بخشی از مقاله

چکیده:

اشنایی با تمدن ها و فرهنگ های گذشته یکی از عوامل پیشرفت انسان ها است زیرا اشنایی با چگونگی شکل گیری اختراعات و تمدن ها اشنا شده و از انها بهره میگیرد.در این مقاله سعی شده است به بررسی یکی از این تمدن ها که برای اغلب ناشناخته است پرداخته شود.قوم صابئین یکی از این تمدن های از یاد رفته است که ما سعی کرده ایم در این مقاله به بررسی تاریخچه،اشاره قران به انها،اعتقادات،کتب دینی و رسم ازدواج در میان این قوم بپردازیم.داده ها و اطلاعات به دست امده در این مقاله به روش کتابخانه ای جمع اوری شده است.

مقدمه:

قبل از اغاز بحث درباره صابئین، بهتر است نگاه اجمالی به زمان و مکان ومؤسس این آئین داشته باشیم. گرچه درباره این قوم اقوال متفاوت است امّا برای شناخت اجمالی به یکی از آنها اشاره می کنیم.این قوم که خود را صابی می نامیدند در جلگه دشت میشان که در مرز انشان یا ایلام یا سومر قدیم بود سکونت داشتند. اینان ریشهخود را از مصر می دانند که مقارن هجرت یهود از مصر به کنعان، آنها هم به کنعان آمده اند. عده ای مؤسس آن را »یوذاسف« معرفی کرده اند و بعضی بر این باورند که مؤسس این آئین، نوه حضرت ادریس است که صابی نام داشت و به همین جهت به این نام معروف شده اند.

اقوال دیگری نیز وجود دارد که باید در جای خود بحث شود.اماقول قوی آن است که می گویدصابئین پیروان حضرت یحیی بوده اند،امّا در باب عقاید، آئین صابئی بر اثر قلت پیروان و تقید سخت آنها به نهان داشتن آئین خود، در نظر دیگران به صورت رمز و معما در آمده است ، چنان که اکثر نویسندگان اسلامی سلف و غیراسلامی، در باب شرح عقاید و آئین صابئیان، سخت دچار اشتباه شده و نظریات گوناگونی را ابراز داشته اند. - نوری،1360،ص - 417 آن چه از آن اقوال و نظریات، به دست آمده به ترتیب ذیل ذکر می گردد:

-1 آنها معتقدند نخستین کتاب های مقدس آسمانی آنها به حضرت آدم و سپس به نوح و پس از وی به سام و سپس به رام و بعد به ابراهیم خلیل و به موسی و بعد از او به یحیی بن زکریا نازل شده است.

-2 آنان به خدای یکتای ازلی و ابدی و بی نهایت، منزه از ماده و طبیعت، معتقدند، خدایی که علت وجود اشیاء و پیدایش موجودات است و به تعداد روزهای سال یعنی سیصد و شصت روحانی یا قوای جاودانی اعتقاد دارند و آنان را وکیل و دستیار خداوند در خلقت جهان، می دانند که هر کدام در عالم، دارای کشوری جداگانه هستند. عالم نورانی - علیا - و جهان ظلمانی - سفلی - در نبردند، آدمی ازاین دو عنصر تشکیل شده است که روح او از عالم نورانی و جسم او از عالم ظلمانی است

-3 اعتقاد بر این دارند که دهر قدیم است و هر کس بمیرد، روحش به کالبد شخص دیگر منتقل می شود و نیز معتقدند که فلک به همراه موجوداتی که در جوف آن است در حال افتادن در فضای لایتناهی است و چون در حال سقوط و افتادن است حرکت دورانی به خود می گیرد چون هر چیزی که گرد باشد، وقتی از بالا سقوط کند، حرکت دورانی به خود می گیرد. بعضی نیز پنداشته اند که آنها به حدوث عالم قائل هستند

-4صابئین، کتاب تورات را کتابی نادرست و گمراه کننده می دانند، آنان اجرام آسمانی را نمی پرستند امّا عقیده دارند که ستارگان دارای گوهری هستند که عالم نور است و گروهی معتقدند که اینها ستارگان را قبله خود قرار داده اند. و برخی از اینها عالم را قدیم می پندارند و احکام و شرایع همه فرستادگان الهی را باطل دانسته اند.

-5 گروهی به این نتیجه رسیده اند که صابئیان به معاد اعتقاد دارند، این دنیا را فانی و بی ارزش می دانند و به جهان ابدی و ازلی باور دارند و در آخرت دو مکان وجود دارد: دنیای نور و خوبیها که همان بهشت است و دنیای تاریکی و بدی های که دوزخ گفته می شود

-6عده ای از صابئیان، حضرت آدم را اولین پیامبر و حضرت یحیی را آخرین پیامبر می دانند و معتقد به - اواثر مزنیا - هستند. یعنی هر فرد، پس از مرگ، برای سنجش اعمال خود به جایی به نام - اواثر مزنیا - می رود که در آنجا درباره او داوری شده و اعمالش سنجیده می شود که بعد از آن به بهشت یا به جهنم می روند. - رضایی، 1372،ص - 459

-7عده ایی از صابئین که به حرانی هم معروفند به قدمای خمسه معتقدند که دو تای آنها زنده اند چون باری تعالی و نفس، و یکی از آنها اثرپذیر است و منفعل است و آن هیولاست و دو تای دیگر، نه زنده اند و نه فاعلند و نه منفعل و آنها عبارتند از: دهر و قضا - زمان و مکان -

این هفت مورد از اعتقادات صابئان است که اکثر محققین در لابلای، کتابهایی که در مورد ادیان و مذاهب و یا تاریخ، نوشته اند به اینها اشاره کرده اند و شاید معتقدات دیگری هم، داشته باشند که برای ما نامعلوم باشد.

صابُین در قران :

اسم »صابی« در قرآن کریم به صیغه جمع در دو صورت »صابئین « و »صابئون« - وبا اختلاف قرائت صابون - ، سه بار ذکر شده است.

اینک، پیش از آنکه وارد بحثهای گسترده دربارهی تاریخ و عقاید صابئان شویم، لازم است برای ایجاد زمینه بحث هر سه آیه را ذکر کرده و در ×بارهی آن کمی توضیح دهیم:

.1 در آیه 62 از سوره بقره چنین آمده است:

»کسانی که ایمان آوردهاند و کسانی که به آیین یهود گرویدند و ترسایان و صابئان هر کس که به خدا و روز رستاخیز ایمان داشته باشد و کار نیکی انجام دهد پاداش آنها نزد پروردگارشان است و بر آنها ترس و اندوهی نیست« - هر کدام از پیروان ادیان الهی که در عصر و زمان خود، بر طبق ×وظایف و فرمان دین عمل کردهاند، مأجور و رستگارند - .

در این آیه »صابئین« بعد از یهود و نصاری ذکر شده است.

.2 در آیه 69 از سوره مائده همین جملهبندی و عبارت، تنها با ذکر صورت لفظی »صابئون« به جای »صابئین« وتقدیم صابئان بر نصاری دیده میشود:

»آنها که ایمان آوردهاند و یهود و صابئان و ترسایان، هرگاه به خداوند یگانه و روز جزا ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند نه ترسی بر آنهاست ×و نه غمگین خواهند شد« در این دو آیه، مردم به دو گروه تقسیم شدهاند: موءمنان - مسلمانان - و اهل ادیان الهی: یهود، صابئان و ترسایان. و این دو گروه با ذکر اسم موصول الّذین«» از هم جدا شدهاند و در هر دو آیه »صابئان« از اهل کتاب و دین و در ردیف یهود و نصاری معرفی شدهاند و لحن هر دو آیه بیانگر این است که آیین صابئان همانند آیین یهود و نصاری یک آیین توحیدی و آسمانی است.

به عبارت دیگر: از ظاهر عبارت هر دو آیه به طور واضح فهمیده میشود که صابئان در هر دو آیه مشمول صفت موءمن به خدا و روز آخرت یا به ×عبارت بهتر توحید و معاد به علاوه نیکوکاری و استحقاق پاداش معنوی و رهایی از بیم و اندوه قرار گرفتهاند.

.3 در آیه 17 از سوره حج نام صابئین در ضمن اسامی ادیان دیگر با افزودن نام »مجوس« چنین ذکر شده است:

کسانی که ایمان آوردهاند و کسانی که یهودی شدهاند و صابئان و ترسایان و مجوس و کسانی که برای خدا شریک قرار دادهاند، خداوند روز ×قیامت میان آنان داوری میکند - و حق را از باطل جدا میسازد - و خداوند بر هر چیزی گواه است.«

»مقایسه آیهی سوم با دو آیه دیگر نشان میدهد که در دو آیه اوّل زمینهی کلام، ذکر خیر و پاداش عمل صالح و فراغت از دغدغه خاطر و ترس و هراس است در صورتی که در آیه سوم با افزودن کلمه »مجوس« و ذکر مشرکان، ترکیبی به وجود آمده که فیصله میان دو جانب آن را به روز ×قیامت محول میدارد و خداوند را شاهد و گواه چنین فصل و حلّی میداند.«

در این آیه مردم به سه فرقه تقسیم شدهاند:

.1 موءمنان - مسلمانان - .

.2 اهل کتاب و دین: یهود، صابئان، ترسایان و مجوس.

.3 مشرکان.

این سه فرقه با ذکر اسم موصولالّذینَ«» از هم جدا شدهاند ولی چهار گروه اهل کتاب: با حروف وصل »واو« به هم پیوستهاند. بنابر این »مجوس« از مشرکان مجزا شده و در ردیف: یهود، صابئین و نصاری قرار دارد.

همچنین در این آیهی اخیر به چهار گروه از مذاهب تحریف یافته اشاره شده که شاید ترتیب آنها در اینجا بر حسب انحرافشان از اصل توحید است بدین ترتیب که یهود کمترین انحراف را نسبت به دیگران از توحید دارند و صابئین که گروه برزخی در میان یهود و نصاری هستند، در مرحله دومند، سپس نصاری با پذیرش تثلیث انحراف بیشتری یافته و مجوس با تقسیم کردن کل عالم به دو بخش: خیر و شر و قایل شدن به دو مبدأ در ×سراسر جهان هستی در مرحله چهارم قرار دارند.

در این آیات میبینیم از صابیها در ردیف »اهل کتاب« نام برده شده و از آنها نیز همچون یهود و نصاری دعوت به عمل آمده تا معتقدات و اعمال ناخالص خود را با پذیرش اسلام و تعالیم آسمانی آن، مهذب و استوار سازند. بنابر این یهود و نصاری و صابئان سه دینی بودهاند که مشمول خطاب و عنوان اهل کتاب میشدهاند.

پس میتوان گفت: از نظر قرآن، صابئین مانند یهود و نصاری اهل کتاب و دین بوده و دینشان یک دین الهی و آسمانی است و آنها هم همانند پیروان سایر ادیان آسمانی، پیامبر و شریعتی داشتهاند و پس از پیامبرشان به تدریج دچار انحرافاتی مانند تقدیس و پرستش ستارگان شدهاند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید