بخشی از مقاله

چکیده

هدف از نگارش پژوهش حاضر, رتبه بندی استراتژی های شرکت "مهندسی خدمات صنعتی ایران خودرو- ایسیکو" براساس تأمین نیازهای رقابتی می باشد. برای گرد آوری داده ها در این تحقیق که از نظر هدف, پژوهشی کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی و کمّی است از سه پرسشنامه و روش مصاحبه استفاده شده است. پس از بررسی و برگزاری جلسات با خبرگان و کارشناسان شرکت مذکور، 10 استراتژی در قالب ماتریس SWOT تدوین و با به کارگیری روش های تصمیم گیری چند معیاره از جمله روش دیمتل فازی به بررسی روابط درونی هر یک از شاخص ها و محاسبه اثرات مستقیم و شدت تأثیر شاخصها نسبت به یکدیگر پرداخته شده است. سپس وزنهای نسبی هر یک از شاخصها و زیرشاخصها به علت وجود روابط متقابل و تأثیر آن ها از یکدیگر با استفاده از فرایند تحلیل شبکهای فازی - FANP - تعیین گردیده است. با توجه به ضرایب وزنی بدست آمده عوامل مؤثر در انتخاب استراتژی، راهکارها و استراتژیهای سازمانی با روش تاپسیس فازی رتبه بندی شده اند. نتایج حاصله بیانگر آن است که استراتژی های "توسعه بازار در زمینه لجستیک کالا"، "استراتژی افزایش حجم سرمایه گذاری در راستای توسعه بازار به جهت خروج از وابستگی به یک خدمت" و "استراتژی استفاده از روشهای مختلف حمل از جمله حمل ریلی, حمل جاده ای و دریایی" به عنوان برترین استراتژی ها انتخاب شده اند.

شرایط اقتصادی حاکم بر ایران و جهان، گونه های دیگری از نگرش و سیاستگذاری را در سازمان های کشور می طلبد. ضعف در برنامه ریزی های بلندمدت، عدم تحقق برنامه های توسعه پنج ساله به صورت کامل، هماهنگ نبودن سیاست سازمان های تصمیم گیرنده و تأثیرگذار در توسعه صنعتی و ورود قریب الوقوع کشور به سازمان تجارت جهانی1، شرایط جدیدی را فراروی کشور قرار داده است. در دنیای امروز که شاهد تغییرات و تحولات شگرف در زمینه های مختلف هستیم، محیط با تلاطم و عدم اطمینان زیادی مواجه و رقابت شدیدی پیدا کرده است؛ سیستمهای سازمانی در راستای کسب موفقیت در میدان رقابت باید از نوعی برنامه ریزی بهره گیرند که آینده نگر و محیط گرا باشد. به طوریکه ضمن شناسایی عوامل و تحولات محیطی، در یک افق زمانی بلندمدت تأثیر آنها بر سازمان و نحوه تعامل سازمان با آن ها را مشخص کند.

این نوع برنامه ریزی در واقع همان برنامه ریزی استراتژیک است که با بررسی محیط داخلی و خارجی سازمان، قوت ها و ضعف های داخلی و فرصت ها و تهدیدهای محیطی را شناسایی میکند، و با در نظر داشتن ماموریت سازمان، اهدافی بلندمدت برای سازمان تنظیم میکند و برای دستیابی به این اهداف، از بین گزینه های استراتژیک اقدام به انتخاب استراتژی هایی می کند که با تکیه بر قوت ها و رفع ضعف ها از فرصت های پیش آمده به نحو احسن استفاده نموده و از تهدیدها پرهیز کند؛ به طوریکه در نهایت باعث موفقیت سازمان در میدان رقابت شود. - پیرس و رابینسون، - 1385 هر سازمان روش ها و الگوهای مختلفی برای فعالیتهای خود پیش رو دارد و با توجه به این مسئله در نظر دارد مناسب

ترین الگوها و گزینه های استراتژیک را شناسایی کرده و مدیران سازمان به تجزیه و تحلیل و ارزیابی آنها پرداخته و نهایتا استراتژی های سازمان را تدوین کنند . هدف مهم ارزیابی استراتژی ها ی تدوین شده اولویت بندی آنهاست، تأثیر شاخص های گوناگون از جمله ملاحظات زمانی و تأثیر نسبی استراتژی در موفقیت سازمان لزوم این امر را مسجل می کند. در این پژوهش مسئله اصلی آن است که محدودیت های منابع و ملاحظات کسب و کار ایجاب میکند که یک استراتژی قبل از دیگری انتخاب و به اجرا برسد در غیر این صورت ممکن است بین اهمیت نسبی استراتژی ها, بین مدیران ارشد سازمان تعارض ایجاد شود که این برخوردها خود مانعی بزرگ برای اجرای اثربخش استراتژی ها به شمار می آید . البته لازم به ذکر است اولویت بندی استراتژی ها به این معنی نیست که تنها یک یا چند استراتژی اول عملیاتی شد ه و بقیه رها شوند، بلکه یک چارچوب منطقی و سیستماتیک جهت اجرا در اختیار مدیران می گذارد و سعی این مقوله در این است که با بهره گیری مناسب از منابع بتواند به سازمان این اجازه را دهد که حداکثر توان خود را در اجرای استراتژی ها به کار بگیرد.

اگرچه پژوهش های زیاد و قابل توجهی به این موضوع اختصاص یافته اند، لیکن تعداد کمی از این پژوهش ها، روش هایی را ارائه داده اند که می تواند به طور نظام مند ارزیابی و اولویت بندی استراتژی ها را مدل نماید. به طور کلی، اولویت بندی استراتژی ها به شاخص های گوناگونی که نشأت گرفته از اهداف متفاوت، منابع محدود و حتی ترجیحات شرکت است، بستگی دارد . هنگامی که شرکتها نیاز به ارزیابی و انتخاب استراتژی دارند، معمولاً با بررسی تعداد زیادی از عوامل پیچیده مواجه میشوند. معمولاً مسأله تصمیم گیری چندمعیاره، مسأله تصمیم گیری است که نیاز به ارزیابی چندین بدیل - آلترناتیو - بر اساس مجموعه هایی از معیارهای ارزیابی دارد. بنابراین، انتخاب یک استراتژی نوعی از مسائل تصمیم گیری چندمعیاره است, در نتیجه ضرورت می یابد که روش های تصمیم گیری چندمعیاره برای دستیابی به یک حل مسأله ی مؤثر به کار گرفته شوند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید