معماری می انجامد.
مساله ای دیگر در تطابق دو فضای ذهنی - مجازی - و حقیقی و ادراک آن توسط مخاطب فرآیندی ذهنی است از خوانش متن، که در هر دو فضای ادبیات و معماری قابل تامل است.مخاطب غزلی از اشعار حافظ،با ادراک فضای مجازی که شاعر در شعر خود می آفریند،خود را در میانه آن فضا می یابد.این مساله در معماری نیز صورت می پذیرد.در این میانه تعابیر ومفاهیم مشترکی همچون طبیعت در هر دو فضا منجر به بازنمایی معماری مجازی می گردد. پژوهش انجام شده با هدف تبیین و تحلیل، ادراک مخاطب از معماری زیست دوست که در آن مساله اصلی دوستداری طبیعت است،و ادراک و شکل گیری فضای مجازی از طبیعتی که حافظ در شعر خود بیان می کند، درصدد دستیابی به خوانش مشترکی از دو متن معماری و ادبی می باشد.
کلید واژه ها: معماری، معماری زیست دوست، خوانش متن، شعر حافظ، فضای مجازی، فضای حقیقی
مقدمه
طبیعت بکر کارگاه صانع الهی است. کارگاهی که در آن میتوان مهمترین شاهکارهای هنر مقدس را یافت و دال بر حضور الهی است. اثری است نجاتبخش. انسان متعادل در سکوت طبیعت بکر ندای روح الهی و موسیقی ساحت ملکوتی را میشنود. اهمیت دریافت پیام معنوی طبیعت بکر برای بقای انسانی که خود به تخریب طبیعت با گسترش سرطانی شهرهای بی حد و مرز پرداخته ضروری است - عرب زاده،1396،. - 1 بنابراین طبیعت از بدو حضور و حیات بشر برای او که در میانه فضای طبیعی زاده شده است مفهومی بهشت گونه و همچون آغوش مادر را دارد. از منظری دیگر گسترش شهرها و شکل گیری فضاهای معمارانه نیز در میانه طبیعت بوده است.
هستی خود نماد حقیقتی است که در صناعات آن از خرد تا کبیر ذکر حق را بر زبان می آورند. بنابراین مساله هستی را می توان کتاب مبین دانست که حضور انسان در آن خوانش و ذکر حقیقت است. همان گونه که ارکان دین و حقیقت خلقت در کتاب دین، قرآن، آمده است، که اصل حقیقت خلقت و هستی مصور با رجوع و خواندنش بر انسان مکشوف می گردد، جهان و هرچه در آن است نیز قابل خوانش است وحضور انسانی خود ذکر یادآوری خلقت می باشد. آیت االله محمدی گیلانی طی مقاله ای کتاب مبین را با استناد به آیاتی از قرآن اینگونه شرح می دهد، که برخی از سور اشاره به "آیات کتاب مبین" دارند. 1کتاب مبین مسقّر همه اشیا و امور خرد وکلان در جهان متحول و سیال با همه مشخصات و حدود کلاً بدون استثنا در کتاب مبین موجودند، و هیچگونه تغییر و تبدیل در آن راه ندارد - محمدی گیلانی،. - 1366 بیان روانشناسانه
خوانش کتاب مبین با ادراک انسان از هستی معنا پیدا می کند. جهان پیرامون ما در گستره معمارانه خود قابل خوانش می باشند که این مساله همچون خوانش یک متن است. نظریات بسیاری در خصوص خوانش و ادراک متن ادبی مطرح شده اند که قابل تعمیم به هنر و معماری می باشند. وجه اشتراک این دو مقوله در شکل گیری فضا است، خواه این فضا در گستره مکانی و کاملاً مادی بوده و خواه به صورت ذهنی و مجرد باشد. البته مساله دیگری که در خوانش متن مورد تاکید می باشد نقش مولف آن است. زمانی که سخن در باب خوانش کتاب مبین باشد، مولف خداوند باری تعالی است، اما سخن در باب خوانش فضاهای انسان ساز و حتی متون ادبی پای عقل بشری را به عنوان مولف اثر در ادراک متن باز می نماید. بدین منظور که پیشینه، اعتقادات، زمان حیات و ... مولف اثر در آنچه تالیف نموده تاثیر دارد یا نه. نگاه سنت گرایانه به مساله حضور مولف در ادراک متن نقش خاص هویتی و گستره اختیارات وی را در