بخشی از مقاله

چکیده:

امروزه پرسش اساسی و مستمر بسیاری از سازمان ها ، مبتنی بر این موضوع است که در حال حاضر و آینده، چه استراتژیهایی برای جذب استعدادها درقالب دستیابی به متقاضیان فعال و منفعل برای تحقق اهداف سازمانی مورد نیاز است ؟ چه روش ها و اصولی برای استخدام در سازمان های موفق وجود دارند که می توانند به آنها در بهبود فرآیند برنامه ریزی جذب و استخدام کمک کنند؟ و در نهایت چگونه می توانیم یک سازمان پیشرو با خاصیت آهن ربائی برای جذب استعداد داشته باشیم ؟ این مقاله به دنبال پاسخگویی به سئوالات فوق می باشد.

مقدمه :

اصولا کارکنان با استعداد ،کلیدیترین افراد شرکت هستند که همیشه فراتر از هدفهای سازمان حرکت میکنند. یک سازمان با شناسائی ، جذب و مدیریت این استعدادها میتواند شاهد بهبود عملکرد در فضای سازمانی باشد. امروزه مدیریت مطلوب استعدادها از اهمیت بسزایی در سازمان برخوردار است؛ چراکه منابع انسانی مهمترین مزیت رقابتی و سرمایه سازمانی در جهان امروز بهشمار میآید. شناسائی، جذب و نگهداشت استعدادها از گامهای اولیه در مدیریت استعدادها محسوب میشوند و در واقع رهبران سازمانی دانا با تبدیل شدن به جذبکننده استعدادهای بزرگ، تعهد ایجاد میکنند. هیچگاه به اندازه عصر امروز سازمانها توجهی این چنینی به شناسائی استعداد، جذب، حفظ، توسعه و بهکارگیری آن نداشتهاند و در واقع جذب استعدادها ، رمز بقای سازمان به حساب میآید .

در عصر امروز استعدادیابی به معنای سهم بازار سازمان های برنده و وارد شدن سرمایهگذاران جدید، مشتریان بیشتر و قراردادهای بزرگ است. شرکتها به مجریان بزرگ خود برای نوآوری و تمایز از رقبا وابستهاند و برای پیشرفت به کارمندانشان متکی هستند و در واقع یک شرکت با افرادی که آن را اداره می کنند شناخته می شود. بنابراین تبدیل کردن سازمان به یک سازمان پیشرو که یکی از مولفه های و ویژگیهای قابل تمایز آن نسبت به سایر سازمان ها، تشکیل میدان مغناطیسی با قدرت بالای جذب استعداد باشد، بی تردید یکی از دغدغه های اصلی در ایجاد ، ماندگاری و توسعه و پیشرفت و جلوگیری از مرگ زود رس سازمان ها محسوب می گردد .

کلید واژه:

سازمان پیشرو ، خاصیت آهن ربائی ، استعداد ، سرمایه انسانی سازمان چیست ؟

جوامع امروزی را دنیای سازمانی می نامند، زیرا در این دنیا و جوامع، انسان ها هر جایی که زندگی می کنند و هر کاری که انجام می دهند، با سازمان های گوناگون در ارتباط اند و سازمان ها بخشی از زندگی روزمره همه مردم را تشکیل می دهند.
·هر یک از انسان ها، معمولاً در بیمارستان متولد می شود - یک سازمان -

·در مدرسه ای درس می خواند - یک سازمان -

·بعد از فارغ التحصیل از دبیرستان به دانشگاه - یک سازمان - راه می یابد.

·به کار مشغول می شود و در سازمانی استخدام می شود.

·ازدواج می کند و ازدواجش در دفترخانه اسناد رسمی - سازمان - ثبت می شود.

·در طول زندگی خود با سازمان های مختلف برخورد دارد.

·در نهایت هنگام مرگ سازمان هایی برای اجرای تشریفات و ثبت اطلاعات ضروری اقدام خواهند کرد.

تعریف سازمان

بنابراین سازمان عبارت است از گروهی متشکل از دو یا چند تن که در محیطی با ساختار منظم و از پیش تعیین شده برای نیل به اهداف گروهی با یکدیگر همکاری می کنند. در این تعریف توجه به دو مفهوم کلیدی اهمیت دارد : ساختار منظم و از پیش تعیین شده و اهداف گروهی مدیریت چیست ؟ تاکنون، تعاریف متعددی برای مدیریت ارائه شده است. برخی از مهمترین تعاریفی که ارائه شده، به قرار زیر است:

·هنر انجام امور با و به وسیله دیگران

·فرایندی که طی آن تصمیمگیری در سازمانها صورت میپذیرد

·انجام وظایف برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل

·علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف سازمانی

·بازی کردن نقش رهبر، منبع اطلاعاتی، تصمیمگیرنده و رابط برای اعضای سازمان

وظایف مدیریت

پیتر دراکر، وظیفه مدیران را بازاریابی و نوآوری میداند. در عین حال، متون جدیدتر عمده وظایف مدیران را برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، استخدام و کنترل میدانند . برخی از منابع، استخدام را از فهرست فوق حذف کردهاند و برخی نیز هماهنگی را جایگزین آن نمودهاند.

برنامهریزی

برنامهریزی یا طرحریزی یعنی اندیشیدن از پیش. متخصصین از زوایای متعدد برای برنامهریزی تعاریف متعددی ارائه کردهاند که برخی از آنها از این قرار است:

.تعیین هدف، یافتن و ساختن راه وصول به آن،

·تصمیمگیری در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام گیرد،

·تجسم و طراحی وضعیت مطلوب در آینده و یافتن و ساختن راهها و وسایلی که رسیدن به آن را فراهم کند،

·طراحی عملیاتی که شیئی یا موضوعی را بر مبنای شیوهای که از پیش تعریف شده، تغییر بدهد.

در گزینش و تعیین هدف، مدیر باید امکانپذیر بودن و قابل قبول بودن آنها را از نظر مدیران و کارکنان، مورد توجه قرار دهد.

سازماندهی

سازماندهی فرایندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد و گروههای کاری و هماهنگی میان آنان، به منظور کسب اهداف صورت میگیرد.در رابطه با سازماندهی، مدیر باید هم ساختار سازمان را متناسب با اهداف و منابع سازمان ایجاد نماید - طراحی سازمان - و هم به دنبال فراهم نمودن افراد مناسب برای ساختار تعیین شده - تأمین منابع - باشد.

انگیزش

رهبری یا هدایت یعنی تلاش مدیر برای ایجاد انگیزه و رغبت در زیردستان جهت دست یافتن به اهداف سازمان.

ارزیابی

کنترل، تلاش منظمی است در جهت رسیدن به اهداف استاندارد، طراحی سیستم بازخورد اطلاعات، مقایسه اجزای واقعی با استانداردهای از پیش تعیین شده و سرانجام تعیین انحرافات احتمالی و سنجش ارزش آنها بر روند اجرایی که در بر گیرنده حداکثر کارایی است.

سازمان های پیشرو

هسته اصلی تمامی فعالیت های سازمانی، منابع انسانی توانمند می باشد که نقش مهمی در موفقیت و توسعه سازمان ها دارد. سرمایه های انسانی یک سازمان منشا، کسب مزیت رقابتی و قابلیت سازمانی به شمار می روند. کارکنان از اصلی ترین دارایی های

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید