بخشی از مقاله
چکیده :
در این پژوهش تلاش شده است با توجه به اهمیت نقش مکانیزم حاکمیت شرکتی در بهبو دکارایی بازار سرمایه و تأثیر آن بر شفافیت اطلاعاتی شرکتها، رابطه بین یک مکانیزم بیرونی و یک مکانیزم درونی با کیفیت افشای اطلاعات مورد بررسی قرار گیرد. برای اندازه گیری کیفیت افشاء - امتیاز افشای شرکتی - ، از دو معیار به موقع بودن و قابلیت اتکا استفاده گردیده است. درصد مالکیتسرمایه گذاران نهادی به عنوان مکانیزم بیرونی و نسبت مدیران غیر موظف در هیأت مدیره از جمله مکانیزمهای درونی و متغیرهای مستقل این پژوهش هستند.
با استفاده از روش نمونهگیری حذفی سیستماتیک، تعداد 50 شرکت از بین جامعه آماری که اطلاعات مورد نیاز برای دوره 4ساله تحقیق - 1389-1393 - انتخاب و با استفاده از تکنیک آماری رگرسیون چند متغیره با دادههایترکیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این تجزیه و تحلیل حاکی از آن است که، بیندرصد مالکیت سرمایه گذاران نهادیبا امتیاز نهایی افشای شرکتی و اجزای آن رابطهمعنی داری وجود دارد. در حالی که بین نسبت مدیران غیر موظف در هیأت مدیره و امتیاز نهایی افشای شرکتی و اجزای آن رابطه معنی داری مشاهده نشد.
-1مقدمه
مالکیت شرکتی از طریق مالکیت سهام، تاثیر چشمگیری بر روش کنترل شرکت ها داشته است . بدین ترتیب، مالکان اداره شرکت را به مدیران تفویض، و بازار های بورساوراق بهادار شکل گرفتند. یکی از ابزار های تخصیص بهینه منابع، بازارهای اوراق بهادار میباشد. لذا هر مشکلی که در بازار مذکور بوجود آید، تنها مسأله اقتصادی نیست بلکه به مسألهای اجتماعی مبدل می شود که در آن منافع عمومی جامعه به خطر خواهد افتاد.
برای حل وفصل مشکلات مذکور، یکی از مفاهیم با اهمیت مطرح شده در دو دهه اخیر ، مفهومحاکمیت شرکتی است. [1] دو دیدگاه نظری عمده شامل تئوری نمایندگی و تئوری ذی نفعاندر این مورد مطرح است. هر یک از آن ها به صورت متفاوت به موضوع حاکمیت شرکتی مینگرند. تئوری نمایندگی به مشکل کارگزار و کارگمار و تئوری ذی نفعان به مشکل کارگزار وذی نفعان می نگرند. .1[2] در تئوری نمایندگی این امکان بالقوه بهوجود میآید که مدیران تصمیماتی را اتخاذ نمایند که در جهت منافع خودشان و عکس منافع سهامداران باشد.
یکی از عوامل شکل دهی مشکل نمایندگی بین مدیران و سهامداران عدم شفافیت اطلاعاتی بین آنها بوده و به همین دلیل سهامداران نمیتوانند اعمال و فعالیتهایمدیران را به طور مستمر کنترل کنند. برای حصول اطمینان از ایفای مسئولیت افشاء و شفافیت مناسب اطلاعات بنگاههای اقتصادی در مقابل عموم و افراد ذینفع ، باید نظارت و مراقبت کافی به عمل آید . اعمال نظارت و مراقبتدر این زمینه مستلزم وجود سازوکارهای مناسب است×.2[3]از جمله این سازوکارها طراحی واجرای "حاکمیت شرکتی " مناسب در شرکتها و بنگاههای اقتصادی است. . لذا حاکمیت شرکتی فرآیندی است که موجب میشود شفافیتاطلاعاتی شرکت که از سوی مدیران آن تهیه میشود از کیفیت بالاتری برخوردار کند.[4]
حاکمیت شرکتی پیش از هر چیز، حیات بنگاه اقتصادی در درازمدت را، هدف قرار داده ودرصدد است تا از منافع سهامداران در مقابل مدیریت سازمانها حفاظت کند. دو هدفحاکمیت شرکتی عبارت است از:[5]
1. کاهش ریسک بنگاه اقتصادی از طریق بهبود و ارتقای شفافیت و پاسخگویی.
2. بهبود کارایی درازمدت سازمان، از طریق جلوگیری از خودکامگی و عدم مسوولیتپذیری مدیریت اجرایی. در این پژوهش از اهداف حاکمیت شرکتی، شفافیت و پاسخگویی، ساختار هیئت مدیره وساختار مالکیت مورد توجه بوده است.
-2تشریح و بیان مسئله
امروزه تقاضا برای شفافیت فعالیت نهادها و بازارها به شدت افزایش یافته است. بسیاری از استدلالهایی که درباره ایجاد یک نظام مالی جدید جهانی مطرح میشود، پیش از هر چیز بر درخواست افزایش شفافیت متمرکز است.درخواستهای فزاینده برای شفافیت در مباحث اقتصادی، مالی و تجاری، بیانگر گرایش جهانی به سمت شفافیت بیشتر در زمینههای حساس است.[6] اطلاعات عنصر کلیدی در تصمیمهای اقتصادی است. معتبرترین منبع اطلاعاتی سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و سایراستفاده کنندگان از اطلاعات شرکتها، گزارشهای ارائه شده توسط مدیران شرکت میباشد×1[7]شفافیت اطلاعاتی با ایجاد تساوی در فرصتها اجازه میدهد تاانگیزههای بیشتری برای کار و سرمایه گذاری نسبت به ایجاد سود یا ثروت واقعی به وجود آید.
وجود اطلاعات شفاف در بازار سرمایه نقشی موثر در کاهش هزینه اطلاعات و مبادلات و بهبود فرایند تصمیمگیری دارد.[8] مسأله اساسی تحقیق، شناسایی عواملی که بر تصمیمات مربوط به افشای اطلاعات توسط مدیریت اثر میگذارد، کهمیتواند برای سیاست گذاران بازار، جامعه تجاری و دانشگاهیان مفید باشد. بنابراین در این تحقیقاثر برخی از مکانیزمهای حاکمیت شرکتی بر کیفیت افشاء و شفافیت اطلاعاتی شرکتهایپذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران سنجیده میشود. سؤال مورد بررسی در این تحقیق ایناست که آیا متفاوت بودن ساختار مالکیت شرکتها، بر کیفیت افشای آنها تأثیرگذار است؟ یعنی اگر مالکان شرکت را گروههای مختلف مانند مؤسسات مالی، بانکها و شرکتهای دیگرتشکیل دهند، کیفیت افشای آنها متفاوت خواهد بود؟ و کدام یک از این ترکیبهای متفاوتمالکیت در بهبود کیفیت افشای شرکت موثر ترند؟
-3 پیشینه تحقیق و چارچوب نظری
موضوع حاکمیت شرکتی از دهه 1990 در کشورهای صنعتی پیشرفته جهان نظیر انگلستان، استرالیا و برخی کشورهای اروپایی مطرح شد. سابقه این امر به گزارش معروفی بهنام گزارش کادبری می شود که در سال 1992 منتشر شد. در این گزارش به وجودسهامداران نهادی و برقراری سیستم کنترل داخلی و حسابرسی داخلی تاکید زیادی شده بود. این گزارش در سال 1995توسط کمیته گرینبری بررسی مجدد و در سال 1998 توسطکمیته هامپل نهایی شد. اکثر کشورهای جهان از جمله انگلستان، چین، کره، کانادا، استرالیاو.... دارای چنین نظام نامه راهبری بصورت مدون می باشند. در آمریکا نیز افشای ماجرایانتخابات واترگیت و همچنین تقلب در بازار سرمایه آمریکا در سال 2001 باعث تصویبقانونی به نام ساربنز آکسلی یا همان حاکمیت شرکتی شد.
.2[9] عبارت حاکمیت شرکتی تنها طی دو دهه گذشته اهمیت در خور توجهی پیدا کرده است.این عبارت، از کلمه یونانی «Kyberman»که به معنی هدایت کردن،راهنمایی یا حکومت کردناست، ریشه گرفته است. این عبارت از کلمه یونانی مورد نظر به کلمه لاتینج« Gubernar »به معنیهدایت کردن انتقال یافت و در فرانسه قدیم به× » ׫Governerبه معنی حکومت کردن تغییر یافت.اما این کلمه به روشهای مختلفی توسط سازمانها یا کمیتههای مختلف و مطابق با ایدئولوژیشانتعریف شده است. ×[10]
برخی از تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور در زمینه حاکمیت شرکتی و افشایاطلاعات به شرح زیر میباشد:
هو و ونگ 1[11]، در پژوهشی برای یافتن رابطه بین حاکمیت شرکتی و افشای داوطلبانه بهاین نتیجه رسیدند که بین کمیته حسابرسی با افشای داوطلبانه اطلاعات ارتباط مستقیمی وجوددارد. در حالی که بین درصد مدیران مستقل هیأت مدیره با افشای داوطلبانه اطلاعات رابطهمعناداری وجود ندارد. و میزان حضور خانوادگی در ترکیب هیأت مدیره با افشای داوطلبانهاطلاعات در بورس رابطه معکوس دارد. چااو و گری 2[12]، نیز شواهدی را مبنی بر وجود یکرابطه منفی بین مالکیت خانوادگی و افشای اختیاری یافتند. انگ و ماک 3[13] ، در تحقیقی تحت عنوان » بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و افشای داوطلبانه اطلاعات شرکتها« انجام دادند.
نتایج این تحقیق نشان میدهد که هر چه مالکیتمدیریت کمتر و مالکیت دولت بیشتر باشد، افشای داوطلبانه اطلاعات افزایش مییابد. و مالکیتسهامداران عمده رابطه معناداری با افشا ندارد.همچنین هر چه درصد مدیران غیر موظف بیشترباشد، افشای داوطلبانه کاهش مییابد. هویارد و پالیا 4[14]، بین نسبت اعضای غیرموظف و عملکرد رابطه ای مشاهده نکردند، درحالی که برون وکیلر 5[15] و د میجوئل، پینگادو و توره 6[16]، درپژوهش های خود به این نتیجه رسیدند کهبین نسبت مدیران غیرموظف و عملکرد رابطه مثبتی وجود دارد. چن و چاگی 7[17]، تحقیقی تحت عنوان »بررسی رابطه مدیران غیر اجرایی مستقل وکنترل خانوادگی شرکتها با افشای اطلاعات مالی در هنگکنگ« انجام دادند.
در این تحقیق ازاطلاعات مالی شرکتها شامل رشد سود خالص، رشد فروش، بازده ROE و ROA به عنوان معیار افشای اطلاعات مالی استفاده گردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که رابطه مستقیمی بین درصد مدیران غیر موظف هیأت مدیره و افشای اطلاعات مالی وجود دارد. در حالی که بین کنترلخانوادگی شرکتها و افشای اطلاعات مالی رابطه مستقیمی وجود ندارد. آندرسن8[18]، رابطه بین سهامداران و عملکرد شرکتها را در حیطه مالکیت خانوادگی بررسی کرده است.
معیار ارزیابی عملکرد استفاده شده در این پژوهش، Q توبین و بازده داراییها میباشد. نتایج این پژوهش نیز نشان میدهد، از نظر سود آوری مالکیت خانوادگی ساختار مالکیتی مناسبی میباشد. در نتیجه به نظر میرسد، مالکیت خانوادگی به صورت موفقیت آمیزی میتواند دو مشکل نمایندگی، تضاد منافع بین مالکان و مدیران و مالکیت سهامداران اقلیت را متوازن کند. × سرکار 9[19]، در تحقیقی معیارهای تعیین کننده حقوق و پاداش مدیریتی را با تاکید بر رابطه بینحقوق، پاداش و عملکرد بررسی نموده است.
نتایج این پژوهش نشان میدهد، با توجه به ترکیبهیأت مدیره، عضو غیرموظف هیأت مدیره نقش نظارتی قوی ایفا نمیکند. چیراز بن علی10[20]، در تحقیقی تحت عنوان » بررسی اثر حاکمیت شرکتی بر کیفیت افشا در زمینه سلب مالکیت اقلیت « اظهار می دارد که تعارض نمایندگی اصلی بین مالکان وسهامداران عمده با سهامداران اقلیت وجود دارد - مشکل نمایندگی نوع . - 2 نتایج بدست آمده نشانمیدهد در بازاری که تمرکز مالکیت بالاست و حمایت اندکی از سرمایه گذاران میشود، بینکنترل خانوادگی، سهام با حق رأی دوبل، تمرکز قدرت، و کیفیت افشاء یک رابطه منفی وجوددارد. همچنین بین وجود طرحهای اختیار خرید سهام اجرایی و نسبت مدیران مستقل در هیأتمدیره با کیفیت افشاء یک رابطه مثبت وجود دارد.