بخشی از مقاله


سرمایه اجتماعی در کشورهای جهان سوم

چکیده

با توجه به جایگاهی که سرمایه اجتماعی درتحقیقهEmad Rayanpourا و پژوهشها و به طور کلی در مباحث جامعه شناسی به خود اختصاص داده، کارکردی که این منبع اجتماعی در بسیاری از مسائل اجتماعی ایفا می کند و هر جا بحثِ توسعه، رشد و پیشرفتِ جوامع به میان می آید ناگزیر باید رویکردی به سرمایه اجتماعی داشت و از آن سو بحرانهایی که جوامع جهان سوم را بیشتر از سایرین در معرض خطر قرار داده بجز آنهایی که در گذار از جامعه سنتی به مدرنیته تشدید شده و یا به وجود آمده ما را به چشم اندازی به سرمایه اجتماعی و نقش آن در جهان سوم سوق می دهد و با توجه به شاخصهای سرمایه اجتماعی و مسائل جهان سوم ارتباطی میان این دو نمایان می گردد و هر دو موضوع را در ارتباط تنگاتنگ هم قرار می دهد در این مقاله سعی شده با استفاده از نظریات صاحب نظران موانع رشد جوامع جهان سوم را بر اساس شاخصهای سرمایه اجتماعی تا حدودی تعیین کرد در تحقیق این هدف ابتدا بر تاریخچه و تعریف سرمایه اجتماعی و شاخصهای آن و همچنین ارائه دیدگاههای صاحب نظران در مورد سرمایه اجتماعی و به همین ترتیب نیز تاریخچه تعریف و موانع توسعه جوامع جهان سوم برای تعیین رابطه میان این دو مقوله اجتماعی و در نهایت به نتیجه گیری پرداخته می شود.

واژه های کلیدی:
سرمایه اجتماعی، توسعه پایدار، جهانِ سوم، سنتی، مدرنیته، جهانی شدن

مقدمه

امروزه در نتیجه جهان شدن و گسترش ارتباطاتزا طرفی به مدد پیشرفتِ تکنولوژی و فناوری، جهان کوچک تر شده و فاصله زمانی و مکانی کمتر، مرزهای فکری و ارزشی کمرنگ تر و روش های زندگی به یکدیگر نزدیک تر شده اند . از طرف دیگر به دنبال این روند نوعی یکسان سازی، قداست زدایی و رمزگشایی در خصوصِ معیارها، ارزش ها و اصول متفاوتِ ملت ها و شرایط ساختاری خاص هر یک از آنها را در پیش گرفته شود در حالی که ارزشها و معیارهای مشترک موردنظر صرفاً از مبانی لیبرالیسم اقتصادی و سیاسی مبتنی بر مدرنیته تغذیه می شود اغلب کشورهای جهانِ سوم در مرحله پیشا مدرن یا همان سنتی به سر می برند (فصلنامه سیاست خارجی ٌَََ - ٌٍٍ) در مدیریت امروز بحث منابع اجتماعی به شکلی مجزا از منابعِ انسانی مورد توجه قرار گرفته و به آن پرداخته شده است و هر چند که بحث از سرمایه انسانی فرارتر از سرمایه های مادی مطرح می شود ولی به جرأت می توان گفت که در شرایط کنونی سرمایه اجتماعی نیز از سرمایه انسانی ارزشمندتر می باشد. در کنار این مفاهیم مهم در نظام اجتماعی سرمایه اجتماعی مفهومی جدید، پیچیده و مهم است که امروزه به عنوان مهم ترین شاخصه های رشد و توسعه در هر جامعه ای مطرح است؛ شرط لازم برای پیشرفت جامعه توسعه همه جانبه، ایجاد روابط گرم گسترش انسجام اجتماعی، بسط مشارکت اجتماعی و اعتماد متقابل (فرد، جامعه، دولت) سرمایه اجتماعی است. که متأسفانه در کشورهای جهان سومی ما کمتر به این مقوله توجه می شود. این در حالی است که افول بیش از حد سرمایه اجتماعی در هر جامعه و کشوری به حتم جامعه را با مشکلات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی روبرو می سازد که نهایت آن، فروپاشی اجتماعی است. سرمایه اجتماعی منابع موجود در تعاملات اجتماعی ونظام هدفمند همکاری و همیاری میان اعضای جامعه است . که باعث ایجاد شبکه های روابط معقولانه، حس اعتماد و مشارکت بین افراد یک جامعه می گردد و در نهایت جامعه را در دسترسی به هدف مشترک و حفظ جامعه و همبستگی در آن کمک می کند سرمایه اجتماعی به پیوندها و ارتباطات میان اعضاء یک شبکه به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد که با ختن هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا می شود (مجموعه مقالات همایش منطقه ای سرمایه اجتماعی چالش ها و راهکارها، رسول رنجبریان ٌََِ ص. ٌٌَ) باید توجه کرد که مابقه این جنبه های مثبتی که سرمایه اجتماعی دارد نباید از جنبه های منفی این منبع صرفه نظر کرد امکان این که سرمایه اجتماعیدارد بتواند به رفتارهای نامطلوب منجر شود چیزی نیست که فقط جنبه نظری داشته باشد. رفتارهایی که به برخوردی متفاوت با خودی ها و غیرخودی ها در یک جامعه منجر می شوند، مسلماً پیوندی تنگاتنگ با ماهیت سرمایه اجتماعی دارند پورس و پاتریشیا اندلوت نشان داده اند که چگونه تبعیض قائل شدن در مورد استخ دام کارگر، می تواند به انواع نابرابری بین گروهها بیانجامد. در وادی این رابطه ساختاری، رابطه اخلاقی یا طرز تلقی نیز وجود دارد پیوندهای مستحکم گروهها مستلزم آن است که اعضاء در چهارچوب گروه ببیند باشند دامنه. یک چنین گرایشی احتمالاً به حیطه هایی که هماهنگی گروهی در آنها مطلوب نیست نیز کشیده خواهد شد . (سرمایه اجتماعی اعتماد دموکراسی و توسعه کیان تمامبخش ٌََُ ص. ًُّ) حال با این مقدمه می توان حدث زد که باید در چشم انداز جامعه جهان سوم و سرمایه اجتماعی دو جنبه مثبت و منفی کارکرد سرمایه اجتماعی در جهان سوم را مدنظر قرار داد.

تعریف سرمایه و انواع آن

سرمایه، معنای گسترده تری از آنچه ما می اندیشیم دارد . سرمایه، تنها شامل مال، ثروت، پول و دارایی نیست بلکه توانایی ها، استعدادها، علاقه مندی ها، و حتی بینش یک فرد نیز جزء سرمایه های او به شمار می رود با سرمایه هایی که برای یافتن آنها باید درکی عمیق و بینشی وسیع داشت بوردیو سرمایه را کار انباشته تعریف می کند به نظر بوردیو : ((سرمایه هر منبعی است که در عرصه خاصی اثر می گذارد و به فرد امکان می دهد که سود خاصی را از طریق مشارکت در رقابت بر سر آن به دست آورد)) دریافت بوردیو از سرمایه، وسیعتر از معنای پولی سرمایه در اقتصاد است . از نظر او، سرمایه یک منبع عام است که می تواند شکل پولی یا غیر پولی و همچنین ملموس و غیرملموس به خود بگیرد (استون ٌَُُ : ٌٍٍ) سرمایه عبارت است از منابع سرمایه گذاری شده جهت ایجاد منابع جدید در افق زمانی بلندمدت ( فلورا. ًًٍ ) از نظر وی سرمایه دارای شش بعد به شرح ذیل است:

تاریخچه و تعریف سرمایه اجتماعی

در زمینه تاریخچه سرمایه اجتماعی میان اندیشمندان این حوزه توافق چندانی وجود ندارد گروهی نخستین کاربرد این مفهوم را متعلق به (کارل مارکس) می دانند او در کتاب ((سرمایه)) مسئله همبستگی از روی اجبار و ضرورتی که در آن قرار می گیرند مانند وضعیت مهاجران و پناهندگان در یک جامعه اشاره می کند بدین معنی که شرایط منفی و بحرانی افراد را به سوی استفاده از انرژی جمعی، توانایی های بالقوه جمعی، اتکا به یکدیگر؛ و توسل به پشتیبانی یکدیگر و استفاده از پتانسیل های گروهی ترغیب کنند. (علاتبز ٌََُ . َ) رویکرد دیگر در آراء »جورج زیمل« قابل باز شناسی است یعنی جایی که آواز مفهوم »بده بستان« یا »داد و ستد« صحبت می کند مبنای بده بستان هنجارها و قواعد رفتاری است که افراد برای سامان دادن، مناسبات بین فردی و تعاملاتی که برای بقاء خود ضروری می دانند وضع می کنند.

رویکرد سوم کهاثرات عمیق و نسبتاً فراگیری بر جای گذاشته، مباحثی است که باید اصیل »ورکیم« آغاز و پس از او با »تاتلوت پارسونز« پیگیری شده است. این افراد با نگاهی انتقادی در پاسخ به پیشنهاد و رویکردهایی که مفهوم سرمایه را به مبادلات اقتصادی تقلیل می دادند، به طرح مفهوم ارزشها پرداختند و تعبیر خود را به نوعی بر درون افکنی ارزشی استوار کردند؛ یعنی تعهداتی که بر مبنای ارزشها و هنجارهای اجتماعی است . این روابط، تعاملات وهمکاری های که به طور عام به آن در »سرمایه اجتماعی« می گوییم، ریشه در هنجارها و ارزش های جامعه دارند. این نگاه نگرش ارزشی به مسئله سنگتری سرمایه اجتماعی دارد؛ یعنی رویکردی که مسائل ساختی، فرهنگی و تاریخی را در شکل گیری سرمایه اجتماعی دخیل می داند.
از بیانات تأثیرگذار دیگر، اندیشه های »ماکس و بر« است مباحثی که وبر مطرح می کند، مفاهیمی هستند که به مفهوم اعتماد معطوف می شود. این سؤال که اعتماد در متن رسمی یا غیر رسمی اجتماعی چگونه ساخته می شود و در یک متن اجتماعی چه ملازماتی بردی افراد به همراه دارد، در مفهوم سازی سرمایه اجتماعی مؤثر بوده است (علاقبند :ُ) به طور کل سرمایه اجتماعی واژه ای است که در سالهای اخیر وار د حوزه علوم اجتماعی گردیده و از این منظر دریچه تازه ای را در تحلیل و علت یابی مسائل اجتماعی گشوده است در این زمینه مطالعات وسیعی توسط صاحب نظران و دانشمندان این علوم صورت گرفته و نظریه پردازانی همچون پیربوردیو، جیمز مکن، رابرت پوتنام و فرانسیس فوکویاما تعاریف متعددی را از سرمایه اجتماعی ارائه کردند.

سرمایه اجتماعی از نگاه پیربوردیو

بوردیو سه نوع سرمایه را شناسایی نموده این اشکال سرمایه عبارت است از شکل اقتصادی فرهنگی، اجتماعی؛ شکل اقتصادی سرمایه بلافاصله تبدیل به پول است مانند دارایی ها ی منقول و ثابت یک سا زمان. سرمایه فرهنگی نوع دیگر سرمایه است که در یک سازمان وجود دارد مانند تحصیلات عالیه اعضای سازمان که این نوع سرمایه نیز در برخی موارد و تحت شرایطی قابل تبدیل به سرمایه اقتصادی است و سرانجام شکل دیگر سرمایه، سرمایه اجتماعی است که به ارتباطات و مشارکت اعضای یک سازمان توجه دارد و می تواند به عنوان ابزاری برای رسیدن به سرمایه های اقتصادی باشد (الوانی و سید نقوی ٌٌََ : ُ)


سرمایه اجتماعی از نگاه جیمز کلمن

برخلاف بوردیو، کلمن از واژگان مختلفی برای تعریف سرمایه اجتماعی کمک گرفت وی مفهوم سرمایه اجتماعی را از ابعاد مختلف بررسی کرد. کلمن برای تعریف سرمایه اجتماعی از نقش کارکرد آن کمک گرفت و تعریفی کارکردی از سرمایه اجتماعی ارائه داد و نه ماهوی. بر این اساس »سرمایه اجتماعی شیء واحد نیست، بلکه انواع چیزهای گوناگونی است که دو ویژگی مشترک دارند: همه آنها شامل جنه ای از یک ساخت اجتماعی هستند و کنش های معین افرادی را که در درون ساختار هستند تهسیل می کنند . سرمایه اجتماعی، مانند شکل های دیگر سرمایه مواد است و دستیابی به هدفهای معینی را که در نبودن آن دست یافتنی نخواهد بود امکان پذیر می سازد . سرمایه اجتماعی مانند سرمایه فیزیکی و انسانی کاملاً تعویض پذیر نیست اما نسبت به فعالیتهای بخصوصی تعویض پذیر است . شکل معینی از سرمایه

اجتماعی که در تسهیل کنش های معین ارزشمند است ممکن است برای کنش های دیگری فایده یا حتی زیانمند باشد سرمایه اجتماعی نه در افراد و نه در ابزار فیزیکی تولید قرار دارد (علاقه بند ٌََُ : َّ) تعاریف بوردیو و کلمن تا


6

حدودی شبیه هم هستند هم بوردیو و هم کلمن قائل به مشارکت و عضویت فرد در گروه بودند و ماحص آن را به عنوان سرمایه تلقی می نمودند. بوردیو برای این مفهوم از واژه چیدگی و کلمن از واژهساختارِ. اجتماعی کمک گرفتند.

سرمایه اجتماعی از نگاه رابرت پوتنام

پوتنام از متخصصین اخیر سرمایه اجتماعی است . تأکید عمده وی به نحو تأثیر سرمایه اجتماعی بر رژیم های سیاسی و نهادهای دموکراتیک مختلف است. پوتنام، سرمایه اجتماعی را مجموعه ای از مفاهیمی مانند اعتماد، هنجارها و شبکه ها می دان که موجب ایجاد ارتباط و مشارکت بهینه اعضای یک اجتماع شده و در نهایت منافع متقابل آن را تأمین خواهد کرد. از نظر وی اعتماد و ارتباط متقابل اعضا در شبکه به عنوان منابعی هستند که در کنش های اعضا جامعه موجود است. پوتنام سرمایه اجتماعی را به عنوان وسیله ای برای رسیدن به توسعه سیاسی و اجتماعی در سیستم های مختلف سیاسی دانست تأکید عمده وی مفهوم اعتماد بود و به رعم وی همین عامل بود که می توانست با جلب اعتماد میان مردم و دولتمردان و نخبگان سیاسی موجب توسعه سیاسی شود بنابراین اعتماد منبع با ارزشی از سرمایه محسوب می شود که اگر در حکومتی به عنوان زیاد اعتماد وجود داشته باشد به همان اندازه رشد سیاسی و توسعه اجتماعی بیشتر خواهد بود. ( الوانی، سید تقوی؛

سرمایه اجتماعی از نگاه فرانسیس فوکویاما

فوکویاما از متفکرین هم عصر ما اعتقاد دارد بر وجود هنجارها و ارزش های غیر رسمی در یک گروه و تعریف او از سرمایه اجتماعی چنین است در سرمایه اجتماعی را به سادگی می توان به عنوان وجود مجموعه معینی هنجارها یا ارزش های غیر رسمی تعریف کرد که اعضای گروه که همکاری و تعاون میان شان مجاز است، در آن سهیم هستند، مشارکت در ارزش ها و هنجارها به خودی خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمی گردد، چرا که این ارزش ها ممکن است ارزش های منفی باشند.

او از هنجارهای منفی در گروه هنجار موجود در مافیای ایتالیا را مثال می زند و داستانی را تعریف می کند که پدری فرزند خردسال خود را، با آکاهی از ترس فرزند در بالای ارتفاعی از دیوار قرار می دهد و فرزند را ترغیب به پریدن به سوی خود می کند فرزند به امید افتادن در بغل پدر می پرد اما پدر جاخالی می دهد و فرزند با صورت به زمین می خورد. فوکویاما با بیان این داستان نتیجه می گیرد که هنجار موجود در مافیا این است که حتی به پدر و مادرت هم اعتماد نکن این هنجار ممکن است منفی باشد ولی باعث انسجام گروه مافیا است.

فوکویاما اعتقاد دارد که در ارتباط با سرمایه اجتماعی باید دو نکته را روشن کرد:
ٌسرمایه اجتماعی به این دلیل زیرمجموعه سرمایه انسانی نیست چرا که این سرمایه متعلق به گروههاست و نه به افراد، هنجارهایی که شالوده سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهند، در صورتی معنی دارد که بیش از یک فرد در آن سهیم باشد.
ٍسرمایه اجتماعی با توجه به علم سیاست و علم اقتصاد لزوماً چیز خوبی نیست، در این علوم همکاری و همیاری برای تمام فعالیت های اجتماعی خواه خوب یابد، ضروری است (علا قه بند
دکتر محمود رحمانی در مقاله خود تحت عنوان اندازه گیری و مقایسه سرمایه اجتماعی در بخش های دولتی و خصوصی مدل پیشنهادی خود را (نمودار شماره یک) را جهت سنجش و اندازه گیری سرمایه اجتماعی، رویکردهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی را در حقیقت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید