بخشی از مقاله

چکیده

یکی از مهمترین تصمیمات مدیران محیطهاي صنعتی و خدماتی در بخشهاي تولید و عملیات، انتخاب و ارزیابی تأمینکنندگان میباشد. در این مقاله، روشی جدید بر اساس ترکیب تکنیکهاي فرآیند تحلیل شبکهاي - ANP - و گسترش کارکرد کیفیت - QFD - براي حل مسئله برنامهریزي ارزیابی و انتخاب تأمینکنندگان طراحی شدهاست . در این مدلبندي، ابتدا با استفاده از مفهوم خانه کیفیت در روش QFD، نیازهاي مشتریان و مشخصههاي فنی جهت ارزیابی تأمینکنندگان مشخص میشود.

سپس با استفاده از مفاهیم روش ANP، علاوه بر محاسبه تأثیر مشخصههاي فنی بر نیازهاي مشتریان، میزان ارتباطات درونی هرکدام از آنها نیز مورد سنجش قرار میگیرد . در نهایت با محاسبه اولویت همبستگی نیازهاي مشتریان و اولویتبندي مشخصههاي فنی، تأمینکننده برتر انتخاب میگردد. به منظور تأیید توانایی روش، مدل پیشنهادي براي انتخاب تأمینکنندگان تجهیزات و ملزومات پزشکی بیمارستان رضوي مشهد اعمال شده است. نتایج حاصل از این مدل نشان از کارایی و دقت بسیار بالاي آن در انتخاب تأمینکنندگان دارد.

.1 مقدمه

مدیریت زنجیره تأمین - SCM - یک گروه از شرکتهاي به هم پیوسته است که از طریق محصولات و خدمات خود، به صورت جداگانه و یا مشترك ایجاد ارزش میکند . هدف همگی آنها رساندن محصولات به بهترین شکل ممکن به دست مصرفکننده نهایی است. یک زنجیره تأمین، تمامی فعالیتهاي مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالاي نهایی به مصرفکننده و نیز جریانهاي اطلاعاتی و مالی مرتبط با آنها را شامل میشود.

مدیریت زنجیره تأمین، شامل یکپارچهسازي فعالیتهاي زنجیره تأمین از طریق بهبود در روابط زنجیره، براي دستیابی به مزیت رقابتی میباشد .[1] به طور متوسط 70 تا 80 درصد ارزش محصول نهایی را هزینه خرید مواد اولیه و خدمات دریافتی از تأمینکنندگان تشکیل میدهند [2]، .[3] بنابراین انتخاب تأمینکننده یکی از مهمترین مسائل تصمیمگیري در حوزه زنجیره تأمین است که هدف کلی آن کاهش ریسک خرید، بیشینه نمودن ارزش کل خرید و برقراري روابط بلندمدت با تأمینکنندگان است .[4] همچنین با گسترش رقابت بین بازارهاي جهانی، شرکتها براي اینکه راهی جهت کاهش هزینههاي تولید و مواد اولیه پیدا کنند تا بتوانند در دنیاي رقابتی خود حرفی براي گفتن داشته باشند، تحت فشار شدیدي قرار گرفتند.

ارزیابی و انتخاب تأمینکنندگان یکی از راههاي کاهش این هزینههاست. بنابراین یک تأمینکننده واجد شرایط، یک جزء کلیدي و یک منبع خوب براي خریداران به حساب میآید. از اینرو، توسعه یک روش انتخاب تأمینکننده به طور طبیعی مطلوب خواهد بود. مدل ارزیابی و انتخاب تأمینکننده، در واقع یک مسأله تصمیمگیري چندمعیاره - MCDM - است که چندین معیار، اعم از معیارهاي کمی و کیفی را براي انتخاب تأمینکننده برتر به کار میگیرد .[5]

در دهههاي اخیر، روشهاي گوناگونی براي حل مسئله برنامهریزي ارزیابی و انتخاب تأمینکنندگان طراحی شدهاست. در سال 2007 مدلی با استفاده از روش ANP ارائه شد که با استفاده از مفاهیمی چون منفعت، فرصت، هزینه و ریسک، اثر انتخاب تأمینکننده را براي محصولات استراتژیک مورد سنجش قرار دهد .[6] در سال 2009 به وسیله روش AHP تحت محیط فازي و استفاده از مفاهیم منفعت، هزینه، فرصت و ریسک، مسئله انتخاب تأمینکننده برتر مورد بررسی قرار گرفت .[8] [7] همچنین در سال 2009 ترکیب روش TOPSIS با مجموعه فازي به منظور درنظرگرفتن عدم اطمینان در تصمیمگیري پیشنهاد شد تا بدین وسیله، میزان مؤفقیت روشهاي MCDM افزایش داده شود.

[9] مدلی یکپارچه براي حل مسئله انتخاب تأمینکنندگان در صنعت اتومبیلسازي به صورت ترکیبی از روشهاي AHP و تحلیل تئوري خاکستري - GRA - در [10] طراحی شدهاست که منجر به کاهش هزینههاي خرید و افزایش بهرهوري تولید میشود. در سال 2010 یک چارچوب جامع براي انتخاب و ارزیابی تأمینکنندگان، در یک محیط با ثبات طراحی شد. مدل طراحیشده از دو مرحلهي انتخاب تأمینکننده و تخصیص سفارشات تشکیل شده بود. این مدل در اولین مرحله، از روش تحلیل پوششی دادهها - DEA - تحت محیط فازي و در مرحله دوم از یک مدل برنامهریزي عددصحیح چندهدفه با اهداف فازي استفاده میکرد .[11] یکی از مهمترین موارد در انتخاب تأمینکننده، درنظرگرفتن مقوله گسترش کارکرد کیفیت - QFD - ، به منظور توجه به صداي مشتري است.

اگرچه تعداد زیادي از محققان در حوزه زنجیره تأمین پژوهشهایی انجام دادهاند، اما تنها اندکی از آنها به این موضوع توجه نمودند. در سال 2001 یک مدل QFD مبتنی بر محیط فازي ارائه شد تا معیارهاي موردنظر مشتریان را تعریف و سپس به وسیله روشهاي MCDM فازي، جواب بهینه را با توجه به قابلیت اطمینانی که موردنیاز است پیدا کند .[12] در سال 2010 مدلی در صنعت خودروسازي ارائه شد که به وسیله آن بهترین تأمینکننده واحد ریختهگري انتخاب شود.

در آن مدل از روش AHP استفاده شده تا اهمیت نسبی معیارهاي ارزیابی تأمینکنندگان را نشان دهد .[13] در سال 2013 روشی مرکب از QFD و MCDM فازي براي انتخاب بهترین تأمینکننده ارائه شد که اثرات وابستگی درونی میان معیارهاي ارزیابی تأمینکنندگان، خواستههاي مشتریان و ویژگیهاي فنی محصولات را نیز در نظر میگیرد .[14] در سال 2013، بر مبناي دادههاي شرکت آبوفاضلاب آذربایجان شرقی، روشی مرکب از QFD و MCDM را براي ارزیابی تأمینکنندگان، با توجه به معیارهاي هزینه، ریسک، کیفیت، اطمینان از انجام سفارشات، ثبات مالی و تکنولوژيهاي مدرن ارائه شد .[15] هدف اصلی این مطالعه این است که ضمن نشان دادن معیارهاي اولیه و کمکی براي ارزیابی تأمینکنندگان، از طریق ترکیب دو روش QFD و ANP، ارتباط میان معیارها را نیز در نظر بگیرد و با استفاده از این روش نیازهاي مشتري - CNs - و مشخصههاي فنی محصول - PTRs - را مورد توجه قرار دهد.

.3 مبانی نظري روش ترکیبی

در این بخش به توضیح مختصري از روش هاي QFD و ANP پرداخته میشود و پس از آن مدل پیشنهادي این پژوهش ارائه میگردد.

.1.3 روش گسترش کارکرد کیفیت - QFD -

روش QFD براي اولین بار در سال 1960 معرفی شد و به عنوان یک روش سیستماتیک، جهت تشخیص و تعیین پارامترهاي کیفی محصول و ارتقا کیفیت مطرح گردید .[16] این روش براساس یک رویکرد ماتریسی بنا شده که با طراحی و ترسیم نیازمنديها براي رسیدن به روشهاي دستیابی و پاسخگویی به این نیازها انجام میگیرد. روش QFD با مفهوم خانه کیفیت - HOQ - آغاز میشود. ماتریس خانه کیفیت مانند موتوري است که کل فرآیند را پیش میبرد و ابزاري براي برنامهریزي و هدایت کلیه فعالیتهاي فرآیند است.

[17] به طور کلی دو دیدگاه یکتا براي خانه کیفیت، در روش QFD وجود دارد. اولین دیدگاه مربوط به تعیین روابط میان نیازها و خواستههاي مشتري است و دیگري مربوط به همبستگی میان خواستههاي مشتري - چه چیزهایی - و همبستگی میان مشخصههاي فنی - چگونگیها یا چه طورها - است. بنابراین میتوان گفت که خانه کیفیت یک نوع نقشه ادراکی براي برنامهریزي و ارتباط بینبخشی است .

[18] روش QFD یک روش مشتريمدار براي تغییر یا ابداع یک محصول یا خدمت است که مدیران تولید و تیم طراحی را در درك و شناسایی معیارهاي پذیرش محصول یا خدمات راهنمایی میکند. در این روش که در راستاي سیستمهاي مدیریت کیفیت ارزیابی میشود، خواستههاي خام مشتریان طی فرآیندي ساده اما دقیق، توسط کارشناسان شناسایی و تحلیل شده و پس از انجام مراحل مختلف، فرآیندها و روشهایی را نتیجه میدهد که در صورت پیادهسازي، رضایت مشتریان را به دنبال دارد. در حقیقت QFD یک سیستم و روش است که خواستههاي مشتریان را به ویژگیهاي فنی و به زبان سازمان و شرکت ترجمه میکند .[16] شکل - 1 - تصویر واضحی را از اجزاي خانه کیفیت ارائه داده است .[19]

.2.3 روش فرآیند تحلیل شبکهاي - ANP -

یکی از تکنیکهاي اولیه در تصمیمگیري چندمعیاره، روشAHP است که براي حل مسائلی با تصمیمات پیچیده و غیرساختاریافته مناسب میباشد .[20] در سال 1980 روش AHP به عنوان روشی براي حل مسائل تصمیمگیري در محیطهاي اقتصادي و اجتماعی مطرح گردید و پس از آن براي حل طیف گستردهاي از مسائل تصمیمگیري به کار گرفته شد. روش AHP بستري گسترده را فراهم میکند تا از این طریق بتوان تمام مسائل با خواص حسی، عقلایی و غیرعقلایی را با وجود چندگانگی اهداف، چندمعیاره بودن و با چند تصمیمگیرنده در شرایط قطعی یا نامطمئن و در حضور گزینههاي مختلف حل نمود.

فرض اصلی در AHP، استقلال عملیاتی بین ساختارهاي بالایی و پایینی سلسلهمراتب - بین معیارها - است .[21] بسیاري از مسائل تصمیمگیري را نمیتوان در یک ساختار سلسلهمراتبی جاي داد و این به دلیل تعاملات بین فاکتورهاي مختلف است که گاهی اوقات فاکتورهاي سطح بالا وابستگی خاصی به فاکتورهاي سطح پایین دارند. ساختاربندي یک مسأله با وابستگیهاي عملیاتی اجازه میدهد بازخوردي بین خوشههاي شناسایی شده در سیستم شبکه دریافت شود. روش ANP به عنوان تعمیمی از AHP براي حل مسائلی که وابستگی درونی بین گزینهها و معیارها وجود دارد، پیشنهاد شده است. همانگونه که AHP بستري براي ساختارهاي سلسله مراتبی با روابط یک سویه فراهم میکند، ANP نیز روابط پیچیده داخلی و شبکهاي را بین سطوح مختلف تصمیم و معیارهاي آن ارائه میدهد .

گامهاي روش ANP به شرح زیر هستند:

1.    پایهریزی مدل و ساختار مسأله

2.    تشکیل ماتریس مقایسات زوجی با فرض عدم وابستگی درونی

3.    تشکیل ماتریس مقایسات زوجی با فرض وجود وابستگی درونی بین فاکتورھا و محاسبه بردارھای ویژه

4.    محاسبه تقدمھای وابستگی درونی بین فاکتورھا

5.    محاسبه تقدمھای محلی زیرفاکتورھا با استفاده از ماتریس مقایسات زوجی و محاسبه بردارھای تقدم

6.    محاسبه اولوی€ھای کلی زیرفاکتورھا

7.    محاسبه درجه اھمیت گزینهھای استراتژیک

8.    محاسبه اولویت کلی گزینهھای استراتژیک با توجه به وابستگی درونی فاکتورھا .[22]

.4 مدل پیشنهادي براي انتخاب تأمینکنندگان

تاکنون مدلهاي زیادي براي انتخاب تأمینکنندگان ارائه شده است. این پژوهش نیز قصد دارد مدلی را بر اساس ترکیب دو روش QFD و ANP، از طریق مفاهیم HOQ توسعه دهد تا به انتخاب تأمینکنندگان بپردازد. در واقع مدل ارائهشده در این پژوهش، با درنظرگرفتن نیازهاي مشتري و مشخصات فنی محصول و همچنین ارتباطات درونی و بیرونی آنها، در هشت گام اصلی به انتخاب تأمینکننده برتر میپردازد. شکل - 2 - گامهاي اصلی این مدل را نشان میدهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید