بخشی از مقاله

چکیده

در این پژوهش سعی در بررسی شکافهای اجتماعی در ایران معاصر را داریم. مهمترین شکافهایی که دراین پژوهش بدان پرداخته خواهد شد عبارتاند از: شکاف سنت و مدرنیسم، طبقاتی، جنسیتی و قومیتی.

از دیدگاه این پژوهش، شکاف سنت و مدرنیسم در ایران از سایر شکافهای اجتماعی تأثیرگذارتر بوده است، بطوریکه تحولات سیاسی اجتماعی ایران، از جمله اختلافاتی که بعد از انقلاب در سطح سیاسی بروز کرد که در متن بدان اشاره خواهد گردید، را بدون توجه بدان نمیتوان توضیح داد.

یافتههای این پژوهش که مبتنی بر مطالعهای توصیفیBتحلیلی و با اتکا بر دادههای عینیBتاریخی و روش کتابخانهای میباشد، حاکی از آن است که اختلافات ذکر شده ناشی از موضعگیری طیفهای مختلف در برابر موج مدرنیسم در تاریخ معاصر ایران میباشد. از این رو بخش قابل توجهی از شکاف جنسیتی در ایران ناشی از حاکمیت ایدئولوژی سنتی معتقد به تفاوت زن و مرد است که موجب اختلاف زنان اسلام گرا و سکولار گردیده است. با این حال، در سالهای اخیر نوعی همگرایی بین این دو گروه قابل شناسایی است بطوریکه هر دو برای کسب حقوق بشر و زدایش پارهای از محرومیتها به نفع زنان در جامعه فعالیت میکنند.

مقدمه

هیچ جامعهای را نمیتوان یافت که در آن شکافهای اجتماعیٌ وجود نداشته باشد. هر جامعه در بطن خود حاوی شکافهای گوناگونی میباشد. تحلیل جایگاه و تحولات قدرت در هر جامعه بدون توجه به شکافهای اجتماعی، ناقص و سطحی نگرانه است. البته وجود شکافها به معنای فعال بودن آنها نیست، بلکه ممکن است شکافهای اجتماعی حالتی غیرفعال داشته باشند. از سوی دیگر زندگی سیاسی جوامع به روشهای گوناگون از شکافهای اجتماعی هرکشور تأثیر میپذیرد. بعلاوه چگونگی ترکیب و صورتبندی شکافهای اجتماعی نیز متغییری مهم تلقی میشود و درکشورهای مختلف متفاوت است. همین تفاوت ویژگی خاص سیاست و حکومت در هر کشور را ایجاد میکند و تأثیرات قابل توجهی بر عملکرد سیاستمداران میگذارد.

جامعه ایران به عنوان جامعهای در حال گذار و نیمهسنتی نیمهمدرن از تعداد و شکل پیچیدهای از شکافهای اجتماعی برخوردار است. از یکسو شکافهای قبیلهای، قومی، فرهنگی و زبانی مربوط به جامعهسنتی کم و بیش فعال هستند و از سوی دیگر، شکافهای جامعهمدرن مثل شکاف طبقاتی و گسست نسلها آشکار میشوند. عمده بحث این مقاله پیرامون شکافهای فعال و مؤثر بر حیات سیاسی ایران میباشد. در این راستا، شکاف سنت و مدرنیسم، طبقاتی، جنسیتی و قومیتی و میزان تأثیرگذاری آنها را بر عملکرد سیاسی جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار خواهیم داد.

بر این اساس، مقاله حاضر اهداف زیر را دنبال می نماید:

الف - بررسی مهمترین شکافهای موجود در جامعه ایران.

ب - بررسی عوامل مؤثر در شکلگیری شکافهای اجتماعی در جامعه ایران.

ج - ارزیابی تأثیرات ناشی از شکلگیری شکافهای اجتماعی بر عملکرد سیاسی جمهوری اسلامی ایران.

د - بررسی میزان تأثیرگذاری شکاف سنت و مدرنیسم بر دیگر شکافهای اجتماعی.

محدوده زمانی این پژوهش سالهای 1357 تا 1380 را پوشش خواهد داد. همچنین جهت شناخت بهتر شکافهای اجتماعی در ایران بر زمینههای تاریخی شکلگیری این شکافها تأکید خواهیم داشت، چرا که در بررسی شکافهای اجتماعی نمیتوان تنوعات جغرافیایی و تنوعات تاریخی را نادیده گرفت.

براین اساس سوأل محوری پژوهش حاضر بدین صورت طرح میگردد که مهمترین شکافهای موجود در جامعه ایران کدامند و تا چه حد توانستهاند بر عملکرد سیاسی جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار باشند؟

جهت تحکیم بخشیدن به سوأل اصلی، این پژوهش در صدد طرح سوألی دیگر در قالب سوأل فرعی میباشد، از قرار اینکه چه عواملی موجبات شکلگیری شکافهای اجتماعی را در جامعه ایران، در بیش از دو دهه حیات جمهوری اسلامی فراهم نمودهاند؟

بر اساس مباحث ذکر شده و همچنین سوألات مطروحه، مفروض پژوهش حاضر به صورت زیر جمعبندی میشود که باید به صورت پیوسته و به عبارتی تالی یکدیگر مورد توجه قرار گیرد:

الف - در تاریخ معاصر ایران به ویژه در دو دهه حیات جمهوری اسلامی مهمترین شکاف اجتماعی، شکاف فرهنگیِ سنت و مدرنیسم است که ناشی از موضعگیری در برابر تمدن غرب، توسط گروههای مختلف بوده است.

ب - دیگر شکافهای اجتماعی مهم نظیر شکاف جنسیتی یا شکافی که امروزه به عنوان شکاف بین نگرشهای نسل قدیم و جدید شناخته میشوند ناشی از شکاف سنت و مدرنیسم گروههای اجتماعی هستند. بر این اساس گفتمان سنت در ایران همواره گفتمانی مردسالار بوده است که ایفای نقش اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاسی توسط زنان را نمیپذیرفته یا بسیار محدود میانگاشته است.

نوع پژوهش در طی این مقاله، توصیفی- تحلیلی بوده و گردآوری دادهها با استفاده از روش کتابخانهای و تکیه بر دادههای عینی- تاریخی انجام پذیرفته است. سازماندهی تحقیق نیز در چهار بخش صورت پذیرفته است که در بخش اول به مفهوم شکاف اجتماعی و همچنین ذکر چارچوبی نظری جهت پیشبرد روند تحقیق پرداخته شده است.

در بخش دوم مهمترین زمینههای شکلگیری شکاف سنت و مدرنیسم را از نظر خواهیم گذراند، همچنین بر تأثیرات این شکاف بر دیگر شکافها تأکید خواهیم داشت. در بخش سوم به بررسی شکاف جنسیتی و عوامل مؤثر در شکلگیری آن خواهیم پرداخت. در بخش چهارم نیز عطف توجه پیرامون بررسی شکاف قومیتی و تأثیرات آن بر دیگر شکافهای اجتماعی و همچنین عملکرد سیاسی جمهوری اسلامی ایران است.

-1 تبار شناسی شکافهای اجتماعی

مفهوم شکافهای اجتماعی امروزه در گفتارها و نوشتارهای عمومی و تخصصی فارسی کاربرد نسبتاً وسیعی یافته است، که این کاربرد، نشانه نیاز به ابزار تحلیلی است تا بتواند تعارضات و ستیزهای عرصه سیاسی در جامعه امروز ایران را توضیح دهد

شکاف اجتماعی ریشه در تاریخ و یا ساختار اجتماعی و در بطن جامعه دارد، گذرا و مقطعی نیست، ولزوماً به تنش و کنش اجتماعی منجر نمیشود. بلکه میتواند در قالبهای جامعه مدنی، نمودهای مسالمتآمیز نیز داشته باشد.

بر این اساس تنها آن دسته از تقابلهای اجتماعی را که ساختاری و موجب گسست، صفآرایی و گروهبندی در ساختار جامعه باشد، خواه در کنشهای خشونتآمیز انقلاب نمود یابد، خواه درکنشهای مسالمتآمیز مانند تحزب و رقابت انتخاباتی شکل گیرد را شکاف اجتماعی مینامند

با این تعریف مشخص میشود که تعارضات و تضادهای اجتماعی، مفهومی گستردهتر و انتزاعیتر از مفهوم شکافهای اجتماعی دارند. در این میان رابطه عموم و خصوص مطلق بر قرار است. به صورتی که هر شکافی یک تضاد و تعارض است، اما هر تعارض و تضاد یک شکاف نمیباشد. شکاف اجتماعی عملاً موجب تقسیم وتجزیه جمعیت و تکوین گروه بندیهایی میگردد که ممکن است تشکلها و سازمانهای سیاسی پیدا کنند

اما شاید مهمترین و دقیقترین کاربرد و مفهوم شکاف در جامعهشناسی سیاسی را بتوان در مطالعات لیپست و روکان جستجو نمود. آنان معتقدند که جوامع نیمهسنتی- نیمهمدرن دارای شکاف عمیقی هستند که آن را در چارچوب شکاف تجدد و سنتگرائی میتوان مورد بررسی قرار داد. لیپست و روکان از دو نوع شکاف اجتماعی سخن گفتهاند، یکی شکافهای تقویت کننده، که در آن شکافهای اجتماعی همدیگر را تقویت میکنند که این نوع را صورتبندی شکافهای متراکم میخوانند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید