بخشی از مقاله
چکیده
توسعه بازارهای مالی در دستیابی به رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، نقش اساسی ایفا میکند. بازارهای مالی توسعه یافتهتر به معنی ثبات درازمدت نظام مالی و اتکا و اعتماد مردم به اجزای تشکیل دهنده این نظام است. یکی از عوامل تاثیرگذار بر توسعه در این بازارها، شفافیت است . یکی از مهمترین کارکردهای بازار سرمایه در کنار سایر بازارهای مالی ، تنظیم جریان منابع مالی متناسب با میزان فعالیتهای اقتصادی است.
یکپارچه و رقابتی کردن بازارها ، به طوری که اطلاعات در زمینه قیمت ، حجم معاملات و ... در آن واحد در اختیار همگان قرار داده شود باعث خواهد شد تا دریچه ای بزرگ به سمت بازار سرمایه گشوده شود و در نتیجه موجب ارتقاء وسعت دید سرمایه گذارها در جهت پاسخگویی سریع به تحولات بازار و در نهایت ، کنترل آن میگردد.
مقدمه
امروزه تقاضا برای شفافیت فعالیت نهادها و بازارها بهشدت افزایش یافته است. بسیاری از استدلالهایی که درباره ایجاد یک نظام مالی جدید جهانی مطرح میشود، پیش از هر چیز بر درخواست افزایش شفافیت متمرکز است. درخواستهای فزاینده برای شفافیت در مباحث اقتصادی، مالی و تجاری، بیانگر گرایش جهانی به سمت شفافیت بیشتر در زمینههای حساس است .
پژوهشگران، سیاستگذاران و مجریان امور، همگان را به شفافیت در مقولههای مختلفی از قبیل بانکداری، معیارهای حسابداری و حسابرسی، رویههای بودجه ملی، کنترل مواد مخدر، محیطزیست، فعالیتهای مبارزه با فساد، کمکهای توسعهای چندجانبه و قوانین کار و زیستمحیطی در بخش خصوصی فرا میخوانند.هر قدر تبادل اطلاعات در جوامع بیشتر باشد، امکان گرفتن تصمیمهای آگاهانه و پاسخگویی بخش خصوصی و دولتی در مورد چگونگی تحصیل و مصرف منابع، بیشتر میشود و امکان رشد فساد کاهش مییابد .[1] هدف از درخواست شفافیت، اجازه دادن به افراد، بازارها یا دولتهاست تا سایرین را در برابر سیاستها و عملکردهاشان پاسخگو نگه دارند .بنابراین، شفافیت را می توان به منزله اطلاعاتی دانست که توسط نهادها منتشر میشوند و مربوط به ارزیابی این نهادهاست.
[5] شفافیت
تعاریف متعددی برای شفافیت ارائه شده است که با توجه به تاکید بر مفاهیم مختلف ، میتوان آنها را در سه دسته به صورت زیر دسته بندی کرد متمایز کرد :
- 1 تعریف مبتنی بر ذینفعان اطلاعات: ویشواناث و کافمن [1] و کافمن [2] شفافیت را "افزایش جریان به موقع و درخور اتکای اطلاعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که در دسترس همه ذینفعان مربوط باشد”، تعریف کردهاند. همچنین، ویش واناث و کافمن - 1999 - نبود شفافیت را بهعنوان “ممانعت عمدی از دسترسی به اطلاعات، ارائه نادرست اطلاعات یا ناتوانی بازار در کسب اطمینان از کفایت مربوط بودن و کیفیت اطلاعات ارائهشده” تعریف کردهاند. دیدگاه سازمان همکاری و توسعه اقتصادی3 گستردهتر است و شفافیت را بهعنوان “ارتباط متقابل بین شرکتها و سایر گروههای ذینفع” بیان میکند.
-2 تعریف مبتنی بر پاسخگویی: گروه تخصصی شفافیت در دانشگاه بروکینگز، شفافیت را بهعنوان “ درجه گشودگی و بازبودن موسسهها بیان کرده است؛ یعنی میزان نظارت و ارزیابی اعمال افراد داخل شرکت - مانند مدیران - توسط افراد خارج از شرکت - مانند سهامداران - .” در تعریف فلورینی [3] از شفافیت، پاسخگویی برجستهتر شده است. وی شفافیت را بهعنوان “افشای اطلاعاتی توسط شرکتها که برای ارزیابی عملکرد آنها مفید باشد”، تعریف کرده است.
از دیدگاه وی، شفافیت ابزاری برای تسهیل فرایند ارزیابی عملکرد شرکت هاست. تاکید برحق دسترسی به اطلاعات - با در نظر داشتن حریم هر دو طرف تهیهکننده و استفادهکننده - و امکان ارزیابی عملکرد شرکتها با استفاده از این اطلاعات در تعریفهای یادشده برجستهتر شده است . در واقع، شفافیت ارتباطی تنگاتنگ با پاسخگویی دارد و علت تقاضا برای شفافیت این است که بازار شرکتها را بابت سیاستهای برگزیدهشده و عملکرد آنها مسئول میداند [4] -3 تعریف شفافیت با تاکید بر اجرای قوانین و مقررات: سازمان تجارت جهانی اطمینان از دسترسی به شفافیت در قراردادهای بینالمللی تجاری را مستلزم سه پیششرط اساسی میداند:
الف-اطلاعات درباره قوانین، مقررات و سایر رویهها که بهطور عمومی منتشر شده باشد،
ب -گروههای ذینفع از قوانین و مقررات مربوط و تغییرات در آنها مطلع باشند، و ج- قوانین و مقررات بهصورت یکپارچه، بیطرفانه و معقول اجرا شود .وجه اشتراک همه این تعاریف، »قابلیت دسترسی به اطلاعات« و …توانایی برقراری ارتباط و وجود جریان ارسال و دریافت اطلاعات« است [6]
هدف از شفافیت
هدف از شفافیت ، اجازه دادن به افراد، بازارها و دولتهاست تا واحدهای اقتصادی را در قبال سیاستها و عملکردهایشان پاسخگو نگه دارد. هر قدر نشر اطلاعات در جوامع بیشتر باشد، امکان گرفتن تصمیمهای آگاهانه و پاسخگویی بخش خصوصی و دولتی در مورد چگونگی تحصیل و مصرف منابع بیشتر میشود و امکان رشد فساد کاهش مییابد. بنابراین یکی از الزامهای رقابت سالم، دسترسی همه مشارکتکنندگان بازار به اطلاعات شفاف است.
بازار سرمایه
بازار سرمایه یکی از رکنهای بازار مالی است و نقش بهسزایی در بسیج امکانات مالی و سرمایه ای به منظور رشد و توسعه اقتصادی کش ورها داشته و در بسیاری از کشورهای جهان نقش تامین مالی اعتبارات مورد نیاز بنگاههای اقتصادی را برعهده دارند [7] بازار سرمایه که همان بازار عرضه و تقاضای منابع مالی است، زمانی میتواند نقش حیاتی خود را به خوبی ایفا نماید که فرایند عرضه و تقاضای منابع مالی از تخصیص بهینه برخوردار باشد.
پیش شرط اصلی تخصیص بهینه منابع در بازار سرمایه، وجود کارایی در عملکرد آن است .تفاوت بازارهای مؤثر و کارآمد سرمایه با بازارهای ناکارآمد، ناشی از پدیده اطلاعات و میزان دسترسی به آن است. هر چه اطلاعات مرتبط با بازار سرمایه به صورت جامع، منسجم و تاثیرگذار بر فعالیت بازار، بیشتر باشد؛ تاثیرگذاری بازار سرمایه بر رشد و توسعه اقتصادی نیز بیشتر خواهد شد.
رابطه بازار سرمایه وشفافیت اطلاعات
شفافیت در بازار سرمایه به معنای شفاف بودن اطلاعات در مورد شرکتهایی است که سهام آنها مورد معامله قرار میگیرد. اطلاعات جزء جداییناپذیر فرآیند تصمیمگیری است و هر چه شفافتر و قابل دسترستر باشد میتواند به اتخاذ تصمیمات صحیحتری در زمینه تخصیص بهینه منابع منجر شود. این امر در نهایت، دستیابی به کارآیی تخصیصی - هدف نهایی بازار سرمایه است - را بهدنبال دارد .
از این رو، وجود اطلاعات شفاف در بازار سرمایه نقشی موثر در کاهش هزینه اطلاعات و مبادلات و بهبود فرایند تصمیمگیری دارد [6] در صورت شفافیت بازار، هیچ فردی نباید بتواند به علت دسترسی به اطلاعاتی خاص، معاملهای انجام دهد که دیگران به دلیل نداشتن آن اطلاعات، قادر به انجام آن نیستند. هر چه اطلاعات شفافتر باشد، امکان رقابت سالم و مساوی برای کسب بیشترین سود نیز برای همه فراهمتر میگردد. نقصان اطلاعات باعث افزایش هزینه مبادلات و ناتوانی بازار در تخصیص بهینه منابع و بروز بحرانها و نوسانات شدید در بازار سهام می شود.در اینجا لازم به ذکر است که بازارها ظروف مرتبط هستند و شفافیت در بخش واقعی اقتصاد، بازار پول، بازار ارز و بازار کالا میتواند منجر به کارایی در بازار سرمایه شود.
کارایی بازار
در سال 1956 در حوزه مالی، تعریفی در خصوص کارآیی بازار مطرح شد. در این تعریف، کارایی بازار سرمایه به حالتی اطلاق می شود که قیمت اوراق بهادار در هر لحظه، انعکاس کاملی از همه اطلاعات در دسترس باشد.بر این اساس در هر بازار کارآ، تمامی اطلاعات باید به سرعت و فوریت و با کمترین هزینه، در اختیار همگان قرار گیرد. از دیدگاه جونز، بازار کارآ، بازاری است که در آن، اطلاعات موجود بلافاصله بر قیمت اوراق بهادار تاثیر می گذارد.
مفهوم بازار کارآ بر این فرض استوار است که سرمایه گذاران در تصمیمات خرید و فروش خود، تمامی اطلاعات مربوط را در قیمت سهام، لحاظ خواهند کرد.بنابراین قیمت فعلی سهام، شامل تمامی اطلاعات شناخته شده اعم از اطلاعات گذشته - مانند سود مربوط به سال یا فصل گذشته - و اطلاعات فعلی است. اطلاعات فعلی می تواند شامل اطلاعاتی باشد که اعلام شده ولی هنوز اعمال نشده است مانند، خبر تجزیه سهام.[8] در چنین بازاری، قیمت اوراق بهادار به ارزش ذاتی آن نزدیک می شود. به عبارت دیگر ویژگی مهم بازار کارآ این است که قیمت تعیین شده در بازار، شاخص مناسبی برای ارزش واقعی اوراق بهادار باشد.در چنین بازاری قیمت اوراق بهادار، منعکس کننده تمام اطلاعات موجود در بازار است.
وضع کارآیی بازار سرمایه در ایران
نگاهی گذرا به سه دهه قابل تفکیک در فعالیت بورس اوراق بهادار تهران که رکن اصلی بازار سرمایه کشور محسوب می شود؛ نشان دهنده آن است که کارآیی در فعالیت این بورس، از کمترین جایگاه برخوردار بوده است.بررسی بحث کارآیی بازار سرمایه، مربوط به دوران حیات مجدد بورس اوراق بهادار تهران است که با آغاز اولین دوره برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی،اجتماعی و سیاسی کشور، همزمان شده است.
کلیه تحقیقات انجام شده در مورد وضعیت کارآیی بازار سرمایه، از فقدان سطح ضعیف کارآیی در بورس اوراق بهادار تهران، خبر می دهند. به عبارت دیگر، بورس اوراق بهادار تهران، حتی از سطح ضعیف کارآیی که حداقل میزان کارآیی تعریف شده در بازار سرمایه می باشد نیز، برخوردار نیست.مهم ترین پیامد چنین وضعیتی، عدم تخصیص بهینه منابع مالی کشور به بخش های سودآور اقتصادی برای رشد و توسعه کشور است. تخصیص غیر بهینه منابع مالی کشور، سبب اتلاف منابع مالی شده که نتایج زیانباری را برای اقتصاد کشور در بر خواهد داشت.[9]
با توجه به آماری که در پی می آید نقش بورس اوراق بهادار تهران در مقایسه با سایر بورس های معتبر و مطرح، آشکار می گردد: در کشور آلمان، 58 درصد از سرمایه گذاری ها از طریق فروش سهام و اوراق بهادار، در بورس تامین می شود. این رقم در انگلیس برابر38 درصد، در مالزی 27 درصد، در کره جنوبی 19 درصد و در ایران، تنها 0/5 درصد از سرمایه گذاری ها از طریق فروش سهام و اوراق مشارکت، صورت می گیرد.[9]
تجزیه و تحلیل شفاف سازی بازار سرمایه ی ایران
آنچه باعث شکل گیری و تغییر انتظارت سرمایه گذاران بازار سرمایه می شود ، اطلاعاتی است که به نحوی به این بازار مربوط می گردند.این اطلاعات می تواند شامل هرگونه اطلاعاتی باشد که از منابع مختلف منتشر و به گونه ای تغییراتی را در بازار سرمایه به وجود می آورند.