بخشی از مقاله
چکیده
حاکمیت شرکتی را میتوان به صورت شبکهای از روابط در نظر گرفت که نه تنها میان شرکت و مالکان آنها - سهامداران - بلکه میان شرکت و تعداد زیادی از ذینفعان از جمله کارکنان،مشتریان، فروشندگان،دارندگان اوراق قرضه و...وجود دارد، که در برگیرنده مجموعه ای از روابط میان مدیریت شرکت، هیات مدیره، سهامداران و سایر گروه های ذینفع است. همچنین شرکتها توسط ترکیبی از ساز و کارهای داخلی و خارجی نظام راهبری شرکتی، راهبردی میشوند. در این مقاله، سعی بر آن است که مکانیزم های خارجی نظام راهبری شرکتی رتبه بندی شوند. بدین منظور، اجزای مدل اصلی پژوهش که شامل شش معیار - مالکیت دولتی، سهامداران نهادی، حسابرسی داخلی ، نوع اظهارنظر حسابرس ، تغییر حسابرس ، نسبت مدیران غیر موظف ، دوگانگی نقش مدیرعامل - با یکی از روشهای نوین تصمیم گیری چند متغیره روش مجموع ساده وزین فازی بکار گرفته اولویت بندی می شود . نتایج حاصل از رتبه بندی گزینه ها با تکنیک مجموع وزین فازی حاکی از این است که مالکیت نهادی از اولویت برتری نسبت به سایر سازو کارهای نظام راهبری شرکتی برخوردار است.
کلمات کلیدی: نظام راهبری شرکتی ، رتبه بندی، مجموع وزین فازی - FSAW -
مقدمه
با جدا شدن مالکیت و مدیریت، مدیران با سمت نماینده سهامداران، شرکت را اداره میکنند - فاما و جنسن، . - 19831 با شکل گیری رابطه نمایندگی، تضاد منافع بین مدیران، سهامداران و سایر ذینفعان - از جمله دولت - ایجاد میشود و به طور بالقوه این امکان به وجود می آید، مدیران اقداماتی در جهت منافع خویش انجام دهند و ضرورت ندانند اقدامات انجام گرفته در جهت منافع سهامداران و سایر ذینفعان باشد که به آن، مسئله نمایندگی گفته میشود - شعری و مرفوع2، . - 1385 یکی از عوامل اصلی بهبود کارایی اقتصادی، سازوکارهای نظام راهبری شرکتی است که دربرگیرنده مجموعه ای از روابط میان شرکت، هیئت مدیره، سهامداران و سایر گروههای ذینفع است. ضرورت راهبری شرکتی، از تضاد منافع مشارکت کنندگان - ذینفعان - در ساختار شرکت ناشی میشود. تضاد منافع که از آن با عنوان مسئله نمایندگی یاد میشود، خود ناشی از دو علت عمده است؛ اول اینکه هر مشارکت کننده، اهداف و ترجیحات متفاوتی دارد و دیگر اینکه هریک در مورد اقدامات، دانش و ترجیحات دیگری اطلاعات کاملی ندارد. بدیهی است این تفکیک با فرض نبود سازوکارهای مؤثر اجرایی راهبری شرکتی، زمینه اقدام مدیران در راستای منافع خود و نه منافع منافع سهامداران را فراهم خواهد کرد - برل و مینز3، . - 1932 سازوکارهای راهبری شرکتی بر اطلاعاتی که شرکتها برای سهامداران و سایر ذینفعان افشا میکنند، اثر میگذارد و احتمال افشا نشدن کامل و مطلوب اطلاعات را کاهش می دهد - لوبو ، . - 2007
بهبود کیفیت افشای شرکت، سبب کاهش عدم تقارن اطلاعاتی میشود و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی نیز مدیریت شرکت هایی که دارای سازو کارهای نظام راهبری شرکتی قدرتمند هستند و در نتیجه مدیران آنها حقوق سهامدارانرا به طور نسَبی بیشتر رعایت میکنند، در نظر سهامداران ارزش بیشتری دارند و تقاضا برای سهام این شرکتها بیشتر خواهد بود . بنابراین اگر شرکتها بخواهند از مزایای جهانی شدن سرمایه برخوردار شوند و قابلیت آن را داشته باشند تا سهام خود را در بورسهای معتبر دنیا عرضه نمایند و از این طریق بتوانند سرمایه کم هزینه و بلند مدتی را جذب کنند، عواملی از جمله یک برنامه منظم و مدون تحت نظارت راهبری شرکتی ضرورت دارد. بنابراین وجود نظام راهبری شرکتی مناسب و موثر در سراسر کشور و اقتصاد باعث افزایش تعهد و غنی سازی بازار و در نتیجه کاهش هزینه ی سرمایه خواهد شد و باعث تشویق شرکتها به استفاده مناسب از منابع و توسعه فعالیتهای شان میشود. راهبری شرکتی دارای سازو کاری هایی متعددی می باشد. در این تحقیق ابتدا با مطالعه پیشینه ادبیات ساز و کارهای مهم راهبری شرکتی را استخراج کرده و سپس با جمع آوری دیدگاه 10 تن از خبرگان دانشگاهی و بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از تکنیک مجموع وزین فازی به رتبه بندی عوامل پرداخته ایم تا بتوان رهنمودهای الزم برای سرمایه گذاران جهت اتخاذ تصمیمات بهینه فراهم کنیم، تا با شناسایی عواملی که بر عملکرد مدیران نظارت بیشتری دارند اقدام به سرمایه گذاری در شرکتها کنند.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
در این بخش مروری اجمالی بر ادبیات موضوع و پیشینه پژوهشهای صورت گرفته در ارتباط با موضوع پژوهش ذکر میگردد.
نظام راهبری شرکتی
در ادبیات مدیریت، حسابداری و مالی، نظریه های گوناگونی درباره نطام راهبری شرکتی وجود دارد. از جمله برجسته ترین این نظریه ها، میتوان به" نظریه نمایندگی "1جنسن و مکلینگ - 1976 - 2،" نظریه مباشرتی"3 دونالدسون و داویس - 1991 - 4 ،"نظریه وابستگی منابع"5 فیفر و ساالنکیک - 1983 - 6، و "نظریه ذینفعان " 7فریمن و رید - 1983 - 8، نام برد. هر کدام از این نظریه ها از جنبه های گوناگونی به تعریف نظام راهبری شرکتی و ساز و کارهای آن پرداخته اند. به طور نمونه سالو - 2008 - 9، راهبری شرکتی را سیستمی برای حمایت از بازده سرمایه گذاری تامین کنندگان منابع مالی شرکت می داند. این تعریف اشاره به نظریه نمایندگی و تعریفی محدود از نظام راهبری شرکتی دارد. در یک تعریف کلی، نظام راهبری شرکتی قوانین، مقررات، ساختارها، فرایندها، فرهنگ ها و سیستم هایی است که موجب دستیابی به هدفهای پاسخگویی، شفافیت، عدالت و رعایت حقوق ذینفعان میشود حساس یگانه، - 1385 - ، ذینفعان شرکت به وسیله نظام راهبری شرکتی بر شیوه اداره شرکتها و استفاده کارامد از منابع آن نظارت میکنند.
برای اعمال اثربخش و کارای این نظارت، ساز و کارهای نظام راهبری شرکتی مطرح میشوند. استقرار یافتن هر کدام از این ساز و کارها در درون واحد تجاری منجر به افزایش و ارتقای کیفیت نظام راهبری شرکتی میشود. از جمله پیامدهای پیاده سازی ساز و کارهای نظام راهبری شرکتی می توان به کاهش هزینه نمایندگی، کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و تعادل و حفظ منافع همه ذینفعان شرکت اشاره نمود - لارا10 وهمکاران،. - 2009 بررسی متون متعدد و معتبر نشان میدهد که اولین و قدیمی ترین مفهوم عبارت نظام راهبری شرکتی ، از واژه لاتین Gubenare " "به معنای هدایت کردن، گرفته شده است که معمولا درمورد هدایت کشتی به کار میرود ودلالت بر این دارد که اولین تعریف حاکمیت شرکتی، بیشتر بر راهبری تمرکز دارد تا کنترل. تعریف های مختلفی از حاکمیت شرکتی وجود دارد، از تعریف های محدود و متمرکز بر شرکتها و سهامداران آنها گرفته تا تعریف های جامع و در برگیرنده پاسخگویی شرکتها درقبال گروه کثیری از سهامداران، افراد یا ذینفعان. بررسی ادبیات موجود نشان می دهد که هیچ تعریف مورد توافقی در مورد حاکمیت شرکتی وجود ندارد. تفاوتهای چشمگیری در تعریف بر اساس کشور مورد نظر وجود دارد. حتی در آمریکا یا انگلستان نیز رسیدن به تعریف واحد کار چندان آسانی نیست - حساس یگانه،. - 1385
فدراسیون بین المللی حسابداران 11درسال 2004 ،حاکمیت شرکتی را چنین تعریف کرده است: حاکمیت شرکتی عبارت از مسئولیتها و شیوه های به کار برده شده توسط هیئت مدیره و مدیران موظف با هدف مشخص کردن مسیر راهبردی است که تضمین کننده دستیابی به هدفها، کنترل ریسک ها و مصرف مسئولانه منابع است - حساس یگانه، . - 1385 سازمان همکاری و توسعه اقتصادی 12در سال 1998،حاکمیت شرکتی را چنین بیان کرد: حاکمیت شرکتی، سیستمی است که به وسیله آن شرکتهای تجاری، کنترل و هدایت شوند. ساختار حاکمیت شرکتی، تقسیم حقوق و مسئولیتها را در بین اعضای هیئت مدیره، مدیران، سهامداران و سایر ذینفعان مشخص میکند. همچنین قوانین و رویه های تصمیمگیری در خصوص