بخشی از مقاله

چکیده

کمیته بینالمللی مشارکت جهانی آب - Global Water Partnership-GWP - که متشکل از متخصصان و اندیشمندان آب از سراسر جهان میباشد طی گزارشی مبسوط پیرامون مدیریت یکپارچه - یا بهم پیوسته - منابع آب - - Integrated Water Resource Management-IWRM اظهار میدارد که ”تجارب کشورها در مدیریت ناپایدار حوضهها لازم است با یک رویکرد جامعنگر برمبنای مدیریت یکپارچه منابع آب تنظیم گردد. IWRM ابزار تامین ایمنی آب از طریق خلق سیاستها و راهبردهای پایدار آب و اطلاع از ریسکهای متوجه سیستم جهانی آب میباشد.

به عبارت دیگر، هدف غایی IWRM مدیریت ریسک و پرهیز از شکست سیستمهای آبی از اهداف خود می باشد - ریس،٢٠٠٢ - . رویکرد مدیریت ریسک از صنایع هوایی و هستهای رشد یافته و چندسالی است که در عرصه مهندسی و مدیریت آب مورد توجه واقع شده است. رشد این دیدگاه در آب سریع بوده تا آنجا که USBR در حال حاضر به طور گسترده در مطالعات ایمنی ٣٧٠ سدی که در منابع آبی غرب ایالات متحده آمریکا برعهده دارد از این رویکرد استفاده میکند.

پروفسور لاکس نیز اعتقاد دارد بهرهبرداری از سیستمهای آبی با نگاه بیشنهسازی سود جوابگو نیست و معیار کمینهسازی ریسک باید ملاک قرار گیرد. مطالعات مدلسازی کیفی منابع آب به عنوان یکی از اجزا مهم IWRM همواره با عدم قطعیتهای متعددی ناشی از جمله نداشتن تعریف شفاف و روشن از آلودگی آب، کمبود و نقص شدید کمی و کیفی داده، نداشتن پارامترهای متنوع واکنشی و عکسالعملی سیستم در مدلسازی، تنوع فراوان پارامترهای مورد سنجش و... همراه میباشد.

از طرفی عدم امکان یا پیچیدگی مولفه مهم اقتصادی در مدیریت کیفی حوضه از جمله مواردی است که استفاده از رویکرد تحلیل ریسک میتواند تلاشی در حل برخی از این مسایل باشد .این مقاله سعی دارد با بیان جایگاه ریسک به عنوان یک معیار و شاخص در کمیسازی توسعه پایدار، تشریح انواع پهنهبندی کیفی به عنوان یک ابزار مدیریتی در رودخانهها و در نهایت با تشریح ریاضیات ریسک و نحوه مدلسازی آن و ذکر یک مطالعه موردی، نحوه مدلسازی رودخانه با نگاه تحلیل ریسک و با هدف تامین شاخص های توسعه پایدار را تبیین نماید.

١-مقدمه

فلسفه توسعه پایدار میکوشد اهمیت محیط زیست را در سیاستگذاریها بیشتر مورد توجه قرار دهد. در واقع توسعه پایدار بهدنبال مجموعهای از سیاستهای جامع و یکپارچه است که رفاه بشر را در یک چارچوب زمانی درون نسلی و بین نسلی بیشینه نماید. در تعریف Brundtland از توسعه پایدار آمده است :" بشر توانایی دارد تا توسعه را پایدار نماید- بدین معنی که قادر است نیازهای نسل حاضر را بدون تعارض با توانایی نسلهای آینده در تامین نیازهایشان، برآورده نماید." در این تعریف بر حفظ حقوق سه مولفه مهم طبیعت، نسل حاضر و نسلهای آینده تاکید شده است - برندلند،١٩٨٧ - .

طرفداران این نوع توسعه سعی دارند پیوند مثبت و سازندهای بین اقتصاد و محیطزیست ایجاد نمایند. بر همین اساس علم جدیدی به نام اقتصاد محیطزیست در ٢٠ سال اخیر رشد جالب توجهای داشته است. اولین مساله مهم در اقتصاد محیطزیست قیمت گذاری خسارتهای زیستمحیطی است. در کشورهای توسعه یافته میزان خسارتهای زیستمحیطی ١ تا ٥ درصد تولید ناخالص داخلی - GNP - تخمین زده شده است - پیرس و همکاران،١٣٧٧ - . امروزه توسعه پایدار بیانگر فرایندی است که طی آن اقتصاد،محیط زیست و اکوسیستم یک منطقه به طور هماهنگ با همدیگر تغییر نمایند و در طول زمان بهبود نیز یابند ASCE - ،١٩٩٨ - . پیرامون توسعه پایدار منابع آب تعاریف متعددی ذکر شده است که در ذیل به دو مورد از آنها اشاره شده است:

لاکس: سیستمهای پایدار منابع آب، سیستمهایی هستند که به گونهای طراحی و مدیریت میشوند که کاملا نیازهای جامعه در حال و آینده نامحدود را پاسخ میدهند و درعین حال یکپارچگی فرهنگی، اکولوﮊیکی و هیدرولیکی آنها را حفظ مینمایند.

 پیرس: به اعتقاد وی لازمه پایداری در سیستمهای منابع آب آن است که استفاده از آب شیرین در زمان حال نباید هزینهای را چه به طور مستقیم - مانند کیفیت پایینتر بهداشت ناشی از آلودگی - و چه به طور غیرمستقیم - مانند فرصتهای از دست رفته - به نسلهای آینده تحمیل نماید.

١-١- پایش و سنجش توسعه پایدار سیستمها

یکی از پیچیده ترین مباحث در توسعه پایدار، اندازه گیری وپایش آن در سیستمهای منابع آب میباشد. پایش پایداری امکان کمی کردن سطوح نسبی پایداری را فراهم میسازد. Simonovic & McLaren سنجشگرهای پایداری را در دو دسته شاخصها و معیارها طبقهبندی میکنند - مک لارن و همکاران، ١٩٩٩Kuik & Verbruggen. - دو کارکرد را برای شاخصها تعریف میکنند - وربرگن و همکاران،١٩٩١ - ، یکی کارکرد برنامه ریزی، شامل شناسایی مساله و ارزیابی سیاست و دیگری کارکرد ارتباطی، مشتمل بر پایش و قانونی کردن سیاستها. شاخصها تصویری از سلامتی و پایداری سیستم را در قالب اعداد و ارقام ارایه میدهد و میتوان از آنها برای مقایسه وضعیت سیستم نسبت به شرایط مطلوب بهره برد.

انتخاب شاخصها کار ظریفی است و باید با در نظر گرفتن قابلیت دسترسی، قابلیت اعتماد، دقت و ارتباط اطلاعات انجام شود.استفاده از شاخصها با دو مشکل همراه است، یکی تعیین اهداف و استانداردها و حدود آستانه مشکل است و دیگری ارتباط موارد اندازهگیری شده توسط شاخصها به پایداری می باشد. از شاخصها نمیتوان به طور مستقیم در تصمیم گیری و سیاستگذاری استفاده نمود. برای این منظور باید از معیارهای پایداری استفاده نمود.معیارها در واقع خصوصیاتی از یک سیستم هستند که به طور مستقیم قابل اندازه گیری نیستند بلکه آنها را از طریق شاخصها باید کمی کرد.بعبارت بهتر معیارها خطوط راهنمایی هستند که شاخصهای پایداری در چارچوب آنها اندازهگیری میشوند - سیمونویچ و همکاران،١٩٩٧،ون دن برگ،١٩٩٦ - .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید