بخشی از مقاله

*** این فایل شامل تعدادی فرمول می باشد و در سایت قابل نمایش نیست ***

مروری بر تخصیص بهینه تختها و فرآیند جریان بیماران در بیمارستان

چکیده

تختها یکی از منابع اصلی برای خدمت رسانی به بیماران بوده و کمبود آن عاملی برای تشکیل صف برای خدمت گیرندگان (بیماران) محسوب میشود. امروزه با افزایش روز افزون تقاضا و با توجه به کمبود منابع بیمارستانی استفاده بهینه از این منابع علیالخصوص تختها به عنوان مهمترین منبع خدمترسانی به بیماران از اهمیت بسزایی برخوردار است. علیرغم اهمیت این موضوع مطالعات انجام شده در این زمینه نسبتا محدود میباشد. لذا برای گسترش حوزهی فعالیتهای مربوط به این زمینه بررسی جامع کارهای انجام شده ضروری به نظر میرسد. در این مقاله ادبیات مربوط به تعیین تعداد و تخصیص بهینه تختها و فرآیند جریان بیماران به طور جامعی بررسی شده است. سه رویکرد اصلی مورد استفاده در این زمینه که به ترتیب عبارتند از روش نسبت، نظریه صف و شبیهسازی در این مطالعه به تفکیک معرفی و به طور کامل بررسی شدهاند. در نهایت در قسمت نتایج معایب و مزایای استفاده از هر کدام از این روشها بیان شده و پیشنهاداتی برای مطالعات آتی ارائه شدهاست.

کلمات کلیدی: تخصیص تختها، روش نسبت، نظریه صف، شبیه سازی، جریان بیماران

.1 مقدمه

تختها یکی از منابع اصلی برای خدمت رسانی به بیماران بوده و کمبود آن عاملی برای تشکیل صف برای خدمتگیرندگان (بیماران) محسوب می شود. میزان نیاز به تختها از میزان تقاضا و همچنین میزان کارایی بیمارستانها در کاهش میانگین مدت زمان حضور در بیمارستان ناشی میشود. بیمارستانها میتوانند میزان نیاز به تختها را با کم کردن حضور غیرضروری بیماران، کاستن زمان خالی بودن تختها و همچنین تعیین میزان بهینه نیاز به تختها در هر یک از بخشها کاهش دهند. همچنین میتوان با برقراری ارتباطی میان پذیرش و ترخیص، میزان تغییرات در درصد اشغال تختها در ساعات مختلف روز و روزهای مختلف هفته را به حداقل رساند. در نهایت تختها به عنوان بخشی از سیستم کلی بیمارستانها باید به گونهای مدیریت شوند تا علاوه بر استفاده بهینه، کمبود آنها باعث به تاخیر افتادن یا لغو پذیرش در بخشهای جراحی و اورژانس نشود .[1]

.2 اندازهگیری ظرفیت بیمارستانها

ظرفیت بیمارستانها از راههای بسیاری محاسبه می شود، اما اغلب این اندازه از طریق تعداد تختهای بستری مشخص میگردد. در حقیقت تعداد تختها یکی از عوامل اصلی تعیین کنندهی میزان توانایی بیمارستانها در خدمتدهی به بیماران است. میزان نیاز به تختها از نرخ بستری شدن (نرخی که با آن بیماران در بیمارستان پذیرش و ترخیص میشوند)، کارایی (میزان اشغال و مدت زمان خالی بودن تختها) و میانگین مدت زمان حضور بیماران منتج میشود. در میان کشورهای OECDa در سال 2007، تعداد تختهای بیمارستانی از یک تخت به ازای هر 1000 نفر در مکزیک تا 8.2 تخت به ازای هر 1000 نفر در ژاپن و با میانگین 3.85 تخت برای هر 1000 نفر متغیر می باشد. میانگین درصد اشغال تختها در بین کشورهای OECD، %75 است، که از 60 درصد در مکزیک تا 89 درصد در کانادا تغییر میکند [1]، [2] و .[3]

.1.2 تعیین میزان نیاز به تختها

تختها یکی از منابع اصلی بیمارستانی برای خدمترسانی به بیماران جهت ارائه خدماتی چون اعمال جراحی، مراقبت، خدمات سرپایی و محدوده وسیعی از دیگر خدمات موجود در بیمارستانها هستند. با فراهم کردن تعداد بیشتری از تختها، بیمارستانها ظرفیت خود را برای افزایش گسترهی این خدمات ارتقاء داده و به تبع آن ظرفیت خود را برای انجام عملهای جراحی برنامهریزی شده و همچنین پذیرشهای اورژانسی غیربرنامهریزی شده افزایش میدهند. میزان تقاضا برای تختها تابعی از فاکتورهای زیر میباشد :[1]

· میزان سلامتی و سن جامعه: برنامههای سلامتیجامعه عموماً با هدف کاهش نرخ بستری شدن از طریق برنامههای پیشگیری صورت میگیرند. با افزایش سن، افزایش نرخ بستری شدن امری اجتناب ناپذیر است و بنابراین توزیع سن جوامع تاثیر بسیار زیادی در میزان نیاز به تختهای بیمارستانی دارد.

· تکنولوژی: یکی از فاکتورهایی که در چند دهه اخر نقش بسیار مهمی در کاهش نرخ بستری شدن داشته، معرفی تکنولوژیهای جدید در زمینه کاهش فرایندهای جراحی بودهاست که باعث شده بسیاری از این موارد در کلینیکها، بدون نیاز به تخت و به صورت سرپایی انجام گیرد و یا مدت زمان حضور را کاهش دهد. راهکارهای جایگزین بیهوشی عمومی نیز نیاز به بستری شدن را کاهش داده اند.

· کارایی و کیفیت خدمترسانی به بیماران: بیشتر زمان سپری شده در بیمارستان برای بیماران به لحاظ پزشکی لازم نمیباشد. با اینکه تختها در واقع نقطهای هستند که در آن به بیماران خدمترسانی می شود، اما در واقع جایی برای انتظار نیز هستند. از این دست موارد میتوان از انتظار برای انجام برخی تستها، عمل جراحی و یا انتظار برای ترخیص نام برد. طول مدت زمان حضور بیماران در هر بیمارستان در واقع نشان دهندهی میزان کارایی آن بیمارستان در خدمت رسانی به بیمارانش است. بیمارستانها نیازمند کاهش حضور غیرضروری بیماران بوده و همچنین باید اطمینان یابند که بیماران خدمات کافی و مناسب را دریافت کرده اند و زودتر از زمان لازم ترخیص نشدهاند، که ترخیص نادرست موجب پذیرش مجدد و تبعات ناشی از آن می شود.

· کارایی در مدیریت تختها: هزینهها برای ساخت و تجهیز یک بیمارستان با تعداد تخت متوسط در کشورهای پیشرفته از مرز یک میلیون دلار تجاوز میکند، و هزینه روزانه برای گرداندن چنین بیمارستانی چندین هزار دلار است. برای جایی با چنین سطحی از هزینهها قطعا لازم است که زمان بین ترخیص یک بیمار تا پذیرش بیمار بعدی به حداقل رسانده شود. با پیشبینی زمان ترخیص بیماران و اطلاعرسانی آن به بخشهای خدمات و پذیرش، میتوان موجبات تخصیص سریع بیماران جدید را به تختها فراهم ساخت.

.2.2 طبقه بندی تختها

اگر همهی تختها مشابه هم بودند و امکان جایگزینی با یکدیگر را داشتند و همچنین اگر بیمارستانها این اختیار عمل را داشتند که به تعداد مورد نیاز تخت اضافه یا کم کنند و یا محدودیتی برای تعداد بیماران پذیرش شده نداشتند، مدیریت تختها کار بسیار سادهتری بود. مرکز تحقیقات و بررسی کیفیت خدمات درمانی آمریکا(AHRQ) b تختها را به صورت زیر طبقهبندی کردهاست:

· تختهای دارای مجوز:c حداکثر تعداد تختی که یک بیمارستان اجازه دارد داشتهباشد را تختهای دارای مجوز میگویند. بسیاری از بیمارستانها از تمام این تعداد تختها استفاده نمیکنند.

· تختهای در دسترس:d این تختها از زیر مجموعههای تختهای دارای مجوز هستند که آمادهسازی شدهاند و برای استفاده در دسترس قرار دارند. گاهی اوقات ممکن است قسمتی از این تختها برای استفاده بیماران از برخی امکانات جانبی تجهیز شدهباشند، اما نیروی انسانی به آنها تخصیص داده نشده باشد.

· تختهای دارای خدمه:e به تختهایی گفته میشود که دارای مجوز و در دسترس هستند و خدمهای به آنها تخصیص داده شده تا در صورت اشغال تخت توسط یک بیمار، به بیمار خدمترسانی شود.

• تختهای بدون خدمه :f تختهایی که دارای مجوز و در دسترس هستند اما نیرویی به آنها تخصیص داده نشده و امکان سرویسدهی به بیماران را ندارند.
· تختهای اشغال شده: g به تختهایی گفته میشود که دارای مجوز، در دسترس و دارای خدمه هستند و بیماری در آنها حضور دارد.

· تختهای خالی در دسترس:h شامل تختهایی که خالی هستند و آمادگی پذیرش بیمار را دارند. این تختها از مجموعه تختهای دارای مجوز و در دسترس هستند که خدمه نیز به آنها اختصاص دادهشده تا در صورت اشغال تخت توسط بیمار به او سرویسدهی شود.
بنابراین در هر لحظه از زمان، تعداد تختهای موجود برای استفاده بیماران نمیتواند از تعداد تختهای دارای مجوز، در دسترس و دارای خدمه بیشتر باشد. خدمه پرستاری نیز با استفاده از این قواعد تعیین میشوند .[1]

در کنار محدودیتهایی که برای مجموع تعداد تختها وجود دارد، بیمارستانها برای تعداد تختهایی که میتوانند به هر بخش تخصیص دهند نیز محدودیتهایی (برای مثال تعداد خدمه موجود در هر بخش و مساحت بخش) دارند. اگرچه که برخی تختها ممکن است بتوانند جایگزینی برای برخی دیگر باشند، اما در دسترس نبودن نوع مناسبی از تخت مورد نیاز ممکن است بیمارستانها را در پذیرش بیماران محدود کند. مدیریت تختها در حالت عادی کار پیچیدهای است و این پیچیدگی با افزایش میزان تخصصی بودن تختها بیشتر میشود. از آن جاییکه بیمارستانها نیز به سمت تخصصیتر شدن پیش میروند نیازمند تمرکز بیشتری روی این مساله هستند.

.3.2 تعیین کیفیت عملکرد مدیریت تختها

در ادبیات مربوط به سیستمهای صف، تختها به عنوان خدمتدهندگان و بیماران به عنوان مشتریان عمل میکنند. ورود در این مجموعه زمانی است که بیماران آماده قرار گرفتن در یک تخت هستند، که ممکن است بعد از ویزیت شدن در واحد اورژانس، زمان ترک اتاقهای مراقبتهای بعد از عمل (ریکاوری) و یا به صورت پذیرش ساده در بیمارستان باشد. صف بیانگر مجموعه بیمارانی است که در انتظار قرار گرفتن در تختها هستند. خروج از سیستم زمانی محسوب میشود که بیمار ترخیص شده و یا از اتاق خود انتقال یافتهاست. در یک مفهوم عمومی بیمارستانها به دنبال موارد زیر هستند :[1]

· حداکثر کردن توان عملیاتی تختها: که برابر است با تعداد بیماران ترخیص شده برای هر تخت در واحد زمان.

· حداقل کردن زمان انتظار برای تختها: مدت زمانی که یک بیمار آمادهی قرار گرفتن در تخت است تا زمانی که در تخت جای میگیرد.

· حداکثر کردن درصد اشغال تختها: قسمتی از زمان که یک تخت توسط یک بیمار اشغال شدهاست.

همچنین به عنوان یک فرایند جانبی، بیمارستانها به دنبال حداقل کردن تعداد بیماران پذیرش نشده به علت پر بودن ظرفیت و یا تاخیرات، هستند (که ممکن است درمان آنها به تاخیر بیافتد و یا برای درمان به جایی دیگر مراجعه کنند).

.1.3.2 حداکثر کردن توان عملیاتی

توان عملیاتی تخت زمانی حداکثر میشود که چرخهی تخت حداقل شود، که این چرخه در واقع فاصلهی زمانی بین ترخیص و ترک اتاق توسط یک بیمار تا ترخیص و ترک اتاق توسط بیمار بعدی است. این خروج از سیستم ممکن است به علت فوت بیماران نیز رخ دهد. بسیاری از بیمارستانها چرخهای با مراحل زیر را دنبال می کنند:

· زمان آگاهسازی :i عبارت است از زمانی که بیمار سیستم را ترک میکند تا زمانی که سیستم مدیریت تختها مطلع میشود که او خارج شده است.

· زمان پاسخگویی واحد نظافت :j عبارت است از زمان آگاهشدن تا زمانی که واحد خانهداری برای آماده سازی اتاق برای بیمار بعدی میرسد.
· زمان نظافت:k شامل زمان آمادهسازی تخت برای بیمار بعدی میشود.

· زمان آگاهسازی: عبارت است از زمان آماده شدن تخت برای پذیرش بیمار بعدی تا زمانی که سیستم مدیریت مطلع میشود که تخت آماده پذیرش بیمار بعدی است.

· زمان تخصیص :l عبارت است از زمان آگاهسازی تا زمانی که یک بیمار به تخت تخصیص مییابد.
· زمان انتقال:m عبارت است از زمان تخصیص تا زمانی که بیمار در اتاق (تخت) جای میگیرد.

· زمان قرارگیری:n مجموعه زمانی که طی آن بیمار در تخت پذیرش شده است، که شامل زمان انتقال تمامی اطلاعات به بخش پرستاری برای آمادهشدن جهت مراقبت از بیمار میشود.

· زمان استفاده:o عبارت است از زمانی که بیمار یک تخت را اشغال میکند تا زمانی که پزشک معالج او اجازه ترخیص را صادر میکند.

· زمان ترخیص:p عبارت است از بازهی زمانی که مراحل ترخیص (شامل فراهم کردن توصیهها برای بیمار، تحویل داروها و آمادهشدن برای انتقال) به طور کامل انجام گیرند.

· انتظار برای انتقال:q عبارت است از زمانی که مراحل ترخیص به طور کامل انجام شده است تا زمانی که بیمار به خارج از اتاق انتقال می یابد.
بیمار در مراحل 1 تا 6 در اتاق حضور ندارد و همچنین در مراحل 7 تا 10 نیز ممکن است برای انجام برخی تستها و آزمایشها به جایی دیگر انتقال یابد و به طور کامل در اتاق نباشد (که در اینصورت تخت برای بازگشت او خالی نگه داشته میشود). عملکرد تخت، T، برابر با معکوس میانگین زمان چرخه تخت، P، است.
زمانی که این مراحل به صورت متوالی انجام گیرند، T برابر با معکوس مجموع زمانهای تمام اجزای این چرخه است:



در رابطه بالا میانگین زمان مرحله ام میباشد.

عملکرد تختها با کاهش زمان و یا حذف هر کدام از مراحل افزایش می یابد. برای مثال سیستم میتواند طوری طراحی شود که واحد نظافت یا تیم انتقال زودتر اعزام شوند، و یا فرایند ترخیص سریعتر صورت پذیرد. عملکرد تختها همچنین با کوتاه شدن زمان حضور بیماران (مراحل 7 تا (10 افزایش یابد، که این زمان به عوامل زیر بستگی دارد :[1]

· نظر پزشکی: عبارت است از نظر پزشک بیمار که تصمیم میگیرد چه زمانی بیمار آماده ترخیص است.

· استانداردهای مراقبت: شامل میانگین مدت زمانی می شود که یک بیمار با یک مشکل مشخص باید در بیمارستان حضور داشتهباشد.

· پیشرفتهای پزشکی: عبارت است به کارگیری تجهیزات و امکانات جدید که به لحاظ پزشکی الزام به حضور بیماران را برای مدت طولانی در بیمارستان کاهش میدهد.
· سلامتی :r شامل تعریف میزان سلامتی کلی بیمار و توانایی بیمار برای بازیابی (ریکاوری) سریع میشود.

· جایابی:s باید به این مساله توجه داشت که آیا بیمار جایی را برای بدست آوردن بهبودی کامل دارد یا خیر. این امر ممکن تحت تاثیر مسائلی چون بیخانمانی، تعداد افراد حاضر در خانواده برای مراقبت از بیمار و در نهایت وجود و یا عدم وجود فضا در مراکز توانبخشی باشد.

عملکرد تختها همچنین با طراحی سیستمهایی که اجازه میدهند برخی مراحل به صورت همزمان صورت گیرند، افزایش مییابد. برای مثال اگر فرض کنیم در فاصله زمانی انجام مقدمات پذیرش واحد نظافت بتواند اتاق را نظافت و آماده پذیرش کند در اینصورت امکان پذیرش بیمار جدید به محض خالی شدن تخت وجود خواهد داشت. همچنین وجود صفی از بیماران برای تخصیص به انواع تختها میتواند برای بدست آوردن یک عملکرد مطلوب مفید باشد. بدین منظور که خالی بودن سیستم و عدم وجود متقاضی، خود باعث کاهش عملکرد میشود. این امر از بالا رفتن زمان تخصیص به دلیل عدم وجود بیماران جلوگیری میکند.

ظرفیت تخت، c، با توجه به عملکرد تخت تغییر میکند و بیانگر حداکثر نرخی است که تخت با آن میتواند بیماران را پذیرش کند. اما زمانی که تغییر عملکرد به دلیل کمبود منابع باشد تاثیر آن بر روی ظرفیت کاهش مییابد. برای مثال در مرحلهی 5، زمان تخصیص، زمانی که بیماری برای تخصیص وجود ندارد باعث کاهش عملکرد میشود اما ظرفیت را کاهش نمیدهد. ظرفیت را به صورت زیر تعریف میکنیم:



به طوریکه میانگین زمان چرخه است، زمانی که هیچ کدام از مراحل به دلیل کمبود منابع کم تاثیر نشده باشند و با تعریف میشود که بیانگر میانگین زمان هر کدام از مراحل چرخه بدون تاخیر است. بیمارستانها تلاش میکنند تا با کمتر کردن زمان هر کدام از مراحل تا حد ممکن به عملکرد بالا و در نتیجه ظرفیت بالاتری دست پیدا کنند. میانگین مدت زمان حضور برای هر تخت ( BLOS) t با توجه به میانگین زمانی که بیمار به طور فیزیکی در تخت اختصاص داده شده حضور دارد، مراحل 7 تا 10، تعریف می شود:

این زمان معمولا بیشترین زمان چرخه را به خود اختصاص میدهد. بنابراین بسیار حائز اهمیت است که برای افزایش عملکرد و افزایش ظرفیت، میانگین مدت زمان حضور بیماران در تخت را کاهش دهیم. اگر بیماری در چند تخت مختلف حضور پیدا کند میانگین مدت زمان حضور او برابر با مجموع میانگین زمانهای حضور او در هر کدام از تختهایی که در آنها قرار داشته به علاوه زمان انتقال بین تختها خواهد بود.
میانگین زمان جابجایی دو بیمارu، TT، قسمتی از مراحل چرخه را به خود اختصاص میدهد که تخت اشغال نشده است:

کاهش این زمان موجب افزایش درصد اشغال تختها میگردد و در نتیجه باعث افزایش کارایی و تضمین کافی بودن تعداد تختها برای پاسخگویی به تقاضا
میشود.

.2.3.2 حداقل کردن زمان انتظار و مجموع زمان حضور

زمان انتظارv به عواملی چون نرخ ورود بیماران، تعداد تختهای موجود از هر نوع و ظرفیت تختها بستگی دارد. بیمارستان ها میتوانند زمان انتظار را با افزایش عملکرد، ظرفیت و همچنین کنترل نرخ ورود کاهش دهند. آنها همچنین میتوانند با حداقل کردن زمان تخصیص و انتقال، بیماران را به محض آماده شدن یک تخت برای پذیرش در آن جای داده و بدین صورت میانگین زمان انتظار، W، را مستقیما کاهش دهند.
میانگین مجموع حضورw، TS، برابر است با مجموع میانگین زمان انتظار و میانگین مدت زمان حضور:


در این رابطه LOS برابر است با میانگین زمان حضور برای تمامی تختهایی که بیمار در مراحل 7 تا 10 اشغال کردهاست.

حداقل کردن مجموع زمان حضور هم برای بیماران و هم در راستای افزایش کارایی بسیار مفید است. اما مطلوبتر کاهش زمان انتظار است به این دلیل که در این زمان بیماران در تختی قرار ندارند که نیازهای پزشکی آنها رفع شود.

نرخ ورود به هر دو عامل ورودهای برنامهریزی شده و ورودهای بدون برنامهریزی قبلی بستگی دارد که هر دو مورد تا حدی قابل کنترل هستند. موارد برنامهریزی شده که از قبل تعیین شده هستند و معمولا با توجه به میزان در دسترس بودن تختها، زمانبندی پرستاران و ازدحامات فصلی برنامهریزی میشوند. ورودهای غیر برنامهریزی شده متأثر از مدیریت بخش اورژانس هستند. واحد اورژانس به گونه ای تعریف شودمی که اخلاقاً و قانوناً موظف است بدون در نظر گرفتن شرایط مالی بیماران و دیگر مشکلات، تمامی مراجعین را ویزیت کند. بیمارستانها تنها گاهی اوقات مجبور به فرستادن بیماران به بیمارستانهای دیگر هستند. همچنین پزشکان نیز با مواردی چون تصمیم پذیرشx و تصمیم تخصیصy بر روی زمان انتظار تاثیرگذار هستند.

پزشکان در خصوص نیاز بیماران به بستری شدن تصمیمگیری میکنند، اما این تصمیم تحت تاثیر عواملی چون در دسترس بودن تخت و یا حتی ترجیحات خانواده بیمار قرار دارد. همچنین پزشکان در مورد نوع تختی که باید به بیمار اختصاص داده شود تصمیمگیری میکنند. بیمارستانها در زمانی که بیمار به بخش عمومی اختصاص مییابد بالاترین میزان انعطافپذیری را در مدیریت انتظار دارند. برای مثال تختهای دارای سیستمهای کنترل معمولا تعدادشان محدود است، اما با این وجود مشاهده شده که بسیاری از پزشکان حتی در شرایطی که از نظر پزشکی خیلی لازم نیست، برای احتیاط بیماران را به این تختها تخصیص میدهند .[4]

گاهی اوقات مدیر تختها حتی ممکن است بیماری را به تختهایی که به صورت مازاد بر نیاز در نظر گرفته شدهاند تخصیص دهد، که البته این اتفاق تنها زمانی رخ میدهد که این حرکت تنها گزینهی موجود و تخت نامبرده تنها تخت در دسترس باشد. چنین کاری ممکن است در کوتاه مدت زمان انتظار را کاهش دهد، اما برای بیمارانی که دقیقا به تخت تخصصی مربوط به خود نیازمند هستند تاخیرات بیشتری را فراهم میآورد.

زمانی که تمامی تختها از یک نوع اشغال هستند، موارد زیر ممکن است رخ دهد:

· بیماران در حالت انتظار در بخش اورژانس قرار میگیرند، بدین معنی که آنها ویزیت و پذیرش شدهاند اما به دلیل پر بودن ظرفیت در جایی موقت قرار داده شدهاند، که ممکن است در یک اتاق آزمایشz، یک اتاق موقت و یا حتی در یک تختخواب چرخدار در راهرو باشد. در این حالت بخش اورژانس برای ویزیت بیماران جدید دچار مشکلاتی میشود و همچنین اوضاع صفهای اتاقهای انتظار را وخیمتر میکند [5]، [6] و .[7]

· در بعضی موارد ممکن است انتقال برخی بیماران از تختی به تخت دیگر مقدور نباشد، برای مثال انتقال بیمار از واحد مراقبتهای ویژه به بخش عمومی غیرممکن است.

· اعمال جراحی ممکن است به دلیل نبود فضای ریکاوری بعد از عمل، به تعویق بیافتند.

بنابراین عدم موفقیت در جای دادن بیماران در تخت مناسب ممکن است کار دیگر قسمتهای بیمارستان را دچار اختلال کند. در بخشهای اورژانس با ازدحام جمعیت بالا، یک روز انتظار یا حتی بیشتر برای بیماران جهت قرار گرفتن در تخت مناسب امری غیرطبیعی محسوب نمیشود.

.3.3.2 حداکثر کردن درصد اشغال

درصد اشغال برای یک تخت از یک نوع خاص، o، درصدی از زمان است که تخت توسط یک بیمار اشغال شدهاست، که با نسبت میانگین مدت زمان حضور برای تخت، BLOS، به میانگین زمان چرخه، P، نشان داده میشود:

به دلایل اقتصادی بیمارستانها تلاش زیادی برای بدست آوردن درصد اشغال بالا انجام میدهند. میانگین درصد اشغال کل از تقسیم مجموع درصد اشغال هر یک از تختها بر تعداد کل تختها به دست میآید:

که در رابطه (7) برابر با درصد اشغال تخت و برابر با تعداد تختهای دارای مجوز میباشد.

درصد اشغال بالا زمانی ایجاد میشود که زمان جابجایی بین بیماران حداقل شود که این مساله خود ناشی از کارایی بالا و ورود بیماران با نرخی مناسب است که بتواند ظرفیت تختها را پر کند. همانطور که قبلا اشاره شد میانگین درصد اشغال تختها در کشورهای OECD، %75 است. درصد اشغال پایینتر از این میزان مشکلات اقتصادی جدی برای بیمارستانها ایجاد میکند، تا حدی که ممکن است برای هزینههای ثابت و عملیاتی خود دچار مشکل شوند. اکثر بیمارستانها با درصد اشغالی بالاتر از 90 درصد فعالیت میکنند که مشکلات دیگری مانند کمبود تختها و افزایش لیست انتظار را به وجود میآورد. اگرچه رسیدن به چنین درصد بالایی از اشغال کار سختی نیست، اما اینکه بتوان به طور همزمان پاسخگوی نیازهای متغیر با زمان بیماران بود و آنها را به تختهای مناسب اختصاص داد کار بسیار مشکلی است.

بیمارستانها همیشه نمیتوانند درصد اشغال را به درستی به دست آورند، چرا که اینکار نیازمند سیستمهای مانیتورینگ و کنترل دائمی تختها میباشد. در مقابل آنها ممکن است آمارهای روزانه تهیه کنند که هر روز در ساعت خاصی (برای مثال نیمه شب) اندازه گیری میشود. با تقسیم کردن این آمارها بر تعداد تختها درصد اشغال به دست میآید. متاسفانه این نوع اندازهگیری تغییرات درصد اشغال را در طول روز نشان نمیدهد.

یکی دیگر از معایب این روش اندازهگیری عدم توانایی آن در جداسازی قسمت مفید درصد اشغال از قسمت غیر مفید آن است. پیشتر تعریف کردیم که قسمتهای مفید شامل زمانهایی است که بیماری روی تخت قرار دارد و از نظر پزشکی به بودن روی آن تخت نیازمند است در حالی که قسمتهای غیر مفید شامل زمانهایی است که بیمار روی تخت تنها در انتظار مراحل بعدی است (برای مثال در انتظار عمل جراحی). بنابراین روشهای قدیمی اندازه گیری درصد اشغال به دلیل عدم توانایی در تمایز این دو، زمان خدمترسانی را با زمان انتظار ترکیب میکنند. لذا برای یک بیمارستان اشتباه بزرگی محسوب می شود که تنها به دلیل بالا بودن درصد اشغال، اقدام به اضافه کردن تخت کند زیرا ممکن است بالا بودن این درصد بخاطر بالا بودن زمان حضور در بیمارستان و آن هم به دلیل انتظار زیاد برای آزمایشات، عدم توزیع بهینه تختها بین بخشها و یا دیگر مسائلی که قبلاً اشاره شد، باشد.

یکی دیگر از ایرادات ممکن عدم توانایی در تشخیص درست خالی یا پر بودن تخت است که گاهی اوقات ممکن است به دلیل اشتباه در ثبت و یا تاخیر در ثبت در زمانهای آمارگیری صورت گیرد. تنها تعداد کمی از بیمارستانها قادر به ثبت اتوماتیک ورود و خروج بیماران هستند. پرستاران نیز ممکن است در ثبت سریع ترخیص بیماران دچار مشکل شوند که البته این اشتباه نیز ممکن است به دلیل عدم تمرکز باشد و یا گاهی اوقات به این دلیل که پرستار نمیخواهد بقیه سیستم از خالی بودن تخت مطلع شوند. همانطور که قبلاً مطرح شد، روابط ساده ای میتوانند روابط بین زمان انتظار، اندازه صف و نرخ ورود بیماران را در بلند مدت بیان کنند. در اینجا نیز میتوان درصد اشغال را به عنوان تابعی از میانگین مدت زمان حضور و عملکرد بیان کرد:


به طوریکه نرخی است که با آن بیماران در تخت از یک نوع خاص پذیرش می شوند. حاصلضرب درصد اشغال در تعداد تختها، ، بیانگر میانگین آماردر طول زمان است. که این مقدار نیز برابر با حاصلضرب میانگین مدت زمان حضور در توان عملیاتی میباشد. اگر بیمارستانی 30000 بیمار را در سال با میانگین حضور 4 روز پذیرش کند، داریم:

اشغال برابر با 94 درصد خواهد بود و اما اگر 400 تخت داشته باشد این مقدار برابر با 82 درصد خواهد بود.
بنابراین درصد اشغال بر اساس هر کدام از موارد زیر ممکن است افزایش یابد: .1 کاهش تعداد تختها .2 افزایش نرخ پذیرش .3 افزایش میانگین مدت زمان حضور (که هیچکدام از این موارد مطلوب نیستند). درصد اشغال همچنین ممکن است با کاهش زمان جابجایی بین بیماران (مراحل 1 تا (6 افزایش یابد.

.4.3.2 در نظر گرفتن تغییرات زمان

روابط ساده زمانی نشان میدهند که باید درصد اشغال در بین تمامی ساعات روز میانگین گرفته شده و مدت زمان حضور در بلند مدت اندازهگیری شود. لذا زمانی که آمار تختها تنها در یک ساعت خاص از روز اندازهگیری میشود و در نتیجه درصد اشغال و مدت زمان حضور به درستی محاسبه نمی شود، قطعا این معادلات نتایج درستی نخواهند داد. برای مثال فرض کنید

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید