بخشی از مقاله
چکیده
تامین مالی خرد در طی سال های اخیر به عنوان ابزاری در جهت توانمند سازی افراد کم درآمد و کمک به رشد مناطق کمتر توسعه یافته در دنیا به کار گرفته شده است. در ادبیات این مبحث، دو مساله مخاطرات اخلاقی و انتخاب های بد با استفاده از روش های متنوع و در اثر شناخت موسسات از شبکه تحت پوشش خود تا حدودی مرتفع گشته است. بر اساس تعالیم اسلامی استفاده ابزارهای تامین مالی اسلامی در جهت شکوفایی و ایجاد عدالت اقتصادی سفارش شده است. در این بین سنت قرض الحسنه قبل و بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی از جایگاه ویژه ای در ایران برخوردار بوده است.
لیکن سازماندهی نامناسب و نبود چارچوب استاندارد در صندوق های قرض الحسنه از یک سو و کندی سیستم بانکی از سوی دیگر باعث ایجاد مشکلاتی در مقوله تامین مالی خرد در ایران شده است. در این مقاله بر اساس یک مطالعه توصیفی استفاده از یک سازمان واسط میان نهاد ناظر پولی - بانک مرکزی - و شبکه صندوق های قرض الحسنه به منظور استاندارد سازی چارچوب فعالیت و ساماندهی خدمات بازار غیرمتشکل پولی در این بخش موثر پیشنهاد شده است. این امر موجب خواهد شد با رونق گرفتن تسهیلات خرد و هدایت پذیری موسسات قرض الحسنه، بهبود تعمیق مالی به عنوان هدف سیاستی تا حدی محقق خواهد شد.
واژههای کلیدی: تامین مالی خرد، سازمان راس، تامین مالی خرد اسلامی، قرض الحسنه
.1 مقدمه
تامین مالی خرد و اعتبارات خرد موضوعاتی هستند که هر از چندگاهی با ظهورمشکلاتی در یکی از اقصی نقاط ایران به عنوان یکی از معضلات نظام پولی کشور مطرح می شود. علی رغم تجربه های مختلف، با ظهور موسسات جدید و بدون نام و نشان در این عرصه، خیل عظیم متقاضیان چنین نهادهایی مبین آن است که بخش رسمی بازار پول نتوانسته است پاسخ متناسبی به این نیاز بازار ارایه نماید. قدمت صندوق های قرض الحسنه در ایران به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای تامین مالی خرد باعث شده تا صاحب نظران داخلی و مقامات اجرایی، سامان دهی و استفاده از حداکثر توان بالقوه این نهاد را برای پاسخ گویی به تامین مالی خرد در دستور کار قرار دهند. در این مقاله ضمن بررسی مفهوم تامین مالی خرد در ادبیات رایج به معرفی تامین مالی خرد اسلامی می پردازیم. سپس با بررسی جایگاه این موضوع و سیر تطورات قانونی صندوق های قرض الحسنه در ایران ضمن آسیب شناسی وضع موجود، الگوی پیشنهادی تشریح می شود. شایان ذکر است هدف از طرح مباحث موجود ارایه الگویی برای استفاده از شبکه کنونی است که در حال حاضر مشغول ارایه خدمات میباشد؛ اگرچه در این بین مشکلات و نواقصی هم وجود دارد.
.2 تامین مالی خرد در ادبیات رایج اقتصادی تامین مالی خرد در ادبیات رایج اقتصادی در طی دهه های اخیر به منظور تسریع درفرآیند سرمایه گذاری و تقویت بنیادهای مالی و پس انداز مناطق محروم و عمدتا روستایی مطرح شده است. توانمند سازی و فقر زدایی از جوامع محروم از طریق ارتقا بهره وری و با تاکید بر به کارگیری اعتبارات خرد هدف عمده این برنامهها بوده است. راهبرد اعتبارات خرد در توسعه اقتصادی با هدف دسترسی اقشار کم درآمد به منابع اعتباری برای بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی آن ها است. بومن - 1997 - در کتاب خود اعتبارات خرد را چنین تعریف نموده است: "کوچک، کوتاه بدون وثیقه". به عبارت دیگر این اعتبارات به معنای وامهایی با مبلغ کم و بدون وثیقه است که به افراد کم درآمد پرداخت می شود و آن ها ملزم در مدت کوتاهی این مبالغ را بازپرداخت نمایند. - مافی، - 16 :1387
اعتبارات خرد به عنوان یکی ازمباحث نیولیبرال، به عنوان محرک اقتصادی برای کشورهای در حال توسعه که عمدتا با تورم و بیکاری فزآینده مواجه بوده و توزیع درآمد در آن ها چندان عادلانه نیست، مطرح شد. این امر پس از شکست های اقتصادی و ناکامی در کاهش فقر اقتصادی در کشورهای در حال توسعه در دهه های 80 و 90 توسط سازمانهای بینالمللی مانند بانک جهانی و صندوق بین الملل پول به صورت مشخص به عنوان برنامه محوری سیاست نیو لیبرال جهت کاهش فقر اتخاذ گردید. - همان منبع: - 20با عنایت به این مهم در کشورهای در حال توسعه، دولتهای ملی به منظور ایجاد وضعیت مناسب تر برای گروه های فقیر در چارچوب برنامه فقرزدایی به تدوین برنامه های تامین مالی خرد و ایجاد موسسات تامین مالی خرد اقدام نمودند.
برنامههای تامین مالی خرد علاوه بر اعطای اعتبارات خرد شامل برنامه هایی جهت ایجاد، توسعه و رونق کسب و کار برای گروه هدف بود.ٌ تجربه های موجود در زمینه تامین مالی خرد با فراز و فرودهایی مواجه بوده است و حتی تجربههای موفق نیز گاهی با مشکلاتی مواجه شدهاند. از جمله تجربههای موفق می توان به تجربه گرامین بانک بنگلادش، موسسات تامین مالی غیردولتی مالزی و برنامه بهبود وضعیت کشاورزان خرد در نپال و به عنوان یک تجربه ناموفق می توان به عدم توفیق اعتبارات خرد در جاماییکا اشاره کرد. - مهم ترین دلایل عدم توفیق این برنامه مربوط به نبود نظارت دقیق بر اعتبارات اعطایی، عدم توانایی برای اداره کسب و کار کوچک و عدم توفیق در شناسایی افراد و قدرت بازپرداخت آنها نامبرده میشود. -
از مهم ترین عوامل ناکامی و شکست برنامه های تامین مالی خرد می توان به وابستگی به منابع دولتی، نرخ های بهره ترجیحی و کنترل شده، عدم توجه به جذب منبع مالی از مشتریان، تاکید صرف بر اعتبار و عدم توجه به جنبههای آموزشی برای استفاده مولد از این اعتبارات و عدم توجه به شرایط نهادی، اجتماعی و فرهنگی گروه هدف و شناخت ناقص از نیازهای این گروه اشاره کرد. در مقابل چارچوب الگوی تحلیلی که بتواند به سوالات زیر پاسخ مناسب بدهد می تواند در تحقق اهداف تامین مالی خرد و ایجاد خدمات پایدار به گروه هدف موفق باشد. این سوالات به شرح زیر است: