بخشی از مقاله

چکیده

اغلب موضوع شیطان و شیطانپرستی نزد بسیاری از افراد امری پیش پا افتاده و دور از ذهن بشمار میرود بطوری که به آن اعتنایی ندارند، جز اینکه در برخی خبرها و موضوعات روزمره درباره گروهی یا افرادی که دست به اعمال عجیب و غریب و حتی وحشیانهای زدهاند مطلبی را شنیده باشند. ولیکن باید دانست که این موضوع، موضوعی است بسیار قابل تأمل و شایان دقت و بحث فراوانی است که این موضوع را از منظر روانشناسی مورد بررسی قرار داده تا ببینیم ریشه اصلی این مشکلات و علت گرایشات نوجوانان و جوانان به این مسلک دروغین چیست؟ در این پژوهش از روش توصیفی استفاده شده است و از آنجا که بیشتر مباحث رشته علوم انسانی از طریق کتابخوانی بدست میآید و با توجه به موضوع به جمع آوری اطلاعات موردنیاز از طریق کتابهای موجود، مقالات و سایت های اینترنتی قابل دسترس استفاده شده است.

کلمات کلیدی : شیطان پرستی، نوجوانان

مقدمه

شیطان پس از 6000 سال عبادت وارد جرگه فرشتگان مقرب الهی گردید، اما تکبری که در وجودش همچون شعلهی زیر خاکستر بود به هنگام سجده بر انسان سر برآورد و ندای »خلقتنی من نار و خلقته من طین« را سر داد و این کلامش او را از قلهی سعادت به قعر شقاوت فرستاد و از آنجا بود که کمر به همت گمراه نمودن آدم - ع - و انبیاء اوست. شیطانپرستی - و یا به تعبیر دقیقتر شیطان گرایی - حرکتی است کهامروزه خصوصاً در دنیای غرب مریدانی را به خود جذب نموده است این حرکت با پشتیبانی کانون-های بزرگ سرمایه داری و با پیامبری پیامبرانی چون موزیک متال و سینمای هالیوود رویای تسخیر عواطف و افکار بشریت را در سر میپروراند.

شیطانپرستی دنیایی را ترسیم میکند که هیچ روزنه امیدی برای آن متصور نیست، به همین جهت شیطانپرستی را جهان تاریک میگویند. شیطانپرستی حقیقتی را جستجو میکند که در این جهان یافت نمیشود. خودکشی توجیهی اینگونه دارد، »اگر بپرسی چرا خودت را میکشی؟« پاسخ میدهد: میخواهم به حقیقت برسم و حقیقت در این دنیا به دست نمیآید. شیطانپرستی نوین به عنوان یک فرقه نوپا مطرح است. این جریان به عنوان مکتب یا فرقهای جدید، ادعا میکند که توان حل مشکلات فردی و اجتماعی افراد را دارد و متأسفانه مورد استقابل بسیاری از جوانان و نوجوانان در کشورهای مختلف از جمله کشورهای اسلامی و ایران قرار گرفته است. همراه بودن تئوریهای جدید ضریب دهنده، موسیقی متالیکا، نمادهای رمزگونه، آمیزههای جادوگری و ..... باعث جذابیت کاذب این مکتب گردیده است.

متأسفانه فعالیتها و تحقیقهای انجام شده در زمینه شناخت این فرقه انحرافی و نهایتاً جلوگیری از شیوع این ویروس اجتماعی هیچ توازنی با حجم فعالیت این گروه در کشورها ندارد، در حالیکه برای مقابله با هر جریان التقاطی یا انحرافی، ابتدا باید شناخت کافی از آن پیدا کرد و همچنین این جریانهای ضد فرهنگی را، به مردم و قشر جوانی که در حال دست و پنجه نرم کردن با آن هستند، شناساند. شیطان پرستی یا شیطان گرایی؟! در اینکه نام صحیح فرقهی مورد بحث »شیطان پرستی« یا »شیطان گرایی« است، بین افرادی که در این زمینه فعالیت میکنند، اختلافاتی وجود دارد. با بررسی کتابها، مقالهها و نوشتههای مرتبط با این موضوع که برخی در کتابخانهها و برخی در فضای اینترنت موجود است، میتوان چنین نتیجهگیری کرد که سه دسته با سه نظر مختلف در اینباره مطرح است:

