بخشی از مقاله

چکیده:    

با توجه به جایگاه انکارناپذیر مدیریت در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، نیاز به ارایه مدلهایی که بیانگر شقوق مختلف مدیریت اسلامی اهمیت فراوانی مییابد. مدیریت جهادی به عنوان مهمترین گونهی مدیریت اسلامی مورد توجه ویژه محققان و مدیران جمهوری اسلامی ایران بوده است. اثبات کارایی چنین شیوهای در جهاد سازندگی و جنگ تحمیلی عاملی دیگر بر  اشتیاق دوستداران انقلاب اسلامی برای تدوین چارچوب و زوایای مختلف آن بوده است.  اگرچه در دو دهی اخیر پژوهشهای متعددی با این هدف انجام شده است، اما نبود دیدی که در عین جامعنگری از کلیگویی خارج شده و به ارائهی راهکاری عملی بپردازد، احساس  میشود.

در این پژوهش با دیدی سیستمی به این مسئله نگریسته شد و با شروع از مبانی  اسلامی و اصول حاصله از تجارب جهادی به سمت ارایه مدلی عملی و جامع حرکت شد. با  وجود اینکه مدل سیستمهای زینده در ادبیات سیستمی مدیریت وجود داشت به دلیل تفاوت  اساسی انسانشناسی غربی و اسلامی نیاز به ارائه مدلی سازگار با اصول اسلامی احساس شد.  در انسانشناسی اسلامی و معرفی کمال و تعالی به عنوان هدف عالی فعالیتهای انسان جهادی  معرفی میشود. بر این اساس مدل سیستم کمالگرا با الهام از ساختار سیستم عصبی انسان  552    جهادی تبیین گردید. از آنجا که این مدل سازگاری بالایی با کارکردهای مورد انتظار تشکیلات جهادی و اصول اجتماعی اسلام دارد، به عنوان الگوی ساختاری چنین تشکیلات معرفی شد.    

مقدمه

»زمانی تشکیلات سازمان مجاهدین خلق، به عنوان یک آرزو بود که ایکاش حزب جمهوری اسلامی از نظر تشکیلاتی مثل سازمان مجاهدین خلق میبود. زیرا آن تشکیلات به تعبیر خودشان هم تشکیلات آهنین بود.... البتهاین نوع تشکیلات به وجود آوردنش هنر میخواهد ولی این آرمان شماها نیست. مهم این است که در داخل یک تشکیلات، آن آزادیهای انسانساز حفظ شود.... ما از اول گفته بودیم که امتیاز بزرگ اسلام این است که میخواهد با حفظ آزادیهای انسان، انسانها را بسازد. تشکیلاتی اسلامی است که میکوشد تا انسانها را همسو کند نهاینکه انسان را قالبی بسازد. - بهشتی، 

نظامهای اجتماعی غیرالهی حاکم بر جهان انسان را به شکل ماشینی متحرک در میآورد که اعمال انسانی وی نیز نه با اختیار خود بلکه به واسطه جبر بیرونی صورت میگیرد. وجود ساختارها و قوانین سختگیرانه و اجرای مصممانه آنها سبب میگردد، انسان غربی ماشینی بیروح و اختیار باشد که همچون سیالی بیاختیار در یک مجموعه از لولههای آزمایشگاهی حرکت و زندگی خود را به پیروی از الگویی که قوانین خودساختهی بشری و سلطهی رسانهای برای وی میسازد، روزبهروز، ماهبهماه و سالبهسال سپری میکند.

از تاثیرگذارترین این نظامات اجتماعی، سیستم مدیریتی غرب است که هماکنون در تمام جهان و حتی کشورمان ایران نیز ریشه دوانده است. اگرچه به دلیل تفاوتهای عمیق فرهنگی ایران با خواستگاهاین تفکر، عملا کارآمدی ظاهری نظام اداری غرب در سیستم اداری ما دیده نمیشود، اما آیا این کارآمدی غیرانسانی اساسا با آرمانهای انقلاب اسلامی که منبعث از آموزههای اسلام ناب محمدی - ص - است، سازگار است؟

آیا نیل به کارآمدی که در آن افراد تنها به واسطهی اجبار قانونی و ساختاری ویا شرطیشدن وظایفشان را انجام میدهند، از دیدگاه اسلامی مطلوب است؟ آیا این الگو فضا را برای رشد و کمال الیاالله انسانها آماده میکند؟ با توجه به نیاز انقلاب اسلامی به الگویهای بومی، در این پژوهش بر اساس مبانی فعالیت جمعی و به ویژه تشکیلاتی اسلامی، کارکردهای اصلی تشکیلات جهادی شناسایی و سپس با استفاده از مدلهای سیستمی سعی در ارائه ساختارهایی برای تحقق آن کارکردها خواهد شد.

در معارف اسلام، اختیار به همراه فرقان - توان تشخیص درست از نادرست - نقطه افتراق انسان با ملائک و حیوانات دانسته میشود. حیوانات که تنها از غریزه برخوردارند و به میل طبیعی خود عمل میکنند، اختیاری در ترک آنها ندارند و هدایت تکوینی آنان تنها راهبر در طول حیاتشان است. از طرف دیگر ملائک نیز مختارانه رفتار متعالی خود را بروز نمیدهند. بنابراین نه بر حیوانات حرجی است که چرا تنها به دنبال غریزهاند و نه مزیتی برای فرشتگان است که رفتار عابدانه و متعالی دارند.

انسان با اختیار میتواند تنها به خواستهای غریزی خود تن دهد و از حیوانات پستتر گردد. در مقابل انسانی که با اختیار مسیر تعبد الهی را در پیش گیرد، از ملائک متعالیتر میگردد. بنابراین اختیار مقدم بر کمال و رشد انسان است. انسانی که به جبر محیطی اختیار از وی سلب شده است نه در انتخاب درست شایستهی ستایش است و نه در انتخاب نادرست سزاوار نکوهش. در نظام تربیتی اسلام بر اختیار افراد بسیار تاکید شده است. این مفهوم از آیهی شریفهی »لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی - بقره، « - 256 برداشت میشود و مصادیق عملی آن در رفتار پیامبر - ص - و ائمه اطهار - ع - در برخورد با مردم بروز دارد. البته اسلام در ادامهی همین آیه به توان تشخیص درست از نادرست اشاره و در کنار اختیاردهی به افراد بر تربیت آنان تاکید میکند.

به عبارت دیگر اختیار و توان تشخیص لازم و ملزوم یکدیگرند. »در قوانین مدونهی جهان، تنها هدف قانونگذاران ]و دستاندرکاران قوه مقننه[، اجرای قانون و پیاده شدن آن است؛ چهاین اجرا با اجبار و الزام صورت بگیرد ویا با علاقه و خواست قلبی و درونی. بعکس، در قوانین آسمانی و الهی و در نظامات انبیایی، هدف از اجرا و پیاده شدن قانون، بکارگیری قلبی و ایمانی است، نه بر اساس اجبار و الزام.... بدیهی است کهاینگونه عمل و تحقق این هدف آسمانی، بدون رشد اندیشهها و بیداری قلبها و بازگشت انسانها به اصالت انسانیشان محقق نخواهد شد - فاضللنکرانی، «. - 1366

جایگاه اختیار و فرقان در تشکیلات اسلامی

در اصول سازمانی سکولار در اغلب سازمانها با ایجاد ساختارهای منسجم و گنجاندن افراد در آنها، اختیارات افراد محدود و انسان ماشینی میشود که جبرا کارهایی را انجام میدهد. انجام عمل درست و امتناع از عمل نادرست در این سازمانها نه به دلیل صحت نفس و تقیدات درونی افراد بلکه به دلیل محدودیتهای بیرونی است. چنین فردی دیگر انسانی که قرار بود »خلیفه االله فی الارض« باشد، نیست بلکه ماشینی است بدون کمال الیاالله. از طرف دیگر محدود کردن افراد در ساختار قواعد تنگاتنگ سازمانی نه تنها مانع از بهرهگیری از توان خلاقیت آنان میشود بلکهاین توان پرارزش را نیز نابود میکند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید