بخشی از مقاله

اشاره
سازمان کنفرانس اسلامی بزرگترین و گسترده ترین نهاد بین المللی و فعال در میان کشورهای مسلمان است که تحت شرایط خاص سیاسی و اقتصادی، در اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی شکل گرفت. در حال حاضر ۵۵ کشور مسلمان با جمعیتی بالغ بر یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون نفر و منابع اقتصادی فراوان در این سازمان عضویت دارند.
از زمان تأسیس سازمان کنفرانس اسلامی تاکنون، بارها سران و مسؤولان کشورهای عضو گرد هم آمده و تحولات جهانی را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده اند. بی شک نتایج این ارزیابی و تصمیمات اتخاذ شده در سازمان کنفرانس اسلامی، نقش بسزایی در صحنه بین المللی داشته است.
کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی با تشکیل کمیته های تخصصی و سازمانهای مختلف اجرایی، اقتصادی و فرهنگی و دبیرخانه متمرکز، تشکیلات مناسبی را برای حضور در عرصه بین المللی، ایجاد کرده اند، با این وجود به نظر می رسد که سازمان کنفرانس اسلامی با در اختيار داشتن امکانات گسترده، می تواند نقش فعال تری در عرصه های سیاسی و اقتصادی جهان ایفا کند، زیرا که با گذشت سالهای متمادی از فعالیت این سازمان، هنوز مشکلات و بحران هایی جهان اسلام را تهدید می کند.
از سوی دیگر با وقوع تحولات بنیادی در عرصه بین المللی طی دهه گذشته، مانند پایان یافتن جنگ سرد و فروپاشی بلوک شرق و نیز تلاش آمریکا برای تحمیل سلطه بلامنازع خود بر نظام بین المللی، نه تنها سازمان کنفرانس اسلامی، بلکه بسیاری از نهادهای بین المللی و منطقه ای می بایست به ارزیابی و بازنگری در اقدام های گذشته خود و اتخاذ راهبردهای جدید برای حفظ حیات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود بپردازند.
در این راستا، سازمان کنفرانس اسلامی با شناخت دقیق از تحولات دهه گذشته ضرورت دارد که راهبردهای تازه ای را در برخورد با تحولات نوین عرصه بین المللی تعیین و تدوین کند.
با توجه به تهاجم سازمان یافته فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دشمنان علیه مسلمانان، ضرورت تجديدنظر و بازنگری در سازمان کنفرانس اسلامی، بیش از پیش احساس می شود. از سوی دیگر برخی اندیشمندان معاند غربی تلاش دارند که با ارایه تفاسیر نادرست از برخورد تمدنها اسلام و مسلمانان را به جای کمونیست ها به عنوان دشمنان جدید تمدن غربی مطرح کنند. در این شرایط، سازمان کنفرانس اسلامی باید برای رویارویی با این توطنة جدید، راهبردهای تازه و مؤثری اتخاذ نماید تا در آستانه ورود به قرن بیست ویکم به عنوان یک نهاد متمرکز جهان اسلام وظایف خود را برای بهبود شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورهای عضو به بهترین شکل انجام دهد.
با این مقدمه، در گزارش حاضر تلاش شده است نحوه تأسیس و تشکیلات سازمان کنفرانس اسلامی تشریح شود تا اندیشمندان و کارشناسان برای راهیابی به حل مشکلات جهان اسلام بیش از پیش به نهادهای این سازمان و نحوه فعالیت آنها آشنا شوند.

سابقة تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی
فكر تشکیل اجتماعی از سران کشورهای اسلامی برای نخستین بار در دهه ۱۹۵۰ مطرح شد. دو جریان سیاسی غالب بر منطقه خاورمیانه جرقه های این تفکر را روشن ساخت.
از یک سو رژیم پهلوی در ایران، نقطه اتکاء غرب در خاورمیانه و به خصوص در منطقه خلیج فارس برای مقابله با توسعه طلبی و گسترش نفوذ كمونيسم در دهه ۱۹۵۰ بود، از سوی دیگر سیاست عربستان مبنی بر مقابله با دکترین وحدت عربی ناصر سبب شد که به دستور ملک سعود پادشاه وقت عربستان با استفاده از حضور شخصیت های بزرگ اسلامی در مناسک حج سال ۱۹۶۰ میلادی، همایشی در مکه معظمه برای تبلیغ اسلام و شرح اصول و تفاسیر تعالیم اسلام برپا شود
بررسی این دو جریان غالب در منطقه خاورمیانه از اهمیت بسزایی برخوردار است. در اواسط دهه ۱۹۵۰ میلادی، رژیم شاه در ایران درصدد برآمد که نخستین گام برای تبدیل شدن به ژاندارم منطقه را بردارد. عضویت ایران در پیمان سسنتو و استفاده از تشنج میان کشورهای عربی در طرفداری و مخالفت با دکترین وحدت عربی ناصر، از کلیدهای توفیق رژیم پهلوی در این امر بود. در این راستا رژیم شاه دو هدف دیگر را دنبال می کرد. اول آنکه چهره ای با ثبات پس از کودتای مرداد ۱۳۳۲ از خود نشان دهد و نفوذ خود را در منطقه به اثبات رساند و از سوی دیگر تصورات سوء مردم نسبت به نفوذ آمریکایی ها در ایران را بزداید.
رژیم شاه پس از طرح موضوع تشنج زدایی در منطقه با حکام سعودی، قول مساعد را دریافت کرد. اما آنها حل و فصل برخی اختلافات میان دو کشور را پیش کشیدند.
در سال ۱۹۶۰، فكر تكشیل سازمان کنفرانس اسلامی از طريق ملك سعود پادشاه وقت عربستان به مرحله عمل نزدیکتر شد و سرانجام در سال ۱۹۶۹ میلادی اولین اجلاس سران کشورهای اسلامی در رباط پایتخت مراکش) تشکیل شد. رژیم پهلوی در کنار عربستان اولین حامیان تشكيل اجلاس سران اسلامی بودند.
در اجلاس مؤسسان رابطة العالم الاسلامی در سال ۱۹۶۵، تصویب شد که از رجال، علما و شخصیت های بزرگ اسلامی دعوت شود در یک کنفرانس بین المللی اسلامی در فصل حج همان سال در مکه شرکت کنند. این کنفرانس پس از مراسم حج با حضور ۱۱۵ شخصیت اسلامی از ۳۵ کشور مسلمان در مقر رابطة العالم الاسلامی تشکیل شد.

در این کنفرانس لزوم تشکیل کنفرانسی از سران کشورهای اسلامی مطرح و تصویب گردید. در قطعنامه این کنفرانس، مسؤولیت تعقيب فکر کنفرانس سران اسلامی برعهدة رابطة العالم الاسلامی و دبیرخانه آن قرار گرفت.
پس از آن تنش میان ناصر (رهبر مصر) و کسانی که در پی تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی بودند، بالا گرفت. مجلس مؤسسان «رابطة العالم الاسلامی» در نشست ها و قطعنامه های خود، مسأله فلسطین را مطرح کرد و این موضوع را از قلمرو سیاست جهان عرب به قلمرو وسیع جهان اسلام کشاند. این اقدام برای حامیان اندیشه سازمان کنفرانس اسلامی اهمیت بسزایی داشت، زیرا آنها توانستند مهم ترین مسأله جهان عرب و اسلام را در دستور کار کل کشورهای اسلامی قرار دهند و برای آن برنامه ریزی کنند
در این رهگذر، حريق مسجدالاقصی در سال ۱۹۶۹ به دنبال اشغال بیت المقدس به دست صهیونیست ها، فرصت بسیار مناسبی برای ملک فیصل و همفكرانش به وجود آورد تا هر چه سریعتر نسبت به تشکیل کنفرانس سران کشورهای اسلامی اقدام نمایند.
تبلیغات وسیعی در جهان اسلام برای تشکیل این کنفرانس و دفاع از بیت المقدس به راه افتاد و سرانجام در ۲۲ سپتامبر ۱۹۶۹ زاول مهر ۱۳۴۸) سران ۲۶ کشور اسلامی، کنفرانس سران اسلامی را در رباط برپا کردند. این اجلاس را ملک حسن به عنوان رییس دولت میزبان و محمدرضا پهلوی به نمایندگی از دولت های اسلامی افتتاح کردند.

اعضای سازمان کنفرانس اسلامی
۵۵ کشور جهان در سه گروه آسیایی، آفریقایی و عرب در سازمان کنفرانس اسلامی حضور دارند. این کشورها عبارتند از جمهوری آذربایجان، افغانستان اندونزی، ایران، پاکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قرقیزستان قزاقستان، بنگلادش، ترکیه، مالزی، برونئی دارالسلام، اوگاندا، بورکینافاسو، بنین. چاد، تابن، کاميا، كوموره سنگال، سیرالئون، گینه گینه بیسائو، کامرون، مالديو، مالی، موزامبیک، نیجر، نیجریه، اردن الجزایر، امارات متحده عربی، بحرین، تونس، جيبوتی، سودان. سوریه سومالی، عراق، عربستان سعودی، عمان. فلسطين. قطر، کویت. لبنان، لیبی، مراکش، مصر. موريتاني، يمن، آلبانی. سورينام. توکو، ازبکستان

ارکان سازمان کنفرانس اسلامی
سازمان کنفرانس اسلامی از سه رکن اصلی کنفرانس سران کشورهای اسلامی. کنفرانس وزرای خارجه کشورهای اسلامی و دبیرخانه تشکیل شده است. البته در اجلاس پنجم سران کنفرانس اسلامی (کویت - ۱۹۸۷) طی قطعنامه ای ضمن اصلاح ماده ۳ منشور سازمان کنفرانس اسلامی. «دیوان بین المللی عدل اسلامی به عنوان رکن چهارم سار مان کنفرانس اسلامی اضافه شد.
الف) کنفرانس سران
کنفرانس سران کشورهای اسلامی. عالیتریز گردهمایی سازمان است. بر اساس منشور، کنفرانس سران هر سه سال یک بار در پایتخت یکی از کشورهای عضو سازمان برگزار می شود. تاکنون هشت کنفرانس سران تشکیل شده است که احرين آن کنفرانس سران کشورهای اسلامی در آذر ماه سال جاری در تهران بود.

ب) کنفرانس وزرای خارجه
کنفرانس وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی، هر سال در یکی از کشورهای عضو تشکيل می شود و به بررسی مسایل سیاسی جهان اسلام می پردازد. آخرین اجلاس کنفرانس وزیران خارجه در آذر ماه گذشته در تهران برگزار شد.
وزرای خارجه کشورهای اسلامی علاوه بر اجلاس عادی سالانه، در صورت لزوم می توانند اجلاس فوق العاده تشکیل دهند و به بررسی مسایل مهم بپردازند.

در همین حال وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی همه ساله هنگام برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل برای هماهنگ ساختن مواضع دولت های اسلامی در اتخاذ تصمیم در امور بین الملل و موضوع های دستور کار سازمان ملل، اجلاسی را تحت عنوان اجلاس هماهنگی در نیویورک برگزار می کنند.

ج) دبیرخانه سازمان کنفرانس اسلامی
محل دبیرخانه سازمان کنفرانس اسلامی براساس منشور سازمان کنفرانس اسلامی در شهر بیت المقدس می باشد اما تا زمان رفع اشغال صهیونیست ها از قدس شریف، به طور موقت دبیرخانه سازمان در شهر جده در عربستان سعودی می باشد. دبیرخانه سازمان، از دبیر کل که ریاست کارکنان دبیر خانه را به عهده دارد، چهار معاون دبیر کل و کارکنان مختلف تشكيل شده است،
انتخاب دبیر کل سازمان کنفرانس اسلامی بر اساس رأی اکثریت کشورهای عضو صورت می گیرد و به مدت دو سال ریاست دبیرخانه را به عهده می گیرد که برای دو سال بعد نیز قابل تمدید می باشد. البته اکنون مدت تصدی پست دبیرکلی سازمان به چهار سال افزايش يافته و این امر در جریان اجلاس سران کشورهای عضو سازمان در داکار به تصویب رسید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید