بخشی از مقاله
چکیده
این سخن بسیار رایج است که زنان اهل کار کردن نیستند و بهمحض ازدواج کردن یا بچهدار شدن کار را رها میکنند . همین ادلهای اصلی است که بیشتر کاستیهای تحصیلی و شغلی یا کمبود موقعیتهای شغلی را برای زنان توضیح میدهد. این مقاله به دنبال یافتن دلایلی است که مشخص کند، چرا زنان بهراستی بعد از گذشتن از تمام مراحل تحصیلی، آموزش عالی، یافتن شغل و کار کردن، کار را رها میکنند. پژوهش پیشرو در چهارچوب روش کیفی انجام شده است و در آن با 21 زن ساکن ایران طی سال های 93-92 کهقبلاً شاغل بودند و بعد خودخواسته سازمانشان را ترک کردند، مصاحبه شد. مصاحبهشوندگان با روش گلوله برفی و فراخوان در فضای مجازی انتخاب شدند. متن مصاحبهها کدگذاری و به روش تماتیک تحلیل گردید. نتایج مطالعه نشان می دهد که دلایل آنها مختلف و البته مکمل، شبیه قطعههای پازلی است که به هم متصلاند و بر یکدیگر تأثیر می گذارند. اشکالات کاری و سازمانی و فشار نقشهای خانوادگی پررنگترین دلایلی هستند که در زیر سایه مناسبات مردانهی فضای کار و البته همراه با فشار مضاعف خشونت نمادین نقشهای زنانه بر شاغلان، ماندن در محیط کار را برای زنان تحملناپذیر میکند و باعث ترک کردن کارشان می شود.
کلیدواژه: اشتغال زنان، ترک کردن کار، مناسبات مردانه، مسئولیتهای خانوادگی، اشکالات کاری و سازمانی
مقدمه
کمتر پیشآمده که زنان از کسبوکارشان صحبت کنند، یا شاید هم صحبتهای کاری زنان، اغلب برحسب عادت در زمینههای دیگر شنیده و تحلیلشده است. مسائل زنان بیش از یک قرن است که در تمام دنیا تبدیل به موضوع روز شده است؛ و بهصورت نظری و عملی در هر سند حقوقی و قانونی و هر قرارداد حقوقی و اجتماعی دست کم چند تبصره را به خود اختصاص میدهد. اغلب گنجاندن تبعیض مثبت در مسئله زنان، مستقیم در آن تبصرهها آورده شده یا در مورد فراموش نکردن مسئله زنان در آن-ها، تذکراتی دادهشده است. مانند »کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان… که در تاریخ هجدهم دسامبر 1979 میلادی به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید.
همچنین کمیسیون مقام زن3 از اولین نهادهایی که توسط شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل در 1946 به وجود آمد و کار آن نظارت در بر وضعیت زنان و ترویج حقوق آنها در سراسر دنیاست - 4جلالی، . - 1383 با همه تذکرات و مواد و قوانین و تبصرهها همچنان زنان باوجوداینکه نیمی از جمعیت دنیا هستند ولی سهم آنها در بازار کار و مناصب شغلی بسیار کمتر از نسبت جمعیتی آنها است. عجیبتر از آنکه هنوز دستمزد دریافتی زنان بسیار کمتر و جایگاه شغلی آن ها در بازار کار پایینتر از مردان است و بااینکه بهطور فزاینده بهعنوان نیروی کار وارد می شوند، اغلب با مشاغلی با دستمزد کم، امنیت کم و محدودیت در تحرکات اجتماعی، کار خود را به پایان میبرند - انجلا لوسی5 و همکاران، . - 2011
مطالعات و پژوهشهای بسیاری راجع به کار زنان انجامشده است و تأثیرات متقابل آن بر انحاء مختلف زندگی سنجش شده است. بااینوجود به نظر میرسد هنوز در تمام دنیا نسبت قابلتوجهی از زنان شاغل بهویژه در آسیای شرقی و جنوبی، کارشان را ترک میکنند - گزارش سازمان بینالمللی کار6، ژانویه - 2014، تا آنجا که این پدیده در برخی از جوامع تبدیل به مسئله شده است. در ایران هم به نظر میرسد موضوع رها کردن کار توسط زنان، مسئله پنهانی است که چندان به آن پرداخته نمیشود. درعینحال مسئولان و جامعه، افزایش تقاضای زنان برای کار را، دلیلی برای کمبود فرصتهای اشتغال، استخدام و گاهی نیز میزان کم دستمزد کاری - مردان - ذکر می کنند و این گونه،کاستیهای بازار کار را توجیه میکنند؛ بدون اینکه به بخش دیگر موضوع یعنی مشکلات اشتغال زنان، از جمله چرایی رها کردن کار توسط آنها بپردازند.
بیان مسئله
طبق مطالعات فراوان و البته پژوهشهای اخیر، شاغل بودن به کاهش و یا حتی از بین بردن خیلی از مسائل زنان منجر می شود. زنان شاغل تا حد زیادی از شاغل بودنشان خوشحالاند - جواهری و همکاران، - 1389؛ همچنین زنان رضایت شغلی بیشتری نسبت به مردان دارند - اندرو ای. کلارک7، - 1995 و از افسردگیهای متداول زنان خانهدار به دورند و احساس رضایتمندی و اعتمادبهنفس بیشتری دارند. درنتیجه به یکی از پیش راههای سلامت که رضایت فردی و شادمانی است تا حد زیادی نزدیک میشوند. تغییر مناسبات اقتدار در خانواده - توسلی و همکاران، - 1390، که یکی از پیامدهای اشتغال زنان است، میتواند تا حد زیادی از خشونتهای خانوادگی جلوگیری کند.
نقصهای قانونی- اجرایی در حوزه خانواده، مثل نداشتن حق طلاق دوجانبه و99؛ 99Sep-؛ 1265 در تاریخ Aug--17 تعداد فراوان قطعنامه که در خصوص رعایت حقوق زنان در برقراری صلح و امنیت صادرشده است؛ مانند قطعنامه 1261 در تاریخ 4-25 93 و بسیاری از موارد دیگر.-00Sep؛ و همچنین موضوع بسیاری از دعاوی دادگاه های بینالمللی بوده است. اعلامیه »لغو خشونت علیه زنان« در تاریخ 1296Apr--20 در تاریخ -19افزایش میزان مهریه، با مشارکت زنان در تأمین مخارج خانواده سادهتر بین زوجین مطرح میشود و با آسیب اجتماعی و فردی کمتر، اصلاح و با تغییرات منصفانه اجرا میشود. درآمد مستقل برای زنان، آنها را تا حد زیادی از ضعفهای اجتماعی مختلف که به دلیل نداشتن منبع مالی مستقل با آن مواجه هستند، بر حذر میدارد. وابستگی اقتصادی زنان به مردان که جزء پایه های اصلی مردسالاری بوده، با اشتغال زنان سست شده و تغییر ساختارهای دیگر مردسالاری را در جامعه سادهتر می کند. همه اینها جامعه را قدمبهقدم بهسوی تشکیل خانواده برابر و پیشبرد دموکراسی نزدیکتر میکند.
برای بهبود، تغییر و یا اصلاح ساختار و سازوکار هر آنچه به اشتغال زنان مربوط است شناخت و فهم دلایل خود زنان برای ترک کردن کار، یکی از اولین و ابتداییترین قدمهای این راه به نظر میرسد. در این مطالعه به دنبال یافتن پاسخ این سؤال اصلی هستیم که: »چرا زنان کارشان را ترک می کنند؟«و برای پاسخ به این سؤال بر روایت خود زنان از دلایلشان برای ترک سازمان یا شرکت کاریشان تمرکز میکنیم. هدف از این مطالعه یافتن و برجسته کردن نقاط پنهان اشتغال زنان، با فهم و کشف دلایل خروج زنان از سازمان - محل کارشان - است. درک موارد ریز و جزئی که در محیط کار و نیز در خانوادهای که زنان در آن تربیت شدند و خانوادهای که هماکنون در آن زندگی میکنند، زنان را به ترک کردن کار سوق می دهد.
مرور ادبیات - بحثهای نظری -
پژوهشها و مطالعات جهانی و ملی در مورد اشتغال زنان عموما شامل دو شکل کلی ارائه و تحلیل آمار اشتغال، مشارکت در اقتصاد و بررسی موانع اشتغال و تحلیل کلی آنهاست. موانع اشتغال زنان تقرباًی در دنیا مشابه است و شامل تبعیض، تقلب، فشارهای کاری، دستمزد کم، عدم ارتقای شغلی، عدم امنیت کاری و محدودیت در تحرکات اجتماعی در مطالعات جهانی میشود؛ همچنین تبعیض جنسیتی، موانع بیولوژیکی و شخصیتی، ناتوانی فیزیکی و بنیه جسمی، عدم دستمزد برابر، طبقه اجتماعی، سواد، حجم ساعت کار و سابقه کار، در پژوهشهای داخلی بیانشده است. پررنگترین موانع ذکرشده در تحقیقات، فرهنگ نظام مردسالار بهطور مستقیم و تأثیرات آن بر فرهنگ خانواده و لذا عدم مشارکت مردان در کارهای خانوادگی است.
در پژوهشهای مرور شده، نظریههایی که به توضیح و تحلیل مفاهیم میپردازند شامل نظریههای شبکه، جذب اجتماعی، ادراک و عقاید قالبی، نقش اجتماعی و همچنین نظریه نوکلاسیک، تجزیه شدن بازار کار و نظریههای جنسیتی است.علاءالدینی و هکاران - - 1382، ویژگیهای جنسیتی تحولات اخیر -اوایل دهه -80 بازار کار در ایران را با تحلیل داده های سرشماری 1375 بررسی کرده و به این نتیجه رسیدهاند که جمعیت شاغل دارای تحصیلات بالا، از دیگر دستهها افزایش سریعتری داشته - ولی سطح بالاتر تحصیلات زنان منجر به سطح بالاتر مشارکت و اشتغال آنها نشده است. بعد از حدود یک دهه، وضعیت فعالیت و اشتغال زنان این بار با تأکید بر سرشماری 1385، توسط یزد خواستی و همکاران - 1386 - بررسی شده است. شواهد سرشماری مانند سابق، افزایش چشم گیر بیکاری زنان را نسبت به بیکاری مردان تائید میکند. علاوه بر آن این پژوهش با توجه به افزایش زنان پذیرفتهشده و فارغالتحصیل در مراکز آموزش عالی، افزایش تعداد بیکاران زن را هم پیشبینی میکند.
همچنین شربتیان - - 1386، نوروزی - 1383 - و ابوذری و همکاران - 1388 - علاوه بر عدم توجه به آموزش زنان، تمایز کاری میان اشتغال »زنان/ مردان« را هم در گروه موانع اجتماعی اشتغال زنان بیان میکنند.راودراد - 1383 - درمجموع استادان دانشگاههای دولتی تهران، با انجام مصاحبه حضوری به این یافته رسیده است که بین آنچه زنان متخصص علاقهمند به انجام آن هستند و امکاناتی که در عمل برای تحقق این علاقه در اختیارشان قرار می گیرد فاصله وجود دارد. او ریشه اصلی فاصلهها را وجود تبعیض جنسیتی تبیین کرده است که فرصتهای شغلی را بیشتر در اختیار مردان قرار میدهد. مشابه این مطالعه همقبلاً در دانشگاه برکلی کالیفرنیا توسط ماری ان منسون8 و همکارش - 2002 - انجامشده است.