بخشی از مقاله
چکیده :
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه عدم اطمینان به اطلاعات و بازدهی استراتژی شتاب می باشد.داده های پژوهش از اطلاعات شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سالهای 86 تا 94انتخاب شده است . دوره تشکیل و نگهداری پرتفوی شتاب نیز مقاطع 3 ماهه بوده است. در این تحقیق پرتفوهای شتاب بر اساس 10 متغیرسنجش عدم اطمینان اطلاعات تشکیل شده اند و ضمنا از ترکیب یکسان شاخصها نیز استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد از بین شاخصهای مورد بررسی، نسبت B/M، اختلاف بین قیمت بالا و پایین ، اندازه و انحراف معیار بازدهی هفتگی ،اهرم مالی و ROA به بازدهی بیشتر استراتژی شتاب منجر می شود اما رتبه بندی مجدد پرتفوی شتاب با متغیرهای سن شرکت ،تعداد اعضای غیرموظف هیات مدیره،درصد تملک سهامدار عمده و انحراف جریان نقد عملیاتی تاثیری در افزایش بازدهی استراتژی شتاب ندارد .ضمنا روش رتبه بندی مجدد با ROA به بیشترین بازدهی منجر می شود.
واژه های کلیدی: عدم اطمینان به اطلاعات، واکنش بیش از حد، واکنش کمتر از حد شتاب
الف - مقدمه :
در تبیین بازدهی استراتژی شتاب، پس از بیان انتقادات نسبت به توجیه شتاب از منظر روشهای مالی مدرن، برخی محققین از تیوریهای مالی رفتاری استفاده کرده اند. در این رویکرد ،واکنش کمتر از حد و واکنش بیش از حد به عنوان عامل بازدهی بیشتر استراتژی شتاب مطرح شده است. یافته های محققینی نظیر دانیل و همکارانش - 1998 - هنگ و همکارانش - 2000 - باربریس - 2002 - دوکاس و مکنایت - 2005 - لی و سوامیناتان 2002 - - ؛ نشان داد در نتیجه عدم اطمینان به اطلاعات شرکتها سرمایه گذاران دچار خطای رفتاری شده و این موضوع عامل شکل گیری پدیده شتاب است و رابطه بین عدم اطمینان به اطلاعات و شتاب در تحقیقات مانند ژانگ - 2006 - پروتمن - 2011 - چن - 2012 - پترسون - 2014 - مورد تایید بوده است . بررسی این تحقیقات نشان می دهد محققین از متغیرهای گوناگونی مانند انحراف معیار بازدهی هفتگی،اندازه شرکت ، نسبت B/Mو... برای سنجش عدم اطمینان به اطلاعات استفاده کرده اند.
ب - پیشینه تحقیق
ب- - 1 رابطه بین عدم اطمینان اطلاعات و بازدهی استراتژی شتاب
اوباربریس و همکارانش - 1998 - ، هونگ و استین - 1999 - و دانیل - 1998 - از محققینی بودهاند که با بهره گرفتن از تظریات مالی رفتاری، واکنش کمتر از حد معمول یا واکنش بیش از حد2 با تاخیر3 را عامل سودآوری تئوری شتاب بیان کردند. جیگادش و تیتمن - 2002 - بوترا - 2011 - نیز ثابت کردند ،کارایی شتاب ناشی از خطاهای رفتاری است. کوردیا و همکارانش - 2005 - نیز دریافتند واکنش کمتر از حد یا بیش از حد به سودهای اعلامی و محقق شده شرکتها نقش بسیار مهمی در کارایی این استراتژی ایفا می کند. آنگ و همکاران - 2009 - نیز با اعتقاد به واکنش بیش از حد و کمتر از حد نرمال فعالان بازار به اخبار مربوط به تغییرات سود تقسیمی اعلام کرد که اثر بخشی شتاب تا حد زیادی نتیجه خطاهای رفتاری سرمایه گذاران است .
همزمان با طرح مباحث فوق برخی محققین علت اصلی رابطه بین خطاهای رفتاری و شتاب را ناشی از عدم اطمینان به سرمایه گذاران اعلام کردند. بطور مثال یافته های دانیل - 1998 - نشان داد اعتماد بیش از حد سرمایه گذاران به اطلاعات شخصی خود در کنار خطای خود اسنادی باعث واکنش کمتر از حد آنها به اطلاعیه ها و اخبار رسمی می شود و در شرایطی که عدم اطمینان راجع به اطلاعات شرکتها بالاست به کارگیری استراتژی شتاب می تواند به بازدهی بیشتر منجر شود. هان و تانکز شتاب را نتیجه واکنش کمتر از اندازه به اطلاعات می دانند و در عین حال بیان می کنند که عدم اطمینان به اطلاعات خود باعث افزایش عدم تقارن اطلاعاتی می شود که پیامدهای نامطلوبی نظیر خطر اخلاقی، انتخاب معکوس و افزایش هزینه نظارت را به دنبال دارد. هیرشلیفر - 2001 - نیز عدم اطمینان اطلاعاتی را در افزایش خطاهای شناختی سرمایه گذاران موثر می داند و تحقیقات سامرز - 2011 - نشان داد افزایش ابهام ریسک آربیتراژ را افزایش می دهد.
ژانگ در سال - 2006 - نیز نشان داد که دریافت واکنش کمتر از حد در شرایط عدم اطمینان اطلاعاتی بیشتر مشاهده می شود.با افزایش عدم اطمینان اطلاعاتی بازدهی سرمایه گذاری بر روی سهام با اخبار خوب افزایش می یابد و در مقابل بازدهی سهام با اخبار بد در چنین شرایطی کمتر از سهام با درجه پایینتر عدم اطمینان اطلاعاتی است.پروتمن - 2011 - در تحقیق خود که از روش مبتنی بر تشکیل پرتفوی بصورت جداگانه بر اساس شاخصهای سن شرکت، اندازه شرکت، ارزش دفتری به ارزش بازار،انحراف معیار بازده هفتگی،انحراف معیارنسبت سود عملیاتی به داراییه، نسبت تفاوت بیشترین و کمترین قیمتها در یک سال استفاده کرد دریافت که تشکیل پرتفوی بر اساس کلیه این شاخصهای 6 گانه ای که استفاده کرد می توانند منجر به افزایش بازدهی استراتژی شتاب شوند.جان هوا - - 2011 نیز با استفاده از شاخصهایی نظیر سن شرکت و اندازه ثابت کرد افزایش عدم اطمینان اطلاعاتی می تواند منجر به افزایش واکنش کمتر از حد سرمایه گذاران و افزایش بازدهی شتاب شود.
ترانگ - 2012 - نیز واکنش قیمتهای اختیار معامله را به اعلام سودهای شرکتها و اطلاعیه های آنها مورد بررسی قرار داده است و برای متغیرهای کنترلی عواملی نظیر اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به ارش بازار و پسماند حاصل از رگرسیون بازدهی نسبت مدل فاما فرنچ را مورد بررسی قرار داده است. بلوم - 2009 - نیز ضمن بررسی شوکهای موجود در اطلاعیه های بازار بر رفتار سرمایه گذاران نهایتا وجود واکنش بیش از حد در این زمینه را محتملتر از واکنش کمتر از حد معمول می داند. ناگفته نماند در کنار استفاده از شاخصهای مرتبط با ویژگیهای شرکتها که پیشتر به آنها اشاره شد برخی از محققین از شاخصهای مربوط به فضای کلی محیط اقتصاد و شرایط بازار برای سنجش عدم اطمینان اطلاعاتی بهره می گیرند که البته در اینجا تاکید اصلی بر ویژگیهای شرکتهاست و به دنبال این موضوع هستیم تا عدم اطمینان اطلاعاتی را از این زاویه بررسی کنیم. چیامفی - 2012 - ضمن استفاده از همان معیارهای متداول برای سنجش عدم اطمینان اطلاعاتی ؛ تغییرات در تخمینهای تحلیلگران را به عنوان شاخص سنجش عدم اطمینان اطلاعات مورد بررسی قرار داد.
ب- - 2معیارهای سنجش عدم اطمینان اطلاعاتی
بررسی روشهای محققین مختلف نشان داد با توجه به رویکردهای مختلف محققین، هنوز هیچ معیار جامعی برای اندازه گیری عدم قطعیت اطلاعاتی وجود ندارد .که این موضوع به نتایج متفاوت در حوزه این تحقیقات منجر شده است.چوی - - 2000 عدم استفاده از معیار درست در سنجش عدم اطمینان اطلاعاتی را باعث نتیجه متضاد تحقیق دیش - - 2002 و لیانگ - - 2003، که هر دو به بررسی اثر عدم اطمینان اطلاعاتی بر PEADپرداخته اند، می داند.