بخشی از مقاله
چکیده
سنگهاي کربناته مربوط به بخش بالایی سازند الیکا با سن نسبی تریاس میانی در دامنه شمالی البرز مرکزي - شرق مازندران - میزبان تعدادي از کانسارهاي مهم فلور- باریوم- سرب در ایران میباشند. مطالعه ساخت کانیسازي در مقیاس صحرایی، مکانهاي تمرکز ماده معدنی در کانسارها را غالباً به صورت پرشدگی فضاي خالی به شکل رگهاي، عدسی و تودهاي در مناطق گسله و حفرات انحلالی کارستی نشان داد که به صورت ناهمشیب نسبت به سنگهاي کربناته قرار گرفتهاند. مطالعات در مقیاس نمونه دستی و میکروسکوپی، بافتهاي گورخري، کلوفرمی، نواربندي قشرگون و جانشینی اولیه را بعنوان بافتهاي اولیه غالب و بافتهاي افشان و استیلولایتی را جزء بافتهاي اولیه نادر در کانیسازي نشان داد. علاوه بر بافتهاي اولیه، بافتهاي ثانویه مانند دگرشکلی و جانشینی برونزاد نیز در کانسارهاي مورد مطالعه شناسایی شد. برتري ساخت و بافتهاي دیرزاد بر انواع همزاد در کانسارهاي مورد مطالعه حاکی از این است که بخش عمده و اقتصادي کانیسازي در کانسارهاي مورد مطالعه بصورت ناهمزاد با سنگهاي میزبان رخ داده است که در مرحله بعد از کانیسازي اصلی، متحمل دگرشکلی و سپس اکسید شدن برونزاد گردیده است.
کلمات کلیدي: ساخت، بافت، کانسارهاي فلوریت، مازندران
مقدمه
مطالعه ساخت و بافت کانیسازي در کانسارهاي رسوبی بویژه کانسارهاي سرب- روي- باریوم- فلور با سنگ میزبان کربناته یکی از مطمئنترین روشها براي پی بردن به الگوي تشکیل این کانسارها میباشد زیرا بحث اصلی در ارتباط با تشکیل این کانسارها، الگوهاي همزادي - syngenetic - مانند همزاد با رسوبگذاري - syn-sedimentary - یا همزاد با سنگشدگی - syn-diagenetic - و الگوي ناهمزادي - epigenetic - میباشد. سنگهاي کربناته با سن نسبی تریاس میانی مربوط به بخش بالایی سازند الیکا در دامنه شمالی البرز مرکزي د - شرق مازندران - میزبان مهمترین رخدادهاي کانیسازي از فلوریت ± - گالن- باریت - در ایران میباشند که بصورت زنجیرهاي در نوار باریکی به درازاي 80 کیلومتر و پهناي 30 کیلومتر توزیع شدهاند - وهاب زاده و همکاران . - 1387 این رخدادها عبارتند از پاچیمیانا - گرجیزاد - 1374،ششرودبار - شریعتمدار - 1380، کمرپشت، اراء، دراسله، اشجال و سرچلشک که از این میان، چهار کانسار اول در حال استخراج و بهره برداري هستند.
به لحاظ ساختاري، سازند الیکا در مناطقی که داراي کانیسازيهاي سرب- باریم- فلور است توسط گسلهاي معکوس و رانده با روند شمال شرق- جنوب غرب - وهابزاده و همکاران، - 1378 محصور شده است بطوري که در اکثر نواحی سنگهاي این سازند بر روي سنگهاي سازند آواري- زغالدار شمشک - به سن تریاس بالایی- ژوراسیک زیرین - رانده شده و عمده کانیسازي در فضاهاي خالی ناشی از زاویه بین گسلش عادي با گسلهاي معکوس در سنگهاي کربناته سازند الیکا - طبسی، - 1375 رخ داده است. هدف این مقاله، مطالعه و شناسایی ساخت و بافت کانیسازي سولفیدها، سولفاتها و کربناتها در کانسارهاي مورد مطالعه میباشد. به کمک این مطالعه، اطلاعاتی دربارهي مراحل مختلف کانیسازي ، ترتیب زمانی شکلگیري بافتها و نهشت کانیها، ماهیت برخی از فرآیندهاي موثر در کانیسازي با راهبرد الگوي منشایی بین الگوهاي همزادي و الگوي ناهمزادي بدست آمده است.
روش مطالعه
به منظور بررسی ویژگیهاي ساخت و بافت ، ابتدا بررسیهاي صحرایی در منطقه مورد مطالعه صورت گرفت. در ادامه از نمونههاي برداشت شده حدود 78 عدد مقاطع نازك و 216 عدد نازك- صیقلی ، تهیه و سپس ویژگیهاي بافتی و کانیشناسی آن با روشهاي مرسوم میکروسکوپی مورد مطالعه قرار گرفت.
بحث و نتیجهگیري
ساختکانیسازي: ساختکانیسازي معمولاً ویژگیهاي بزرگ مقیاس از شکل هندسی و نحوه قرارگیري ماده معدنی در سنگهاي میزبان را شامل میشود. بر پایه مشاهدات صحرایی در مطالعه حاضر، ماده معدنی عمدتاً به صورت پرشدگی فضاي خالی به شکل رگهاي، عدسی و تودهاي و به صورت ناهمشیب در سنگهاي کربناته قرار گرفته است.همچنین در برخی نقاط ارتباط ماده معدنی با سنگ درونگیر آن در محل کانسار از نوع گسلش میباشد - شکل. - 1بافت کانسنگها: تشریح ماکروسکوپی کانسنگها در نمونه دستی و بررسیهاي میکروسکوپی مقاطع نازك و نازك-صیقلی در کانسارهاي مورد مطالعه، ضمن آشکار نمودن ترکیب کانیشناسی کانسنگها، به شناسایی بافتهاي متنوع کانهها و کانیها و همچنین ارتباط آنها با یکدیگر کمک مینماید.
براساس شواهد بدست آمده در بررسیهاي صحرایی، مشاهدات ماکروسکوپی و میکروسکوپی نمونهها بافتهاي همزاد با رسوبگذاري- دیاژنز، بافتهاي مربوط به زمان اصلی کانیسازي و بافتهاي بعد از زمان کانیسازي نظیر دگرشکلی و جانشینی برونزاد تشخیص داده شد.بافتهاي همزاد با رسوبگذاري- دیاژنز شامل بافت دانه پراکنده - افشان - و بافت استیلولایتی است که از جمله بافتهاي نادر و همچنین کم اهمیت ماده معدنی در کانسارهاي مورد مطالعه میباشند. حضور گالنهاي شکلدار ریزدانه در متن سنگهاي میزبان بدون ارتباط و اتصال به ریزرگچهها - شکل 2 الف - میتواند نشاندهندهي تهنشست ماده معدنی همزمان با رسوبگذاري و رشد آنها در طی فرایند سنگشدگی سنگهاي میزبان بویژه میکرایتها میباشد.
پیریتهاي افشان ریزدانه در متن سنگآهکهاي سیلیسی نیز می تواند مبین نهشت اولیه اما کم اهمیت سولفیدها در حین رسوبگذاري و سنگشدگی باشد. - شکل4 ث - . بافت استیلولایتی در محدودهي پاچی میانا در درون سنگهاي کربناته میکرایتی که حاوي سوزن هاي سیلیسی است، مشاهده شد. تصور میشود که این بافت مربوط به مرحله دیاژنز است. برخی از این استیلولایتها داراي ترکیب سیلیسی- کلسیتی - شکل 2ب، پ - و برخی داراي گالن - شکل 3 پ - هستند.بافتهاي مربوط به زمان اصلی کانیسازي شامل بافتهاي پرکنندهي فضاي خالی، رگه- رگچه اي، بافت ریتمیت یا موزون، نواربندي قشرگون، بافت کلوفرمی، بافت شکلدار است.
از دیگر بافتهاي اقتصادي منطقه بافت پرکننده فضاي خالی میباشد که طی نهشتهشدن پی در پی کانهها درون شکستگیها و یا شکافهاي باز موجود در دیواره پدید میآید. معمولا این بافت در منطقه داراي بلورهاي درشت دانه بوده که از لحاظ اقتصادي حائز اهمیت است - شکل3 الف - . در این فضاهاي خالی پاراژنز گالن- باریت، باریت- فلوریت، گالن- فلوریت، گالن- باریت- فلوریت مشاهده شد.
ساخت و بافت رگه- رگچهاي از بافتهاي شاخص مرحله اصلی کانیسازي است که به وضوح نشاندهندهي کانی-سازي بعد از سنگشدگی سنگ میزبان است. عمده رخداد گالن در منطقه مورد مطالعه به صورت تظاهر رگه– رگچه-اي میباشد به طوریکه اکثر رگهها حاوي همراهی گالن- فلوریت و گالن- باریت- فلوریت بوده که بیانکننده نهشت همزمان این کانیها باهم است - شکل3 ث - .
در محدوده پاچی میانا رگچههایی از جنس فلوریت - بی رنگ - در سنگ آهکها دیده شده است که داراي بلورهاي کوبیک گالن است. همچنین حضور ریزرگچههایی واجد تک کانیهایی از گالن، کلسیت و پیریت در زمینه سنگهاي میزبان میتواند بعنوان گامههاي آغازین مرحله اصلی کانیسازي معرفی شوند - شکل 3 پ - . نوارهاي سیاه رنگی در برخی از رگهها تظاهر دارد که طی آنالیز XRD ، گالن، اسفالریت، سروزیت و کوارتز تشخیص داده شد. در برخی نمونههاي میکروسکوپی رگه- رگچههایی از کلسیت که پیریت،گالن و فلوریت را قطع کردهاند، نیز مشهود است که دال بر تاخر کانیسازي پیریت، گالن و فلوریت نسبت به کلسیت است - شکل 3 ح، خ، د - . از انواع بافتهاي جانشینی اولیه در کانسارهاي مورد مطالعه، جانشینشدن فلوریت توسط باریت و جانشینی