بخشی از مقاله
چکیده: انتخاب درست تامینکنندگان، میتواند باعث بهبود در عواملی مانند کاهش هزینه، افزایش سود، تضمین در تحویل به موقع و قابلیت رقابتپذیري شود، چرا که در بیشتر صنایع هزینه موادخام و اجزاي تشکیل دهنده محصول، قسمت عمده بهاي تمام شده محصول را در برمیگیرد. رقابتی شدن دنیاي کسب و کار، عدم قطعیت در تصمیمگیري، تغییر سلایق مشتریان، فرآیند خرید را دشوار میکند لذا ارزیابی و انتخاب تامینکنندگان به عنوان یک مبحث مهم در مدیریت زنجیرهتامین از حدود چهاردهه قبل آغاز شدهاست.
از آنجایی که معیارهاي مختلفی در این فرآیند دخیل هستند، هدف مقاله این است که به شناسایی ریسکهاي موجود در بخشرنگ تحت رویکرد فازي بپردازد، بدین منظور از طریق تکنیک ANP فازي وزن معیارها محاسبه شده و سپس رتبه- بندي معیارهاي بالقوه توسط تکنیک Multi Moora فازي انجام شده است. انتخاب تامینکنندگان داراي بالاترین ریسک و شرکتهاي پتروشیمیري، مارون و پارس فناوري ادیب به ترتیب بیشترین اولویت را در بین تامینکنندگان داشتند.
.1 مقدمه
در جهان صنعتی امروز که رقبا بیش از پیش در تلاش براي بدست آوردن بازارهاي مربوط به خود هستند، اعتماد به کارایی زنجیره تأمین یک مزیت رقابتی محسوب شده و تأمینکنندگان نیز به عنوان یک مولفه کلیدي عمل میکنند، زیرا تامینکنندگان تاثیري اساسی بر موفقیت و یا شکست زنجیره تامین دارند.[1] با رشد رقابت تنگاتنگ صنعتی در بازارهاي جهانی و روي کار آمدن مفهوم زنجیرهتامین، ضرورت توجه به کیفیت محصول براي مدیران هر سازمان تولیدي یا خدماتی، از اهمیت ویژهاي برخوردار است به بیان دیگر مطلوب بودن کیفیت محصول دیگر به تنهایی عامل اساسی براي موفقیت در رقابت و حضور پیوسته در بازار به حساب نمیآید بلکه عوامل موثر دیگري نیز مطرح شدهاند، که در زمره آنها اطمینان مشتریان از توانایی سازمانها در استمرار سطح کیفیت محصولی است که تولید و عرضه مینمایند.
بر این اساس میتوآن گفت توجه اصلی از مطلوب بودن کیفیت محصول، به کیفیت در عملکردها و فرآیندهاي تاثیر گذار بر کیفیت و سطح مطلوب خدمات در سراسر ساختار موسسه معطوف شده است. متخصصان بر این باور بودند که بخش عمدهاي از مشکلات سازمانها، ناشی از انتخاب ضعیف تامینکنندگان میباشد، بنابراین سازمانها تلاش خواهندکرد تا با احاطه بر وظایف تامینکنندگان، انتخاب درست آنها بخش بزرگی از مشکلات خود را از بین ببرند.
اهمیت این مساله تا آنجا است که پیوند استراتژیک و مناسب با تامینکنندگان مناسب میتواند موجب رشد سازمان شود و بالعکس عدم انتخاب درست تامینکنندگان میتواند موجب رکود و حتی زوال سازمان شود.[2] انتخاب تامینکننده یک فرآیند پیچیده است و نقش مهمی در ارتقاء زنجیره تامین پایدار دارد، در اکثر تصمیمات، مدیران تحت تاثیر عوامل کیفی و کمی میباشند که اکثر آنها مغایر با یکدیگر میباشند. مدیران سعی می- نمایند که یهترین گزینه را در میان چندین گزینه انتخاب کنند.[3] در این مقاله چندین روش به صورت همزمان براي یک ارزیابی مناسب استفاده میشوند.
.2 مروري بر پیشینه تحقیق
امروزه مدیریت زنجیره تامین به عنوان یک عنصر بسیار حیاتی در استراتژيهاي سازمانها است. ساختار زنجیره تامین متشکل از تامینکنندگان بالقوه، تولید- کنندگان، توزیعکنندگان، خرده فروشان و مشتري و غیره میباشد. انتخاب یک تامینکننده مناسب میتواند سبب افزایش ارزش ایجاد شده در یک زنجیره تامین گردد، درنتیجه ارزیابی و انتخاب تامینکنندگان مناسب و پیوندهاي استراتژیک با آنها جزء انکار ناپذیري از یک زنجیره تامین میباشد که میتواند سبب بهبود عملکرد در بسیاري از موارد شود.
[4] مساله انتخاب تامینکننده از شاخصهاي متعددي تشکیل شده است. هرکدام از این شاخصها به تنهایی وزن و تاثیر خود را در فرآیند انتخاب تامینکننده دارند. در مسائل واقعی و در یک سیستم انتخاب تامینکننده ممکن از اجزا بر یکدیگر تاثیرگذار باشند و یا بالعکس. در پژوهشهاي گذشته که با تصمیمگیري چند شاخصه و روشهاي دیگر انجام شده است، شاخصها عمدتا از یکدیگر مستقل فرض شدهاند، در حالیکه اغلب شاخصها از یکدیگر مستقل نیستند و اثر ترکیبی که بر یکدیگر و بر کل فرآیند ارزیابی میگذارند باید مدنظر قرار گیرد. مساله ارزیابی و انتخاب تامینکنندگان یکی از مباحث مهم در زنجیرهتامین میباشدو بطور گستردهاي مورد توجه محققین بوده است و رویکردهاي متنوعی جهت حل این مساله ارائه شده است.[1]
در ادبیات موضوع، مقالات مختلفی وجود دارند که براي حل مسائل انتخاب و رتبهبندي تامینکنندگان، مدلهایی را پیشنهاد دادهاند. براي مثال آنجالی آواستی و همکاران - - 2018، با یک چارچوب مبتنی بر دو رویکرد AHP-VIKOR مدلی براي انتخاب تامینکنندگان پایدار ارائه دادند.[5] در پژوهشی دیگر، اونوت و همکاران - - 2011، یک مدلخطی براي انتخاب تامینکنندگان ارائه کردهاند که هدف حداکثرسازي امتیاز تامینکننده و همچنین از نظرات خبرگان جهت تعیین اوزان بهره بردهاند.
[6] رویکردهاي تصمیمگیري چندمعیاره فازي براي مسائلی که ابهام و عدم دقت را در نظر میگیرند پیشنهاد میشود براي مثال، مسعود گلانکشی و سید احمد حلمی - - 2016، با استفاده از فرآیند سلسله مراتبی فازي مدلی را جهت انتخاب تامینکنندگان صنایع خودروسازي پیشنهاد دادند، آنگاه با روش کارتامتیازي متوازن معیارها رتبهبندي شدند.[7] امیتکومار و همکاران - - 2018، بیان کردند از دیدگاه پایداري انتخاب تامینکننده مناسب از میان چندین تامینکننده یک وظیفه شغلی در محیط تصمیمگیري امروز است، آنها شاخصهایی را براي تامینکنندگان درنظرگرفته و با استفاده از تصمیمگیري چندمعیاره به رتبهبندي پرداختند.
[8] در مطالعات دیگر، صفاییقادیکلایی و همکاران - - 1392، با استفاده از چندین رویکرد تحلیل شبکهاي فرآیند و تاپسیس- فازي در ارزیابی و رتبهبندي تامینکنندگان شرکت دیزل ایران در مدیریت زنجیره تامین سبز پژوهش ارزندهاي انجام دادهاند.[9] افسانه امیندوست، یک ابزار لازم براي کمک به خرید مدیران با در نظر گرفتن انعطاف پذیري و رویکردهاي پایداري در تصمیم انتخاب تامینکننده تحت شرایط ناامن انجام داده است و یک سیستم استنتاج مدولار فازي براي محاسبه شاخصهاي وابستگی تامینکنندگان به مسائل پایداري طراحی شده است و سیستم FIS مدولار پشتیبانی از انتخاب مدل عرضهکننده جامع با هر تعداد شاخص و تامینکننده دارد.
[10] در پژوهشی دیگر، سینان اوزتاس و همکاران - - 2015 روي60 دانشجو در دانشگاه- هاي مختلف ترکیه با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازي و روش مورا فازي به شناسایی معیار بخشهاي مختلف پرداخته و آنگاه به وسیله تکنیک مورا فازي رتبهبندي شدند.[11] از مطالعات دیگر، کنان و همکاران - - 2013 از تاپسیس فازي براي رتبهبندي12 تامینکننده شرکت الکترونیکی برزیل و همچنین مدیریت زنجیره تامین سبز را نیز در نظرگرفتند.[12] تصمیمگیري چند معیاره ابزار کاربردي و گستردهاي براي تعیین بهترین جواب از میان چندین گزینه با چندین شاخص است در این باب مقالات مختلفی نیز کار شده است: براي مثال شرف الدین احمدخان و همکاران[13]، توماس بالژنتیس و همکاران - - 2013، با استفاده از روش مولتیمورآ و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازي به رتبهبندي تامینکنندگان پراختند.[14]
.3 روششناسی تحقیق
از لحاظ هدف، تحقیق فعلی یک تحقیق کاربردي میباشد. روشکتابخانهاي در سوابق تحقیق و جمعآوري دادهها مورد استفاده قرار گرفت. براي تعیین وزن معیارها از نظرات کارشناسان واحد صنعتی ماموت استفاده شد، در روش میدانی پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت. در تحقیق فوق، براي تحلیل ریسکهاي موجود در واحد رنگ، از تکنیک FMEA فازي استفاده شده است. آنگاه براي وزندهی معیارها از تکنیک ANP فازي و سپس رتبهبندي با استفاده از تکنیک تصمیمگیري مولتی مورا تحت سه رویکرد فازي انجام میشود که در شکل - 1 - مراحل پیادهسازي به صورت شماتیک نشان داده شده است.
.4 تکنیکها
روشکار براي محاسبه و رتبهبندي در این مقاله شامل دو بخش اصلی است. در بخش اول، به ارزیابی FMEA عوامل داخلی و خارجی، تحت رویکرد فازي در بخش رنگ واحد صنعتی ماموت میپردازیم تا عواملی که داراي بالاترین ریسک هستند براي اقدامات اصلاحی مشخص شوند. سپس، با استفاده از تکنیک Multi Moora فازي، که یکی از روشهاي تصمیمگیري چند شاخصه است، به رتبهبندي عواملی که داراي بالاترین ریسک هستند، میپردازیم.
.1,4 تکنیک FMEA با رویکرد سنتی و فازي
این موضوع یکی از رویکردهاي اصلی در استقرار و به کارگیري روشهاي پیشگیري از بروز خطا و خرابی است. بدیهی است جهت نیل به هدف فوق، بایستی با درس گرفتن از علل و روند بروز خرابیهاي گذشته، احتمال وقوع آنها در آینده را به سمت صفر سوق دهیم. یکی از کارهاي پرکاربرد در شناخت، پیشگیري یا حذف خرابیها، استفاده از آنالیز حالات بالقوه خرابی و اثرات آنها میباشد. FMEA یک تکنیک مهندسی است به منظور مشخصکردن و حذف خطاها، مشکلات بالقوه سیستم، فرآیند تولید و ارائه خدمت قبل از وقوع، در نزد مشتري بکارمیرود.[15] از آنجایی که صحبت از حالات شکست میشود، ابتدا باید این کلمه تعریف شود.