یکم: بعضی فقط آن را شیطان گرایی مینامند و شیطان پرستی را اشتباه میدانند. دلیل این دسته این است که ترجمهی لفظی واژهی Satanism، شیطان گرایی است. همچنین شیطان پرستی شامل همهی شاخههای آن نمیگردد؛ زیرا برخی از آنها همانطور که در بخشهای بعدی هم خواهد آمد، نه تنها شیطان، بلکه هیچ موجودی را نمیپرستند و شیطان فقط بعنوان یک منبع الهام برای آنها مطرح است و حتی عدهای از آنان وجود شیطان را بعنوان یک موجود انکار میکنند.

دوم: بعضی دیگر اطلاق هر دو واژه را صحیح دانسته و حتی در مقالات و نوشتههای خود هر دو را یکسان بکار برده و فرقی بین آن دو قائل نمیشوند و متعرض این بحث هم نمیشوند. البته شمار این عده بسیار اندک هستند.

سوم: این عده که غالب افراد و کتابهایی که در این زمینه است را شامل میشود، نام این فرقه را شیطان پرستی میدانند و تنها همین لفظ را استعمال میکنند. البته دلیل خاصی برای این قول ندارند و این بحث را مطرح نمیکنند وکتابهایی که بر همین مبنا چاپ شده، این امر را مفروض گرفته و مطرح نمیکنند.

در این نوشتار، با آنکه دلیلهای گروه نخست صحیحتر به نظر میرسد، اصطلاح شیطان پرستی به دلیل مناسبت بیشتر بعنوان نام این گروه انتخاب شده است؛ زیرا در برگردان اصطلاحات و اسامی مکتبهای فکری، هنری یا سیاسی، صرفاً به معنای لفظی توجه نمیشود، چرا که ترجمهی لفظی بسیاری از این اصلاحات و مکتبها ارائه دهندهی معنای کامل آن نمیباشد و لذا در برگردان آنها چند روش متفاوت اتخاذ شده است.

»ایسم - Ism - « بعنوان پسوند مکتبها یا نگرشهای فکری،اعتقادی، هنری و سیاسی، در لغت به معنای اصالت، اصول، رویه و همچنین مکتب آمده است. در برخی برگردانها، از معانی لغوی آن استفاده شده؛ بعنوان مثال، برخی ماتریالیسم را به اصالت ماده تعبیر کردهاند و برخی دیگر به جای آن »گرایی« گذاشتهاند؛ همانند برگردان دستهی نخست که شیطان گرایی بود، یا برخی مکاتب مثل ایدهآلیسم که پندار گرایی یا آرمان گرایی نیز تعبیر شده است. اما در میان این اصطلاحات و مکاتب، برخی را نمیتوان با پسوند گرایی یا با اضافه کردن معنای لغوی ایسم، به فارسی برگردان نمود، زیرا با معنای صحیحی پیدا نمیکند، یا اگر دارای معنا است از معنای اصلی خود دور میشود و باعث غلط و اشتباه میگردد.

در برگردان این الفاظ، دو نوع برخورد انجام گرفته است. برخی از این مکاتب، به صورت همان تلفظ لاتین در فارسی رواج پیدا کرده است؛ مثل ایلومینیسم که ساخته شده از کلمهی ایلومین به معنای روشنگری میباشد. حال اگر بنابر مبنای دستهی نخست با پسوند »گرایی« برگردان شود، حاصل از روشنگری گرایی میشود که اصلاً با معنای این مکتب - همچنان که در پی نوشت آمده - همخوانی نداشته و اشتباه است؛ پس همان تلفظ در فارسی استفاده میشود. اما برخورد دوم با این گونه الفاظ، بدین صورت است که یک معادل مناسب برای آن انتخاب میشود که ارتباط معنایی کاملی با آن داشته باشد. بعنوان نمونه، مکتب کمونیسم به »مرام اشتراکی یا نظام اشتراکی« برگردان شده است.

دربارهی فرقهی مورد بحث، عنوان شیطان گرایی برگردان لفظی آن بر اساس اضافه کردن پسوند »گرایی« است و معنا هم میدهد ولی اشکال آن در این است که شیطان گرایی واژهی عام است و در فارسی بر هر گروهی که به نوعی عمل شیطانی انجام دهد، اطلاق میشود، لذا با توجه به اینکه نوع بدوی و ابتدایی این گروه و برخی فرقههای امروزی آن، شیطان را به عنوان یک موجود خارجی قبول داشتند و میپرستیدند، می توان با کمی تسامح عنوان شیطان پرستی را بر این گروه اطلاق کرد تا مساله خلط تعاریف فِرَق پیش نیاید و همانطور که ملاحظه شد، اطلاق این گونه برگردانها نه تنها اشکال ندارد، بلکه معمول هم میباشد. لذا با توجه به مطالب یاد شده، در این نوشتار عنوان شیطان پرستی بکار گرفته شده است.

تیپهای شخصیتی نوجوانان درگیر در شیطانپرستی

مشکلات هیجانی و رفتاری نوجوانانی که درگیر شیطان پرستی میشوند و مناسک آن را بجای میآورند یکی از نگرانیهای فزاینده والدین، معلمان، و متخصصان بهداشت روانی است. شیطانپرستان معمولاً اعتقاد دارند که شیطان »آنتی تز« عیسی مسیح است، و به ارزشهای متضاد با ارزشهای مسیحیان پایبند هستند. بسیاری از این نوجوانان دَبِلِر1 هستند. منظور از دبلر نوجوانانی هستند که به شیطانپرستی علاقه دارند بدون آنکه، به طور جدی، به آن و به مشکلات ناشی از درگیر شدن در آن، فکر کنند.

برای کمک به نوجوانانی که درگیر شیطانپرستی هستند، اصول آن را قبول دارند، و مناسک آن را بجای میآورند، باید از تأثیر شیطانپرستی در مشکلات هیجانی آنها درک کاملتری داشته باشیم. شیطانپرستی، مشکل واحد و متحد الشکلی نیست که بتوان برای درمان آن مرتباً نسخهای را تجویز کرد. جذابیت شیطانپرستی برای نوجوانان، دلایل زیاد و متفاوتی دارد. در این فصل به بیان چهار تیپ شخصیتی نوجوانانی که به شیطانپرستی علاقه مند میشوند میپردازیم. الگو و نحوه جذب به شیطانپرستی و پذیرش آن در همه نوجوانان تقریباً یکسان است. اما تیپهای شخصیتی مختلف عارضههای مختلفی را نشان میدهند. اگر والدین، معلمان، یا روان شناسان بتوانند این تفاوتها را تشخیص دهند، بهتر خواهند توانست به نوجوانان کمک کنند. نوجوانان، به دلایل مختلف، از مشکلات هیجانی رنج میبرند و همین طور، به دلایل مختلف، جذب شیطانپرستی میشوند. این فصل به والدین، معلمان، روحانیون، و مشاورانی کمک میکند که میخواهند اثر شیطانپرستی در شخصیت و رفتار نوجوانان را ارزیابی کنند.

جنبههای روانشناختی شیطانپرستی

اولین سوالی که متخصصان بهداشت روانی باید به آن پاسخ دهند این است: کدام نوع مشکلات باعث میشوند که نوجوانان، برای ملحق شدن به فرقه شیطانپرستی، انگیزه پیدا کنند و علل این مشکلات کدامهاست؟ بررسی دقیقتر در انگیزهها و تیپهای شخصیتی نوجوانان علاقه مند به شیطانپرستی سرنخهای خوبی به متخصصان خواهد داد. تجربه من، بعنوان روان شناس بالینی، این است که اکثر نوجوانان درگیر در شیطانپرستی در واقع، دَبلر هستند، یعنی نوجوانانی که مراحل اولیه درگیری در شیطان-پرستی را طی میکنند. آنها مشکلات هیجانی و روانی خود را، که از قبل وجود دارد، وارد شیطانپرستی میکنند. این نوجوانان، شیطانپرستی را وسیله ی مناسب برای برون ریزی خشم و نومیدی خود مییابند. علت خشم و نومیدی، مشکلات روانی و هیجانی آنهاست. پذیرفتن شیطانپرستی، راه حلی آسان ولی قدرتمند برای انواع مشکلات هیجانی است.

شیطانپرستی، به دلایل مختلف، برای نوجوانان جذاب است. دو عامل اصلی جذابیت شیطانپرستی برای نوجوانان، روابط آنها با والدین و تکالیف رشدی نوجوانی1 است. رشد و دگرگونی شخصیتهای مختلف در نوجوانان، به صورت تفاوت در برقراری ارتباط با والدین و تفاوت در پرداختن به تکالیف رشدی در نوجوانی، نشان داده میشود. از این لحاظ، چهار نوع شیطان پرست دبلر وجود دارند و برای درمان هر یک از آنها به مداخله متفاوتی نیاز هست. بعضی راهبردها یا استراتژیهای درمانی بر اساس این فرضیه عمل میکنند که مشارکت در شیطان پرستی، به علت اختلالات روانی عمده به وجود میآید و به شیطان پرستی، از دیدگاه یک مشکل کلیتر، به نام اختلال تعدد شخصیت - اختلال گسستگی هویت - نگاه میکنند.

بزهکار روانی

خصوصیات اصلی: بی رحم، تحقیرگر، پرخاشگر، خشن انگیزه: شیطان پرستی جنایت را توجیه میکند.

سود هیجانی: سلطه بر دیگران

دیاگنوز بر اساس :DSM-5 اختلال شخصیت دیگرآزاری2 روش مداخله: تعقیب قانونی و حبس

این نوع افراد، خشونت در مناسک شیطانپرستی و تحقیر دیگران را بینهایت جذاب میدانند. تقریباً همه این نوجوانان پسر هستند و به شیطانپرستی زیاد اهمیت نمی-دهند و اصول آنرا اصلاً نمیفهمند. در مناسب شیطانپرستی، از ادوات و وسایل متفاوتی استفاده میشود که هر یک از آنها نماد یک باور است. این نوجوانان تنها به فکر تصاحب چاقوها و دشنه ها هستند و هیچ علاقهای به شمعها، کتابها، رداها، یا دیگر اشیاء ندارند. اکثر این شیطانپرستان شدیداً به سوءمصف مواد میپردازند و احتمالاً در فعالیتهای مجرمانه درجامعه شرکت میکنند.

بین شیطانپرستی و در دسترس بودن مواد مخدر و الکل رابطه نزدیکی وجود دارد. بعضی شیطانپرستان از وسوسه مواد مخدر کمک میگیرند تا برای فرقه خود عضوگیری کنند. علاقه شدید به مواد مخدر، خونریزی، و تجاوز به زنان، باعث میشود که درمان بزهکاران روانی بسیار دشوار باشد و آزاد گذاشتن و کمک نکردن به این افراد ممکن است برای جامعه خطرات شدیدی ایجاد کند. اکثر بزهکاران روانی، که درگیر شیطانپرستی هستند، با سابقهای طولانی از مشکلات هیجانی جدی، وارد فرایند روان درمانی میشوند. روان شناسان نباید مرتکب خطای بالقوه خطرناک شوند، این که نتیجه بگیرند شیطانپرستی باعث ایجاد الگوهای رفتاری خصمانه و خشونت آمیز شده است.

برعکس، شخصیت سادیستیک - دیگر آزار - به سوی شیطانپرستی جذب میشود، زیرا آن را فرصتی برای بدست آوردن قدرت و تسلط میداند، آن هم در زمینهای که رفتارهای خشونت آمیز، مجاز و حتی لازمه پیروی از نظام اعتقادی شیطانپرستی تلقی میشود. چون خشنونت، بعلت ماهیت سادیستیک خود، بجای مجازات شدن، پاداش میگیرد، این نوع دبلرها ممکن است، برای امنیت جانی دیگران، خطری جدی باشند. آنها مجموعهای از مشکلات بسیار جدی دارند که باعث میشود احتمال موفقیت در روان درمانی بسیار کم باشد. بستری کردن نیز معمولاً بیفایده است. مداخله درمانی، برای اینکه موفق شود، باید فرد را از نزدیک تحت نظر داشته باشد. در مورد این تیپ شیطانپرستان، تعقیب قضایی و حبس، به صورت اولین قدم، از هر قدم دیگری موثرتر است و، در واقع، تنها راه حل مقدماتی است. پیش نیاز برای هر گونه درمان این است که محیط تحت کنترل باشد تا فرد نتواند به مواد مخدر، فعالیتهای سادیستیک، یا تلههای شیطان پرستان دسترس داشته باشد.

ناسازگار خشمگین

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید