بخشی از مقاله

چکیده

هویت سازهای پیچیده و چندبعدی است. این سازه در تحقیقات اجتماعی به شیوههای مختلفی تعریف شده است. ماهیت بینرشتهای هویت قومی، مفهومسازی آن را پیچیدهتر و بغرنجتر ساخته است. اندیشمندان و محققان اجتماعی - روانشناسان، روانشناسان اجتماعی، جامعهشناسان و غیره - بر اساس دیدگاه-های نظری متفاوتی به بررسی آن پرداختهاند. بر این اساس پژوهش حاضر به شناسایی و رتبه بندی ابعاد چهارگانه هویت در بیماران بزرگسال معتاد مراجعهکننده به کلینیک ترک اعتیاد بیمارستان روانپزشکی بهاران شهرستان زاهدان میپردازد. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی با رویکرد پیمایشی می باشد.

جامعه آماری پژوهش مورد نظر کلیه بیماران بزرگسال معتاد مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد بیمارستان روانپزشکی بهاران شهرستان زاهدان در اردیبشت ماه 1395 میباشد که تعداد آنها برابر 280 نفر می باشد. حجم نمونه آماری در این تحقیق 162 نفر در نظر گرفته شده است. این میزان حجم نمونه بر اساس جدول مورگان انتخاب شده است . روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده میباشد. ابزار گردآوری در این پژوهش پرسشنامه ابعاد هویت چک و بریگز - 2013 - می باشد . به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از بسته نرمافزاری SPSS19 استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که: ابعاد چهارگانه هویت با یکدیگر تفاوت معناداری دارند و نتایج اولیت بندی آنها به ترتیب عبارتند از: گرایشات اجتماعی هویت، گرایشات شخصی هویت، گرایشات اشتراکی هویت، گرایشات رابطهای هویت.

مقدمه

هویت از مفاهیم مهم در حوزههای روانشناسی، جامعهشناسی، فلسفه و علوم سیاسی است که در دهههای اخیر و بهویژه تحت تأثیر جهانی شدن اهمیت خاصی پیدا کرده است. هویت، مجموعهای از معانی است که فرد در درون نقش یا موقعیت اجتماعی به کار میگیرد تا چه کسی بودن خود را بیان کند. هویت جمعی نیز نوعی احساس تعهد و عاطفه نسبت به اجتماع عام است که موجب وحدت و انسجام جامعه است و بخشی از هویت فرد را تشکیل میدهد. بسیاری از پژوهشگران بر پارادوکسیکال بودن معنای هویت تأکید داشته، اذعان دارند که ویژگی تمایز و تشابه، عنصری بنیادین در فهم هویت محسوب میشود.

واژه هویت در یک معنا به ویژگی یکتایی - فردیت - ؛ یعنی تفاوتهای اساسی که شخص را از همه کسان دیگر بهواسطه هویت خودش متمایز میکند، اشاره میکند و در معنایی دیگر، به ویژگی همسانی که در آن اشخاص میتوانند بههمپیوسته باشند و یا از طریق گروهها یا مقولات، بر اساس صور مشترک برجستهای، نظیر ویژگیهای قومی به دیگران بپیوندند، دلالت میکند. هویت اجتماعی فهم ما از کیستی ماست و اینکه دیگران کیستند و برعکس، فهم دیگر افراد از خودشان و دیگران که شامل ما نیز میشود. همچنین هویت اجتماعی محصول توافق و عدم توافق است. هویت اجتماعی قابلمذاکره و انتقال1 است. در حقیقت، آنها معتقدند که بسیاری از افراد بر اساس فهم خود و توافقی که با دیگر افراد جامعه بر سر آن دارند، هویت خود را درک میکنند.

- ربانی و رستگار، - 3 :1392 در این میان، برخی از پژوهشگران نیز بر عناصر فرهنگی در تحلیل هویت تأکید داشته، اساساً هویت را بر درک افراد از مختصات فرهنگی جامعه خود منطبق میدانند. کاستلز در تعریف خود از هویت بر ویژگیهای فرهنگی سازنده آن تأکید میکند: اصطلاح هویت درصورتیکه سخن از کنشگران اجتماعی باشد، عبارت است از فرایند معناسازی بر اساس ویژگی فرهنگی یا مجموعهای بههمپیوسته از ویژگیهای فرهنگی که بر منابع معنایی دیگر اولویت داده میشود. در بحث هویت باید به دو نکته توجه داشت: یکی تفسیر و برداشتی که فرد از خود دارد – در عین پذیرش و شناسایی کسان دیگر غیر از خود است – و دیگری تعامل و تبادل فرهنگی با دیگری است؛ یعنی در هویتیابی یا شناخت کیستی خود، شناسایی و پذیرش دیگری مهم است،

در عینحال، این شناسایی خود و دیگری بر یکدیگر تأثیر و تأثر خواهد داشت. هویت در زمان و مکان ریشه دارد و آگاهی اشخاص آن جامعه نقش مهمی در آن ایفا میکند. لذا هویت یعنی بازاندیشی در جایگاه و موقعیت خود در گستره تاریخ و در درون فرهنگ موجود. در عصر دولتهای ملی، هویتهای جمعی در قالب هویت معنا مییابد و میتوان آن را بهواسطه باور مشترک و تعهد متقابل، قدمت تاریخی، منش فعال، وابستگی به یک قلمرو خاص و متمایز شدن از دیگر اجتماعات بهواسطه فرهنگ عمومی خاص تعریف نمود - ربانی و رستگار، 3 :1392 و . - 4

تاجفل - 1981 - معتقد است هویت بخشی از تعریف و پنداشت از خود2 است که از آگاهی و دانش افراد درباره عضویتشان در گروه یا گروههای اجتماعی ناشی میشود و با ملاحظات ارزشی و احساسی همراه است. درحالیکه برخی از محققان »تعیین هویت خود3« را جنبه کلیدی هویت قومی میدانند، برخی دیگر بر مؤلفههای احساس تعلق4 و تعهد5، ارزشها و نگرشهای مشترک 6 یا گرایش نسبت به گروه قومی تأکید میکنند. در برابر محققانی که بر گرایش و احساسات تمرکز دارند، کسانی هستند که به جنبههای فرهنگی هویت قومی مانند زبان و آگاهی از تاریخ گروه قومی توجه دارند. نقش فعال فرد در توسعه هویت قومی مؤلفه دیگری است که توسط نویسندگان مختلفی پیشنهاد شده است.

این گروه از نویسندگان هویت قومی را محصول پویایی میدانند که افراد آن را کسب میکنند، نه اینکه بهسادگی به آنها داده میشود. - امیرکافی و حاجیانی، - 120 : 1392 تئوری هویت اجتماعی، یکی از دیدگاههای نظری اصلی است که اکثر سنجههای هویت از آن استخراج میشود. براساس تئوری هویت اجتماعی، برای سنجش هویت قومی، مؤلفههایی نظیر نگرشهای قومی7 و احساس مثبت درباره قومیت، تأیید8 و تصدیق، احساس تعلق9 و دلبستگی10 قومی، احساس غرور و افتخار11 قومی و غیره مناسب میباشند.

دومین رهیافت برای مطالعه هویت قومی، تئوری تکوین هویت اریکسون است. بر طبق این رهیافت، شکلگیری هویت از طریق فرایندهای کشف و تعهد رخ میدهد که عمدتاً در دوره نوجوانی اتفاق میافتد - اگرچه تغییرات بعدی در آن امکانپذیر است - و نهایتاً به تصمیمگیری و تعهد در حوزههای مهم هویتی میانجامد. - امیرکافی و حاجیانی، - 121 : 1392 با توجه به جایگاه هویت و اهمیت آن در روند زندگی افراد پژوهش حاضر به رتبه بندی ابعاد چهارگانه هویت در بیماران بزرگسال معتاد مراجعهکننده به کلینیک ترک اعتیاد بیمارستان روانپزشکی بهاران شهرستان زاهدان می پردازد.

مفهوم هویت

هویت در لغت ترکیبی است از »هو« که ضمیری عربی است و به معنای او و »یت« که علامتی مصدری است و مرجعی برای ضمیر او. پسازاین رو، هویت را میتوان به او بودن یا شناخته شدن کسی به چیزی معنا کرد، شناختی که او را از دیگری، در عین اشتراک در کلیات، در جزئیات و دقایق متمایز میسازد. هویت دو معنای اصلی دارد. اولین معنای آن بیانگر مفهوم تشابه مطلق است، معنای دوم آن به مفهوم تمایز است که با مرور زمان سازگاری و تداوم را فرض میگیرد.

بهاینترتیب به مفهوم شباهت از دو زاویه مختلف راه مییابد، و مفهوم هویت بهطور همزمان میان افراد یا اشیا دو نسبت محتمل برقرار میسازد: ازیکطرف شباهت و از طرف دیگر، تفاوت. - نوابخش و مقتدرزاده ملکی، - 85 :1391 هویت در علوم اجتماعی بیشتر از دیدگاههای جامعهشناسی خرد و روانشناسی اجتماعی و بهویژه دیدگاه کنش متقابل نمادین و آرای اندیشمندانی نظیر کولی، مید و روزنبرگ سرچشمه میگیرد. و در دیدگاه اندیشمندانی مثل تاجفل، جان ترنر، پیتربورک، مک کال و دیگران توسعه مییابد. مید و کولی هرچند مستقیماً از هویت و هویت اجتماعی بحث نمیکنند ولی دیدگاههایشان راجع به »خود«، » خودآینهسان« و »دیگری تعمیم یافته« مقدمات بحث در مورد هویت را فراهم میکند.

هویت اجتماعی یک فرد به خصوصیات و مشخصات و تفکراتی اشاره میکند که فرد آنها را از طریق اشتراکات اجتماعی و عضویت در گروهها و مقولههای اجتماعی کسب میکند. این گروهها و مقولهها شامل نژاد، مذهب، قومیت، ملیت، جنسیت و ... میشود. زمانی که یک فرد عضو یک گروه و مقولهای میشود و یا از قرار گرفتن در یک مقولهای آگاهی پیدا میکند یک سری خصوصیات و ویژگیهایی را از آن به دست میآورد که در بین گروه یا مقوله موردنظر مشترک است. با گرفتن این خصوصیات فرد به آن گروه احساس تعلق میکند. هویت اجتماعی یک فرد باعث ایجاد »ما« در برابر »آنها« میشود.

پاردی و ویلس - 2007 - در تعریف هویت میگویند که هویت بخش ویژهای از هویت است که ما به شناسایی فرهنگی – سیاسی خودمان در قلمرو سرزمینی دست مییابیم. هویت هم دارای بعد فردی یا ذهنی و هم دارای بعد جمعی است. در حالت اول تعریف این نکته را که ما بهعنوان افراد چه کسی هستیم، روشن میسازد و در حالت دوم کمک میکند تا هریک از ما را در زمینهای از روابطمان با دیگران و در یک جامعه وسیعتر که به آن تعلق داریم، تعریف کند. درواقع، پاردی و ویلس، بر بعد سرزمینی تأکید زیادی داشته و ازآنجاکه مرز سرزمینی، قلمرو سیاسی نیز محسوب میشود، لذا آن را دارای اهمیت مضاعف میدانند. - ربانی و رستگار، - 4 :1392 تعریف ذهنی از هویت در تعریف بندیکت اندرسون1 ملت را بهعنوان یک اجتماع متصور شده یاد میکند.

همانگونه که گلنر2 مشاهده کرد، این معانی مشترک یا خصایص ملتها و هویت اموری احتمالی و وابسته هستند، نه ضرورتی جهانی. او همچنین بر این نظر است که بالاتر رفتن آگاهی از هویت در دوره جنگ یا حتی به هنگام رخدادهای ورزشی ممکن است آشکار باشد، اما بیشتر اوقات و بیشتر مردم هویت را بدیهی میپندارند. باید توجه داشت که مفهوم هویت بهمثابه پدیدهای سیاسی و اجتماعی زاده عصر جدید است و از اواخر قرن نوزدهم میلادی به مشرق زمین راه یافته است، اما بهعنوان مفهومی علمی، از ساختههای علوم اجتماعی است که از نیمه دوم قرن بیستم میلادی بهجای خلقوخوی و خصیصه رو به گسترش نهاده است. تاکنون تعریف متعددی از مفهوم هویت ارائه شده است.

برخی از تعاریف بر بعد احساسی و عاطفی هویت تأکید داشته، آن را عامل پیوند و تعلق فرد به گروه یا جامعهای که عضو آن است، میدانند. در تعاریفی دیگر، هویت به معنای وجه تمایز اعضای یک جامعه از دیگران به کار رفته است. بهطورکلی و در یک تعریف نهایی، هویت را میتوان یک حس بالنده میان مردمی دانست که بهطور طبیعی به یکدیگر تعلق دارند و از منافع مشترک، تاریخ مشترک و سرنوشت مشترک برخوردارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید