بخشی از مقاله
چکیده
هدف: هدف پژوهش شناسایی چالشهای درونی و بیرونی اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهها از نظر مدرسین دانشگاه است روش تحقیق: برای دستیابی به این هدف، با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان،110 نفر از مدرسین دانشگاه انتخاب شدند. پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش محقق ساخته است و پس از جمع آوری پرسشنامه ها، به منظور شناسایی چالش های اشتغال در ابتدا از تحلیل عاملی اکتشافی و سپس از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، به کشف دو خرده مقیاس - چالشهای اشتغال بیرونی و درونی - منجر شد و تحلیل عاملی تاییدی قرار گرفتن مولفه های مذکور را در زیر سازه چالشهای اشتغال تایید کرد. در ارزشیابی چالشهای اشتغال بیرونی و درونی، نتایج نشان داد که عدم تناسب بین ظرفیت فعلی پذیرش دانشجو در دانشگاه و نیازهای آتی بازار کار با بارعاملی - 0/841 - مهمترین چالش درونی در اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهها است و وجود مشکلات اجرایی در پیاده کردن سیاستها و برنامه های کلان اشتغال با بار عاملی - - 0/858 از مهمترین چالش بیرونی در اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهها می باشد.
نتیجه گیری: به طور کلی می توان گفت که پرسشنامه شناسایی چالشهای درونی و بیرونی اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهها از پایایی، روایی صوری، ضریب محتوایی و روایی سازه خوبی برخوردار است و برای استفاده در پژوهش های داخلی قابلیت کاربرد دارد.
مقدمه
برنامهریزان باید پیش از تهیه و اجرای برنامهها نسبت به مطالعه و شناخت محیطی که قرار است برنامهریزی در آن انجام گیرد، اقدام کنند تا بستر حرکت خود را به خوبی بشناسند و از واقعیات فاصله نگیرند - محسن پور،. - 1393 بدون شک هر اندازه برنامهریزان نسبت به واقعیات آگاهی بیشتری کسب کنند و در خصوص تأثیرپذیری برنامهها از واقعیات، شناخت دقیقتری داشته باشند و واقع بینی را در برنامهریزی ها لحاظ کنند، می توانند به موفقیت برنامه هایشان امیدوارتر باشند. همچنین در فرایند برنامهریزی منحصراً تصمیمگیری به وسیله معدودی از مدیرانی که در رأس هرم سازمان جای دارند، نیست.
بلکه فرایندی است که مشارکت همگان را طلب میکند و همه کسانی که به نوعی در معرض نتایج برنامهها قرار دارند، باید تا حدودی در این میان نقش داشته باشند. برنامه ریزی در نظام آموزشی به طور کلی دارای دو بعد کمی و کیفی است. در بعد کمی، به مسائلی که جنبه مقداری و شمارشی دارد، نظیر تعداد فارغ التحصیلان مورد نیاز برای بخشهای مختلف تولیدی یا خدماتی، تعداد مدرسان، تعداد مدیران و کارکنان آموزشی، تعداد دانشکده ها و تأسیسات آموزشی، تجهیزات و وسائل آموزشی و امثال آن پرداخته می شود و در بعد کیفی برنامهریزی آموزش عالی با محتوا، آرمانها، مقاصد، هدفهای آموزش و غیره سروکار دارد.
بدیهی است،هر برنامه آموزشی، دربرگیرنده ابعاد کمی و کیفی است اگرچه در گذشته، برنامهریزیآموزشی تکبعدی بود و فقط هدفهای کمی و مورد نظر بود اما به تدریج به مسائل کیفی که در حقیقت جان و روح آموزش نیز توجه شد اما باید اذعان داشت که هنوز بعد کیفی برنامهریزی آموزشی، در مقایسه با بعد کمی، ضعیف و ناتوان مانده است - فیوضات،. - 1394
برنامهریزی تربیت نیروی انسانی، برنامه ریزی تربیت عموم کارکنان، اعم از کارگران نیمه ماهر و ماهر گرفته تا تکنیسینها، مهندسان، پزشکان، معلمان، استادان و سایر متخصصان را شامل می شود. برنامهریزی نیروی انسانیمستقیماً با برنامهریزی اجتماعی- اقتصادی مربوط است، زیرا هدف آن تربیت افرادی است که باید چرخهای اقتصاد کشور را به حرکت درآورند. برنامهریزی و توسعه نیروی انسانی می تواند به عنوان مبحثی مهم در آمایش سرزمینی سطح ملی و بین المللی مورد بررسی قرار گیرد و دارای نشانگرهای مختلفی نظیر میزان توسعه انسانی هر کشور مانند سطح سواد بزرگسالان، آموزش و مشارکت زنان در توسعه انسانی است - مشایخ، . - 1393
روش های مختلفی برای برنامه ریزی نیروی انسانی و تناسب بین ظرفیت فعلی پذیرش دانشجو در دانشگاه و نیازهای آتی بازار کار وجود دارد مثلا طایی - - 1380 در گزارش تلفیق شماره 3 طرح نیازسنجی نیروی متخصص و سیاست گذاری توسعه منابع انسانی کشور درباره روش های پیش بینی نیروی انسانی بیان می کند که قاعده سرانگشتی که هاربینسون1 در مورد ارتباط بین نرخ رشد تولید و نرخ رشد نیروی انسانی مورد نیاز ارائه کرد در زمره اولین گامهایی است که برای نیازسنجی نیروی انسانی به ویژه در سطوح عالی برداشته شد. چنانکه این الگو در دهه 1960 در آفریقای شمالی مبنای برنامه ریزی قرار گرفت .
البته الگوی رابینسون2 بعدها بتدیج به روش"افزایش نموی نسبت کار به محصول" تحول یافت. در این روش باتوجه به مشاهدات و قیاس روند گذشته، وضعیت آینده را پیشبینی مینماید بدین صورت که بر اساس نسبت های به دست آمده از روند گذشته، تغییرات تولید و اشتغال، اهداف و رشد از پیش تعیین شده را ملاک نیازمندی به نیروی انسانی در سطوح مختلف در کل کشور، مناطق و یا فعالیتهای خاص قرار می دهند مثالا در هلند پیش بینی تقاضای آینده برای مهندسین به وسیله قیاس رگرسیون خطی تعداد مهندسان برروی درآمد ملی انجام شد. در سوئد نیز با استفاده از روشی شبیه روش مذکور با ادامه روند گذشته - روند خطی - و سنجش نسبت "محصول به مهندسان" نیروی متخصص مورد نیاز پیشبینی شده است.