حالت شکست، یک واقعه یا وضعیتی نامشخص است که وقوع آن میتواند اثري منفی روي یکی از اهداف پروژه یا سیستم داشته باشد. در رویکرد سنتی FMEA، براي اولویت بندي حالات شکست، از یک شاخص با عنوان عدد اولویت ریسک یا RPN طبق رابطه - 1 - استفاده میشود. این شاخص از حاصل ضرب سه متغیر احتمال وقوع خطر - - O، قابلیت کشف خطر - - D و درجه وخامت خطر - S - محاسبه میشود.[16 در این روش به هریک از متغیرهاي ورودي، مقادیري بین 0 تا 10 تخصیص داده میشود.
با توجه به دامنه مقیاسگذاري متغیرهاي ورودي، RPN میتواند مقادیري بین 0 تا 1000 اختیارکند. بعد از محاسبه عدد اولویت ریسک، عواملی که RPN آنها مقداري بزرگتر از حد مطلوب داشته باشند، باید مورد بازنگري قرارگرفته و راهکارهاي پیشگیرانه را در مورد آنها بکار بست.[17] این روش داراي نقاط ضعف اساسی است و همواره مورد انتقاد محققان بوده است. نقاط ضعف اساسی روش FMEA سنتی عبارتند از:[18]
1. مقادیر متغیرهاي ورودي اغلب از تجربیات تیمکاري و قضاوت خبرگان به دست میآیند، ولیگاهی به دلیل اشتباهات، تناقضها، نبود قطعیت و ابهامهاي موجود در قضاوت آنان، ارزیابی ریسک با استفاده از شاخص بالا و بدین شکل ناکافی بنظر میرسد.
2. ترکیبات مختلف از سه شاخص محاسبه عدد اولویت ریسک، میتوانند منجر به تولید مقادیر یکسانی براي عدد اولویت ریسک شوند، در صورتی که ریسک باعدد اولویت یکسان ممکن است مفاهیم خطر کاملا متفاوتی از یکدیگر داشته باشند.
3. فرض بر این است که سه متغیر محاسبه عدد اولویت ریسک اهمیت نسبی یکسانی دارند. این موضوع منجر به سادهسازي بیش از حداین روش می- شود. باتوجه به مشکلات و ناکارآمدي رویکرد سنتی FMEA، تحقیقات بسیاري با هدف توسعه و بهبود عملکرد آن انجام شده است. یکی از راهحلهاي موجود براي رفع این ناکارآمدي، ترکیب این رویکرد با منطق فازي است. در تحقیقی در سال 1995میلادي براي نخستین بارFMEA، با منطق فازي ترکیب شد.
[19] این منطق در مواردي که دادههايکافی در دسترس نیست، ابزار مناسبی به شمار میآید. بعد از معرفی این تکنیک با رویکرد فازي محققان زیادي در مقالات خود به بهبود این روش همت گماشتند مانند: کانسو و همکاران [20]، که به ارزیابی ریسک با کمک FMEA فازي در یک بیمارستان پرداختند و هردو رویکرد کلاسیک و فازي را محاسبه کردند تا بر محدودیتهاي تکنیک سنتی غلبه کنند. براي تشریح روش استفاده شده در این مقاله، ابتدا باید مراحل پیادهسازي منطق فازي بیان شود، که عبارتند از:
1. تغییر متغیرهاي زبانی
2. ساخت توابع عضویت فازي
3. تبدیل دادههاي ورودي به مقادیرفازي - فازيسازي -
4. موتور استنتاج فازي
5. دیفازي سازي
دراین پژوهش از توابع عضویت مثلثی استفاده میگردد که داراي سه پایه اصلی مینیمم، میانه و ماکزیمم میباشد و براي ایجاد مدل تحلیلشکست فازي، از جعبه ابزار موتور استنتاج فازي ممدانی[21] به دلیل دقت در منابع تحقیق، درنرم افزار متلب استفاده شده است. مراحل ساخت این مدل در شکل - 2 - نشان داده شده است.