بخشی از مقاله

چکیده

ازدواج، یک نیاز فطری و تضمینکننده آرامش و سلامت روانی فرد است و زوجین با تشکیل خانواده و بستن پیمان زناشویی، بهداشت روانی خود و اعضای خانواده را تأمین میکنند. ازدواج به منزله غرس نهالی است که همواره زن و شوهر باید برای حفظ شادابی و طراوت آن تلاش کنند. بدون شک زندگی زناشویی و خانوادگی مانند هر امر دیگر ممکن است دچار آسیبپذیری شود و با موانعی روبهرو گردد.

در این شرایط خانوادههای جوان و نوبنیاد موظف هستند آگاهانه و مسئولانه این آسیبها، آفتها و موانع را شناسایی و علتیابی کنند و در مقام رفع آنها برآیند. آسیبشناسی در حوزه علوم پزشکی، دانشی است که به مطالعه و بررسی بافتها و سلولهای آسیبدیده یا آسیبزا و سببشناسی بیماریها میپردازد. بدین منوال آسیبشناسی اجتماعی علل و عوامل ایجاد کننده آسیبها و آفتهای اجتماعی را مورد مطالعه قرار میدهد. کاربرد این دانش در مطالعه خانواده و خانوادهشناسی یعنی شناسایی عواملی که سلامت و استحکام خانواده را تهدید میکند و ازدواج پایدار و موفق را آسیبپذیر میسازد.

هدف این مقاله تحلیلی و مروری آسیبشناسی خانواده و شناسایی عوامل تهدیدکننده سلامت خانواده پس از ازدواج است و نیز هدف بررسی عواملی است که موجب ناپایداری ازدواج و گسسته شدن ارکان خانواده میشود. زندگی زوجین در آغاز ازدواج به طور معمول همراه با صلح و دوستی و آرامش است، لیکن هفتهها و ماههای بعد، گاه برخوردها، حسابرسیها و ستیزهها شروع میشود و مسایل و مشکلات بروز میکند.

بر اساس مطالعات و تحقیقات انجام شده، چهل عامل تهدید کننده گوناگون - مرئی و نامرئی - مانند، عدم شناخت و آگاهی به اصول زندگی مشترک، سست شدن باورهای مذهبی، عدم صداقت و پنهان کاری، عدم توجه به نیازهای همسر، ابهام و افراط در انتظارها، دخالت دیگران و عدم استقلال، تنوعطلبی و هوسرانی، انتقامگیری، خیالپردازی در دنیای مجازی، مصرفگرایی و نظایر آن شناسایی شدهاند که استحکام و سلامت خانواده را تهدید میکنند و هر یک از آنها به طور تعاملی مانند یک شبکه یا مجموعهای از عوامل دست به دست هم میدهند و موجب تزلزل و آسیبپذیری خانواده میشوند و در نتیجه، موجب تزلزل و آسیبپذیری جامعه میشود. در پایان، توصیهها و پیشنهادهایی برای حفظ سلامت و کیان خانواده و پیشگیری از بروز طلاق ارائه شده است.

چند سؤال

·    شما و همسرتان چقدر به سلامت خانوادهتان اهمیت میدهید و به آن میاندیشید؟

·    چگونه سلامت خانواده، مورد تهدید قرار میگیرد؟

·    چگونه کانون خانواده، آسیبپذیر میشود؟

·    چگونه میتوان کانون خانواده را از آسیبهای گوناگون مصون داشت؟

·    چرا بعضی از ازدواجها و پیوندها گسسته میشوند و از هم فرو میپاشند؟

.    چه عواملی سلامت خانواده را تهدید میکند؟

خانوادهای درهم و نابسامان را که در آن اختلاف و کشمکش وجود دارد، در ذهن خود مجسم کنید؛ چند لحظه بیندیشید؛ پیرامون خود را بنگرید؛ ازدواجهایِپایدارِ موفق، ازدوهایِج پایدارِ ناموفق و ازدواجهایِناپایدارِ ناموفق را زیر نظر بگیرید؛ سعی کنید به سؤالهای مطرح شده برگردید و به هر یک از آنها پاسخ دهید. لحظاتی به عوامل آسیبزایی خانواده فکر کنید. اگر از مراسم عقدکنان و ازدواج خود فیلم یا عکس تهیه کردهاید، به آنها نظری بیفکنید و چند لحظه سعی کنید از آن هنگام تا زمان حال را مرور نمایید. چه شده است؟ کجاست آن عشقها و شادیها؟! در مدت این چند سال و چند ماه چه اتفاقاتی رخ داده است؟!

بدون شک کانون خانوادهای که در آن میان زن و شوهر یا شوهر و زن و اعضای خانواده انس و الفت برقرار نباشد، کانونی است همچون جهنم سوزان که به زودی آثار سوء خود را بر سلامت روانی و جسمانی اعضا باقی میگذارد. کودکان در چنین خانواده سرد و بی روح، از ناامنی، آشفتگی عاطفی و اضطراب رنج میبرند و احتمال ظهور و بروز ناهنجاریهای عاطفی و رفتاری در آنها زیاد است؛ زیرا سرنوشت والدین و فرزندان با یکدیگر گره خورده و رفتار هر یک از اعضای خانواده، آثار و پیامدهایی بر رفتار دیگری دارد.

متأسفانه یکی از بزرگترین مشکلات اجتماعی در جامعه کنونی انسانها، ستیزهها و مشاجرات خانوادگی است که ارکان خانواده را متزلزل میکند و سلامت روانی اعضای آن را به خطر میاندازد. آسیبها و ستیزههای خانوادگی، پدیدهای بسیار پیچیده و چند وجهی است و باید آن را از دیدگاههای گوناگون فرهنگی، روانی، اجتماعی، اقتصادی، حقوقی و ارتباطی مورد مطالعه قرار داد. شاید همانطور که هر انسانی یکتا و منحصر به فرد است، زندگی خانوادگی هر زوجی نیز یکتا و منحصر به نوع خودش باشد.

با وجود این، پرداختن به موضوع آسیبشناسی خانواده به منظور شناسایی علتها و دست یافتن به راهحلها و راهبردهای پیشگیری، یکی از مهمترین ضروریات و دغدغههای آموزش خانواده محسوب میشود، چون بدون شناخت علتها، دستیابی به راههای درمان و اصلاح امکانپذیر نخواهد بود. عوامل متعددی به شرح زیر، سلامت خانوادهها را تهدید میکنند و در انحلال بنیان خانواده دخالت دارند و موجب طلاق و جدایی، به ویژه طلاق عاطفی می شود و اثرات گوناگون آنی یا با تأخیر، برجا میگذارند:

-1 عدم شناخت و آگاهی به اصول زندگی مشترک

»توانایی« در »دانایی« است. برای ازدواج و زندگی مشترک موفق، کسب داناییهایی لازم است، مانند هر امر دیگری باید مهارتهای مربوط به آن را کسب کرد و در فرایند زندگی مشترک به کار برد. در برخی از خانوادهها، به علت عدم خودشناسی زن یا شوهر از سویی و عدم شناخت زن و شوهر از یکدیگر از سوی دیگر، عدم آگاهی نسبت به هدفها و انگیزههای مشترک ازدواج، عدم آشنایی با آیین شوهرداری و آیین زنداری، پیش داوریها، فریبکاریها، عدم احساس مسئولیت و بیتوجهی به اصول اخلاقی، بنیاد خانواده متزلزل میشود - بهپژوه، 1394 ب - .

-2 سست شدن باورهای مذهبی

شاید مهمترین عاملی که سلامت و استحکام خانواده را تهدید میکند، سست شدن باورهای مذهبی و عدم پایبندی به تعهدات اخلاقی است. زن و شوهری که دچار »بحران ارزشها« و »از خود بیگانگی« شدهاند، ازدواجشان تا چه حد پایدار و موفق خواهد بود؟ هرگاه زن و شوهر در روابط خود، خدا را فراموش کنند و در حضور و غیاب یکدیگر به گونهای برخورد کنند که خدا غایب است، با دست خود کانون خانواده را به سوی تزلزل و نابودی سوق دادهاند.

-3 عدم صداقت، فریبکاری و پنهان کاری

جوهره روابط سالم میان زن و شوهر مبتنی بر اخلاص و صداقت است. صداقت، اعتماد را بنیاد مینهد. زن یا شوهری که با همسر خود صادق نیست و با دادن وعدهها و وعیدها میخواهد زندگی کند، با رفتار خود، کانون گرم و صمیمی خانواده را دچار تزلزل میکند. پنهان کردن حقایق - مخفی کاری - و فریب دادن - فریب کاری - موجب میشود ارکان خانواده متزلزل شود و روابط زن و شوهر آسیب ببیند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید