بخشی از مقاله

چکیده

خرد تا دو دهه گذشته سازه مبهم و فریبنده پژوهشهای علمی بوده است که تا حد زیادی به دلیل توجه محققان رشد انسان نمایان شده است. اگر چه ظاهرا اجماع مشخصی درباره آن یعنی معنا و نحوه توسعه آن وجود ندارد اما مفاهیم و کاربردهای متفاوتی برای خرد پیشنهاد شده است. خرد، قدرت برتر و مظهر برتری انسان و یکی از قدرت های شخصیتی مهم شناسایی شده توسط جنبش روانشناسی مثبت است.

اگرچه، مفهوم خرد سازمانی خرد را از سطح فردی به سطح سازمانی میکشاند. در این سطح، سازمانها میتوانند یاد بگیرند که چگونه از افرادی که در موضوعات مختلف و از جنبههای مختلف توصیه میدهند، تفکر سازنده و گروهی را تقویت میکنند، منافع شخصی را به خاطر منافع سازمانی فدا میکنند و در تفکر خلاقانه در مسائل راهبردی پیشرو هستند، استفاده کنند. این پژوهش با مطالعه ادبیات حوزه خرد و خرد سازمانی با روش کتابخانهای به بررسی تاریخچه خرد و خرد سازمانی میپردازد.

-1 مقدمه
از آغاز فرهنگ بشری، خرد هدف ایده آل رشد انسان تلقی می شده است. درواقع ایده خرد بهعنوان یکی از بالاترین اشکال دانش و مهارت در تعریف تسلط تاریخی بر تمام مهارتها یعنی فلسفه به چشم میخورد: عشق به خرد یا خرد دوستی. ازنظر تاریخی مفهوم خرد ایده آل بودن است و خرد فرآیند دانش و قضاوت کامل مانند قضاوتهای سلیمان یا نتیجه شفاهی و یا مکتوبی مانند ضربالمثلهای مرتبط با خرد و اصطلاحاً ادبیات خرد است. آنچه اهمیت دارد تشخیص خرد در افرادی مانند افراد خردمند است، رویکرد برجستهای در روانشناسی که یکی از روشهای معرفی خرد میباشد. درواقع در ادبیات تاریخی پیرامون خرد تشخیص خرد با فکر و منش افراد بهترین روش تحلیل نیست. خرد ایده آلی است که تجلی کامل آن در افراد مختلف دشوار است

در طول تاریخ، موضوع خرد توجه زیادی را به خود جلب کرده است. معمولاً در ارزیابی تاریخی مفهوم خرد دو مبحث وجود دارد: تمایز میان خرد فلسفی و عملی که غالباً به تمایز ارسطو میان صوفیا و فرونسیس نسبت داده میشود و مبحث الهی یا بشری بودن خرد. در دنیای غرب، این دو موضوع یعنی خرد فلسفی و عملی و خرد الهی یا بشری موضوع اصلی بحثهای داغ در دوران رنسانس بودهاند و نتیجه مقدماتی بحث در مراحل بعدی روشنفکری به دست آمد؛مثلاً خرد اهمیت زیادی در تفکر کانت و هگل داشت. آن دو خرد را بر اساس هماهنگی دنیای علم و دنیای عملی بشریت درک کرده بودند

باوجوداین، دیدروت، دایره المعارف فرانسوی قرن هجدهم علیرغم اینکه بیش از پنجاه جلد دارد بندرت این موضوع را بیان کرده است. در دوران روشنفکری و فرآیند سکولاریزه خرد اهمیتش را بهعنوان یکی از مقولههای اساسی کنترل کننده فکر و عمل انسان از دست داد. باوجوداین، گاهی محققان حوزههای فلسفه، علوم سیاسی، الهیات و انسانشناسی فرهنگی هنوز هم به خرد توجه دارند، اگرچه بجای اصلاح معنی به ریشههای تاریخی و کاربردهایش برای آگاهی انسان از پیچیدگیها و عدم قطعیتهای زندگی بیشتر در معنای تئوری آن میپردازند؛مثلاً در دهه گذشته، برخی فلاسفه درصدد تعریف خرد ازجمله قطبیسازی آن بین خرد عملی و فلسفی، تلفیق اشکال متفاوت دانش برای ایجاد یک کل هماهنگ و جستوجو برای جهتگیری در زندگی بودهاند. مسئله آخر اهمیت خاصی در رابطه با ظهور پستمدرنیته پیدا کرده است.

درنهایت آثار متعدد باستانی- فرهنگی در چین، هند، مصر، بینالنهرین کهن و سایر تمدنهای باستانی پیرامون خاستگاههای مجموعههای مذهبی و سکولاریزه کتب مرتبط با خرد وجود دارد. درجه تغییرناپذیری تاریخی و فرهنگی ضربالمثلها و داستانهای مرتبط با خرد موجود در این زمینه پژوهشی تأثیرگذار است و این فرضیه را مطرح میکند که مفاهیمی مانند خرد با مجموعه دانش و مهارتهای مرتبطش به دلیل ارزش انطباقی برای بشریت ازنظر فرهنگی انتخاب شدهاند 

یکی از دلایل مهم پیدایش مطالعه روانشناختی خرد در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 پژوهش پیرامون مزایای پیری یا بهویژه حوزهها و انواع نقشهای فکری است که با سن کاهش نمییابند. بر این اساس تجربه زندگی، خرد و تخصص حرفهای، حل مشکلات روزمره یا هوش عملی موضوعات مورد توجه هستند

با توجه به آنچه گفته شد در این مقاله به بررسی تاریخچه خرد و خرد سازمانی پرداخته میشود.

-2 تاریخچه خرد

هزاران سال است که خرد موضوع بحث فلاسفه، شاعران و نویسندگان مذهبی بوده است. "همه مردم، چه انسانهای نخستین و چه انسانهای متمدن، درصدد انتقال خرد به نسلهای بعدی از طریق افسانهها، داستانها، آوازها و حتی نقاشیهای درون غارها که قدمتشان به 30000 هزار سال قبل بر میگردد، بودهاند

از سومریها تا مصریان تا یونانیان باستان و تا فرهنگهای باستانی آسیا تا نویسندگان متعدد دوران رنسانس و تا همین روزگاران مدرن، ماهیت و شیوه خرد موضوع غنی بحث-ها بوده است. معنا یا درک خرد در طول زمان ثابت نبوده است. با رشد و تکامل جوامع در طول تاریخ، معنای خرد نیز تغییر کرده است. مصریان باستان خرد را توصیه عملی برای زندگی روزمره میدانستند، درحالیکه یونانیان خرد را معنای زندگی و ماهیت دنیای فیزیکی تعریف میکردند. نویسندگان یهودی و مسیحی خرد را موهبت ازلی خدا به انسان و دانش مرتبط با دنیای مادی میدانستند. تمامی این مکاتب خرد را با فرایند پیری ارتباط میدهند و آنرا بزرگترین مزیت افزایش سن و پیری میدانند. بزرگان قبیله، روستا، کلیسا یا جامعه خرد دارند و بعنوان عاملان حفظ و انتقال خرد در تمامی نسلها به مردم خدمت میکنند

فرانسیس بیکن، جان لوک، ایمانوئل کانت و بسیاری از فلاسفه و محققان دیگر از قرون پانزدهم، شانزدهم و هفدهم معنای خرد را برای شمول استدلال استقرایی و دانش مشاهدهای بسط دادهاند. با وجود این، همانطور که بیرن و سونسون - 2005 - بیان می-دارند، بنیانگذاران روانشناسی، بویژه ویلیام جیمز و جان دیویی، در نوشتههایشان پیرامون ماهیت روانشناسی سخنی از خرد به میان نیاوردهاند. عدم وجود خرد در حوزههای مطالعاتی علوم مختلف به تاثیر علوم زندگی بعنوان مدلی برای علوماجتماعی که به موضوع خرد توجهی نکرده است یا مدلی که در آن هیجان برای فلاسفه و خداشناسان اهمیت دارد، نسبت داده میشود

توسعه تاریخی خرد از دوران باستان تا عصر مدرن صورت گرفته است. تمدنهای باستانی مفهوم خرد را تولید کردهاند و یک پژوهش معروف مصری سرمنشأ آن میباشد، یعنی دستورالعمل تاهوتپ و کگمی2، تحقیق آکادیان3، یعنی شوراهای خرد؛ مجموعه ضربالمثلهای سومریایی4 و تحقیق ارامیک5 مانند سخنان آهیکار.6 این تحقیقات هزاران سال پیش انجام شدند

هال - 2010 - ،بیشتر به بررسی تاریخی خرد، تقریباً بین سالهای 200 و 800 قبل از میلاد، پرداخته است. زمانی که تمدنها در شرق و غرب حول افرادی شکل میگرفتند که دارای اندیشههای نو بودند و ذهن بشر را به سمت خرد هدایت میکردند: سقراط، کنفوسیوس7 و بودا - صص: . - 24-23 وجود این اندیشههای نو موجب گرایش و علاقهمندی فراوان به خرد شد. کلیتون8 و بیرن - 1980 - ، نیز در زمینه خرد پژوهشهای تاریخی انجام دادند و دریافتند که در قدیم هم سنتها در مورد قابلیتهایی که باعث ایجاد خرد میشدند یا روشهایی که در انتقال خرد مؤثر بودند، توافق نداشتند.

در ذیل به بررسی سنتهای اصلی میپردازیم که انسجام در خرد را به وجود آوردهاند. بر این اساس، دو مؤلفه برجسته مورد بررسی قرار میگیرند: دیدگاههای غربی و غیرغربی. بررسی دیدگاههای غربی به سه بخش کوچک تقسیم میشود: فلسفی، روانشناختی و سنتهای وابسته به مذهب و علوم الهی. با فرض کمیاب بودن مطالب در جهان غرب در زمینه اندیشه غیرغربی، بررسی دیدگاههای غیرغربی به دو بخش کلان تقسیم میشود: سنتهای شرقی و سنتهای آفریقایی؛ اما باید توجه داشت که توسعه تاریخی خرد با لزوم ایجاد رویکرد تلفیقی مورد بررسی قرار میگیرد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید