بخشی از مقاله

چکیده

بازده سهام یکی از فاکتورهاي بسیار مهم در انتخاب بهترین فرصت سرمایهگذاري در نظر سرمایهگذاران میباشد. هدف از انجام این پژوهش شناسایی و بررسی عواملی است که در ایجاد بازده غیرعادي سهام شرکتهاي پدیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیرگذار هستند. فرضیههاي این پژوهش ناظر بر تأثیر اندازه شرکت، نوع صنعت، زمان عرضه، درصد عرضه بر ایجاد بازده غیرعادي سهام شرکتهاي پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد.

جامعه آماري این پژوهش کلیه شرکتهاي پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، از ابتداي سال 1390 تا پایان سال 1394 میباشد که از این تعداد 60 شرکت با روش نمونهگیري قضاوتی به عنوان نمونه انتخاب شدهاند. جهت جمعآوري دادهها از پرسشنامه استفاده شده و براي تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون رگرسیون خطی و چندگانه و آزمون تجزیه واریانس یکطرفه استفاده شده است. نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد که درصد عرضه، نوع صنعت و اندازه شرکت بر ایجاد بازده غیرعادي سهام شرکتها تأثیر مستقیم دارند اما زمان عرضه داري تأثیر معکوس است.

-1 مقدمه

اطلاعات یک ثروت است و مانند هر کالاي با ارزشی، سودمندي و مزیت به همراه دارد. از این رو داشتن اطلاعات مفید مستلزم صرف هزینه است و براي حفظ این ثروت باید ابزارهاي لازم آن مهیا و نظام مناسبی تدوین گردد. امروزه از حسابداري به عنوان یک سیستم اطلاعاتی یاد میشود. مدیران، سرمایهگذران، اعتباردهندگان و سایر استفادهکنندگان جهت انجام مسئولیتها و نقشهاي خویش از گزارشهاي مالی که توسط سیستم حسابداري تهیه میگردد، استفاده می-کنند. سرمایهگذاران براي تصمیمات سرمایهگذاري خود بر اطلاعات مالی مندرج در صورتهاي مالی واحدهاي اقتصادي خصوصاً سودگزارششده آنها اتکا میکنند

در بازارهایی که کارایی نداشته یا بازارهایی که کارایی آنها در سطح ضعیفی است، سرمایه گذاران باید با بررسی اطلاعات مختلف منتشر شده در مورد سهام یک شرکت به تصمیمگیري در مورد خرید یا عدم خرید آن سهام بپردازند که بیشترین اطلاعات شرکتها در صورتهاي مالی آنها گنجانده میشود. سرمایهگذاران به دنبال تبئین بازده سهام شرکتها میباشند. "سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و سایر استفادهکنندگان از سود براي ارزیابی توان سودآوري، توان باز پرداخت سود سهام، پیشبینی سودهاي آتی و ارزیابی سرمایهگذاريها استفاده میکنند". در این راستا سرمایهگذاران در جستجوي دستیابی به کیفیت سود براي پیشبینی سودهاي آتی و سایر اهداف ذکر شده هستند

.[2] تداوم بازده غیرعادي سهام چند ماه پس از اعلان سود و گرایش آن به سمت سودهاي غیرمنتظره، از چالشهاي پیشروي الگوي قیمتگذاري دارایی سرمایهاي و فرضیه بازار کارا است. طبق فرضیه بازار کارا در سطح نیمهقوي قیمت سهام، تمام اطلاعات موجود و دردسترس را منعکس میسازد. از این رو، قیمتها با انتشار اخبار مربوط به سود، بیدرنگ تعدیل میشود اما مساله این است که بازده غیرعادي در راستاي سودهاي غیرمنتظره مبتنی بر الگوي گام تصادفی فصلی متمرکز هستند.

هنگام واکنش نسبت به اخبار مربوط به سود، سرمایهگذاران کوچک بر سود غیرمنتظره مبتنی بر الگوي گام تصادفی فصلی و سرمایهگذاران بزرگ بر سود غیرمنتظره مبتنی بر پیشبینی تحلیلگران اتکا میکنند. البته هر دو گروه در نشان دادن واکنش کامل ناتوانند. بنابراین میتوان انتظار داشت حجم معاملات سهام توسط سرمایهگذاران کوچک و بزرگ پس از اعلان سود به ترتیب تداوم بازده غیرعادي مربوط به سود غیرمنتظره مبتنی بر الگوي گام تصادفی فصلی و سود غیرمنتظره مبتنی بر پیشبینی تحلیلگران را تبیین کند.

از طرف دیگر قیمتگذاري مناسب سهام و عرضههاي عمومی اولیه یکی از مهمترین عوامل مؤثر در تصمیمگیري شرکتها براي ورود به بازار سرمایه میباشد و تعیین قیمت واقعی سهام عرضههاي اولیه که نشاندهنده ارزش ذاتی سهام - شرکت - از جمله ارزش واقعی داراییها و فرصتهاي رشد و توسعه آتی می باشد، از اهمیت فراوان برخوردار است.

از سوي دیگر باتوجه به اینکه بررسی رابطه دو پدیده قیمتگذاري کمتر از واقع و عملکرد بلندمدت منفی سهام عرضههاي عمومی اولیه با اطلاعات و متغیرهاي حسابداري و سودمندي اطلاعات حسابداري در تعیین قیمت عرضه و ارتباط آن با بازده غیرعادي اولیه و بازده منفی این سهام در بلندمدت، در ایران کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است، اهمیت بررسی تأثیر درصد عرضه اولیه، اندازه شرکت، زمان عرضه و حتی نوع صنعت عرضهکننده سهام در تصمیمگیري سرمایهگذاران دو چنداان می شود.

بازده سهام یکی از فاکتورهاي بسیار مهم در انتخاب بهترین فرصت سرمایهگذاري در نظر سرمایهگذاران قرار دارد. بازده آینده سهام ممکن است به عوامل مختلفی بستگی داشته باشد. گرایش به استفاده از اطلاعات حسابداري مبتنی بر مبناي نقدي در دهههاي اخیر رو به افزایش است.

در پژوهشهاي تجربی زیادي که طی این سالها انجام شده به صورتهاي مختلفی ارتباط بین سطح قیمتگذاري کمتر از واقع و ابهام آتی عرضههاي عمومی اولیه که از طریق سن شرکت اندازهگیري میشود، بررسی شده است بنابراین بعضی از شرکتها در عرضه عمومی اولیه بیشتر بر روي این نکته تمرکز میکنند که قیمت هر سهم آنها نشاندهنده ارزش واقعی داراییها و فرصتهاي رشد و توسعه در آینده باشد. در بسیاري از مواقع این قیمتگذاري بر اساس تقارن اطلاعاتی نبوده و ارزش واقعی سهام را مشخص نمینماید که این امر موجب خواهد شد تا فرصتی براي کسب بازده غیرعادي در اختیار آربیتراژگران قرار گیرد.

بنابراین ارزشگذاري سهام عرضه اولیه از اهمیت خاصی هم براي سرمایه-گذاران و هم براي شرکتها برخوردار است. نظریههاي متفاوتی عنوان گردیده و در بسیاري از پژوهشهاي انجام شده گزارش شده است. قیمتگذاري اولیه سهام مهمترین عامل در نظر گرفته خواهد شد تا بتوان بسته به آن بازده سهام شرکت را در دورههاي زمانی آتی بررسی و ارزیابی نمود.

این قیمتگذاري ناشی از شفافیت اطلاعاتی و عدم تقارن اطلاعات بین مسئولین شرکت، شرکت واگذارکننده و عموم خریداران خواهد بود تا داراییهاي واقعی را گزارش نماید. از جمله مهمترین اهداف سرمایهگذاران براي سرمایهگذاري در بازار سرمایه، کسب بازده مطلوب از سهام خریداري شده میباشد به عبارت دیگر سرمایه گذاران تمایل دارند در سهامهایی سرمایهگذاري نمایند که داراي ریسک پایین و بازده مطلوب باشد.

این بازده در بازار ثانویه به کمک مدلهاي مختلفی قابل تخمین بوده و با بهره گرفتن از دادههاي تاریخی نتایج نسبتا درستی خواهد داشت ولی در بازار اولیه به دلیل عدم وجود دادههاي قبلی و عدمتقارن اطلاعاتی میتواند با ریسک بالایی مواجه گردد.

هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر معیارهاي در نظر گرفته شده بر بازده غیرعادي سهام شرکتهاي تازه-وارد به بورس و شناسایی میزان تأثیر هریک بر بازده سهام این شرکتها میباشد. بر این اساس، در این پژوهش با در نظر گرفتن برخی عوامل احتمالی مؤثر بر بازده غیرعادي شرکتهاي عرضه اولیه در بورس، به بررسی روابط و میزان تأثیرگذاري هرکدام از آنها بر بازده غیر عادي سهام پرداخته و سعی گردیده تا نتایج پژوهش به صورت گزارشی جامع در اختیار سرمایهگذاران بازار سرمایه قرار گیرد.

-2 مبانی نظري و پیشینه پژوهش

نتایج بسیاري از پژوهشها بیانگر رابطه بین اطلاعات مالی و بازده سهام شرکتها میباشد. نتایج برخی دیگر از پژوهشها حاکی از وجود رابطه بین بازده سهام*و برخی اطلاعات غیرمالی می باشد اما در کل میتوان گفت معیارهاي اندازه شرکت، نوع صنعت، زمان عرضه به بازار و درصد عرضه میتوانند با بازده غیرعادي سهام شرکتها رابطه داشته باشند

همچنین بعضی از شرکتها در عرضه عمومی اولیه بیشتر بر روي این نکته تمرکز میکنند که قیمت هر سهم آنها نشاندهنده ارزش واقعی داراییها و فرصتهاي رشد و توسعه در آینده باشد .[4] در بسیاري از مواقع این قیمتگذاري بر اساس تقارن اطلاعاتی نبوده و ارزش واقعی سهام را مشخص نمینماید که این امر موجب خواهد شد تا فرصتی براي کسب بازده غیرعادي در اختیار آربیتراژگران قرار گیرد. بنابراین ارزشگذاري سهام عرضه اولیه از اهمیت خاصی هم براي سرمایه-گذاران و هم براي شرکتها برخوردار است. با این حال بسیاري از فعالان بازار سرمایه عرضه اولیه را فرصتی مناسب براي کسب سودهاي غیرعادي دانستهاند به همین خاطرهنگام عرضه اولیه براي خرید به سرعت اقدام مینمایند. این عمل منجر به ایجاد صف خرید براي بدست آوردن سهام شرکتهایی که عرضه اولیه انجام دادهاند شده و بر سایر سرمایهگذاران فعال از بعد روانی تأثیر خواهد داشت.

نیکبخت و همکارانش در سال 1386 پژوهشی با عنوان "عوامل مؤثر بر بازده غیرعادي کوتاهمدت سهام شرکت- هاي جدیدالورود به بورس اوراق بهادار تهران" انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که اندازه شرکت و بازده بازار یک ماه قبل ازعرضه سهام بر بازده غیرعادي سهام مؤثر هستند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید