بخشی از مقاله
چکیده
در طول تاریخ حوادثی مثل بحران مالی 2008 بارها به دلایل مختلفی به وقوع پیوسته که بیشتر کشورهای صنعتی و برخی از کشورهای در حال توسعه را با آن روبرو کرده است. این مطالعه به بررسی ایجاد و بروز بحران مالی با تمرکز بر عدم تقارن اطلاعات و بروز رفتارهایی نظیر رفتار رمهوار - توده وار - که ناشی از عدم تقارن اطلاعات است در ارتباط با کشورهای منتخب عضو سازمان کنفرانس اسلامی - - OIC پرداخته است. در این رابطه 9 کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی که دارای بازار سرمایه موفق تری بودهاند2 در بازهی زمانی 2000-2010 مورد مطالعه قرار گرفتهاند. برآورد الگوی ارائه شده در این پژوهش با رویکرد اقتصاد سنجی، از دادههای ترکیبی است و جهت محاسبه نوسانات شاخص بورس اوراق بهادار به عنوان متغیر نشاندهندهی عدم تقارن اطلاعات و رفتار رمهوار از روش فیلتر هادریک و پریسکات - - HP استفاده شده است. برآورد الگوی ارائه شده در این مطالعه نشاندهندهی اثر معنادار عدم تقارن اطلاعات - رفتار توده وار - بر بروز بحران مالی در کشورهای مورد مطالعه بوده است. تأثیر مثبت عدم تقارن اطلاعات بر بحران مالی به این صورت است که عدم تقارن اطلاعات باعث بروز مشکلاتی نظیر گزینش نامطلوب و مخاطره اخلاقی شده و منجر به بروز اختلالاتی در بازارهای مالی و در نتیجه بروز بحران مالی میگردد. بنابراین بازارهای مالی قادر نخواهند بود منابع مالی را به شکلی مؤثر به سمت کسانی که بیشترین فرصت سرمایهگذاری تولیدی را دارند هدایت کنند. در واقع میتواند اثرات نامطلوب و جدی بر کل اقتصاد داشته و باعث کاهش فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاری شود. واژگان کلیدی: عدم تقارن اطلاعات، بحران مالی، رفتار توده وار ، روش فیلتر هادریک پریسکات
-1 مقدمه
واژه بحران مالی به وضعیتی اطلاق میشود که بخش قابل توجهی از ارزش برخی داراییها به صورت غیر منتظره از دست برود. بحران مالی اخیر از اقتصاد آمریکا آغاز شد، سپس به کشورهای قدیمی عضو اتحادیهی اروپا سرایت کرد و به سرعت به سایر اقتصادهای جهان تسری یافت. در بررسی علل بحران مالی سال 2008 آمریکا نظرات متفاوتی بیان شده که این پژوهش یکی از عوامل تأثیرگذار بر بحران مالی را عدم تقارن اطلاعات برشمرده شده است.
عدم تقارن اطلاعات به حالتی اطلاق میشود که اطلاعات شفافی در رابطه با وضعیت بازار وجود نداشته باشد که به گزینش نامطلوب1 - کژگزینی - و مخاطره اخلاقی2 - کژرفتاری - منجر شده و نشان میدهد چگونه یک درهمریختگی میتواند در بازارهای مالی اتفاق افتاده و بهطور نامطلوب بر فعالیت کل اقتصاد تأثیر گذارد. طبق نظر نورث - 1990 - 3 هر قدر از جامعه سنتی به سمت جامعه مدرن پیش میرود، میزان عدم تقارن اطلاعات افزایش مییابد، زیرا هر قدر یک جامعه پیشرفتهتر باشد، تقسیم کار و تخصص نیز بیشتر خواهد شد. بنابراین تنوع تولیدات و افزایش تخصص و تقسیم کار، عدم تقارن اطلاعات را افزایش میدهد
دیدگاه عدم تقارن اطلاعات از بحران مالی، بیان میکند که بحران مالی اختلالی برای بازارهای مالی است که مشکلات عدم تقارن اطلاعات - گزینش نامطلوب و مخاطره اخلاقی - بسیار تشدید میشود، بنابراین بازارهای مالی قادر نخواهند بود منابع مالی را به شکلی مؤثر به سمت کسانی که بیشترین فرصت سرمایهگذاری تولیدی را دارند هدایت کنند
در این میان گروههای سرمایهگذار اطلاعات مختلفی را با کیفیتهای متفاوت به دست میآورند و تفاوت میان خصوصیات هر گروه و میزان دسترسی آنها به اطلاعات سبب میشود هر گروه رفتار سرمایهگذاری مخصوص به خود داشته باشد یا به عبارت دیگر در درون هر گروه رفتار جمعی - تودهوار - به وجود آید. وجود رفتار تودهوار در بازارها سیستمهای مالی را تحت تأثیر قرارداده و آنها را دچار شکنندگی و عدم تعادل مینماید. آنچه اهمیت دارد سعی برای درک بحران مالی و عدم تقارن اطلاعات و رفتار تودهوار و پیامدهایی که به دنبال خواهد داشت، میباشد.
لذا هدف این تحقیق تبیین تئوریک و تجربی این سوال است که چگونه عدم تقارن اطلاعات میتواند بر بحران مالی کشورها تأثیرگذار باشد؟ بر این اساس در ادامه ابتدا ابعاد مختلف بحرانهای مالی بررسی شده و سپس عدم تقارن اطلاعات محور بحث خواهد بود. در ادامه ارتباط عدم تقارن اطلاعات و بحران مالی تبیین میشود. بخش پنجم مقاله به پیشینه تحقیق اختصاص داشته و در بخش ششم روش تحقیق ارائه میشود. در ادامه نتایج برآورد مدل و در نهایت خلاصه و نتیجهگیری ارائه میشود.
-2 بحران مالی
واژه بحران مالی به وضعیتی اطلاق میشود که درصد قابل توجهی از ارزش برخی داراییها به صورت غیر منتظره از دست برود در واقع بحران مالی به تغییر ناگهانی و سریع در همه یا اکثر شاخصهای مالی- شامل نرخهای بهره کوتاهمدت و قیمت داراییها - اوراق بهادار، سهام، مستغلات، زمین - - و ورشکستگی و سقوط مؤسسات مالی اطلاق میشود. همچنین با ایجاد حبابهای قیمتی در مورد یک دارایی یا حتی طیفی از داراییها همراه است. خطر از آنجا آغاز میشود که حباب از یک دارایی به دارایی دیگر منتقل شده و از کشوری به کشور دیگر اشاعه یافته
و کارکرد ساختار مالی را متوقف کند. در حالی که رونق یا حباب بر حسب هجوم پول به سوی داراییهای حقیقی یا مالی شناسایی میشود، که بر انتظار استمرار در افزایش قیمت داراییها مبتنی است، بحران مالی بر حسب خروج ناگهانی داراییها از بخش مالی به سوی بخش پولی شناسایی میشود. این رفتار برعکس حالت اول، مبتنی بر این باور است که قیمت داراییها رو به زوال است. بین دوران رونق و بحران مالی، ممکن است ادواری از ناآرامی و فشار مشاهده گردد. دورانی که انتظارات افزایش قیمتها متوقف شده اما هنوز آهنگ عکس به خود نگرفته است. ناآرامی ممکن است کوتاهمدت یا منقطع باشد و ممکن است هیچگاه به بحران نیانجامد
این که یک ناآرامی مالی به بحران مالی بیانجامد به عوامل متعددی بستگی دارد. شکنندگی رشد اعتبارات و تسهیلات اعطایی بانکها، سرعت معکوس شدن انتظارات، فرو ریختن اعتماد عمومی به دلیل یک اتفاق - مانند شکست فاحش یک مؤسسه مالی و یاحتی مصاحبه یکی از سیاستمداران - و بالاخره اطمینان جامعه که در شرایط اضطراری، مؤسسات مالی بحرانزده توسط وامدهنده نهایی نجات داده خواهند شد، همه در شکلگیری بحران نقش دارند. بحرانهای مالی به اندازه قدمت بازارهای مالی تاریخ دارند، اما بحرانهای دهه پایانی قرن بیستم ویژگیهای استثنایی مشترکی دارند
به دلیل عدم تقارن اطلاعات در بازارهای مالی، با وجود ارتباطات تجاری، بحران میتواند از یک کشور به کشور دیگر گسترش یابد. جمعآوری و پردازش اطلاعات یک کشور خاص در شمار زیادی از بازارهای در حال ظهور پرهزینه است. سرمایهگذاران ممکن است ویژگیهای مالی و عدم تقارن برای چندین کشور در یک منطقه که به صورت همگن هستند را بیاهمیت جلوه دهند. بخش جدیدی از اطلاعات مربوط به یک کشور میتواند به کل گروه تعمیم داده شده
و آنها را به کاربرد. رویدادهای یک کشور خاص مانند کاهش ارزش پول ممکن است زنگ هشداری باشد که منجر به بازنگری کلی دیدگاه سرمایهگذاران شود. علاوه بر این، هزینههای اطلاعات منجر میشود که سرمایهگذاران با تمرکز تلاششان بر شمار کمی از کشورها، به حضور گروهی از متخصصان منجر شود. این پدیده میتواند باعث رفتار تودهوار سرمایهگذاران شود
-1-2 بحران بانکی