بخشی از مقاله

چکیده:

معماری نوین ایران، موسوم به شبه مدرنیسم ایرانی، از سال 1304 شمسی، توسط معماران خارجی و تحت تاثیر معماری نئوکلاسیم اروپا، به دستور رضاخان آغاز و توسط نسل اول معماران ایرانی تحصیل کرده در فرنگ و از مجرای کارها و اندیشههای جریان ساز اروپا از جمله سبک بینالملل و مدرسه باهاوس دنبال شد. در نسل دوم، معماران، از جمله هوشنگ سیحون، تلاشهایی در جهت احیای هویت فرهنگی در معماری ایران که با آغاز جریان مدرنیسم فراموش شده بود، اغاز کردند. معرفی کار هوشنگ سیحون فرصتی است مناسب برای آنکه بتوان جریان پیدایش و تحول معماری نوین د رایران و تاثیر گرایشات مختلف اجتماعی و سیاسی بر این معماری را بررسی کرد.

کلید واژه: معماری نوین ایران، هوشنگ سیحون، گرایشات، هویت فرهنگی ، سیر تحول معماری معاصر

-1 مقدمه:

در تاریخ هنر ایران صرف نظر از شعرا که همیشه به نام شناخته شدهند، دیگر هنرمندان از جمله معماران، ناشناس و گمنامند. تعجب است که در چنین شرایطی معماری در ایران گذشته رونق داشته و تا حدی اعلای خود گسترش و توسعه یافته است.در ایران مدرن بعد از تحول صنعتی و اجتماعی - ارزشهای مادی غربی به سرعت در فرهنگ ما نفوذ کرد. در چنین شرایطی معماران به تدریج برای کسب مقام و قدرت از حرفه خود به صورت یک وسیله استفاده نموده و در انتها به سیاست و تجارت میپردازند. قلیل بودن معماران برگزیده معاصر، خود معلول این علت است. بدون شک هوشنگ سیحون یکی از برگزیدگان معماری معاصر ایرانی است. او علاوه بر فعالیت مداوم در معماری سالهای زیادی را هم به تعلیم و تربیت معماران جوان پرداخته است.1 با وجود اینکه سیحون به معمار یادها و مقبرهها شناسانده شده، اما فعالیتها حرفهای وی در زمینهی ساخت بناها با کاربریهای مختلف دیگرنیز حائز اهمیت است. برای درک دیدگاه و ارزش فعالیتهای سحیون در ایران، نگاهی اجمالی به شرایط سیاسی و اجتماعی در دورانی که میزیست میتواند راه گشا باشد.

-2 جریانات سیاسی دوران زندگی سیحون:

کودکی و نوجوانی سیحون مصادف با حکومت رضا شاه پهلوی - بین سالهای 1304 تا - 1320 بود. در آن دوران معماری که از دوران قاجار در ایران رنگی از مدرن را به خود گرفته بود، به دستور سلطنت پهلوی به طریق جدیدی مدرنیزه شد. سال 1304 را باید سال آغاز نوسازیها ایران یا شکلگیری ایران نوین دانست.سبک های رایج دورهی رضاشاهی را میتوان در سه گرایش معماری تقسیمبندی کرد: تداوم معماری اواخر قاجار، سبک معماری اوایل مدرن و نئوکلاسیک اروپا با تلفیق موتیفهای ایرانی - سبک ملی - .2 این جریانات در دورهی پهلوی دوم یعنی بین سالهای 1320 تا 1357، به یک جریان غالب و تاثیر گذار معماری مدرن تبدیل میشود.

معماری مدرن شکل گرفته در این دوره عمدتاً از مجرای کارهای معماران و اندیشههای جریان ساز اروپا از جمله سبک بینالمللی، مدرسه باهاس، کارهای لوکوربوزیه، فرانک لوید رایت، ریچارد نوترا، آلوار، آلوار آلتو، جیمز استرلینگ و غیره حمایت میشد. و ماحصل آن صورت ایرانی معماری مدرن ایرانی بود که با عنوان »معماری »شبه مدرنیستی« نام گذاری گردید.3 در دورهی پهلوی دوم با روی کار آمدن محمد رضا پهلوی خصوصاً بین سالهای 1347 تا 1357 با وجود رشد سرمایهگذاری در سطوحمختلف، به ابعاد فرهنگی آن توجه زیادی نشد. با تاسیس مؤسسات آموزشی مانند هنرهای زیبا، تب معماری مدرن غربی پرورش یافت. از طرفی به دلایل سیاسی اجتماعی که ایران را به سمت صنعتی شدن سوق میداد، منجر به رشد سریع فضاهای شهری شد.

در این فضا، سیحون فعالیتهای حرفهای خود را در زمینه معماری آغاز کرد. در این دوران، دو جریان اصلی در معماری قابل بررسی است: گسترش مدارس مدرن گرا و سبک بینالملل در معماری - 1320-1357 - در بین سالهای 1330 تا 1340 تعداد زیادی ساختمان های دولتی و تجاری برپا شد و تعداد زیادی واحد مسکون یبدون توجه به شخصیت محلی یا شرایط اقلیمی در تهران، تبریز، یزد، مشهد و کرمان ساخته شد. ساختمانهایی چون مجلس شورای اسلامی - محسن فروغی و حیدر غیایی - - 1337 و ساختمان وزارت نفت - یحیی اتحادیه و عبدالعزیز فرمانفرماییان - 1347 تحت تاثیر »سبک بین الملل ساخته شد. این سبک تا سال 1357 ادامه داشت.

گفتمان سنت و مدرینیسم در معماری ایران - 1357 - 1340 - با وجود اینکه سبک بین الملل و آموزههای نوگرایانه با قدرت توسط دانشکدههای معماری و شرکتهایی چون عبدالعزیز فرمانفرماییان گسترش مییافتند، تلاشهایی در جهت دستیابی به هویت فرهنگی در معماری ایرانیان توسط کارهای معمارانی چون هوشنگ سیحون، کامران دیبا و حسین امانت و نادر اردلان آغاز شد.]در واقع[ جریان شکل گرفته در دهههای 1340 و 1350 خورشیدی در معماری ایران، همان معماری مدرنی بود که در بین »سبک بین المللی« و »بوم گراییب وطنی مثله شده بود.با طراحی مقبره برای شخصیتهایی ادبی و علمی معروف مانند مقبرهی شیخ الرئیس در همدان، یا مقبرهی خیام در نیشابور، هوشنگ سیحون یکی از اولین معماران در دورهی زمانی 1328 تا 1340 بود که قدمی در جهت چنین معماری مدرنی برداشت و یک بیان مشترک برای ارتباط معماری مدرن و طراحیهای سنتی ایران خلق کرد و با بذل توجه به حجم های خالص هندسی به یک بیان تمثیلی دست یافت.

-3 بیوگرافی:

هوشنگ سیحون در سال 1299 خورشیدی در خانوادهای هنرمند در تهران به دنیا آمد. وی که دانش آموختهی دانشگاه تهران در رشتهی معماری بود، ین سالهای 1324 و 1328 در پاریس در دانشکده هنرهای زیبا ادامه تحصیل داده و به دریافت دیپلم معماری از این دانشکده ناول آمد. پس از مراجعت به ایران با عنوان دانشیار در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و مسئول یک کارگاه معماری مشغول تدریس شد. وی 5 سال بعد به مقام استادی ارتقاع یافت. در سال 1341 به عنوان سومین رئیس دانشکده هنرهای زیبا انتخاب و مشغول انجام وظیفه شد.بنیانگذاری رشته شهرسازی و رشتههای موسیقی و تئاتر در دانشکده هنرهای زیبا، به وجود آوردن دتر فنی دانشکده تنظیم برنامهی آموزشی دانشکده و از همه مهمتر اجباری کردن مسافرتهای علمی دانشجویان جهت بازدید از بناهای با ارزش معماری ایران، از اقدامات وی در سالهای 1341-47 در دانشکدهی هنرهای زیبا میباشد.

او در سال 1358 خورشیدی، ایران را ترک کرد و به ونکوور کانادا رفت، و هم اکنون در کانادا بخش مهمی از فعایت خود را به نقاشی، طراحی و آموزش دانشجویان اختصاص داده است.فعالیت های هوشنگ سیحون را میتوان در معماری و نقاشی خلاصه کرد. شیوهی او در نقاشی کاربرد خط، نه عنوان یک عامل جهت دهنده است، بلکه به عنوان عامل دقت و تفکر است. استفاده از خطوط تو در تو در یک پس زمینهی سفید وسیلهای برای بیان اعتقادات و افکار اوست. این کار مبتنی بر بینش درونی است؛ با خاطرههایی که یقیناً از فرهنگ و تمدن ایران در آمیخته است و نقاش با مدد جستن از خط به فرمهایی میرسد که انسان را وادار به تفکر دربارهی زندگی و روزمره میکند - کلاف - . آنها را نباید و نمیتوان تنها ترسیم خطوطی پنداشت.

»کلاف خط« شروع یک فرهنگ جدید در هنر نقاشی است که نوعی نقش انتزاعی و آبستره را ایفا میکند.وی این اثر را از قبل فرم نمیدهد بلکه فقط در جین ترسیم و در همان آن نقش تعیین کنندهی آن را هم خلق میکند. از این رو، این که سیحون خود معتقد است که کسی در دنیا قادر ستنی اثری چنین را ترسیم کند، به هیچ وجه مبالغه آمیز نیست و کاملاًحقیقت دارد. مهندس سیحون در سال 1972 در نمایشگاه نقاشی همراه با پیکاسو و سالوادوردالی، در دانشگاه ماساچوست آمریکا شرکت کرد. آثار او در این نمایشگاه که بیشتر از کلاف خط بود، تشویقهای منتقدین آمریکائی را برانگیخت و او را بیشتر به ادامهی این سبک کار واداشت.

طرحهای او در کتابی به نام نگاهی به ایران در پاریس، در سال 1352 خورشیدی و مجموعهی دستاوردهای او - معماری - نقاشی - در کتابی به نام »هوشنگ سیحون: نیم قرن فعالیت هنری در عرصهی هنر و معماری«، در هوستون تگزارس در سال 1377 خورشیدی به چاپ رسیده است. اما در عرصهی معماری معرفی کارهای هوشنگ سیحون فرصتی است مناسب برای آنکه بتوان به جریان پیدایش و تحول معماری نوین در ایران و تاثیر مکاتب مختلف فرهنگی بر این معماری نگریست.

-3 جایگاه سیحون در معماری معاصر ایران:

معماری مدرن شکل گرفته در ایران، موسوم به »شبه مدرنیسم ایرانی«، نتیجهی انعکاس مستقیم تحولات معماری مدرن اروپایی از کانال معماران نسل اول معماری معاصر ایران بود که همگی تحصیل کردهی اروپا بودند و با جریانات و گرایشهای معماری آن دوره از نزدیک آشنا شدند و سعی بلیغ در پیاده کردن اهداف و مفاهیم معماری مدرن در این دورهی رضاشاهی داشتند. از این معماران میتوان به نامهایی از این دست اشاره نمود:قلیچ باغلیان، کریم طاهرزاده، وارطان هوانسیان، گابریل گورکیان، محسن فروغی، پل آبکار، علی اکبر صادق و کیقباد ظفر بختیار.6 نسل دوم معماران ایران در جستجوی یافتن »معماری خودی« و تلاش در خلق یک معماری ایرانی بودند تا بتواند در جوامع بین المللی حرفیبرای گفتن داشته باشد. تقسیم بندی معماران نسل دوم به دو گروه با عنوان پیشگامان و متأخران صورت میگیرد.

که مهمترین کارهای معماران پیشگام در ایران متعلق به دوران قبل از انقلاب است و همهی این معماران پس از انقلاب حضوری در فعالیتهای عمرانی ایران نداشتند. معماران متاخر نسل دوم حضور و فعالیتی چشمگیر در دوران بعد از انقلاب داشتند.7 هوشنگ سیحون معمار پیشگام نسل دوم است. فارغ التحصیلی سیحون از دانشگاه هنرهای زیبا مصادف بود با پایان جنگ جهانی دوم. در دهههای بعد از جنگ جهانی دوم شیوهی معماری سنتی که عبارت بود از تکرار تعداد معدودی نمونههای اصلی معمارانه برای بناهای مختلف، به خصوص در شهرهای بزرگ به کلی کنار گذارده شده بود. ساختخ سه گروه بنا در این دوران حائز اهمیت میباشد که بناهای ساخته شده در این سه گروه با رویکردی مستقل ماندگارترین آثار معماری معاصر ایران را شکل دادند. اولین گروه تک خانههایی بود که با گرایش مردم

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید