بخشی از مقاله
چکیده
پیشرفت روز افزون علوم و تحقیقات گوناگون در حیطه های مختلف حاکی از آن است که اطلاعات بشر روز به روز افزایش می یابد و مطالب جدیدی به دست می آید.امروزه هر فرد بشر ناچار از استفاده یافته های جدید است . روش تدریس فعال ونوین که در آن مشارکت دانش آموز و معلم را می طلبد و به جای انتقال مطالب به دانش آموز ، به افزایش توانایی یادگیرنده در فرآیند یادگیری عنایت دارد.روش مقاله حاضر مروری ساده می باشد که یافته ها نشان میدهد ، به دلایل متعدد از جمله تاکید براصولی از کلیات نظام آموزش و پرورش کشور و اهداف دوره های تحصیلی ، نگرش های جهانی ، رشد روز افزون تحقیقات ، سرعت فن آوری و تکنولوژی ، ضرورت کار بست تدریس فعال را می طلبد . همچنین یکی از مشکلات مهم و اساسی در نظام آموزش و پرورش خصوصاٌ در کشور ما، به کار نگرفتن روش های تدریس نوین در آموزش است. به همین سبب کیفیت آموزشی از سطح مطلوب برخوردار نیست و دانش آموزان علاقه زیادی به تحصیل نشان نمی دهند. یکی از دلائل آن عدم آشنایی معلمان با روش های نوین تدریس است.
کلمات کلیدی :آموزش -یادگیری - روش تدریس -روش های فعال
مقدمه :
برای رویا رویی با انبوه چالشهایی که آینده در دل خود پنهان داشته است ، جامعه بشری در تلاش برای رسیدن به آرمانهایی چون صلح ، آزادی و عدالت اجتماعی ، آموزش و پرورش را سرمایه ای اجتناب ناپذیر می داند.با توجه به پیشرفت تکنولوژی و تغییرات مداومی که به وجود می آیدباید شرایط تغییر درهر جامعه ای ایجاد شود. شرط اولیه هر تغییری شناخت و آگاهی است ، که به دنبال آن باید کار با برنامه ریزی برای دست یابی به اهداف مطلوب صورت بگیرد.اهمیت و ثمر بخشی روشهای تدریس و یادگیری بهتر همواره مورد نظر دانشمندان و محققین علوم تربیتی بوده است از آغاز قرن بیستم توسط مومان و لای و سپس کلاپارد، ماریا منتسوری ، جان دیویی ، هربارت ، ثورندایک و همکارانش و ....در بسیاری از کشورها مطالعات زیادی به مدت چهل سال در مورد ثمر بخشی میزان روشهای آموزش در کلیه دروس انجام گرفت - افشار، 1368، ص . - 183
تاریخچه مطالعات نشان می دهد روشهای تدریس چه در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و چه در ایجاد انگیزه و رضایت خاطر ، پرورش شخصیت ، رشد خلاقیت آنان موثر است ، وظیفه معلمان در فرآیند تدریس تنها انتقال واقعیت های علمی به دانش آموزان نیست بلکه باید موقعیت و شرایط مطلوب یادگیری را فراهم نمایند و چگونه اندیشیدن و چگونه آموختن را به شاگردان بیاموزند. یعنی کار معلم نه تنها انتقال دانش ، بلکه پرورش توان تفکر منطقی و پرورش شخصیت سالم است و معلمان موفق برای شاگردان خود تنها عرضه کننده مطالب تخصصی نمی باشند بلکه شاگردان خود مطالب شناختی و اجتماعی و نحوه استفاده موثر از آنها را می آموزند ،در آموزش و پرورش نقش نیروی انسانی به خصوص معلم از مهمترین عوامل موثر در رشد و توسعه کیفی و محتوایی تربیت به شمار می آید . - معیری ، 1371 ، ص . - 98
معلمان سریازان خط اول جبهه تربیت قرار گرفته اند و ضرورت دارد که با مدرن ترین سلاح های علمی روز یعنی روشهای مختلف نوین و فعال تدریس آشنا باشند و بدانند در کدامین موقعیت آموزشی از کدامین روش استفاده نمایند.تدریس کار آسانی نیست. معلم در تدریس با عوامل مختلف و متعددی سروکار دارد که کنترل مجموعه آنها ممکن است محیط را بوجود آورد که یادگیری مطلوب و موثر در آن صورت گیرد. این عوامل مختلف و بطور کلی جامعهای که معلم و شاگرد در آن زندگی میکنند در کیفیت تدریس معلم تاثیر میگذارد. بدیهی است که معلم نمیتواند همه عوامل مذکور را تحت کنترل خود در آورد.بنابراین معلم در ایجاد موقعیت مناسب یادگیری قادر به تغییر و کنترل بسیاری از عوامل نیست اما تا حدی میتواند با تعیین هدفهای صریح اجرایی و اتخاذ الگو و روشهای مناسب تدریس و تهیه و بکارگیری تجهیزات لازم و ایجاد نوعی ارتباط سالم با شاگردانش ، کیفیت تدریس خود را دست خوش تغییر و تحول و پیشرفت بکند.
تاریخچه روشهای تدریس در آموزش جهان :
روشهای تدریس و آموزش در جهان سابقه ای به بلندی تاریخ بشری دارند. در گذشته های دور که تعلیم و تربیت محدود بود ، اقوام بدوی با روش های علمی راههای به دست آوردن خوراک ، تهیه پوشاک و پناهگاه را می آموختندو تربیت های دینی و اخلاقی واجتماعی هم با شرکت در مراسم جشن های قبیله ای صورت می گرفت . بنابر این می توان روش آموختن در این دوره از تاریخ بشر را روش تقلیدی وعلمی نامید.در تربیت دینی به تدریج طبقه ای به نام روحانیان پدید آمدند که نخستین معلمان تاریخ بشر محسوب می شدندو تا قرن ها آموزش و پرورش حق ویژه و تحت نظارت آنان بوده است ، با پیدایش طبقه مذکور و اختراع خط و تدوین ادبیات مذهبی روش های آموزش متحول و آموزش های نظری بر آموزشهای علمی که در خانه انجام می شدو آموزش های نظری که طبقه روحانی ضمن اجرای مراسم دینی عهده دار آن بودند انجام می شد.
از حدود قرن پنجم قبل از میلاد تا اوایل قرن بیستم میلادی در کشورهای متمدن جهان مانند اروپا و چین بر آموزش زبان ادبیات و دین تاکید می شد. در اروپا آموزش زبان و ادبیات تا قرن اول قبل از میلاد به صورت بلاغی یا معانی بیان و نیز به روش سقراطی صورت می گرفت و از زمان سقراط تا 800 سال پس از آن روش تدریس زبان و ادبیات غربی پایدار باقی ماند. در اروپاهدف عمده آموزش زبان و ادبیات ، پرورش سخنوری بود که این مهارت در سه زمینه ی دستور زبان ، سبک بیان و فصاحت سبک می شد . سابقه ی زبان و ادبیات فضیلت های اخلاقی را مانند حرمت نهادن به دیگران و مسئولیت پذیری اجتماعی می آموختند.الگوی تدریس که معلم با توجه به شرایط مختلف و عوامل متعدد تاثیر گذارد در این زمینه انتخاب میکند. تاثیر مستقیمی در روند یادگیری دانش آموزان ، تاثیر پذیری آنها از معلم خود ، ایجاد دید کلی نسبت به مدرسه و درس و حتی تاثیر زیادی در دید کلی دانش آموز به علم و نفس یادگیری و علم آموزی میگذارد. هر قوانین الگو و روند تدریس معلم مناسب باشد تاثیر مثبتی در آینده و زندگی آینده فرد خواهد داشت.
تعریف روش:
«روش در مقابل واژه ی لاتینی »متد « به کار می رود ، وواژه ی متد در فرهنگ فارسی » معین « و فرهنگ انگلیسی به فارسی »آریانپور «به :روش ، شیوه ،راه ،طریقه ، طرز ، اسلوب معنی شده است . به طور کلی »راه انجام دادن هر کاری « را روش گویند .روش تدریس نیز عبارت از راه منظم ،با قاعده و منطقی برای ارائه درس می باشد.
تقسیم بندی روش تدریس :
1 روشهای تاریخی 2 روشهای نوین - » صفوی ، ص 239، - 1370
اصطلاح تدریس ،اگر چه در متون علوم تربیتی مفهومی آشنا به نظر می رسد ،اکثر معلمان و مجریان برنامه های درسی با معنی و ماهیت درست آن آشنایی دارند . برداشتهای مختلف معلمان از مفهوم تدریس می تواند در نگرش آنان نسبت به دانش آموزان و نحوه ی کار کردن با آنها تأثیرمثبت یا منفی بر جای گذارد . برداشت چند گانه از مفهوم تدریس می تواند دلایل مختلفی داشته باشد ؛از مهمترین آنها ضعف دانش پایه و اختلاف در ترجمه و برداشت نادرست معلمان از دیدگاههای مختلف تربیتی است. گاهی آشفتگی و اغتشاش در درک مفاهیم تربیتی به حدی است که بسیاری از کارشناسان ، معلمان و دانشجویان این رشته مفاهیمی چون پرورش ، آموزش ،تدریس و حرفه آموزی را یکی تصور می کنند وبه جای هم به کار می برند . این مفاهیم اگر چه ممکن است در برخی جهات وجوه مشترک و در هم تنیده داشته باشند اصولاً، مفاهیم مستقلی هستند و معنای خاص خود را دارند.
پرورش یا تربیت »جریانی است منظم و مستمر که هدف آن هدایت رشد جسمانی ، شناختی ، اخلاقی و اجتماعی یا به طور کلی رشد همه جانبه شخصیت دانش آموزان در جهت کسب و درک معارف بشری و هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعداد آنان است « - سیف ،1379 ، . - 28 بر اساس چنین تعریفی پرورش یک نظام است ، نظامی که کارکرد اساسی اش شکوفا کردن استعداد و تربیت شهروندانی است که هنجارهای مورد پذیرش جامعه راکسب کنند و متعهد به ارزشهای آن باشند . حتی بسیاری از صاحب نظران تربیتی کارکردی فراتر از کارکرد ذکر شده برای پرورش قائلند و معتقدند که القای ارزشها و سنتها و اخلاقیات پذیرفته شده جامعه به افراد یکی از قدیمی ترین دیدگاه