بخشی از مقاله

چکیده

تصمیمگیری چندشاخصه - MADM - یکی از زیرشاخههای مهم تحقیق در عملیات محسوب می شود که در سالیان اخیر گسترش زیادی پیدا کرده است. علی رغم کاربرد بسیار زیاد این تکنیک ها، پژوهش های بسیار کمی در دنیا به مقایسه آنها پرداخته اند، لذا مقایسه آنها ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی این پژوهش رتبه بندی 17 تکنیک تصمیم گیری چندشاخصه SAW، ELECTRE I، TOPSIS، ORESTE، PROMETHEE I، EVAMIX، MAUT، REGIME، MAPPAC، TACTIC، VIKOR، ARGUS، COPRAS، SMART، PACMAN، MOORA و ARAS مبتنی بر مدل تخصیص بردا است.

بر این اساس و طبق نظر خبرگان، 7 شاخص در نظر گرفته شد با توجه به اینکه خبرگان در مورد شاخص ها و وزن آنها توافق داشتند، شرایط برای استفاده از مدل تخصیص بردا فراهم بود. پس از مرتب سازی رتبه بندی های به دست آمده برحسب شاخص و همچنین تلخیص آنها، یک رتبه بندی جامع از گزینه ها به ازای هر شاخص به دست آمد. با استفاده از رتبه بندی جامع، ماتریس توافق موزون گروهی تشکیل شد که درایه های این ماتریس، ضرایب تابع هدف جهت تخصیص گزینه ها - تکنیک های - MADM به رتبه های مختلف هستند. در نهایت با حل مدل تخصیص، رتبه بندی گزینه ها بر اساس مدل تخصیص بردا مشخص می شود.

مقدمه             

تصمیمگیری با معیارهای گوناگون و گهگاه متضاد، قدمتی بهاندازه سابقه حضور بشر بر روی کره خاکی دارد     - Gal et al,1999 - به علت ناتوانی ذهن انسان، سخت بودن شرایط و ... در خیلی از مواقع نمیتوان از بین چند گزینه، گزینه برتر را با توجه به جمیع شاخصها و حالات معین کرد. انسان نمیتواند بهطور کاملاً منطقی تصمیمگیری نماید. بهعنوانمثال، طبق نظریه دورنما1 - که به توصیف فرآیند تصمیمگیری افراد در شرایط دارای ریسک میپردازد - ، ذهن انسان بیشتر نسبت به »از دست دادن« حساسیت نشان میدهد تا به »به دست آوردن. - Kahneman & Tversky, 1979 - « به جهت تصمیمگیری در چنین شرایطی، خانوادهای از روشهای گوناگون توسعه دادهشدهاند که مدل های تصمیمگیری چند معیاره2  نامیده میشوند  - Lourenzutti & Krohling, 2014 - که زیرمجموعه تحقیق در عملیات محسوب شده و در دو دهه اخیر با سرعت زیادی گسترش یافته است .

- Behzadian et al., 2010 -  از ارائه اولین تکنیک های MADM در دهه 1950 تا کنون سال های زیادی می گذرد و در این سال ها، تکنیک های زیادی توسط نویسندگان مختلف پیشنهاد شده و در زمینه های مختلف در پژوهش های مختلف استفاده شده اند. گسترش این تکنیک  ها تا جایی است که طبق محاسبات نگارندگان، حدود یک و نیم درصد از کل مقالات دنیا به نوعی به تصمیم گیری چند شاخصه مربوط می شود.            

این مدل ها به دو دسته مدل های تصمیمگیری چندهدفه3 و مدل های تصمیمگیری چند شاخصه4 تقسیم میگردند - آذر، فرجی،   - 1389 که هر دو میتوانند انتخاب گزینه برتر، رتبهبندی گزینهها یا امتیازدهی گزینهها را انجام دهند   - Figueira et al.,    2    .2005 - مهمترین تفاوت آنها این است که MODMمعمولاً در فضای تصمیم پیوسته تعریف میگردد ولی    MADM در   فضای تصمیم گسسته تعریف میشود - آذر و فرجی، . - 1389

همانطور که اشاره شد، مقالات، کتب و همایشهای بسیار زیادی مرتبط با تصمیمگیری چند شاخصه هستند که ادبیات آن را بسیار گسترش داده است - Gal et al , 1999 - اما تقریباً اکثریت قریب به اتفاق پژوهشها اشارهای به علت انتخاب یک مدل تصمیمگیری چند شاخصه خاص از بین تمامی مدل ها ننمودهاند. بر خلاف این اهمیت، پژوهش های بسیار کمی به مقایسه بین این تکنیک ها پرداخته است و هنوز نقاط قوت و ضعف این تکنیک ها بر یکدیگر به صورت بین المللی مورد توافق قرار نگرفته است. در همین پژوهش های نادر نیز اکثراً به مقایسه 3 یا 4 تکنیک از جنبه های محدود پرداخته شده و تحقیق جامعی در این زمینه صورت نگرفته است.

هر تکنیک جهت استخراج روابط نهایی بین گزینه ها، از منطق و محاسبات مخصوص به خود استفاده می کند، بنابراین اگر مسئله ای معین با تکنیک های مختلف حل شود، احتمالاً بین جواب های به دست آمده تفاوت وجود خواهد داشت. همچنین به علت سادگی در مفهوم و محاسبات، بعضی از آنها به سایر تکنیک ها ترجیح داده میشوند - هایکوویچ و هیگینز، . - 2008 از آنجا که تکنیک های MADM در تمامی علوم بهخصوص مدیریت، کامپیوتر، لجستیک، حوزه سلامت و ... از سطح خرد - بنگاه - تا کلان - کشور یا منطقه - کاربرد دارند، تأثیر بسیار زیادی در توسعه اقتصاد سطوح مختلف جامعه دارند. اشتباه در تصمیمگیری و اولویتبندی راهکارهای مختلف برای حل یک مسئله، صدمات جبرانناپذیری به تصمیمگیرنده و افراد و گروههای متأثر از تصمیم وارد خواهد نمود.

لذا تعیین تکنیک های کارا - چه ازنظر محاسبات و چه ازنظر منطق - تا حد زیادی از تحمیل هزینههای فرصت ازدسترفته5 میکاهد. هر تکنیک بنا به رویکردها، مفروضات و اصولی که بر آن بنا نهاده شده است، دارای ورودی ها و محاسبات متفاوتی است که ممکن است منجر به تفاوت در نتایج آنها بشود. بررسی نظری و تجربی آشکار کرده است که نتایج و رتبه بندی ارائه شده توسط تکنیک های مختلف حتی در یک مسئله معین نیز می تواند یکسان نباشد. یکی از اساسی ترین سؤال هایی که در تصمیم گیری چندشاخصه مطرح است، این است که با توجه به اینکه پیاده سازی هر تکنیک ممکن است به رتبه بندی متفاوتی ختم شود، در نهایت رتبه بندی کدام تکنیک یا تکنیک ها به واقعیت نزدیک تر بوده و قابل اتکا تر هستند؟

روشن است که به علت تعدد تکنیک های موجود، پژوهشگران هنگام انتخاب تکنیک تصمیمگیری چند شاخصه سردرگم خواهند شد. محک زدن تکنیک ها در یک پژوهش، ضمن اینکه محققان را برای انتخاب تکنیک جهت پژوهشهای کاربردی آتی رهنمون میسازد، محققان حیطه تصمیمگیری چند شاخصه که زمینه تخصصیشان توسعه روشهای تصمیمگیری چند شاخصه است را نیز در جهت کمک به انتخاب تکنیک پایه جهت توسعه یا استفاده از منطق تصمیمگیری آن تکنیک یاری میرساند. پیامد های احتمالی تفاوت در رتبه بندی تکنیک های MADM به شرح زیر است.

•    ممکن است به علت عدم وجود پژوهش های دقیق، تکنیک های قوی به عنوان تکنیک های ضعیف مطرح شوند.

•    رتبه بندی های ارائه شده توسط تکنیک های ضیف، گمراه کننده است و ممکن است به بهترین گزینه اشاره نداشتهباشد.    

•    اشتباه و ضعف در نتایج تکنیک ها، استفاده کنندگان دانشگاهی و صنعتی را دلسرد می کند                    

•    اولویت بندی اشتباه گزینه ها منجر به استفاده ناکارا از زمان و پول - هزینه فرصت از دست رفته - می شود - تکل،. - 1992        

ادبیات موضوع

تریانتافیلو - 2000 - چند فصل از کتاب خود با موضوع »بررسی مقایسه ای تکنیک های تصمیم گیری چندشاخصه« را به بررسی و مقایسه تکنیک های تصمیم گیری چندشاخصه مانند SAW، WPM، AHP، AHP تجدید نظر شده، ELECTRE و TOPSIS اختصاص داده است و به تحلیل حساسیت، تحلیل تفاوت در رتبه ها و ارزیابی های مربوط به کارایی محاسباتی تکنیک ها پرداخته است. اوپریکوویچ و تزنگ - 2004 - تکنیک های VIKOR و TOPSIS را به صورت کیفی با یکدیگر مقایسه کردند.

هدف از این تحقیق، یافتن برتری یک تکنیک بر دیگران نبود بلکه به تبیین تشابهات و تفاوت های این دو تکنیک سازشی6 پرداخته بود. اولسن - 2001 - از تکنیک های SMART، PROMETHEE I و PROMETHEE II جهت پیش بینی نتایج لیگ بیسبال ایالات متحده حدفاصل سال های 1901 تا 1991 استفاده کرده است. نتایج تحقیق او نشان می دهد که در تکنیک PROMETHEE تابع ترجیح نوع 6 نتایج دقیق ترین نسبت به تابع ترجیح نوع 1 می دهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید