بخشی از مقاله

چکیده

نوذر پرنگ از شاعران نوپردازی است که در دو عرصه غزل و شعر نیمایی موفقیتهای چشمگیری داشته است. گرچه او گاه گاه شیوه کار صادق هدایت را تداعی میکند، در جای خود منحصر به فرد است و خواننده را بر آن میدارد تا درباره پیرامون خود بیشتر و بهتر تأمل کند. این مقاله تحلیلی است بر جنبههای هنری و رویکردهای فکری شعر نوذر پرنگ که به اختصار زبان، ساختار و تصویر، درونمایه و وزن شعر او را با رویکرد بینامتنیت بررسی می-کند؛ یعنی کوشش پرنگ در گام زدن در مسیر هنری و سلوک ادبی معاصران خود را از نظر میگذراند. نگارندگان بر آن بودهاند تا اهمیت کار نوذر پرنگ را به منزله شاعری معاصر نشان داده، جایگاه او را در حوزه هنر بهتر نشان دهند. محور اصلی این پژوهش پیرامون فضای کلی اندیشه و هنر شاعر - تصویرسازی و تخیل - گام میزند و پیچیدگی و ژرفا را در ساخت، زبان و درونمایه دنبال میکند. همچنین تأکید مقاله بر قطعه شعر »شهر هشتم« است که در قالب سفرنامه در ادامه شعر »سفر« سهراب سپهری، سروده شده و با نگاهی سوررئال شخصیت فرد را در بستر اجتماع تحلیل میکند و با ژرفنگری موقعیت او را در جامعه امروز نمودار میسازد.

کلید واژه: نوذر پرنگ- سوررئالیسم- شعر نو- ادبیات معاصر

مقدمه

شاعران معاصر از ایرج و عارف گرفته تا سهراب و اخوان همه به نوعی کوشیده اند مسائل انسان امروز را در شعر خود درج کنند و از آوردن مطالب تکراری گذشتگان و یا شیو های ایشان فاصله بگیرند. در میان این گروه، شاعرانی هستند که ذوقی سرشار و ذهنی خلاق دارند، اما غبار گمنامی بر شخصیت و آثارشان فرو نشسته است.نوذر پرنگ شاعر دهههای 40 تا 70 با دو مجموعه »فرصت درویشان«1 و »در آن سوی باد«2 در شعر معاصر مطرح شده است و با توجه به این اصل که »هنرمند به طور اعم و شاعر به طور اخص در همه عمر تنها یک اثر بزرگ و خاص ایجاد میکند و دیگر آثار او همه تقلید و تکرار همان یک اثر اوست - حقوقی، - 13 :1384 دفتر »در آن سوی باد« نیز ادامه و تکرار همان ذهن، زبان و اندیشه شاعر در دفتر نخست است.

شاعر در کتاب »فرصت درویشان« هنرمندی است که ذهن و زبان در ارادت حافظ و نیما دارد و این بدان معناست که او لحظات تنهاییاش را با خواندن اشعار این بزرگان گذرانده، نیز به استقبال غزلهای خواجه چندین غزل ناب سروده است که شناسنامه هنریاش به حساب میآید و اگر از هر شاعری ابیاتی در حافظه بماند که نجواگونه بر زبان همگان جاری شود، از پرنگ نیز اشعاری چون بیت زیر در اذهان دوستدارانش به جای مانده که:نشنوی شیون افتادن مهتاب در آب تا چو یاس از در و دیوار نیاویزی گوش - پرنگ، - 14 :1365بسیاری از صاحب نظران مشخص برتری یک شاعر را علاوه بر تصاویر خیال انگیز ابداعی جنبه هنری و ذوق او در شعر برشمردهاند و از آنجا که " زیبایی مانند حقیقت و خوبی، صنعتی است که به یک معنا میتوان جملگی هنرهای بزرگ را به آن متصف کرد، ولی کوشش عمده برای زیبا ساختن موجب تضعیف قدرت خلاق میشود - «فرای، - 140 :1377،

شاعر مورد بحث نیز از این ویژگی ها برکنار نمانده است. او تنها شاعر کلاسیک نیست که زیبایی را به خود بسته بلکه شعر او بویژه در غزلیات روان حرکت میکند و به عبارتی»زبان او به مانند آب جاری است و خالی از تعقید و تکلف - «شفیعیکدکنی، - 461:1385 گرچه در زمینه شعر نیمایی و شعر سپید هم هنرنمایی کرده و اشعار دلنشینی از خود به یادگار گذاشته است.نگاهی کوتاه به زندگی اجتماعی، تاریخی و سیاسی حیات او این مهم را یادآور میشود که روزگار پرتشویش او، انباشته از ظلم و بیعدالتیها بود؛ به گونهای که شاعران هم عصر وی نیز نمونههای فراوانی از این نابسامانیها را در شعر خود منعکس کردهاند.

آثاز ماندگار بزرگان جهان و نیز سرزمین ما همواره از جهتی منعکسکننده مسائل و مشکلات و اوضاع و احوال اجتماع و زمانه ایشان است. پارهای از این آثار نیز به شکل خاص نشانی از توجه ویژه آفریننده اثر به درج مسائل و مصائب اجتماعی دارد. لاًمث حافظ در روزگاری میزیست که ظلم و ستم به حد جانکاه رسیده بود. اشعار او نیز در جای جای ابیات از این حوادث نه تنها بیتأثیر نمانده، بلکه گاه حوادث و مسائل مهمترین عامل برای ایجاد انگیزه جهت خلق اثر شده است. اکنون بعد از گذشت سالها، ما اشعار او را با لذت میخوانیم و با شوق تکرار میکنیم، اما آیا می-دانیم حافظ در ارتباط با دوستان و اطرافیان خود چه رفتاری داشته؟ آیا حافظی که این همه از مینوشی سخن میراند تا به حال لبی به باده تر کرده یا نه؟

البته که به خود اجازه نمیدهیم به حریم شخصی و قدسی او وارد شویم چون نمیتوانیم و نخواهیم توانست درباره او قضاوتی درست ارائه دهیم؛ زیرا بر این باوریم که »آنچه اعتبار و ارزش دارد صمیمیت مواجهه شاعر با خویشتن خویش است و شعری که محصول چنین برخورد صمیمانهای است ممکن است از نظرگاه اخلاقی و اجتماعی مفید نباشد اما فاقد ارزشهای هنری نیست. چنان که هیچ شعروارهای را نیز تنها به دلیل مفید بودن، خواه در حوزه مسائل اجتماعی و اخلاقی و خواه در حوزه مسائل دیگر، نمیتوان در دایره هنر شعر به مفهوم خاص آن قرار داد - «پورنامداریان، . - 35 :1381 با این دیدگاه جدای از همه انتقادها و اشعار ضعیف به جای مانده از نوذر پرنگ، باید به جنبههای مثبت و شاخص آثار او توجه داشت؛ همان ویژگیهایی که پرنگ را پرنگ کرده است.

زندگی پرنگ

نوذر پرنگ در اسفند ماه 1316 - ه.ش - در تهران متولد شد. از نوجوانی به سرودن شعر پرداخت و با مسائل اجتماعی و سیاسی آشنا گشت. با مجله روشنفکر که زیر نظر فریدون مشیری منتشر می-شد و نیز با ماهنامه سخن که تحت نظارت »پرویز خانلری« بود، همکاری داشت. همچنین تعدادی از شعرهایش در هفته نامه بخارا به چاپ رسید. نوذر پرنگ به زبانشناسی و زبانشناسی باستانی همچنین ادبیات تطبیقی علاقهمند بود. در قالب غزل، مثنوی، چهارپاره، شعرنو و شعر سپید طبع-آزمایی کرد و همچنان که به سنتهای ادبیات کلاسیک پایبند بود تکنیکهای شعر مدرن را نیز به کار بست. از لحاظ خلق و خوی بسیار مهربان و مشفق معرفی شده، چنانکه فقرا را ارج مینهاد و به قول برادرش حسین پرنگ »زمانی که در امریکا اقامت داشت به محله سیاهپوستان رفتوآمد می-کرد، هنگامی که گرسنهای را میدید، بسیار رنج میبرد - «ستایشگر،. - 20 :1385

نیز زمانی که از آمریکا قصد مراجعت به ایران را داشته، برای خوردن نوشابه وارد یکی از مغازههای داخل فرودگاه میشود، در آنجا کیف او را که حاوی پاسپورت و بلیط و مبالغی پول بوده، میدزدند و در این شرایط پیداست که شاعر امکان بازگشت را از دست میدهد؛ لذا ناامید بر روی نیمکتی در آن حوالی مینشیند، ناگاه چشمش به کلیسایی میافتد به جانب آن حرکت میکند. در کلیسا کشیشی مشغول موعظه مردم بوده است، در حین کلمات پندآمیزش ناگهان به یک سیاهپوست فقیر پرخاش میکند که »مگر چند بار نگفته بودم به کلیسا که میآیی استحمام کن چون بدنت بویناک است.« نوذر که از شماتت آن کشیش به یک انسان ضعیف متأثر میشود از جا بر می-خیزد و خطاب به آن کشیش میگوید: »جناب کشیش از کسانی که روحشان بویناک است خبرداری؟« سکوت همهجا را فرا میگیرد. پس از پایان مراسم همه کلیسا را ترک میکنند و پرنگ و کشیش تنها میمانند. در واقع این اتفاق باب دوستی آن دو را باز میکند. آنها مدتی با هم

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید